تصاویری از شهدا و رزمندگان دلاور کوهدشت ( بخش پانزدهم )

مرا اسب سپیدی بود روزی
شهادت را امیدی بوذ روزی
بگو اسب سپیدم را که دزدید
امیدم را امیدم را که دزدید
………… با تشکر از جناب بالنگ عزیز که با درج تصاویر این عزیزان هر از چندگاهی ما غافلان از قافله شهدا عقب مانده را با تلنگری بس شگرف بخود میآورد بامید روزی که باشهادت یا در راه شهدا جان دهیم واقعا از ته دل میگویم و بقول بعضی ها پاچه خواری نمیکنم حیف است در این عصر بزرگ سعادت زندگی کردن داشته باشی و در بستر جان دهی و در مقابل همرزمان سابق فردای قیامت سر افکنده باشی ، وقتی دیر یا زود باید گذاشت و گذشت پس چه بهتر از شهادت !؟!!

مرا اسب سپیدی بود روزی
شهادت را امیدی بود روزی
بگو اسب سپیدم را که دزدید
امیدم را امیدم را که دزدید
……………………. باتشکر از برادر ارجمندم بسیجی عرصه مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب و هادی نسل امروزی در راستای شناخت هرچه بهتر شهدا . همان شهدائی که به تقدیم جان خود بهترین هدیه را برای ما به ارمغان اورده تا امروز ایران اسلامی با امنیت هر چه بهتر و بیشتر راه آن بزرگواران را ادامه دهد و در پناه خون این عزیزان به سر منزل مقصود برسد از نوجوان سیزده ساله هادی امانی که بارها بیسیم برایش سنگینی مینمو د و لی با سن کم و جثه ضعیفش با دلی بزرگ الگوی بسیاری از رهروان راه امام است گرفته تا آن پیرمرد هشتادساله که سه فرزندش را تقدیم این نطام نمود تا امروز به جهانیان ثابت کنند شهادت عزت ابدی و ماندگار است خدا میداند قصد خود نمائی یا پاچه خواری ندارم ولی حالا که باید گذاشت و گذشت و حتما همه ما روزی باید برویم واقعا چه چیزی بهتر از شهادت ؟ واقعا حیف نیست انسان در بستر مرگ بمیرد ؟!! خدایا مرا طوری بمیران که فردای قیامت در مقابل فرماندهان و همرزمان شهیدم سر افکنده نباشم آمین یاربالعالمین .

با سلام جناب آقای بالنگ از تلاش تان در احیای راه شهدا ، تصویر چهارم مربوط به اردوی نیرو های سپاه اندیمشک در منطقه دالاب می باشد آ قایان پیرزادی ومرادی در عکس حضور ندارند شهید حاج محمد آزدبخت و آقای باقری فرمانده وقت سپاه اندیمشک می باشند.

یادوخاطره کلیه شهدا گرامی باد .باتشکراززحمات بیدریغ برادز عزیزوخستگی ناپذیر جناب آقای سعید بالنگ. اجرتون با شهدا وامام شهدا.

سلام و سپاس از آقای بالنگ عزیز
در میان این تصاویر زیبا، چهره همیشه شاد و خندان سردار شهید سید عزیزاله هاشمی (عزتی فرزند برومند مرحوم حاج سید علیرضا هاشمی) مرا بیاد روزهای سخت مبارزه با رژیم منحوس پهلوی برد. این شهید عزیز از هر اقدامی برای نبرد با آن دیو پلید کوتاهی نمی کرد.
خاطره خوبی از مرحوم شهید سید عزیز اله هاشمی را در وقت مناسبی خدمت دوستان می نویسم.
شهید والامقام برادر پاسدار محمود رضایی عزیز همیشه همکاران خود را بیاد خدا می انداخت. بر لبش مدام ذکر خدا بود. در هر مجلسی که بود هیچ حرکتی غیر خدایی نداشت. خدمت به پدر و مادر متدین و مرحوش برای او همیشه یک اصل لایتغیر بود. از آقای حاج احمد رضایی برادر بزرگتر این شهید والامقام خواهش می کنم خاطرات خود را در خصوص این شهید عزیز در سایت وزین میرملاس منتشر کند. قطعأ این شهدا در خلوت خانه خویش خصوصیات الهی و بیاد ماندنی دارند. این ویژه گی ها در جامعه امروز و فردای ما سرمشق خوبی برای نسل امروزمان خواهد بود.
روح همه شهدایمان شادتر باد. با آرزوی سربلندی برای انقلاب اسلامی و وطن عزیزمان ایران زیبا.

خوشا آن روز را که سنگری بود

شبی ، میدان مینی ، معبری بود

خوشا آن روزهای آسمانی

که شوری بود ، سودا و سری بود

خوشا روزی که دل را دلبری بود

غزل خوان نگاه آخری بود

خوشا آن روزها در خط اروند

هوای روضه های مادری بود

و اهل آسمان بودیم آن روز

که قدری بی نشان بودیم آن روز

و نای دل نوای نینوا داشت

و با صاحب زمان(عج) بودیم آن روز

و کاش آن روزگاران گم نمی شد

هوای خوب باران گم نمی شد

صفای جبهه ها می ماند ای کاش

صدای پای یاران گم نمی شد

من بال و پر شهید را می بوسم

پا تا به سر شهید را می بوسم

دستم نرسد اگر به دامان شهید

دست پدر شهید را می بوسم

سلام برتمامی شهدا.شهید عباس جعفر زاده با آقای اسماعیل جعفرزاده که درسپاه پاسداران مشغول به کارند چه نسبتی دارند؟

زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتراز شهادت نیست

با تشکر از آقای بالنگ .به امید روزی که برای پاسداشت این شهدای عزیز همه ی ما گامی حتی کوچک در راستای معرفی آنها به دیگر نسل ها برداریم و سپاس گذار آنها باشیم.

سلام اقای بالنگ بخدا شما تک هستید این زحمات شما اجرش از شهید کمتر نیست خداوند روح همه شهدا راقرین رحمت خود قرار دهد