- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

محبت در قربانگاه شیطان

بهروز پیری 1 (2)

 

بهروز پیری/ میرملاس نیوز:

 

چو ملعون پسند امدش قهر ما

خدایش بینداخت از بهر ما

کجا سر براریم از این عار وننگ

که با او به صلحیم و با حق به جنگ

فریاد و فریاد و فریاد.محبت این سنبل انسانیت چه مظلومانه و بی صدا و ارام دارد قربانی میشود.او را به صلیب کشیده اند و به دارش اویخته اند,که مبادا فریاد واویلا برای فرزندان ادم سر بدهد و انان را از خطری بزرگ اگاه نماید.
تیرهای زهرالود شیطان هر لحظه صیدی تازه میکنند و ان را تقدیم به ضحاک امروز که بر اریکه سود و ثروت تکیه زده و نعره و خروش بر میاورد که بکشید فرزندان انسانیت را تا شاید مرهمی نهد بر زخم کهنه ارباب ملعونش که سوگند یاد کرده راه را بر فرزندان ادم سد کند که مبادا لیاقت پیدا کنند و خلیفه خدا بر روی اطلس زمین شوند.
ما امروز شاهد غم انگیزترین تراژدی تاریخ بشریت در پرده زمان هستیم که در ان زیباترین و فرشته خوترین فرزند انسانیت,محبت ,به جهت خوراندن به ماشینیسم و سرمایه داری,مارهای سیری ناپذیر سوار بر دوش امپریالیسم در حال ذبح شدن است.
حذف محبت از جغرافیای اجتماعی انسانیت برابر است با سقوط حیات و زندگی اجتماعی.چرا که کمال فردی به تنهایی نمیتواند تضمین کننده سعادت جمعی و اجتماعی باشد.این کمال هنگامی میتواند مثمر ثمر واقع شود که در اجتماع تعریف شود.انگونه که بسیاری از پیام آوران الهی پس از رسیدن به کمال فردی با حرکت به سوی اجتماع و سیر از حق به خلق و مبارزه با رزیله ها و پستی های حیوانی حاکم بر روابط انسانها و تلاش و کوشش به جهت ساختن ارتباطات مفید و سالم انسانی و اجتماعی بر اساس ارزشهای والای انسانی(که بیشتر انها در دایره محبت قرار ذارد) در مقیاس کوچک جامعه و در مقیاس کلان قافله بشریت را به سمت کمال و سعادت حرکت داده اند.
اما شیطان این ملعون رانده شده همواره در طول زمان و در هر عصری بزرگترین موانع را بر سر راه این حرکت قرار داده و هر بار در لباسی نو و با ایده ای تازه هر کدام از ارزشهای والای انسانی را که نقشی پر رنگ تر و پر بار تر در عرصه اجتماع برای هدایت و نجات به منصه ظهور میرسانند را نشانه رفته است.
در چند قرن اخیر امیدواری شیطان برای تحقق رویای گمراه کردن تمامی فرزندان ادم بسیار پر رنگ تر از گذشته شده و افزایش تعداد لشکریانش این امیدواری را بیشتر کرده است.و اینست سوغات نظام سرمایه داری برای بشریت.
شروع این مصیبت برمیگردد به بعد از قرن ۱۸ و ۱۹ و انقلاب صنعتی که علم را به اسارت سرمایه داری دراوردند و او را غلام حلقه به گوش پول نمودند.در چنین وضعیتی حلقه محاصره فرزندان ادم هر روز تنگ و تنگ تر شده و با قربانی کردن فرزندان انسانیت یکی پس از دیگری در مظلومیت و بی کسی در عین کسان بسیار زمینه ای فراهم شده که با ذبح محبت در استانه معبد کثیف و پلید شیطان کار انسان یکسره شود.
و اینچنین اساس و پایه زندگی اجتماعی تحت تاثیر نظام سرمایه داری در حال فرو ریختن است برای هدایت بشریت به سمت تنهایی و فردیت.
ما امروز در استانه وقوع چنین رویداد تلخی هستیم و اگر دیر بجنبیم و زمان را از دست بدهیم جزء پشیمانی و ندامت همراه با خسران دنیا و اخرت نصیبی دیگر نخواهیم داشت.