- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

برای پدرم که بی نهایت بود

281

 

حشمت اله آزادبخت :

برای پدرم که بی نهایت بود

 

 ***

من شبیه شبی غم انگیزم

از زمین از زمانه لبریزم

 

بی تو سنگ صبور دلتنگی

گریه ها را کجا بیاویزم ؟!

 

بی شکوه بهار لبخندت

باورم شد چقدر پاییزم

 

این که چشم تو را نفهمیدم

روز و شب با دلم گلاویزم

 

میله میله به گریه دل بستم

مملو از لحظه های کهریزم

 

مثل برگی شکسته می پوسم

مثل ابری گرفته می ریزم

 

بی عصای سپید دست تو

غصه ها را چگونه برخیزم ؟!

 

بغض ها را کجا بمیرانم

گریه ها را کجا بیاویزم ؟!