تاریخ : شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
7

شهداء و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس را به نسل امروزه معرفی کنیم / عینعلی رضایی

  • کد خبر : 48835
  • 03 اردیبهشت 1393 - 23:11

  جانباز عینعلی رضایی  /  میرملاس نیوز :   به نام الله پاسدار حرمت خون شهدا و تداوم بخش راه آنان گم شدیم از همان اولین صبح بعد از جنگ دقیقاً از همان لحظه ای که عقربه های ساعتمان خوابید و فراموشمان شد همه ی آن خاطرات و تصویرهایی که روز به روز از مردمک […]

 Untitled

جانباز عینعلی رضایی  /  میرملاس نیوز :

 

به نام الله پاسدار حرمت خون شهدا و تداوم بخش راه آنان
گم شدیم از همان اولین صبح بعد از جنگ دقیقاً از همان لحظه ای که عقربه های ساعتمان خوابید و فراموشمان شد همه ی آن خاطرات و تصویرهایی که روز به روز از مردمک چشم هایمان بیشتر فاصله می گیرد و پیر چشمی مان را تجدید می کند و تنها حسرتی برایمان مانده از دیروز هرچه بیشتر زندگی می کنیم روزمرگی زندگی مان هم بیشتر می شود گویی که ما فقط آن دوران را زنده بوده ایم راستی رفقا اگر دنیا به عقب بر می گشت احتمالاً کلی اتفاق بود که باید درستشان می کردیم همگی مان در دنیایی از مادیات غرق شده ایم و ماشین و خانه و پول شده تمام وابستگی هایمان . در خاطرات زیبای آن روزها دست و پا می زنیم برای رسیدن به آنچه که روزی بودیم و اکنون…..
اما نمی دانم چرا هرچه بیشتر تقلا می کنیم بیشتر نمی شود شده است بارها جوانان و فرزندانمان از ما بپرسند جنگ مگر چه چیز زیبایی داشت که هر بار با شنیدن و گفتن خاطرات آن روزها اشک در چشمانتان حلقه می زند و این چنین با عشق از آن روزها سخن می گویید.
جنگ آری جنگ اگر چه ظاهراً خشن بود و نا آرام و پر بود از مرگ و خون ریزی اما دنیایش را نمی شود مقایسه کرد با هرگونه لذت و خوشی این روزها
یاران و همسفران دوران جنگ بارها شنیده ام و خوانده ام خاطراتتان را که حکایت از دل تنگتان دارد
بشنو از نی چون حکایت می کند از جدایی ها شکایت می کند
از نیستان تا مرا ببریده اند از نفیرم مرد و زن نالیده اند
دلتنگی هایمان حکایت داغ سنگینی است که از هجران یاران بر دلمان مانده است بارها شما گفتید و شنیده ام این بار زبان گشوده ام به سخن ، می گویم شما بشنوید از آن سربداران جاودانه ای که نامشان بر تارک تاریخ تا ابد خواهد درخشید

محمدحسین حیدری

شهید محمد حسین حیدری
فدای گمنامیت برادر چه بگویم و چگونه بگویم که تا کنون از تو نگفتند آنچنان که باید و شاید و…
همگی ما داستان حسین فهمیده را شنیده ایم و باورمان شد که عشق دوست چه می آورد بر سر دل وقتی خانه کند و گل دهد در این کاشانه … رفقا ما همچون حسین فهمیده زیاد دیده ایم درآن دوران گمنام بودند و گمنام ماندند رزمندگان آن دوران به چشم خود دیدند آن فرمانده ی گروهان را هنگامی که نیروهایش را غرق در خون دید که توسط تیرباچی دشمن آماج گلوله ها قرار گرفته بودند تاب ماندن نیاورد و با بیسیم چی اش قاسم قادری عزیز به طرف دشمن هجوم برد و بعد از چند دقیقه تیربارچی منهدم شد و خودش دیگر برنگشت …
براستی وقتی به ریسمان محکم الهی چنگ بزنیم می شوی عاشق و یار حسین و همانگونه محمد حسین دست رد به رفاه دنیا زد و راهی جبهه ها شد
منش و خوی محمد حسین و امثال وی شرحی شنیدنی دارد که افسوس قلم از نوشتن آن عاجز است
فصل بهار چون کنم چون دل از غم یار خون کنم خون

حجت سرتیب نیا

شهید حجت سرتیب نیا
آن عارف دلسوخته را یادتان هست؟ مگر می شود از یاد برد آن چهره ی معصوم و شجاع را که بی پروا بود و نترس در عملیات حاج عمران پهلویش توسط ترکش ها زخمی شده بود اما تا آخر عملیات با رشادت وصف ناپذیرش بدون کوچک ترین آه وناله ای ادامه داد آری جهاد عبادت بود و در محراب عبادت غیر را راه نبود برادر آخرین عاشورای  ۶۵ از خاطرم نمی رود که چگونه عاشقانه برای مولای غریبم امام حسین ناله و آه سر می دادی اینگونه عرفانت تو را به مقام شهادت رساند

 

Untitled

شهید شهرام عباسی و مجتبی آدینوند و دکتر اسماعیل هادیان
در دوران جنگ کم نبودند رزمندگانی که درس و دانشگاه را رها کرده بودند و به جبهه آمده بودند چرا که جهاد و جنگ در راه خدا را فضیلتی بالا و برتر یافته بودند از جمله شهرام عباسی دانشجوی پزشکی که دل از دنیا برید و لباس ساده و خاکی بسیجی را به تن کرد و سرانجام در کربلای ۵ به شهادت رسید

رشادت های آن شکارچی تانک ها در بستان هرگز از ذهن رزمندگان جنگ پاک نخواهد شد شهرام عباسی دانشجوی رشته پزشکی که دل از دنیا برید و لباس ساده و خاکی بسیجی را به تن کرد و سرانجام در کربلای ۵ به شهادت رسید.
بازماندگان کربلای ۴ هرگز فراموششان نخواهند شد مردی را که شجاعانه جنگید و هرگز در باران ترکش ها و خمپاره ها زمین گیر نشد , مجتبی آدینوند نیز دانشگاه را رها کرده ودل به میدان جنگ بسته بود رزمنده ای که سرشار بود از ایمانی ستودنی و عرفانی خدایی به راستی جز مردان خدا چه کسی را می توان اینگونه یافت.
اسماعیل هادیان که پای لنگش یادگار عملیات های بیت المقدس و … بود او نیز دانشجوی پزشکی بود که به میدان جهاد آمده که بارها گفته ام و اکنون نیز می گویم دنیا را سه طلاقه کرده بود بعد از شهادت مجتبی که سرشار دلتنگی و فراق یاران شده بود می گفت من نیز لنگ لنگان یاران و مجتبی می رسم ای برادر عزیزم براستی که تو عاشقانه پر کشیدی و ما پایمان لنگ بود که هنوز هم زنده ایم و بی شمار نفس می کشیم …

 

اسدمراد بالنگ

شهید اسد مراد بالنگ
آن شب که آخرین دیدار ما با هم بود گفتم مادرت می خواهد تو را در لباس دامادی ببیند. گفتی : ما که متعلق به خودمان نیستیم برای رضایت پدر و مادر عقد کردم و برای رضای خدا نیز به جبهه می روم
معرفت و عرفان یارانی چون تو را ما فراوان دیده ایم اما زبان را یارای گفتن و قلم را یارای نوشتن بیش از این نیست براستی که شهادت حقتان بود
سفر دراز نباشد به پای طالب دوست
که زنده ی ابدیست آدمی که کشته ی اوست

 

پرویزپور

شهید پرویز پرویزپور
آن روزها رزمنده ای با لهجه ی شیرینش و قلبی مالامال از عشق و پاکی در میانمان بود که تازه از خرمشهر آمده بود وقتی دوره ی تخریب در بستان را با گروهی از شیر مردان کوهدشتی جهت دوره ی آموزش به سر بردیم مسولین و مربیان پادگان پی به استعداد و ارزش های والای او برده بودند به همین جهت او را مسول امور فرهنگی پادگان کردند بعد از تقسیم شدن ما در یگان های مختلف دیگر طاقت نیاورد که پشت خط بماند به سرعت خود را به خط مقدم رساند و به ما پیوست و سرانجام در عملیات حاج عمران به مقام رفیع شهادت رسید

 

خیراله توکلی

شهید خیر الله توکلی
هرگز آن شب عملیات چزابه از یادم نخواهد رفت که بچه ها در میدان مین گیر کرده بودند شهید خیرالله توکلی توسط مین والمرا دو پایش قطع شده بود صدایش در میان میدان مین هنوز هم به گوشم می رسد که به تخریب چی ها می گفت بچه ها محور را سریع باز کنید تا نیروها زود تر از میدان مین عبور کنند
اکنون که سال هاست از میدان مین عبور کردیم و با خاطرات شما خوشیم سردارانی که وقتی بدنشان غرق خون بود به جای اینکه صدا بزنند جسمشان را به عقب برگردانند به فکر حفظ نظام و جان بچه های مردم بودند براستی چه عشقی بر شما غلبه کرده بود که این چنین بودبد…

 

Untitled101                                   

شهید محمد شفیع خانی و محسن گودرزی
معلمان عزیز من تا آخر عمر آموزگاران من باقی خواهید ماند از شما فراوان یاد گرفته ام و چقدر دلم برایتان تنگ شده است
محمد که از تهران به لرستان برای خدمت به مناطق محروم آمده بود مردی یگانه بود از تبار عشق و معرفت
رفیق دلم برایت عجیب گرفته هنوز هم طنین صدایت در گوشم می پیچید آن شب عملیات را که آمدی گفتی نگذاشته اند من با شما بیایم در میدان مین برایم دعا کن که شهید شوم فردای عملیات زمزمه شهادت تو به گوشم رسید بچه ها که آوازه ی دوستیمان را شنیده بودند خبر شهادتت را به من تسلیت می گفتند و اکنون تو برایم بگو چگونه خود را به عملیات رساندی و کاش می دانستم آن شب دیدار آخرین را با تو دارم کاش …
کمتر کسی از بچه های اطلاعات ۵۷ است که محسن گودرزی را خوب نشناسند آن شیر مرد بروجردی معلم یگانه ی آن روز ها اما بچه های این دوران هم بدانند که آموزگاران ما هم در جبهه و هم در پشت جبهه یک رنگ بودند
محسن که ۶ ماه بیشتر از ازدواجش نگذشته بود گمشده ی خود را در نیزارهای شرق مجنون پیدا کرد بارها دیدم که محسن لباس نیروها را می شست و شب ها به هنگامی که بچه ها دیر از شناسایی برمی گشتند در سایه خاکریز در گوشه ای به خواندن قرآن و دعا کردن مشغول می شد و در نبرد هم بی نظیر بود معلمی که هم در عمل و هم در تفکر و اندیشه پیرو رهبر و ولایتش بود…

 

قیصور سیفی

شهید سید قیصور حسینی(مرتضی)
او که در تعاون سپاه کوهدشت مشغول خدمت بود وقتی شنید گردان محبین در عملیات شرکت کردند خودش را بدون تسویه به گردان در عملیات رساند روز بعد وقتی رسید تک تک بچه ها را می بوسید و خود را سرزنش می کرد که چرا در عملیات نبوده است بعد از چند روز که گردان آماده ی بازگشت از خط مقدم بودیم تک صدای خمپاره ی خشنی که توسط نیروهای بعثی به زمین نشست و مامور به پرواز درآوردن قیصور بود به گوشمان رسید . سید جان همگی ما در آن لحظه مات دیدن بدن تکه تکه ی تو بودیم و تو امروز مات و مبهوت نظاره گر عملکرد ما بازماندگان آن دوران هستی

 

12_61_52---Tulip_web

شهید عباس جوکار
عباس جوکار آن سرباز شجاع و دلاور هنگامی که بدنش توسط بعثیان تکه تکه شده بود در نفس های آخرش زمزمه هایش هنوز هم به گوش آسمان می رسد که می گفت: ای خمینی من جسم ناقابلی فدای تو کردم و از تو می خواهم که روز قیامت شفیع و دعا گوی من باشی
عباس و تمام شهدای آن دوران به راستی که در صراط مستقیم که همان راه ولایت است قدم گذاشتند و نصیبشان مقام رفیع شهادت شد وظیفه ی ما بازماندگان جنگ نیز این است که که به جوانان امروز با ذکر خاطره ی زندگی شهدا ولایت را یادآور شویم
خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیم       کز نسیمش بوی جوی مولیان آید همی

 

 1

 

و اما سردارانی چون فیروز سرتیپ نیا، علی مروت طرهانی ، علیمردان آزادبخت، محمود رضایی ، حاج محمد آزادبخت، علی محمد کوشکی ، حمید ابراهیمی، نورمراد مقدسی ، سعادت قبادی ، حمید قبادی، حسن احمدپور، صادق یار محمدی، داریوش مرادی، رحیم دلفان، قاسم مدهونی ,هادی امانی ,حسین منصوری و دیگر عزیزان
هر کدام خاطرات بخشی از زندگی مرا رقم زدند به این علت که نمی شد همه خاطرات را در این جا ذکر کنم این نوید را به همه ی دوست داران می دهم که در تلاشم کتابی از خاطرات همه ی دوستان شهیدم تالیف کنم

 

hamidhamid

ایستاده زنده یاد سردار حاج حمید قبادی ، شهید آزاد قبادی

نشسته : عینعلی رضایی ، شهید محمد سوخته زاری

 

منم یک روز بوی لاله می دادم حیف شد
کاش من هم با لاله ها می رفتم حیف شد
روز ها رفت و شب ها طی شد و بر مزار لاله ها تنها مانده ام
کاروان رفته اند و بیچاره و تنها مانده ام حیف شد
رنج و دنیا دیده ام درد دلم با که گویم
گرد و خاک این دنیای فانی بر تنم سنگینی می کند حیف شد
هنوز بوی گل می آید هر چند گل ها رفتند
غرق آوازم بلبل ها رفتند و تنها مانده ام حیف شد

در آخر توصیه ای برادرانه دارم خدمت تمام دوستانی که از خاطرات شهدا می نویسند مبادا خدایی نکرده این خاطرات را پله ای برای رسیدن به مقامات دنیوی کنیم چرا که هرکس در شناختن روح و منش شهدا و رزمندگان آن زمان به نسل امروز قدمی بردارد شک نکنید که خداوند دوستدارش خواهد بود

 

 

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=48835

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 87در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۸۷
  1. خدا رحمت کناد همه ی این شهدا را!
    اما بیش از پانصد دلاور شهید شدند و تنها این چند عزیز نبودند
    ای کاش گمنامان را هم یاد کنید
    گمنامانی که تکه تکه شدند و اکنون نیز فرزندانشان مهجور و فراموش شده اند

    • ممنونم از حضورتون
      دوست عزیز این شروع مطلبه و لازمه به چند نکته توجه کنیم :
      – این شروع مطلبه و انشاالله در بخش های بعدی نام و خاطراتی از سایر شهدای کوهدشت هم هست
      – شهدای کوهدشت همین چنتایی نیست که در این مطلب اشاره شده کوهدشت بیش از ۵۲۰ شهید داره که با خانواده و دوستان خیلی از این شهدا چندین بار صحبت کردیم اما هنوز خبری نشده شخص بنده با خانواده ی خیلی از همین شهدای گمنام صحبت کردم اما با گذشت چندین ماه هنوز خبری نشده حتی برای بعضی از شهدای گمنام خودم وبلاگ ساختم و مدیریت وبلاگ رو به خانواده شهید سپردم اما هنوز به وبلاگ رسیدگی نکردند
      – با فرزندان تعدادی دیگر از همین شهدای گمنام صحبت کردیم و در روز های آینده قول همکاری و ساخت وبلاگ و . . . رو دادند
      – انتقاد خوبه و هیچ کاری بدون انتقاد پیش نمیره اما کاش روزی برسه که ما مردم کوهدشت در کنار انتقاداتمون خودمون هم دست به کار بشیم و کاری رو انجام بدیم
      از زمان شروع به کار بخش شهدای میرملاس الحمدلله بازدید این بخش خیلی خوبه اما ای کاش همکاری با این بخش به اندازه یک صدم ( حتی بیشتر ) بازدیدش بود
      – خیلی از دوستان تماس گرفتن که راجع به فلان شهید و فلان شهید خاطره بفرستیم و یا حتی فرستادن اما من توی آرشیو نگهشون داشتم و گفتم از شهدای گمنام و شهدایی که کمتر خاطره و مطلب گذاشتیم بفرستید گفتن باشد و فعلا منتظریم
      – همکاری در این زمینه ضعیفه و باید تمام دوستان مخصوصا خانواده شهدا دست به کار بشن و کمکمون کنند
      بازم از نظر و نقد شما ممنونم و انشاالله این انتقادات باعث بشه که دوستان و خانواده های شهدا بهتر و بیشتر همکاری کنند

    • با سلام بر ناشناس عزیز و تمامی کسانی که دغدغه احیاء نام و اندیشه شهیدان را دارند
      اینجانب به عنوان یکی ازمراجعین همیشگی صفحه شهداء و اخیراً هم صفحه منتظران قریب به یکسال است که شاهد تلاش بی وقفه دست اندرکاران این سایت بویژه آقای بالنگ هستم و می بینم که چگونه بدون هیچ چشمداشتی در صددند تا از تمامی شهیدان یاد کنند و واقعاً در بسیاری از موارد دستشان خالی است.
      ای کاش ناشناس عزیزو امثال ایشان که هر از چند گاهی بجای تشویق و ترغیب ، با حسن نیت انتقادات خویش را نثار آقای بالنگ می فرمایند با جمع آوری آثار و خاطرات همان گمنامانی که بدان اشارت فرموده اند همگان را از آن ناگفته ها بهره مند سازند
      ان شاء الله به امید آن روز

    • ناشناس عزیز ضمن سلام

      به لطف خداوند متعال و همکاری براداران بهزاد باقری و سعید بالنگ در قسمت های بعدی بیشتر از شهدای گمنام ذکر می کنیم ضمن اینکه در قسمت اول به شرح خاطرات بعضی از شهدای گمنام از جمله سرباز شهید عباس جوکار پرداخته ایم گرچه تمامی شهدای شهرمان به گونه گمنامند

      • چه خوب است ما فقط مرد سخن گفتن وخود پنهان کردن نباشیم برادر عزیز جناب ناشناس ، شما می توانید بقیه را معرفی کنید و دراین امر خیر خود را شریک کنید . وخود را از پشت پرده بی مسئولیتی رها سازید . انشاءالله

      • سلام بر برادر عزیزمان جناب رضایی
        ان شاءالله در صحت وسلامت بوده و این با درجبهه دیگر که حضرت آقا به کرار اهمیت آن را متذکر شده اند همچون گذشته با سربلندی موفق باشید .
        ارادتمند شما
        یا علی

        وبلاگ گردان محبین

  2. باسلام خدمت آقای بالنگ عزیز
    بنده تقریبا هر شب سری به سایت میرملاس میزنم وتنها فصلی که بیشتر نظرم را جلب کرده فصل شهداست که انصافا از همه شهدا یاد شده ولازم است از شما صمیمانه تشکر کنیم .
    کار شما نه تنها ارج نهادن به درجه والای شهداست بلکه باعث دلگرمی خانواده شهدا نیز هست .
    آقای بالنگ بنده از خانواده شهدا هستم وهیچگاه نخواستم با این عنوان احترامی بیشتر واسه ما قائل بشن ،اما کار شما نوعی دلگرمی ودلجویی ودرد دل کردن نیز هست ، با یاد وخاطره شهدا آرام میگیریم وتلنگری برای بیداری وبه خود آمدن وفراموش نکردن راه وهدف شهداست .
    واقعا خسته نباشی

    • ممنوم آقا بهمن
      ای کاش خانواده شهدا بیشتر همکاری کنند و از شما دوست خواهش میکنم که هر اطلاعات و تصویری از شهید والامقام داریددر اختیارمون بگذاریدو همچنین با سایر دوستان و اقوام نیز اطلاع رسانی کنید

  3. سلام بر یادگار دفاع مقدس و همرزم با وفای شهیدان ، رضایی عزیز که ولو به اشاره و به اختصار از همرزمانش گفت
    و آفرین بر آقا سعید بالنگ که پرتلاش و فعّال و پویاتر از قبل همچنان در این مسیر مقدس گام بر می دارد

    • ممنونم از حضورتون حاج آقا

    • با عرض سلام به رزمندگانی که بی ادعا جان خود را برکف دست گرفتند برای حفظ این نظام
      حاج آقا قبادی که خود یکی از آن رزمندگان بودید ممنونم از حضورتون

  4. جناب آقای بالنگ جالب است خداقوت. ازاستاد خودم آقای عینعای رضایی هم بسیار ممنون و سپاسگزارم که یادها و یادمان ها را زنده کرد.

    • ممنونم آقای رضایی

    • مصطفی جان با عرض سلام

      شما خود یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس هستید امیدوارم که با بازگویی خاطرات خود از آن دوران منش شهدا را به این نسل معرفی کنید

  5. این حقیر سراپا تقصیر هم از ته دل به آقا سعید عزیز ،حاج آقاقبادی بزرگوار ،برادر عزیزم آقای رضایی خداقوت عرض نموده وامیدوارم در روز قیامت در مقابل شهدا سربلند باشید و آن عزیزان همه مارا شفاعت کنند.
    سعید جان قرار بود در صورت گردهمایی رزمندگان دفاع مقدس خبرم کنی تا زیارتشان کنم،اما نمی دانم چرا اطلاع ندادی ، حتما من سعادت ولیاقت زیارت این بزرگان راندارم .

    • سلام جواد جان
      ممنونم از لطفت
      شرمنده خودم درگیر اردوی جهادی بودم اصلا نرسیدم به هیچکدوم دوستان خبر بدم انشاالله گردهمایی تابستان در خدمت تمام دوستان باشیم

  6. برادر بالنگ و جناب رضایی سلام و خسته نباشید
    باعث بسی مباهات است ، هنوز هستند کسانی که دغدغه شهدا و فرهنگ ایثار و شهادت را دارند ، بر خود ببالید چرا که زنده کردن یاد شهدا و فرهنگ شهادت کمتر از شهادت نیست
    اجرکم عند الله

  7. سلام بر رضایی عزیز
    فعلا به اختصار از شما تشکر می کنم و خوشحالم که ارتباطتان را برقرار کرده اید . اما این را فتح بابی بدانید و از چون شمایی که از پیشتازان و نیکان هسید انتظار بیشتر است با اینکه از مشغلیاتتان آگاهم اما در هر فرصتی انتظار داریم ما را به مطلبی و خاطره ای یادآورشوید .

  8. سلام خدا بر شهیدان و خانواده بزرگ ایثارگران
    جناب آقای رضایی عزیز دست مریزاد. واقعأ زیبا و با مسمی بود. ابتدا عکس شهید سپس از رشادت شهید نوشتن کاری نو بود. من که سه چهار ماه است به سایت وزین میرملاس و بخش شهدایش هر روزه سرک می کشم، این نخستین بار است که اینگونه نوشتن را می بینم. قشنگ بود و ادبیات رسا و فصیح جناب رضایی(رزمنده مخلص و بی ادعای شهرمان) مکمل آن. دست شما و بالنگ عزیز درد نکند.
    عینعلی رضایی را از سال ١٣۶٢ می شناسم. از ابتدا، بسیجی بی ادعا وپاک و دلاور، سپس کسوت مقدس پاسداری در آن دوران آتش و خون که پاسداری مترادف بود با جنگ و ایثار و شهادت. خدای سبحان به شما جزای خیر عنایت فرماید.
    امیدوارم سرداران بی ادعای دیروز راه یاران شهیدشان را با ثبت خاطران آن عزیزان سفرکرده پاسداری کنند. دیری نخواهد پایید که خبر آورند خواجه مرد.
    پس با یک عزم ملی و تلاشی جهادی نباید اجازه داد این راه بیشتر از این به تاریکی گراید.

    • ممنونم آقای امانی
      انشالله که بخش های بعدی هم با همت آقای رضایی مکمل این بخش خواهد شد

      • درود خدا بر شهدای اسلام

        جناب آقای امانی ضمن عرض سلام به شماکه خود یکی از جانبازان دفاع مقدس هستید وعزیزترینتان را در راه اسلام و ولایت نثار کردید این حقیر دست تمامی خانواده های شهدا,جانبازان و ایثار گران را می بوسم واگر مطالب مختصری از شهدای گرانقدر می نویسیم تنها هدفمان بازگویی رشادت های شهدا و رزمندگان ان دوران برای نسل اینده می باشد واز لطف شما ممنونیم امیدواریم که با عنایت خداوند وهمکاری خانواده های شهدا در قسمت های بعدی از شهدای گمنامی که تاکنون اسمشان کم تر به گوش رسیده مطالبی را بنویسیم

  9. سلام ودرود خدا برکلیه شهدا ی شهرمان همه سرداران وفرمانده هان وشهدای گمنام که فاتحان بی چون چرای قلبهای ما هستند .وهمچنین درو خدا بر سعید بالنگ عزیز که راوی این شهدای عزیز است .

  10. بسم رب شهدا و صدیقین
    سلام به تمام همرزمان بابای عزیزم
    من دکتر فاطمه رضاییان دختر عینعلی رضاییان افتخار میکنم که بابای عزیز و فداکاری دارم که باعث سربلندی من و خانوادم و کشورمه
    بابای عزیزم از همین جا دستت رو می بوسم و از خدا میخوام که سایت همیشه بالای سرمون حفظ بشه
    به جرات اعتراف میکنم که ایران ما به خاطر فداکاری های شما پابرجاست

    • خانم دکتر سلام
      با تشکر فراوان از شما و خواهر بزگوارتان که مشوق پدر برای نقل این خاطرات بوده اید
      همانگونه که حضرت زینب سلام الله علیها پیام آور خون شهدا بود امثال شما نیز می توانید . کمترین توقع از شما و خواهرتان راه اندازی یک یا چند وبلاگ برای برخی شهداست که پدر بزگوارتان از آنان خاطره دارند . ما هم برای ارائه برخی تصاویر شهدا در خدمتیم . سال گذشته هم با پدر عزیزتان در این خصوص مذاکراتی داشته ایم . منتظر پیشنهادات شما می مانیم http://yadenikan.blogfa.com/

    • خواهرم فاطمه
      باسلام و تحیت:
      ثانیه های حضورش را قدر بدان و ارج بگذار این همه موهبت الهی را…
      بی تردید اگر جانفشانی آن نسل بی تکرار نبود امروز در ایران “چهل تکه”؛ اسارت را مرور میکردیم
      حضرت آقا فرمودند “مظهر قدرت ایران شهدا هستند”.
      و ما امروزمرهون ؛شهدا ؛ایثارگران؛ پدرت و همرزمانش هستیم
      از خداوند متعال میخواهم که ما را قدرشناس آنان قرار دهدولاغیر…

  11. یاد شیر حاج عمران شهید کریم صفایی به خیر آقای بالنگ لطفا از ایشان مطلبی تهیه شود از طریق همرزمان ایشان در ۱۹سالگی با دو طفل شیرخوار شهید شدند

  12. سلام اقای بالنگ خسته نباشید اجرتون با شهدا!

  13. از پدر عزیزم بابت اینکه بخشی از خاطراتش را بیان کرد تا یاد شهدا در دلها زنده شود سپاسگذارم
    جناب آقای بالنگ هر بار با شنیدن خاطره ای از پدرم ترغیب میشدم که از شهدا بدانم و هر بار به جستجوی شهدا میرفتم بیشتر به مقام رفیع آنها نزد خدا پی میبردم و بارها من و خانواده از پدرم خواسته بودیم خاطراتش را در کتابی جمع آوری کند اما به دلایل شخصی و اعتقاد و باور به اینکه این خاطرات بین او شهداست و در خلوت با آنها خوش است به چنین کاری اقدام نمی کرد
    سپاسگذارم که سفارشات شما نتیجه داد
    امثال پدرم کم هستند آدم هایی که صادقانه حرف میزنند و عمل میکنند این را به این دلیل نمیگویم که فرزند این انسان بزرگوار هستم بلکه زیستن در کنار این چنین انسانهایی که آن روزهای پاک را نفس کشیدند و مهمتر اینکه پاکی خودشان را هنوز حفظ کردند بزرگ ترین نعمتی است که خداوند نصیب من و امثال من کرده است.
    بابای عزیزم منم مثل فاطمه دستت رو میبوسم ممنون که بازم یادمون دادی

    • سلام زهرا خانم
      به خود ببالید به خاطر داشتن چنین پدری
      خوش بحال آقای رضایی که با شهدا یار و مانوس بودن و ما باید قدر این بزرگوار رو بیشتر بدونیم چون یادگاریست از شهدا
      ممنونم از حضورتون

  14. بردار عزیز جناب آقای رضایی سلام

    چه زیبا و ودلنشین خصوصیات دوستان شهید خود را شرح دادید خیلی لذت بردم از این شیوه از شهدا نوشتن شما عزیز.
    با تشکر, سر بلندی و سعادت شما ایثارگر پرافتخار, جانباز عزیز و همنشین دیروز شهدا را از خداوند بزرگ خواهانم.اینشالاه که در کنار خانواده گرامی در کمال صحت و سلامت باشید.

    آقای بالنگ بسیار عالی بود خدا قوت.

    • درود بر روح بلند سردار شهید داریوش مرادی
      ممنونم از حضورتون آقای مرادی

      • به نام خدای متعال و مهربان
        سرورگرام و دوست داشتنی برادر عزیز جناب رضایی
        سلام علیکم
        مطالب بسیار زیبا و خواندنی وقابل فهم ودرک را بیان فرمودید .علیکم به نشر مابقی خاطرات .من خود از اینکه از جانب شما توانستم بخش ناچیزی از رشادت دلاورمردان جبهه و جنگ را بشنوم از لطفتون بسیار سپاس دارم.
        همیشه زنده وپاینده باشید.

        • دوست عزیز و دلاور مرد آزاده سلام

          خود یکی از رنج کشیده های آن دوران هستید امیدوارم که همیشه در صحت و سلامت باشید و خاطراتت را خواندم بسیارعالی بود ان شاالله ادامه داشته باشد

    • با عرض سلام خدمت برادر عزیزم آقای مرادی

      هرگز یادمان نمی رود که شهدا چه اندازه فروتن وشجاع بودند به طوری که هیچ گونه نمی توان آنها را از یاد برد از جمله داریوش عزیز آن شیر مرد ساده و فروتن و نترس را فراموش نخواهم کرد و ان شاالله در بخش های بعدی قسمتی از خصوصیات آن دلاور را ذکر خواهم کرد

  15. باعرض سلام خدمت سردارعینعلی رضائی ۵/۲/۱۳۹۳
    خداقوت ودست مریزادیادشهداودوران دفاع مقدس رابرایمان زنده کردی تجدیدخاطره شدازشهدای شهرمان که باهم دریک کلاس درس می خواندیم اگرامکان داردعکس شهیدتاج الدین دلوجی رادرسایت قراردهید.

    • سلام آقای کنجوریان
      اگر خاطرات و تصاویر مربوط به جبهه و شهدا رو در اختیارمون بگذارید ممنون میشیم
      عکس شهید تاج الدین دلوجی هم چشم انشاالله در دو سه روز آینده شهدای هفته دوم اردیبهشت درج خواهند شد

    • سلام حاج مراد عزیز تشکر از حضورتان

  16. جناب آقای رضایی
    با سلام و تحیت:
    وسعت روحی و عظمت معنوی شهیدان فراسوی نگاه ماست؛ نیک میدانم قلمروی وجودشان با قلمهای مادی ما قابل تصرف واحصاء نیست
    هرگاه از آنان میگوییم در ابتدایی بی پایان باقی می مانیم؛اینها همگی اعتقاد این حقیر است…
    اما تو از زمره آن خوبانی که هنوز هم می شود رایحه طراوت آن مردان بزرگ را از حضورتان استشمام کرد
    خدا را سپاس می گویم که زیور دنیا روح بزرگ شما را در بند نکرده است
    شهید پرویز ؛هنوز هم برای من ناشناخته است او اسوه اخلاص بود و مرد مجاهدت و از معدود شهیدان دفاع مقدس که به سهولت به قعر پادگانهای نظامی و نیروهای عراقی نفوذ میکرد و در همانجا طرح شناسایی و تنظیم کالک ونقشه عملیاتها را اجرا مینمود
    او ازتمام معیارهای مادی نام و نان گریخت ودر وصیت نامه اش با تاسی از مولای متقیان حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام که بروی نوار کاست و با صدای خودش به یادگار مانده است می گوید: خداوندا تو آگاهی که تلاش و پیکار ما نه از آن جهت است که به پایگاه قدرتی برسیم و یا چیزی از کالای بی ارج دنیا را به دست آوریم بلکه به آن جهت است که نشانه و پرچمهای دین تو را برافرازیم و در شهرهای تو شایستگی را ارمغان آوریم تا بندگان ستمدیده تو امان یابند و ستمگران به کیفر خویش برسند.

    • هرگز یاد ومنش شهدا از ذهنمان پاک نخواهد شد باانها عشق ورزیدیم زندگی کردیم زندگی می کنیم وانشاالله به انانان می پیوتدیم تشکر از حضورتان

  17. دوست عزیز جناب آقای رضایی یقینا عزت و سربلندی این سرزمین مدیون فداکاری های شهدای عزیز و شما جانبازان و همرزمان با غیرت آنان می باشد از اینکه یاد و خاطره آن سرافرازی هارو برایمان زنده مکنید کمال تشکر را داریم و امیدوارم در کنار خانواده محترم سلامت و موفق باشید .

  18. با تشکر از برادر جانباز رضایی/روایت داریم – عند ذکرالصالحین تنزل الرحمه-یاد نیکان رحمت الهی را نازل می کند . سالها آز آن حماسه جاودان گذشت وخیلی از دوستان به خاطر ترس از مطرح شدن یاد شهدا را به فراموشی سپردند .گر چه خطر هوای نفس هر لحظه گریبانگیر آدمی است .ولی چاره ای نیست .باید نسل های آینده با عظمت روح شهیدان آشنا شوند .در ضمن بسیار ممنونیم که عکس شهید گمنام سوخته زاری را درج نمودید که بارها تصمیم گرفتم مطلبی در مورد آن بزرگوار بنویسم ولی تا کنون موفق نشدم.

    • سلام آقای دکتر
      منتظر خاطره تون از شهید سوخته زاری هستیم

      • سلام برادرعزیزم دکتر سوری سخت است از شهدا گفتن چون انها اسمانی نگا ه می کردندوما خاکی که گرفتارش شدیم هر کس شهدا راشناخت وفرشتگان بی ادعا رادرک کرد یقینا دنیا راسه طلاق می کرد ومجنون می شد ما کجا شهدا کجا با تشویق واسرار دوستان عزیزم اقدام به خاطرات شهدا ورزمندگان نموده ام واگر خداوند کمک کندوعمری بدهد این راادامه خواهم داد سوخته زاری از پاکان بود با وجود اینکه در حقش ظلم شد از هدفش دست بر نداشت وبه ارزیش رسید وانشاالله در اینده مطالبی از ایشان ذکر خواهم کرد

  19. سلام برسرداربی ادعاجانبازسرافرازرضایی عزیز اجرکم عندالله دست مریزادوخسته نباشی

  20. سلام وارادت ،آقای رضایی از رزمندگان وایثار گران مخلص و با انگیزه بود ودائما در منطقه جنگی با جسارت وفداکاری مشغول خدمت بود ،خاطرات زیبای او سند ارزشمندی است که صفای آن دوران را تداعی میکند یکی از ثمرات این اخلاص وجوانمردی فرزندی است با درجه دکتری که به پدر جانبازش افتخار میکند. همیشه سر بلند باشید

    • سلام حاج اقا جعفری لطف کردی از کامنت اما بدون تعارف بگویم قطره ناچیزی بودم در دریای شجاعت ومعرفت شهدا ورزمندگان انشاالله سلامت باشید

  21. سلام بر برادر عزیز رضایی ، رزمنده گمنام و یادگار میدان مینها و بدنهای پاره پاره و پاهای جدا شده بر معبرهاییکه دروازه آسمان بود.
    چه نیک از نیکنامان روزگار یاد کردی ، و چه زیبا از عشق به نایب امام زمانشان گفتی و نوشتی و زکات قلمت را با این نگاره های ماندگار هدیه به جوانانی نمودی که تشنه معرفت شهدایند .

    و بر ما رزمندگان آن دوران طلاییست که این اصیل ترین پیام ناب شهید را در هر کوی و برزن و مناره ای فریاد کنیم .
    فریادی که بر گلوی بریده شهدا کربلا و جان دادگان زمانمان به خون نشست.
    و بدانیم در این آشفته بازار جاه طلبی و و خودخواهیها، نیاز نسل امروز به این ریسمان الهی بیشتر از هر دوره ایست. و درک کنیم که شیطان رجیم با هزاران سال عبادت با ذره ای تکبر و غرور در ویل جهنم مدفون گشت.
    و بگوییم و بنگاریم که ای جماعت بی بصیرت ،شهدا کشتگان و بخون نشستگان ولایت بودند و بس .

    پس فریاد کنیم پیام شهیدیکه که بر صراط مستقیمش به یقین رسید ، مقامی که ابراهیم خلیل با آن همه زحمات به آن رسید .
    و فرضیست واجب که این وجه وجیه شهید در نوشتار عزیزانیکه که در این عرصه زحمت میکشند پر رنگتر باشد.
    و باشد که با دعای خیرشان در فردای قیامت محشور و همنشین ارواح پاکشان شویم

  22. سلام وعرض ارادت دارم خدمت برادر ارزشمندم جناب آقای عین علی رضایی
    ازمیان یاداشتهابه شیر واقعی …. حاج عمران (شهید کریم صفایی آرپی چی زن دسته ۳از گروهان۳) که افتخار دوستی وهم رزمی باایشان را داشتم مراملزم به این موضوع نمود اعلام آمادگی نمایم که درصورت نیاز به وصف خاطراتی از آن عزیزسفرکرده همیشه جاویدبپردازم انشاالله

  23. بنام الله پاسدارحرمت وخون شهیدان وبزرگ مردان به ویژه شهیدان لرستانی وبزرگ مردان کوهدشتی ،اینجانب نیزبه نوبه خودوتمامی همکارانم درصنعت بزرگ ایران خودرو،ازکلیه عزیزان وبزرگ مردانی که باقلم خودازشهیدان والامقام، یادمیکنندوباذکرخاطراتشان ماراباآنان پیوندمیدهندکمال تقدیروتشکروقدردانی رادارم .یادشهداوزنده نگه داشتن نام آنان وظیفه ای سنگین است که بردوش همرزمان ویادگاران آن بزرگ مردان است.

  24. ای لاله های واژگون برگونه ها خون وانهید
    گلواژه های عشق را‌در قلب خود سکنی دهید
    حتم است مهمانی شوید برسفره روحانیش
    بیچاره ا ی همچو مرادر بین خود مأوی دهید

  25. برادر عزیزم جناب رضایی خاطرات را خواندم و بیان خاطرات مرا به سی سال پیش وعملیات والفجر شش برد یاد ان شب در چزابه بخیر باد که قبل از عملیات شهید محسن گودرزی که در محور دیگری هدایت گردان را به عنوان اطلاعات وعملیات به عهده داشت وما در محور رملی مشهور به تک درخت به همراه شهیدان حسین منصوری . داریوش مرادی . مسعود امیدیان . علیراست پیر حیاتی و اسماعیل سپهوند . علی گلمیرضایی . .وجنبعالی وتعدادی دیگر از دوستان که اسامیشان را فراموش ویا در گروه دیگری در محور جاده اسفالته هور به همراه شهید گودرزی هدایت گردانها را به عهده داشتند وقتی به همراه فرماندهان دلاور کردانهای انبیاه وابوذر شهیدان مخمد جهان مدهنی و خیرالله توکلی ومعاونین گردان شهیدان میرشاکی در پشت میدان مین اخرین اطلاعات مربوط به کمینها وسنگرهای دوشکا و دیگر ادوات دشمن را مرور می کردیم ودر همان حال تخریبچی ها اخرین نوار را روی معبر می زدند هنوز چهره های ان شهیدان از ذهنمان نرفته ان زمان که شهید مدهنی درنزدیکیهای خاکریز دشمن بخون خود غلتید و تیزخوردن ومجروح شدن مسعود امیدیان و اسماعیل سپهوند مجبور شدیم تعدادی از شهدا را در پشت میدان مین گذاشته از جمله شهد توکلیرا که تانزدیکیهای همان تک درخت اوردیم تااز برانکار جهت حمل مسعود که ساق پایش تیر خورده بود را بتوانیم به عقب بر گردانیم ان هم برگشتنی که علی رغم میل باطنیمان بود و دستور فرماندهان یعنی عقب نشینی تاکتیکی وکشاندن سپاه سوم وچهارم عراق به منطقه چزابه تاعملیات خیبر باان عظمت در محور دیگری بعداز چهار روز شوع شود یاد باد ان روزگاران که هر شب باتعدادی از گردانهای شهرهای بهبهان ومسجد سلیمان وباقی مانده گردانهای تیپ ۵۷ ابوالفظل…هرشب به عنوان راهنما تایک هفته در دومحور خاکی وابی جزابه عملیات بود .

    • با سلام دوست عزیزم حاج اقا رشنو یاد ان روزهای با صفا بخیر اگر دریا همه جوهر و درختان همه کاغذ شوند دربرابر صفا صمیمیت وشجاعت شهدا ورزمندگان کم می اورد انشاالله دراینده درخصوص دوستانمان مطالبی خواهم نوشت

      • سلام حاج آقا
        سپاس از حضورتون
        اگر خاطراتی از آن دوران و شهدای کوهدشت دارید ممنون میشیم در اختیارمون بگذارید

  26. با سلام
    می توان این طور نوشت:
    نسل امروز در حال تلاشند که رزمندگان هشت سال دفاع مقدس، شهدا را به آنان بشناسانند.اما…

    • باسلام اگر متن بالا مطالعه کرد باشید متوجه میشوید که ما هم کوتاهی کردیم هر چند مسولین بعد از جنگ فرهنگ دفاع مقدس رارهاکردند و به اقتصاد پرداختند و نتیجه ای هم نگرفتند واگر مقام معظم رهبری نبود به طور کلی همه چیز فراموش می شد

  27. مقام معظم رهبری
    شهیدان گوهر تابناک بر پیشانی دفاع مقدس اند و از این رو است که هر دل اگاه و وجدان پاکی . تکریم و سپاس انان را بر خود فرض می شمارد
    برادر ارزشی و یادگار هشت سال دفاع مقدس جناب اقای رضایی
    درود وسلام خدا بر جنابعالی و دیگر دوستانی که با قلمشان یاد شهدای شهرمان را زنده نگه میدارند خداوند به شما عزت و سربلندی عنایت فرماید و به اقای بالنگ نیز خسته نباشید عرض مینمایم

    • سلام بر دوست قدیمی جناب آقای امرایی
      شما خود بسیجی و رزمنده بوده اید.
      با عرض پوزش بر شما و تمامی رزمندگان دفاع مقدس هم فرض است از همرزمان خوب و شهدای مظلوم این ملت بنویسید. این دفتر چند روزی بیشتر به بسته شدنش نمانده است. یک یاعلی باید گفت و نوشت. مهم نیت پاک است و شروع آن. بقیه اش را به خدا بسپارید که خود همه راهها را به بندگان صالحش می نمایاند.
      وفقکم الله

    • سلام بر برادر عزیزم

      حاج کریم یاد آن روزهای خوب به خیرکه همنشین شهدای همچون حجت وحسن احمد پور بودیم چه روزهایی گذشت وما در حسرت آن ایام چشم انتظار رسیدن دوباره به دوستانمان هستیم

  28. برادر بزرگوار حاج حکمت امانی سلام علیکم
    چند روز پیش در مکه مکرمه در همان محلی که دو سال پیش را شما ملاقات نمودم در لابی هتل بیاد شما افتادم سری هم به سایت ارزشی میرملاس زدم پس از ان بود که قلم بدست گرفتم در وصف یکی از دوستان شهیدم بنویسم نمیدانم چرا قلم در دستم نمی چرخید با خود گفتم من وامانده از قافله شهدا از کدام شهید بنویسم .خدا شاهد است اشک امانم نداد تصمیم گرفتم بروم به نیابت شهدا طواف کنم
    در وصف شهدا فقط میتوانم بگویم شهدا شرمنده ایم

    • سلام بر آقای امرایی و التماس دعا.
      برای همه کوهدشتی ها و مشکلات اجتماعی آنها هم دعا کنید بویژه سد گاوشمار(معشوره)

  29. سلام بر سردار بی ادعا

  30. باسلام خدمت برادر عزیزم جناب آقای رضایی:شروع بسیار خوبی است انشاا… ادامه داشته باشد. قبل از عملیات رمضان آگر خاطر مبارکتان باشد شهید شفیخانی بعنوان مسئول دسته ما بود خاطره بسیار خوبی که از این شهید والامقام دارم این است که ایشان بنده و یونس قبادی را تشویق می کرد در ماه مبارک قرآن بخوانیم و هر روز یک جز قرائت کنیم . من و یونس با اشتیاق این کار را انجام میدادیم و هرزگاهی که به سنگر ما سر می زد ما را مورد تشویق قرار میداد . انشاا… خداوند با شهدایی کربلا محشورشان نماید.

  31. با تشکر از دلاورمردیهای برادر عین علی واقعا ایشان مرد فداکاری بود۰زحمات زیادی در جنگ کشیده.
    عین علی قهرمان دوستت داریم

  32. رزمنده دلاور شنیدم همچنان دیده بان هستی.

    عینعلی همیشه محبوب قلبها است

  33. گل اشکم شبی وا می شد ای کاش/همه دردم مداوا می شد ای کاش/
    به هر کس قسمتی دادی خدایا/شهادت قسمت ما می شد ای کاش.
    التماس دعا رزمنده

  34. قدر دانی هایتان نمادی از روح بسیجیتان است چقدر مایه دلگرمی است خداوند همیشه سرافراز و جمع تان را پایدار و از گزند مصون دارد .

  35. جناب رضاییان شما از یادگاران ارزشمند دفاع مقدس هستید لطفا باز هم از خاطرات خود و دوستان شهیدتان بنویسید

  36. خواهش می کنم یادی هم از شهدای بالاگریوه بکنید سردار سبزخدادریکوند/سردارداریوش مرادی/توکل قلاوند/درویشعلی شکارچی و….

    • چشم آقای میرهاشمی
      اگر هم اطلاعاتی دارید ممنون میشیم در اختیارمون بگذارید

    • چشم آقای میرهاشمی
      اگر هم اطلاعاتی دارید ممنون میشیم در اختیارمون بگذارید

  37. باسلام

    خدمت برادر عزیز و ارزشمندم جناب آقای رضایی
    تشکر از کار خوبتان انشاالا تداوم داشته باشد

    آنان که به خود عشق و صفا را دیدند. رفتند به جبهه کربلا را دیدند

    دیدند سر خویش را به دامان حسین یعنی که جمال کبریا رادیدند

  38. دوران جنگ یکی از دوران طلائی برای هر رزمنده ای میباشد که مرور خاطرات آن مرهمی بر دلهای زخم خورده آنان می باشد و همسنگری با شما عزیزان رزمنده لرستانی از افتخارات این حقیر در دوران دفاع مقدس میباشد. ترنم خاطرات دلاوریها ورشادتهای رزمندگان و جانبازان و شهدای عزیز خطه لرستان که در آغوش دوستان و همسنگران خود با معبود خود نجوا میکردند از میان کوچه و خیابانهای نه تنها لرستان بلکه از جای جای ایران زمین به گوش فرشیان و عرشیان میرسد. و امیدوارم که لطف شهدائی همچون رضا فطرس/منصور محمودی/محمود رادمنش/حامد آزما/حجت اله اسلامی/عمو جمشیدی/ علی ترک/و دیگر شهدای مظلوم بی نام و نشان تخریب مشمول من حقیر باشد و در سرای باقی ما را از شفاعت خود محروم نکنند. برادر گرامی و جانباز معزز عینعلی رضائی مکتوبات شما را در باره شهدا و رزمندگان را مطالعه کردم و شاید تنها راه ارج نهادن به شما و دیگر رزمندگان بیان همین خاطرات و انتقال به سطح جامعه به طریق مقتی میباشد. با تشکر برادر کوچک مجید شمشکی. خاطرات ارتفاعات لری را هیچوقت فراموش نکن.

    • سپاس از حضورتون آقای شمشکی
      ممنون میشیم اگر شماره همراتون رو برای ما بگذارید

  39. با سلام واحترام
    خدمت سردار عزیز ما آقای عینعلی رضایی…
    بسیار ممنون از این دل نوشته ها،یادگاری ها و خاطرات بسیار ارزنده
    که روح شهدا و از خود گذشتگی را در دل ما زنده میکند ،،
    ما هایی را که اصلا نه جنگ را دیده ایم نه حتی شهیدی به چشم خود،،،
    این نوشته ها ما رابه عمق جنگ می برد.،،
    بخصوص این عکس ها که جوانان پرشور که جز شهادت در راه خدا و ایران چیزی در دل نداشتند را به ما نشان میدهد….
    این جمله را باید به هر زبان گفت و نوشت:

    زنده باد رزمندگان اسلام

    Long Live the Islamic warriors

    تحیا المحاربین الإسلامیه

  40. باعرض ادب . قلم بدستان علم دانش . مدیون هستند که اگر خاطرات و وصایای شهیدان می دانند برای نسل سومی ها در رسانه ها درج وثبت نمی کنند. به امید اینکه عملی شود

  41. سلام. آنچه از محمد شفیع‌خانی گفتید، ارزنی بود در مقابل تمامی البرز. من دوست نزدیک و چندین ساله‌ی او بودم. روزها، هفته‌ها، ماه‌ها، بلکه سال‌هایی را در خلوت با هم زیسته بودیم. محمد شفیع‌خانی جهشی بود در ژن انسانی. کُد خدا در ژن‌های او راه یافته بود. سبک بود و سبکبال. گاهی تردید می‌کردم که آیا کف پاهایش زمین را لمس می‌کنند یا نه. در هر حال، همین که نام او را آوردید و از او یاد کردید، آتشم زد. در آن سال‌ها، تفسیری شفاهی از کلمه‌ی لا اله الا الله برایم گفت که تا کنون هیچ مفسری همچو او به ژرفای این کلمه نرسیده است. تفسیر او بر کلمه‌ی لا اله الا الله را در دو جلد آماده کرده‌ام. شاید روزی چاپ شود. پاینده باشید.
    http://www.masiha.com

  42. بسیار زیبا و تاثیرگذار بود. یاد تمامی شهئای گرانقدر جنگ تحمیلی گرامی باد.

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.