حماسه سنگر / یادگار دفاع مقدس محمدرضا درخشان

مقام معظم رهبری : زنده نگه داشتن یاد شهداى انقلاب باعث تداوم حرکت انقلاب است.

 

 

سرویس منتظران/ میرملاس نیوز  :

حماسه سنگر / یادگار دفاع مقدس محمدرضا درخشان

 

با او که صحبت می کنی دغدغه هایش را بیرون می ریزد. دغدغه هایی که همه چیز را در همدلی می داند. همدلی هایی که در این روزها کم شده است و جایش را به دو دستگی ها داده است.

خاطراتش را از دوران دفاع مقدس با اشتیاق واگویه می کند. در جبهه  ایستاده تر از نخل ها بوده است، زمانی در لشگر ۵۷ و بعد هم در کردستان .

محمد رضا درخشان را می گویم. روزی و روزگاری در سنگر جبهه مرد و مردانه ایستاد و اکنون در مجمع تشخیص مصلحت  نظام به آینده می اندیشد.

انتظاراتش آن اندازه نیست که تو را در تنگنا قرار دهد. دلش می خواهد فرهنگ دفاع مقدس زنده بماند و یادگاران آن زمان برادر باشند و نه در برابر.

می گوید:

رزمندگان ایستادند، مرد بودند و در دست هایشان ذکر می چرخید و در گام هاشان لرزش نبود و همین دشمن را می ترساند.

آنها ارزش وطن را و خاک را در سنگرها تجربه کرده بودند و می دانستند ارزش یک وجب خاک سرزمین بی نهایت است.

اگر دیروز دشمنان سرزمین ما را تهدید می کردند امروز کشور ما را تحریم می کنند

 بیایم از مدیریت فرهنگ دفاع مقدس جهت توسعه و پیشرفت کشور استفاده کنیم.

از دوستان کوهدشتی که می پرسی، شهید حمید سوری را به خوبی به یاد دارد.

می گوید در سپاه حمید را دیدم. جوانی بسیار باهوش ، مؤمن و کم حرف و کاردرست بود. من از وجود او از لحاظ برخورد و نوع نگاه و تفکر استفاده های بسیار کردم.

آقایان امرایی،رحیمی، فرهاد بازوند و حجت بازوند را هم به نیکی یاد کرد.

به بخشی از خاطرات سردار محمد رضا درخشان اشاره می کنم.

شهادت یک اتفاق نیست

خرداد ماه ۱۳۶۳ در منطقه زبیدات عراق و در بالای ارتفاعات کله قندی مستقر شده بودیم. کله قندی به عراقی ها بسیار نزدیک بود حتی حرکت تانک هایشان را به وضوح می دیدیم. برای بررسی منطقه رفته بودیم.

غروب بسیار زیبا و دلگیری بود.نیروهایمان کم بودند و آتش تهیه دشمن بسیار سنگین. شدیدا تحت فشار بودیم. دشمن دوربین های قوی ای داشت و به وسیله آنها منطقه را به دقت کنترل می کرد.

مشغول بررسی منطقه بودم که پیک گردان رسید. نامه ای برایم آورده بود. از یکی از دوستان ،که برایم بسیار عزیز بود.

برای گرفتن نامه از محلی که ایستاده بودم خارج شدم. هنوز چند قدم  از سنگر فاصله نگرفته بودم که یک کاتیوشا به سنگر خورد و سنگر به کلی نابود شد.

آری شهادت تصادفی و اتفاقی نیست.

طنز در جبهه

شرایط جبهه ها سخت و دشوار بود. از دست دادن دوستان از یک سو آزارمان می داد و از سوی دیگر مسائلی مانند کمبود نیرو و تجهیزات بچه ها را از لحاظ روحی اذیت می کرد. گاهی نیز مقاومت زیر آتش تهیه دشمن واقعا طاقت فرسا می شد. تحمل صدای توپ و گلوله و خمپاره در ساعت های طولانی کار راحتی نبود.

همین مسائل باعث می شد که بچه ها برای حفظ روحیه خود و دیگران کارهایی را انجام دهند. از جمله اینکه، بسته به موقعیت شوخی هایی را انجام می دادند.

یادم می آید در منطقه موسیان به وسیله یک ماشین آتش نشانی داخل یک دستگاه کمپرسی آب ریختند تا بچه ها آب تنی کنند. راننده کمپرسی  هم از فرصت استفاده کرد و در یک فرصت مناسب سوار شد و ماشین را به حرکت در آورد. حرکت ماشین موج شدیدی ایجاد کرد و بچه ها با موج آب به بیرون از ماشین پرتاب شدند و همین باعث خنده و شادی بچه ها شد.

پایی که جا ماند

در منطقه ی زبیدات عراق بودیم. یکی از بچه های خرم آبادی به نام جوزی امیری که فرمانده گروهان عمار از گردان انبیاء بود ، فردی بسیار شریف و متدین و زحمتکش بود. خیلی با دل و جرات بود. در خط مقدم خمپاره به ماشینش خورد و امیری به شهادت رسید.

بخش عمده ای از ماشین در آتش از بین رفت

خلاصه جنازه را بیرون کشیدیم و به عقب فرستادیم. بعد از چند روز به ما خبر دادند که جنازه پا ندارد.

داخل ماشین را جستوجو کردیم گفتیم نه پا دارد. داخل ماشین را که گشتیم دیدیم پایش جا مانده بود. حال غریبی بود.

پا را هم عقب فرستادیم.

یادش گرامی باد

آماده شهادت

یکی از شگردهای عراقی ها این بود که موقع نماز که می شد آتش سنگینی می ریختند. همان اتفاقی که در روز عاشورا هم افتاد. موقع نماز ظهر، صف نماز جماعت امام حسین(ع) و یارانش را تیر باران می کردند. گویی قرار است تاریخ مظلومیت یاران حسین(ع) تکرار شود.

قبل از نماز بود که با احمد سپهوند جلسه فرماندهی برگزار شد. احمد از بچه های خرم آباد و معاون گردان انبیاء بود. فردی بسیار مستعد، متین، شجاع و نترس بود.

در جلسه دیدیم که موهایش را کاملا با ماشین زده بود. از احمد علت این کارش را پرسیدیم.

جواب داد به این خاطر که اگر حین نماز ترکش خوردم و ترکش به سرم اصابت کرد مجبور نباشند برای پانسمان سرم را بتراشند و کارشان راحت باشد.

جلسه به پایان رسید و ما به سنگرهایمان برگشتیم. وقت نماز بود. داشتیم مهیای نماز می شدیم که تماس گرفتند و گفتند احمد شهید شده است. ترکش درست به سرش خورده بود و موقع اعزام به درمانگاه به شهادت رسیده بود.

 

مطلب پایانی :

استان لرستان به عنوان استانی توانمند با ظرفیت‌های فراوان در بخش‌های مختلف به ویژه نیروی انسانی، با مردمی خونگرم و مهمان‌نواز در حوزه‌های مختلف مدیریتی و علمی و نیروی کار جوان، همواره منافع انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را در نظر داشته و در دوران دفاع مقدس، بیشترین اعزام‌ها به جبهه‌های حق علیه باطل را داشته و به همین تناسب جمعیت، شهدا و جانبازان و آزادگان عزیزی را برای حفظ نظام و انقلاب، تقدیم‌کرده‌است. طبق آمار، ۶۳۴۱ نفر شهید، ۱۶۰۰۰ نفر جانباز و ۹۰۰ نفر آزاده تقدیم انقلاب نموده‌است و از طرفی، مردم این استان در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی مانند راهپیمایی‌ها و شرکت در انتخابات، حضوری فعال و گسترده داشته و نشان داده که لرستان در عرصه‌های مختلف برای نظام، منشأ خدمات و تحولات بسیاری بوده‌است، ولی متأسفانه در قیاس با سایر استان‌ها، فاصله زیادی از نظر اقتصادی، عمرانی و آبادانی و غیره دارد که این استان با توجه به توانمندی‌های بالقوه می‌بایست مورد توجه بیشتری قرار گیرد. به عنوان نمونه، سرانه درامد ملی استان با توجه به نبود سرمایه‌گذاری پایدار و واسطه‌ای بودن تمام فعالیت‌های اقتصادی به اعتبارات دولتی، میزان عملیات بانکی در سطح استان‌ها و بیشتر سپرده‌گذاری‌های کوتاه‌مدت بوده و به این دلیل، سرانه درامد و گردش مالی بانک‌ها نیز بسیار محدود می‌باشد و از این حیث، سرانه درامد استان بر اساس آمار و ارقام موجود، رتبه مناسبی ندارد و از طرفی، در بحث هدفمندسازی رایانه‌ها، در استان توجه لازم به بخش‌های تولید و کشاورزی نشده و تسهیلات لازم مطابق قانون به تولیدکنندگان پرداخت نشده‌است، لذا از لحاظ درامد سرانه وضعیت بسیاری از خانواده‌ها نگران‌کننده‌است و به جای آنکه با کارهای عمرانی و خدمات‌رسانی و زیربنایی، مرهمی بر دردهای این خطه گذاشته شود، به زخم محرومیت و عقب‌ماندگی آن نمک می‌پاشند و سیر توسعه‌نیافتگی استان را تشدید می‌کنند. از سرمایه‌گذاری‌های کلان در پهنه نیازها و خواسته‌های اهالی این منطقه اثری وجود ندارد و در بعد سرمایه‌گذاری و عمران هم مثل دیگر استان‌ها، خبری که باعث شادی و دلگرمی مردم شود، وجود ندارد.

از طرف دیگر، متأسفانه با وجود اینکه استان لرستان در دوران دفاع مقدس به علت نزدیکی با مرزها اسیب‌های بسیاری را متحمل شده و باوجود نقش مهم استان لرستان در عرصه‌های اقتصادی و صنعتی، سهم اعتبارات عمرانی استان در مقایسه با سایر استان‌ها ناچیز بوده‌است. بر اساس فهرستی وسیع از شاخص‌های اقتصادی، استان لرستان در بین استان‌های کشور و در مجموع، در اقتصاد ملی، از موقعیت خوبی برخوردار نیست، و متأسفانه استان نتوانسته‌است، به تناسب توانایی‌ها و ظرفیت‌های خود، از اقتصاد ملی سهم مناسبی کسب کند.

این در حالی است که مردم فهیم و خوب استان لرستان در حمایت از نظام، با بالاترین ظرفیت در خدمت نظام و ولایت بوده، به‌گونه‌ای که علاوه بر شرکت در انتخابات و رویدادهای رسمی، به صورت یکپارچه و با وحدت اقشار مختلف، حمایت خود را از مسیر نظام و انقلاب، بارها اعلام نموده‌اند و حضور چشمگیر این مردم در شرایط تاریخی مختلف با توجه به اسناد موجود، گواه این ادعاست. این استان برای نظام جمهوری اسلامی ایران، کم‌هزینه و در عین حال سودمند بوده‌است. این حضور به صورت فعال در طول این ۳۵ سال، نشان‌دهنده عمق پایبندی و پایداری مردم استان لرستان به نظام جمهوری اسلامی بوده و باید عرض کنم در حال حاضر، علاوه بر مشکلات عدیده استان که بخشی از آن در بالا توضیح داده شد، عمده مشکل لرستان، موضوع بیکاری است که سایر حوزه‌ها را تحت‌الشعاع قرار داده‌است. با توجه به این مسائل انتظار می‌رود دولت تدبیر و امید که با تأکید بر گسترش رویکرد اعتدال و رفع محرومیت و تبعیض، کار خود را آغاز کرده‌است، با درایت و هوشمندی جناب آقای دکتر روحانی، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران و هیئت محترم وزیران، توجه و عنایت ویژه‌ای به مشکلات این استان داشته و در جهت حل و فصل این مشکلات، اقداماتی اساسی و مؤثر انجام دهد.