تصاویر پارک شهید بهشتی کوهدشت در یک صبح بهاری!

لا اله الا الله
این گوسفندها اینجا چکار میکنند

شهرداری نیرویش کمه نمی رسند درعوض درداخل صندلی برای نشستن گیرشان نمیاد

هر کسی بر اساس اطلاعاتی که از این پارک داشت نظرش رو بیان کرد حالا من بدترین چیزی رو که در مورد این پارک میدونم تبدیل شدن این محل به بازاری برای فروش انواع و اقسام مواد مخدر هرچی که دلت بخواد اونجا پیدا میشه تازه همونجا هم پشت یه موتور خونه داره این افراد میشینن وبه قول خودشو ن … می سازن . البته شکر خدا که از مامور و این چیزام خبری نیست راحت تا دلت بخواد . حالا کدوم خانواده می خواد واسه تفریح و استراحت به اونجا تشریف ببره مگه از جون خودشون سیر شدن حالا بذار ین لااقل این زبون بسته ها یه چیزی از این فضای سبز عایدشون بشه بعدش زیاد به این شهردار و شورا ها گیر ندین دیگه اونا فقط مامور استخدام در شهرداری هستن ماموریت اونا بیشتر از این نیست اگر به ساختمان اداری شهرداری مشرف شده باشین این اقایان از بس نیرو اوردن اونجا به خدا جا واسه نشستن ندارن شیش نفر یک صندلی حالا کی به فکر پارک شهید بهشتیه

آقای شهردار توجه دارید که کمپ در پارک دلیجانی مستقر است و بیماران معتاد در آنجا تردد دارند و همچنین دو قلیانی هم در روبروی پارک موجود می باشد که چه کسانی در آنجا تردد دارند و ما با چه تضمینی خانواده خود را جهت تفریح به آنجا ببریم کی باید جوابگو باشد !!!!!!!!!!!!

این که خوبه هم گوسفند ها سیر میشوند هم نیازی به بودجه برای ماشین چمن زن نیست بهش میگن فکر
اقتصادی

اول آقای آزادبخت سر دبیر محترم مدیونی اگر بیان دیدگاه منو تایید نکنی چون همیشه نظریات منو حذف میکنی .
مگر کسی دیوانه شده یا عقلش را از دست داده که بره پارک اونم توی کوهدشت.مگه نمیبینید هرسال تابستان مردم بیچاره از دست گرما شبها یه پارک میدان کشاورز و پارک شهید دلیجانی پناه میارن و همیشه اونجا هم جنگ برخی از این ولگردها شروع میشه.من نمیدونم به کی داد بیاریم به کی فریاد کنیم بابا مسئولین که شما اول همه به این سایتها سر میزنید و بهتر از هرکسی به درد مردم آشنایی دارید و بهتر از هرکسی لالایی میگید تورا بخدا این مردم ساده دل گناه دارن مگر اینها چه گناهی کردن که بایدیه پارک شبانه همراه خانواده ازشون دریغ بشه؟؟ بخدا یه شب توی بیمارستان امام کوهدشت جنگ چاقو کشی شده بود( اونم توی یه عروسی ) یه چند تا پلدختری اونجا بودن میگفتن بخدا بیمارستان پلدختر مگه کسی مریض بشه بره اونجا وگرنه ما از این چیزا نداریم. بخدا ما از همه لحاظ ضعیف و بدبختیم .از لحاظ بهداشتی-از لحاظ فرهنگی-از لحاظ امنیتی-از لحاظ فرهنگ رانندگی-از لحاظ بهداشتی و… از همه لحاظ. یه سری به دادگستری کوهدشت بزنید ببینید چه غوغاییه از بس جنگ قبیله ایی و دعوا و دزدی وچاقوکشی و موادمخدر زیاده-یه سری به بیمارستان بزنید همش خودکشی-جنگ قبیله ایی و چاقوکشی-یه سری به این کمپهای ترک اعتیاد بزنید ببینید چه جونهایی بدبخت وگرفتار مواد شدن سن بعضی هاشون به ۱۳سال نمیرسه .ای خدا تو خودت کمکمون کن مردم و مسئولین که همه سرشون رو مثل کبک کردن زیر برف پس مگر یه معجزه ایی بشه.بابا این که زندگی کردن نیست آدم جرات نداشته باشه بره توی خیابون پیاده روی-آدم جرات نداشته مهمونهاشو ببره این مناطق اطراف .الحمدالله جای دیدنی که نداریم فقط شده قربونشون برم بلفا و شاممه(ابولوفا و امامزاده محمد)آدم دلش بگیره بره با خانوادش یه سینمایی-پارکی-شهر بازی-باغ وحشی.پس کوهدشت چی داره؟ وجدانا این شهر بازی لیاقت مردم کوهدشته؟ وجداناً کوهدشت با ۴بخش و این همه جمعیت و روستا و دهستان یه بیمارستان لیاقتشه؟ وجدانا‍ کوهدشت فقط این یکی دوتا پارک بدرد نخور لیاقتشه؟ یعنی لیاقت ما همینه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مردم با فرهنگ و قدیمی این شهر دارن مثه کلاغ پر یکی یکی میپرن ومیرن از اینجا همش بخاطر اینکه کوهدشت هیچی نداره.تورو خدا برید توی این ناحیه مثلا صنعتی کوهدشت معذرت میخوام شده جای سگای ولگرد تمام کارخونه هاش یا تعطیلن یا شروع نکرده ورشکست شدن. بابا خدا خیرتون بده چرا به خودتون نمیاید چرا فقط بعضیها استاد شایعه پراکنی و بدنبال هم بودن و حرف واثه این وآن درست کردن هستن اما نمیتونن از حق خودشون دفاع کنن.تورو خدا این باید وضعیت آسفالت خیابونها و جاده های ما باشه؟؟؟ وجداناً به خودتون بیاید خدا رو هم درنظر بگیرید
آیا فکر کردید دلیل اصلی این همه دزدی-جنگهایی قبیله ایی-چاقو کشی-اعتیاد جوانها-ولگردی و قلیان کشیدنها-عصبانیتهای نابجا وکم صبری و کم حوصله گیها چیه؟؟؟ همش بیکاریه تامسئولین هم یه سرمایه گذار میارن که کار کنه همین مردم با یه شوقی برای طرف تعریف میکنن که آره اینجا توی همه خونه ها تفنگ و نارنجک و..است-یا با افتخار تعارف میکنن آقا هرچی بخوای هست تریاک و وافور آماده است-یا تعریف میکنن اینجا خودمون حکم رو قبل از قانون اجرا میکنیم و اگر چیزی بشه طرفو میکشیم.خوب اون سرمایه دار هم میگه من که جونمو از سر راه نیاوردم اصلا غلط کردم ،نخواستم میرم یه جایی که امنیت داشته باشم.
پس نتیجه میگیریم همه چیز دست خودمونه-و خودمون هم عادت کردیم که هیچ امکاناتی نداشته باشیم وبرامون هم مهم نیست.