- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

عیدی/زلیخا همتی

092 [1]

 

 

 حالا که سال بی تو تحویل می شود

 

احسن نمی خواهم

 

من که هر سال گریه می کنم

 

پیراهنت با گل های مرده

 

هفت سینم شده

 

و تارهای دلتنگی ام را که می زنم

 

عنکبوت به زحمت خودش را

 

به گوشه ی اتاق می رساند

 

هرچه فال می گیرم

 

دیگر قسمت من نیستی

 

از بی بی بدم می آید

 

که بین ما ایستاده

 

ورق ها را پرت می کنم

 

بی بی به سمتی افتاده

 

و تو به سمتی که

 

من نیستم

 

بگذارسال که تحویل شد

 

سهم گنجشک ها را

 

روی ایوان بریزم