تاریخ : شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
4

نقد ناپذیری

  • کد خبر : 50344
  • 01 خرداد 1393 - 15:31

    امین آزادبخت / میرملاس نیوز : اپیدمی نقد ناپذیری   ” نقد” !!!کلمه ای که این روزها به ندرت مورد قبول واقع می شود و بسیاری از آدم های این دیار همیشه سعی می کنند در مقابل این سه حرف قرار نگیرند.به راستی چرا در جامعه کنونی نقد و انتقاد ، پذیرای چندانی […]

IMG_8468
 

 

امین آزادبخت / میرملاس نیوز :

اپیدمی نقد ناپذیری

 

” نقد” !!!کلمه ای که این روزها به ندرت مورد قبول واقع می شود و بسیاری از آدم های این دیار همیشه سعی می کنند در مقابل این سه حرف قرار نگیرند.به راستی چرا در جامعه کنونی نقد و انتقاد ، پذیرای چندانی نداشته و شنیدن نقد چنان از تحمل برخی ها خارج شده که چنین تصور می شود حتی به قیمت جانشان هم که شده ” نقد” نشوند.

شاید معنای واقعی نقد توسط این افراد نادیده گرفته می شود و یا شاید هم برخی به ظاهر نقادان، آنچنان نقد و تخریب را یکی کرده اند که دیگر هیچکس گوش شنوای نقد واقعی را ندارد.ا

این روزها دل و دماغی برای نقد شدن وجود ندارد و به واقع نقد شدن در ردیف بزرگترین توهین ها و بی احترامی ها قرار گرفته است.باید گفت به واقع یکی از اساسی ترین راههای پیشرفت همان نقد و نقدپذیری است، اما متاسفانه این موضوع امروزه روز برعکس شده و افرادی که خیال پیشرفت ورسیدن به قله های اوج را دارند ، نقد را مانعی بر سر راه خود می دانند.

به راستی چه بر سرمان آمده؟ چرا دیدگاهها در خصوص تئوری های ثابت شده اینگونه فاحش تغییر کرده  و دیگر نقد را به معنی دلسوزی نمی دانیم بلکه نقد در چشم جامعه به عنوان پتکی بر سر دیگران محسوب می شود.

نمی خواهم از چگونگی نقد و از کلمات تکراری نقد منصفانه، نقد دلسوزانه و امثال اینها استفاده کنم چراکه همه شما و من بر این کلمات تسلط کافی داشته و به خوبی با تعابیر آن آشنا هستیم.

هدف از این مطلب این است که به یکدیگر کمک کرده و ظرفیت پذیرش نقد در میان مردم و مسوولان لرستان  را بالا ببریم چونکه نقد پذیری دروازه ای رو به پویایی و پیشرفت است، همان کمبودی که امروز مردم لرستان حس می کنند.

شاید نقد ناپذیری و فلسفه شکست خورده نقد در لرستان یکی از عوامل اصلی توسعه نیافتگی این دیار و محرومیت مردم نجیب آن بوده است.امروز متاسفانه توانایی تحمل نقد در میان مسوولان به عنوان الگوی مردم بسیار کمرنگ شده و این امر نتیجه ای جز پس رفت و عقب رفت لرستان در طول زمان نخواهد داشت.موضوع نقد و نقدناپذیری در سراسر کشور وجود دارد اما این مسئله در لرستان به یک اپیدمی ناگوار  و معضلی بر سرراه پیشرفت و توسعه تبدیل شده است. این روزها برخی نقدناپذیری در میان  مدیران و مسوولان گرفته تا نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی  و سایر شوراها  در برخی موارد به وضوح مشاهده می شود ، افرادی که نه تنها واکنش مثبتی نسبت  به نقد شدن ندارند بلکه به همراه اطرافیان و هوادارانشان ،  کمر همت  را برای تلافی کردن  و ضربه زدن به فرد منتقد می بندند.نقدناپذیری به آفتی در شخصیت های سیاسی استان تبدیل شده به گونه ای که افرادی که  رای ونظر مردم را برای راهیابی در جمع بزرگان  و کرسی های مورد نظرشان لازم و قابل احترام می دانستند ، امروز همان افراد،  نظرات مردم را نادیده می گیرند.

باید گفت ، عزیران ! این مردم همان مردمی هستند که شما با نظرشان به اینجا رسیده اید، پس چگونه است که دیگر نظر این مردم برایتان مهم نیست؟ چه شده که حالا به نظر شما این مردم غیرکارشناسانه سخن می رانند و کارها و اقدامات تخصصی را تنها شما انجام می دهید؟و نکته دیگر اینکه باید دانست مردم و رسانه ها در بسیاری از شرایط با یکدیگر هم سو و هم رای هستند و اگر رسانه ای نقدی را بر شما وارد کرده ، بدون شک این صحبت و درخواست مردم بوده، چراکه امروز رسانه ها زبان گویای مردم و پل ارتباطی میان شما و جامعه هستند.یقینا  توجه به نقد سازنده ی رسانه ها ، توجه به مردم و آرا آنان است  و از شما  و اطرافیانتان انتظار می رود واکنش های عجولانه نسبت به نقد سازنده رسانه ها و مردم را کنار گذاشته و بدانید این نقدها و صحبت ها از سر دلسوزی و با هدف پیشرفت است.

امروز بجای آنکه از ظرفیت رسانه های محلی برای آشنایی با مشکلات و خواسته های مردمی استفاده شود، متاسفانه این فضا برای شما بدون استفاده مانده به جای دیدن نظرات مردم وتامل در آن ، همچنان بر طبل نقد ناپذیری و بی حوصلگی می کوبید.

پذیرش نقدهای سازنده مردم و رسانه ها در کنار نفوذ و اهرم فشاری که شما در اختیار دارید بدون شک شما و جامعه لرستان  را به سوی پیشرفت سوق می دهد پس بیایید صدای رسای مردم فهیم این استان را با همان نفوذ و اهرم های فشار خاموش نکنید  و هرگونه صحبت دلسوزانه ای را با غرض و  کینه شخصی  ، جبهه گیری های  نابجا پاسخ ندهید.  

 

 

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=50344

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 49در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۴۹
  1. سلام علیکم
    خسته نباشید

    نقد ناپذیری عوامل فراوانی دارد ؛ که یکی از این عوامل از مبانی نظری و فکری مسئولان نشئت می‌گیرد ،
    در مبانی فکری برخی ها ، جایی برای تعدد و تنوع فهم‌ها از یک واقعیت لحاظ نشده است.
    برخی از آنها از علم ودانش کافی برخوردار نیستند و فقط خودشان را قبول داشته و لذا انتقاد پذیر نیستند
    ضعف اخلاقی چون ، تکبر و خود بزرگ بینی و فقدان فروتنی در افراد نیز از جمله ی عوامل است برخی صاحبان قدرت فکر می‌کنند برای اینکه مسئولیت و جایگاه قدرت آن‌ها اعتبار داشته باشد باید به عنوان شخصیتی استثنایی و غیر قابل تکرار شناخته شوند ، همین امر آن‌ها را نسبت به انتقاد حساس می‌کند .
    محیط و شرایط حاکم بر جامعه نیز در پرورش مسئولینی انتقاد ناپذیر سهم بسزایی دارد و اگر این محیط نامناسب باشد و خود در مسیر عدم انتقاد حرکت کند ، در جامعه ما ، سیاستمداران ، روشنفکران و هنرمندان نقد شدن را در برابر نفی خود می‌داند .
    اما روش امام خمینی «ره»
    نامه بچه ی خراسانی و جواب امام «ره»
    حضور محترم پدر عزیز و مهربانمان حضرت امام خمینی، امیدوارم سلام گرم مرا بپذیرید و وجودتان از هرگونه بیماری و ناراحتی دور باشد. ما می‌خواستیم همانطور که در کتاب تعلیمات دینی سال پنجم بود نامه‌ای به شما بنویسیم و مانند امام محمد تقی(ع) که فرماندار سیستان را نصیحت کرد شما را نصیحت کنیم، اما متوجه شدیم که این کاراشتباه بزرگی است، چون شما شخصی بزرگ و پرهیزکار هستید و در برابر قدرت‌های شرق و غرب ایستاده‌اید در حالی که ما کودکانی هستیم که شاید دست راست و چپ خود را تشخیص ندهیم. پس چگونه خود را راضی کنیم که شما را نصیحت نماییم، به همین دلیل فقط تصمیم گرفتیم که نامه‌ای برای شما بنویسیم و ضمن عرض سلامی گرم با محبت ازخداوند بزرگ بخواهیم که شما را در پناه خود در کلیه امور موفق و پیروز نگاه دارد و هر چه زودتر سربازان اسلام را برنیروهای صدام و کافران بعثی پیروزی عطا فرماید. امین یا رب العالمین خدایا، خدایا. . .نیشابور روستای معدن فیروزه نماینده کلاس پنجم الف
    امام در جواب می‌فرماید: بسم الله الرحمن الرحیم. چه خوب بود نصیحتی را که در نظر داشتید می‌نوشتید، ما همه محتاج به نصیحت هستیم.

    • با تشکر از مطلب اقای ازادبخت:
      اصولا اقای ازادبخت نقد در لرستان معنا ومفهومی ندارد .در لرستان وبخصوص در شهرستان ها ی ان مثل کوهدشت مردم در هر برهه زمانی به دوگروه تقسیم می شوند.یک گروه طرفدار طیف حاک ونماینده مجلس هستند .این گروه چشم گوش وزبان خود را بر تمام کاستی ها و کمبود ها بسته و عمل حاکمان و نماینده را وحی منزل می دانند و ان را بدون کم وکتست وچشم بسته قبول دارند.این گروه با وجود این که می دانند واقعا بر خی جا ها شایسته نقد وانتقاد می باشد اما در ظاهر با تبلیغات و پشتیبانی از عمل نماینده و مسئولان سعی می کنند شهرستان و جامعه را مدینه فاضله می دانند که اگر کسی نقد وانتقاد کند مرتکب گناه نابخشودنی شده است.
      گروه دوم افرادی هستند که جامعه متحمل شکست سیاسی شده اند .این افراد به دلیل این که هم چیز را از دست داده می بینند نقد نمی کنند.این افراد با اشتباه کردن می گویند ما هر چه بگوییم تنها کار خود را می کنند .این طرز تفکر کاملا اشتباه است اگر فردی با دلیل منطقی و مستند ومستدل اوضاع را مورد نقد قرار دهد حتما در جامعه باز تاب خواهد داشت .البته باید دامنه نقد خود را تا حد تخریب گشترش ندهد و مطالبی را بگوید که واقعا مصداق عینی داشته باشد تا مورد توجه جامعه فرار بگیرد.در این میان این افراد باید شهامت نقد کردن را داشته باشند و به اصطلاح خود را برای پاتک افراد مورد نقد اماده کنند که متاسفانه به دلیل شدت حمله افراد مورد نقد و بازتاب منفی که این نقد بر نقد کننده دارد کمتر کسی پیدا می شود که علنا و به صورت مستقیم نقد کند.
      من به صورت مصداقی می گویم و به هر دو گروه مطرح در شهرستان کوهدشت می گویم شما در زمانی که قدرت را از دست دادید حالا چه اصلاح طلب و چه اصول گرا کدام مطلب انتقادی شما در شهرستان پخش شد .چند بار علنا وزسما مسئولان ونماینده گان را مورد نقد منصفانه وبدون تعصب قرار دادید؟متاسفانه در جامعه ما همه چیز سیاه وسفید است ورنگ خاکستری ندارد بعنی همیشه اعمال مسئولان را با صفر وصد مقایسه می کنندیعنی یا کاملا موافق وضع موجودندیا این قد مخالف هستند که کسی حرف انتقاد ی انها را قبول ندارد.
      امیدووارم شرایطی فراهم شود که دوطرف قضیه نقد یعنی انتقاد کننده وانتقاد شونده ظرفیت لازم را برای نقد شدن ونقد کردن داشته باشند

    • گویند در ولا یتی کدخدایی بود که روز به اصرار از مردم می خواست تا او را نقد کنند . اما هر وقت کسی در روز روشن به انتقاد از او می پرداخت مورد تفقد و احترام قرار می گرفت ولی شب که فرا می رسید یک عده نا شناس به خا نه اش می ریختند و او را به طرز فجیعی می کشتند و یا از آن جا تبعیدش می کردند . کم کم مردم متوجه شدند که دعوت به نقد در واقع دعوت به منفور شدن و تبعید و مرگ است . افراد منتقد زیادی کشته و تبعید شدند . بعدها در با ره ی آن کدخدای بزرگ کتاب ها نوشتند در یکی از کتا ب ها آمده بود . که کدخدا با دعوت به نقد می خواست به را حتی افرادی را که سرشان به تنشان می ارزد را بشنا سد و سر فرصت ولا یتش را از شر روشن گری و چالش آنان پاک کند . نمی دانم چرا با دیدن این مقاله به یاد این حکایت افتادم شاید توهم زدم .

  2. نزدیکان آقای … تلاش زیادی کردند تا سایت میرملاس فیلتر بماند اما نتونستند…
    امیدوارم با نقدهای سازنده ی خود گامی برای پیشرفت شهر و استانمان بردارید…
    درود بر امین آزادبخت.

  3. مدیر محترم میرملاس
    در دین مبین اسلام بر لزوم نقد و انتقاد سازنده تأکید فراوانی شده است. به طوری که مسلمانان باید نسبت به مشکلات جامعه حساسیت داشته باشند و در صدد رفع آن مشکلات باشند. روایت معروف «المؤمن مراه المؤمن» به خوبی گویای این واقعیت است. امام صادق(ع) فرموده است: «محبوب‌ترین برادرانم نزد من کسی است که عیب‌هایم را به من هدیه کند.» امام علی(ع) نیز در این بحث می‌فرمایند: «باید برگزیده‌ترین مردم نزد تو آن کسی باشد که عیب تو را به تو هدیه کند و در پیکار با نفست تو را یاری رساند.» بنابراین آنچه در آیات و روایات بر آن تأکید شده است ارائه نقد سازنده و نشان دادن عیب به منظور اصلاح و رفع آن می‌باشد.
    با توجه به این روایات متوجه می‌شویم که دین مبین اسلام‌ حامی و مدافع نقد و انتقاد پویا و سازنده می‌باشد و با تخریب به شدت مخالف است و این عمل غیراخلاقی را تهدیدی برای وحدت و اتحاد تلقی می‌کند. در این باب دیدگاه های بسیار جالبی از مقام معظم رهبری به چشم میخورد که باید سر لوحه قرار گیرد.
    والسلام

  4. درود بر جناب آزادبخت
    یقیناً مسئولین محترم اگر “اهل فکر” باشند باید از فرصت فضای مجازی برای آگاهی از خواسته های مردم استفاده کنند. و بدانند که “نقد آشکار” به از “تخریب در نهان” است.

  5. این روزها خیلی اصطلاح “نقددلسوزانه”و”نقدسازنده”رامیشنویم که به نظرمن جزفریبی خوش اب ورنگ وجزحیله ای برای کندکردن تیغه ی نقد نیست.نقد ماهیتا نامشروط است وبار کردن قیودی اینچنین جزتهی کردن نقد ازرسالت اصلی خویش نیست وعملا بدین معناست که به گونه ای نقد کنیم که دیگری ناراحت نشود. اینگونه نقد عینا شبیه نسکافه ی بدون کافیین وسیگار بدون نیکوتین است:بی بو بی خاصیت! خیلی رک وساده بگم:رسالت نقد مطلقا تخریب گری است وبجای بکار بردن اصطلاحاتی چون”منظورم البته شما نیستید” و”مرادم شمای نوعی است”و”امیدوارم ازسخن من ناراحت نشوید” میگوید:”منظورمن دقیقا شخص شخیص شماست وجزناراحت کردن شما قصدی ندارم” نقد یعنی با پای نفی متعین وارد میدان شدن.

    • سلام بر جناب سیفیان
      هرچند در کشور ما ظرفیت نقدپذیری بسیار پایین است وبرخی ها تا کمترین ترکشی از نقدی احساس کند، پاتک سنگینی می‌زند. ولی به نظر می رسد تعریف جنابعالی از نقد تعریفی کامل نیست ؛«نقد کردن» در اصل به معنی رأی زدن و داوری کردن است و شک نیست که رأی زدن و داوری کردن درباره نیک و بد امور و سره و ناسره آن‌ها مستلزم معرفت درست و دقیق آن امور است. نقد و به عبارتی انتقاد کردن زیرمجموعه ی امر به معروف و نهی از منکر است و شرایط خاص خودش را دارد .

      بدون شک نقد و نقد کردن باعث رشد جریان فکری می‌شود به شرط این‌که فرد نقد کننده به موضوعی که درباره‌اش سخن می‌گوید آگاهی کامل داشته باشد و نیز نقد او درست و اصولی باشد.

      بعضی از این اصول عبارتند از:

      در جهت بهبود باشد.

      از سر خیر‌خواهی باشد

      همراه با ارائه اصلاحات پیشنهادی و یا راه حل باشد.

      جنبه‌های مثبت و منفی کار را در کنار هم بیان کند.

      همراه با استدلال و مدرک باشد.

      متحجرانه و انعطاف ناپذیر نباشد.

      واضح و روشن باشد نه مبهم و پیچیده.

      از روی احساسات نبوده باشد.

      و…

    • نقد چارچوب نمی پذیرد.
      معلوم است آقای سیقیان مفهوم نقد را خوب فهمیده‌ اند. اصطلاحی به نام «نقد» خصوصاً در حوزه ی «نقد قدرت»، خاستگاه تاریخی و حوزه ی مفهومی خود را دارد. نقد یک اصطلاح است نه یک واژه. لذا نمی شود از منظرِ لغت شناسی آن را معنی کرد. نقد اساساً یعنی زیر سوال بردن و نشان دادنِ نارسایی های یک گفتمان، عملکرد یا رویه. لذا چارچوب ندارد، بالعکس نقد از جنسِ چارچوب شکنی است. اگر چارچوبی برای آن تصور کنیم یعنی آن را تغییر ماهیت داده ایم و دیگر نقد نیست. بنابر این، اصطلاحِ «نقد دلسوزانه»، یعنی زدنِ قید بر نقد. چه کسی معیارِ دلسوزی را مشخص میکند؟ نقد کننده یا نقد شونده یا شخص ثالثی که افکار و احساسات خود را معیار نقد میداند؟
      پدیده ی نقد از نگاهِ رئالیستی هیچ قیدی ندارد و همانطوری که گفتمان ها و رویه های مسلط یا موجود کم و بیش در ذاتِ خود حاویِ افراط و تندی هستند، نقد نیز در عمل کم و بیش با افراط و احساس یا اغراض در می آمیزد. متاسفانه هیچ راهی برای پالایشِ آن وجود ندارد. اما عوارض نقد و آزادی بیان در مقابلِ منافعش، مثل عوارضِ خوردنِ داروی شفابخش در مقابلِ شفایی است که می بخشد. به این خاطر، نه دارو نه نقد قابل اغماض نیستند.
      گلِ بی خار خدا نافرید
      آزاد گذاشتنِ «نقد» در معرضِ افکار عمومی باعث میشود نقد و منتقد توسطِ افکار عمومی و بنا به معیار «افکار عمومی» متعادل و سودبخش تر شوند و تا حدی از افراط و تفریط مصون شوند.

      • سلام مبعث خاتم الانبیا ء (ص) نیز مبارک باد

        جناب گراوند نقد زیر مجموعه ی امر به معروفو نهی از منکر است و همان طور که امر به معروف و نهی از منکر چار چوب دارد نقد و انتقاد نیز تافته ای جدا بافته نیست و دارای قید و قیود خاص خود است .
        کلمه نقد، به تنهایی، یعنی «تشخیص خوب از بد»جوهری، در صحاح می گوید: انتقد الدراهم: “أخرج منها الزیف … ناقَدَهُ: ناقَشَهُ فی الأمر؛ درهمهای ناخالص را از مجموعه آن جدا کردن، انتقاد ِدرهمهاست و نقد کسی، به معنای مناقشه کردن با او در باره چیزی است.

        نقد، انتقاد، منُقد، مُنتقد، ناقد،…هم خانواده هستند. از همه این کلمات مشهورتر، کلمه انتقاد است

        انتقاد هم در حقیقت یعنی «آشکار کردن خوبی ها و بدی ها»؛ اما در بین ما، معنی «ایرادگیری» و «عیب جویی» تنها را پیدا کرده است؛ همان طور که بعضی ها گمان می کنند نقد هم یعنی همین.

        به یقین عقل و خرد آدمی هم نمی پذیرد به نام نقد بدون هیچ قاعده و روش و شناختی ، در موضوعی یا موضوعات متعددی افکار عمومی را مشوش کرد.
        الهی موفق تر باشید

        • البته جناب وفایی پس ازسالها تلمذ درباب”حلقه ی انتقادی”وموسفیدکردن درمکتب”فلسفه نقادی کانت” بیگمان مفهوم نقدرا بهترازمن واقای گراوند درمیابد.

        • جناب سیفیان سلام علیکم
          بنده ی کمترین شاگرد مکتب حضرت خاتم الانبیاء(ص) هستم نه دانش اموخته ی کانت . سخن کانت را نیز در صورتی می پذیرم که با اصول مکتبم سازگاری داشته باشد.به عبارتی اسلام محورم نه کانت محور.
          در اسلام نقد و انتقاد زیر مجموعه ی امر به معروف و نهی از منکر است و دارای شرایط خاص خودش است.

          تا کجا بی‌غیرت دین زیستن؟

          ای مسلمان مردن است این زیستن!

          مرد حق باز آفریند خویش را

          جز به نور حق نبیند خویش را

          بر عیار مصطفی خود را زند

          تا جهان دیگری پیدا کند.

          علامه اقبال لاهوری:

        • با نظرآقای وفایی مواقم نقدزیر مجموعه امر به معروف ونهی از منکرست.قرآن (آیه ۱۰۴)سوره آل عمران “ولتکن منکم امه یدعون الی الخیرو یأمرون بالمعروف وینهون عن المنکر واولئک هم المفلحون” وبایدازشمامسلمانان به خیر وصلاح دعوت کنندواز بدی نهی کنند به درستی که اینان رستگارانند.لذا می بینیم که نقد اصولا تخریب نیست وسرانجام آن صلاح ورستگاری است.

  6. میرملاسی های عزیز چرا وقتی نقد پذیر نیستید دم از نقد پذیری می زنید ….
    از وقتی میرملاس رفع فیلتر شده چندین کامنت با محتوای مختلف برای خبرهای متفاوت ارسال کرده ام که متاسفانه هیچ کدام از آنها تایید نشد و به عبارتی مورد مقلول مدیریت محترم قرار نگرفت در حالی که کامنت ها نه توهین آمیز بوده و نه حرفی بر ضد میرملاس نوشته شده است. آقای آزادبخت این نشان از نقد پذیری شما نیست بلکه این را اثبات می کند که میر ملاس برای یک حزب و افراد خاص طراحی شده است و سایر کاربران اجازه نظر دهی نمی دهد.
    ای کاش از …. یاد می گرفتید
    مطمئنم که این کامنت نیز مانند سایر کامنت های دیگر تایید نمی شود.
    موفق باشید.

    • کاش از برخى جریانت با خبر بودید تا قضاوت عجولانه و یکطرفه نمیکردید جناب متاسف

    • میرملاسا ظاهر بدلیل انتشار کامنت های انتقاد پذیر فیلتر شد مجدودیت ها را بپذیرید و این سو سو نور امید بخش افزایش ظرفیت انتقاد پذیری هر جا معه ی رو به رشد است

    • با سلام خدمت” برای میرملاس متاسفم” و همه ی مخاطبان عزیز

      در مورد کامنت های شما و پاسخگویی به برخی مخاطبان عزیز چه نکته قابل ذکر است:
      – کامنت های شما و برخی دوستان که در قالب منتقد ارسال شده است با نام مستعار و محتوی تند است که علیرغم مجهول نبودن نام شما عزیزان برای مدیریت سایت ، ولی برای نویسنده مطلب و مخاطبان مجهول است.
      – در کامنت های ارسالی اتهام هایی زده میشود که رسیدگی به درست بودن یا نبودن آنها نیازمند یک دادگاه صالحه و زمان بر است که از ظرفیت هر پایگاه خبری خارج است .
      – در برخی کامنت های شما ادا فرمودید که “میرملاس برای یک حزب و افراد خاص طراحی شده است ” این در حالی است که در برخی دیگران مخاطبان برخلاف شما نظر عقیده دارند. میرملاس محل تجمیع افکار است.
      – بزودی لینک قوانین و مقررات فضای مجازی به همت و همکاری پلیس فتا شهرستان در سایت منتشر میشود که امیدورایم مخاطبان عزیز با مطالعه کامل بر ما خرده نگیرند و صبور باشند.
      – یکی از موارد فیلتر شدن ۱۰ روزه سایت ، منتشر شدن کامنت های برخی عزیزان بود که شاکی خصوصی داشتند و ارسال کنندگان کامنت با نام مستعار بودند . پس لطفا انتظار نداشته باشید که بخاطر یک نقد تخریبی شما تمام مخاطبان میرملاس از دیدن مطالب سایت محروم شوند.
      سربلند باشید و صبور

      • از اینکه برا کورانی فر تبلیغ میکنید شکی نیست و شکی نیست که دشمنای ایشان این سایت را فیلتر کردن
        دلیل دیگه ای نداشت

      • باسلام.بنده هم چند هربار از میرملاس نقد کردم ایون کامنت بنده رو حذف کردن.متاسفم برای
        کسی که مدعی ازادی بیان و انتقاد هستند.

  7. با سلام
    لازمه یک جامعه پویا عقلانیت است . عقل حکم میکند که رشد و تعالی ، شدیداً نیازمند خرد جمعی است و در این مسیر نقد پذیری یک ضرورت اجتناب ناپذیر است اما با کمال تأسف بسیاری اوقات ، غلبه منافع شخصی و احیاناً باندی موجب می شود ما عقل را زیر پا گذاشته و از انتقادات نه تنها بهره نگیریم بلکه کینه توزی خود را افزایش دهیم .
    همه باید از این حال ، به خدا پناه ببریم .

  8. سلام. جناب آقای آزادبخت صادقانه بفرما شما نقد پذیر هستید ؟!! گذشته این سایت و ثبت مقالات دلخواهتان و حذف مغرضانه کامنت های انتقادی دقیقا کاریست که شما کماکان ادامه داده و میدهید خواهشن شما حرف نقد را پیش نکشید . و یادداشتتان را با نام مستعار درج کنید که حقیقت غیر آن چیزیست که ادعا میکنید . و برای اثبات موضوع حاضرم با آرشیو مستند سایتتان به بحث بنشینیم . و با این ادعاها روی اعصاب مخاطبتان قدم رنجه نفرمایید . یکی به نعل به …نمیشود ! شما همه را با هم میخواهید و این عین تناقض است .

  9. شهر ما ناقد اگر داشت هوا بهتر بود …

  10. با سلام و سپاس از متن زیبای شما. یاد این شعر افتادم که می گوید:
    دوست آنست که چون آینه رو در رو گوید
    نی چون شانه رود پشت سر گوید
    مولایمان امیرالمؤمنین(اگر مؤمن باشیم) می فرماید؛ مرا نقد کنید. زمانی که نقد ائمه اطهار علیهم السلام که معصوم و بری از عصیان و گناه هستند، دستور امام اول ماست. وای به مسؤلین غیر معصوم ما!
    وقتی حضرت امام عزیز و رهبر کبیر انقلاب می فرماید کاش مرا نصیحت می کردید! پس بطریق اولی همه ما انسانها و در رأس ما مدیران و مجریان نیازمند تذکر و نقد و انتقاد هستند.
    اگر کسی دولت قبل را نقد می کرد اتهام هایی در حد کفر به او وارد می کردند! اما اکنون انتقاد از عملکرد مجریان قانون بایستی آسانتر باشد ولی چرا اینگونه شده جای سؤال است.
    امیدوارم خدای سبحان همه ما را به راه راست هدایت کرده و به مجریان قانون هم سعه صدر بیشتری عنایت فرماید.

  11. مردم برای انتقال منویات قلبی وخواسته های جمعی ودفاع از منافع مشترکشان راهی جز توسل به رسانه ها ندارند ،رسانه در واقع پل ارتباطی مردم با مسئولین است، با به به و چه چه که کارها درست نمی شود ،اگر مسئولین از مطالبات بحق مردم غافل وبی خبر باشند یقینا از مردم وخواسته های منطقی آنان فاصله گرفته و به بیراهه کشانده میشوند نقد، آیینۀ تمام نمایی است که در وحلۀ اول نقد شونده از ان بهره مند میشود ولذا اگر می خواهیم ارزیابی درستی از عملکردمان داشته باشیم باید عرصه را بر نقدکنندگان تنگ نکنیم و کارهایمان را در معرض نقد و داوری جمعی قرار دهیم وصد البته که نقد باید مشفقانه، منصفانه و بدور از غرض ومرض باشد

  12. به امید اینکه روزی همه شهامت انتقاد پذیری را داشته باشند .
    سپاس از امین ازادبخت

  13. با سلام وخسته نباشید خدمتدست اندرکاران میرملاس با وجور پرمحتوا بودن سایت اما بهرحال ما در یک شهر که بین سنت و مدرنیته غافلگیر شده هستیم بنظر بنده هر کامنتی را نباید درج کرد. من خودم میرملاسی ام اما بعضا میخونم کامنتهایی را که عرصه نبرد کینه توزان با هم شده و عقده های خود را نسبت به هم اینجا خالی میکنند.

  14. باسلام خدمت جناب ازادبخت وعوامل سایت میرملاس.انشاله که خودتان مطالبی که نگاشته اید قبول دارید وانجام میدهید وفاصله بین شعار تا عمل وجود نداشته باشد.بله اقایان فراموش کرده اند که بانظر همین مردم این مسولیتها به انان واگذار شده است.وشاید قبول ندارند ووقیتها را با صدای سکوت داد میزنند

  15. کسانیکه نقد و انتقاد را نمی پذیرند بی شک بی سوادند ……………………………………….

  16. خوب بود امین جان.
    گر چه پذیرفتن نقد را باید از خودمان شروع کنیم. خود من، خود تو. که بشود خود مردم.خود مسئولین.

  17. باسلام :
    درجامعه گروه ها ،افراد وسازمانهایی هستند که میانه خوبی باکلمه ی نقدندارند.این موضوع راهم می شود به وضوح درشهرمان دید.گویی این افرادقواعدوآداب نقدرانپذیرفته اندوهرگونه نقدی راتخریب خودیاجناح خودمی دانند.این افرادمتاسفانه فقط تمجیدرامی پسندد.ازغایات نقدآن است که خوب ازبد،حسن ازعیب ونقص ازکمال دریک اندیشه یافعل متمایز می شود.از آنجا که غایت نقد، تخریب و به بن بست کشاندن افراد نیست، از آداب نقد آن است که محتوای نقد در ظرف مناسب ریخته شود تا بهتر ثمر دهد و بیشتر مؤثر افتد. از این رو، خوب است نقد با کلمات مثبت و در ساختاری مناسب مطرح شود. برای مثال، می توان از پرسش انتقادی در بیان مقصود حداکثر بهره را برد و مخاطب را متوجه نواقص و معایبش کرد.امیداست جامعه ماهم نقدپذیرگردد.

  18. درود بر میرملاس و خدا قوت به امین آزادبخت

  19. باسلام حرف حق برای بعضی قابل تحمل نیست ،اماحق راباید گفت هرجند به ضررت تمام شود ،به راستی که حق در زمان شکست،از دیدگاه بزرگان ماپیروزی به حساب می آید.ازاینکه این همه نقدرامی پذیری ودر کامنت هاتاییدمیکنید خدا قوت

  20. در ساختار سنتی جامعه‌ی ایرانیان ، دیرزمانی است که فرهنگ دوسویه‌ی نقدشدن و نقد پذیرفتن دارای اشکالات متعددی است . بدون شک حق طبیعی همه‌ است که انتقادات و پیشنهادات خود را به صورت منطقی و مؤدبانه بیان کنند و انتظار داشته باشند که مسئولان و متولیان امور در هر رده ای به این نظرات توجه کنند و خود را به عنوان خدمت‌گزار مردم، در مقام پاسخ‌گویی حس کنند و با پرهیز از تفکرات پدرسالارانه، در مقام پاسخ‌گویی برآیند. اما نقد کردن بی‌شک با مجادله، هتاکی و بی‌حرمتی متفاوت است؛ ما باید یاد بگیریم در مسائل اجتماعی، اغراض شخصی را دخالت ندهیم و با پیش‌داوری‌هایی که در زمینه‌ی روابط شخصی و تفکرات ناشایست شکل گرفته، به نقد ننشینیم. همه‌ی مسئولان جامعه به وجود نارسایی‌ها اذعان می‌کنند، در عین حال عقیده دارند که در حد توان خود، تمامی تلاششان را برای حل این مسائل به کار گرفته‌اند. اما فعالان عرصه‌ی اجتماعی و منتقدان عزیز باید بدانند اولاً نقد باید با دلایل واضح و منطقی بیان شود و از تفکرات آرمان‌گرایانه غیرقابل اجرا دوری جویند و از سوی دیگر ادبیات به کار رفته در نقد بهتر است که حرمت نقد شونده و منتقد را پاس دارد زیرا که در غیر این صورت نه تنها کمکی به حل مشکلات موجود نخواهد کرد، بلکه آغاز مکرری خواهد بود برای برخوردها و حساب‌های شخصی. به همان اندازه که وجود افراد منتقد نشانه‌ی حساسیت جامعه به مسائل خود است و از این رو باعث دلگرمی و دقت‌نظر و تنبه مسئولان است و می‌تواند با بیان کردن مشکلات، مسئولان را به تفکر و چاره‌جویی برای آن وا دارد، برخوردهای غیرمنصفانه و شخصی تنها به تخریب هر دو سوی نقد و به ویژه ناقد منجر خواهد شد که جامعه‌ی ما به خاطر ماهیت سنتی خود و وجود تفکرات پدرسالارانه و قیم‌مآبانه که برخی ریشه‌های تاریخی نیز دارد، تا رسیدن به شیوه‌های نقد منطقی و منصفانه و آموختن احترام به نظرهای مخالف، مسیر طولانی را پیش رو دارد که باید هر چه سریع‌تر طی کند. به امیدآن روزمسولان خودرادرمعرض نقدقراردهند.

    • صدها سال میشودکه حتا پوزیتویست ها هم دریافته اند اگربخواهیم درباب جفت گیری ماهی های قرمز هم دست به تحقیق بریم بیطرفی وبی غرضی علی الاطلاق ناممکن است حال چه رسد به اینکه ابژه ی نقد امری سیاسی واجتماعی باشد! من حقیقتا نمیدانم که حضراتی امثال وفایی ونظریان و…با این بیخبری محض ازعالم اندیشه چه لزومی دارد که چنین خطوط مهملی درهم ببافند؟

      • جناب سیفیان سلام علیکم
        بنده ی کمترین شاگرد مکتب حضرت خاتم الانبیاء(ص) هستم نه دانش اموخته ی کانت ,…. سخن کانت ,… را نیز در صورتی می پذیرم که با اصول مکتبم سازگاری داشته باشد.به عبارتی اسلام محورم نه کانت محور.

        برادرجان حال که دلداده پوزیتویست ها هستی و از مکتب ناب اسلامی اطلاعاتی نداری کاش از پهندشت اخلاق اسلامی نیز عبوری می کردی تا دیگران را به مهمل گویی و بی خبر از عالم اندیشه متهم نمی کردی .

        بدان و دریاب که در اسلام نقد و انتقاد زیر مجموعه ی امر به معروف و نهی از منکر است و دارای شرایط خاص خودش است.

        تا کجا بی‌غیرت دین زیستن؟

        ای مسلمان مردن است این زیستن!

        مرد حق باز آفریند خویش را

        جز به نور حق نبیند خویش را

        بر عیار مصطفی خود را زند

        تا جهان دیگری پیدا کند.

        علامه اقبال لاهوری:

        • اول اینکه بنده برادرجان! شما نیستم. درثانی میشه بفرمایید ازکجای حرف بنده برداشت کردید که من دلداده پوزیتیویست ام؟

      • سلام علیکم

        سه نکته :

        یکم :

        نوشتم دلداده پوزیتیویستی چون از قرآن کریم و روایات در باب نقد اثری ندیدم .بلکه دیدم« پوزیتویست» را .

        دوم شما نوشتید :

        «من حقیقتا نمیدانم که حضراتی امثال وفایی ونظریان و…با این بیخبری محض ازعالم اندیشه چه لزومی دارد که چنین خطوط مهملی درهم ببافند؟»

        به نظرم درمان شما در سخن امام علی(ع) است که فرموده اند : جالِسِ العُلَماءَ یَزدَد عِلمُکَ وَ یَحسُن اَدَبُکَ وتَزکُ نَفسُکَ اعلام الدین، ص ۹۶

        با علما معاشرت کن تا علمت زیاد، ادبت نیکو و جانت پاک شود.

        سوم : نوشته ای :«بنده برادرجان! شما نیستم. »

        شمایی که از واژه های محبت آمیز چون « برادرجان» بدت می آید نکند خدای نخواسته مصداق سخن سقراط باشید که گویند:

        سقراط، مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثراست. علت ناراحتیش را پرسید، پاسخ داد:”در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم.سلام کردم جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذ شت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.”

        سقراط گفت:”چرا رنجیدی؟” مرد با تعجب گفت :” معلوم است، چنین رفتاری ناراحت کننده است.”

        سقراط پرسید:”اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد و بیماری به خود می پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟”
        مرد گفت:”مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم.آدم که از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود.”
        سقراط پرسید:”به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟”
        مرد جواب داد:”احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم.”

        سقراط گفت:”همه ی این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی،آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود؟ و آیا کسی که رفتارش نادرست است،روانش بیمار نیست؟ اگر کسی فکر و روانش سالم باشد،هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود؟بیماری فکر و روان نامش “غفلت” است و باید به جای دلخوری و رنجش ،نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است،دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند.پس از دست هیچکس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هر وقت کسی بدی می کند، در آن لحظه بیمار است.

        «وما ابری نفسی ان النفس لاماره بالسوء الا ما رحم ربی»

  21. آنان که به من انتقاد کردند، به من راه و رسم زندگی آموختند(شهیددکترمصطفی چمران)

  22. سلام دوستان : به دو نقطه فقط اشاره میکنم و بس
    یک : مردم کوهدشت مردمی فهیم ونقد پذیر ونقد کنند هستتند و نباید این همه بنالیم که مردم نقد را نمی پذیرند
    اگر نقد این است که هو وجنجال راه بیفتد وبه خیابانها بیائیم !!! بنده معنقدم نه تنها مردم کوهدشت بلکه هیچ انسان عاقلی موافق با این نقد نیست
    دو: مردم کوهدشت با بیش از ۱۲۰۰۰سال مدنیت نیاز به قیم ندارند خودشان راهشان را بلدند من فکر میکنم بهتر است خواسته های معقول را خودمان درخلوتمان با ناخواسته هایمان قیاس کنیم بعد به مردم بتازیم کوهشت قم ثانی بوده وهست و شاهد آنهم انسانهای بزرگ وشهدای عزیز و رزمندگان بی ادعائی است که نا شناخته ودرنهایت سادگی وشاید فقر زندگی می کنند
    آنها نه دنبال زندگی مرفع هستند ونه سواری برماشین های آنچنانی
    آنها که اموالی بدست آورده اند (بماند ازچه راهی ) انها راهشان بامردم فهیم کوهدشت جداست
    به نظرم بازگرد(بازگشت) کنیم به ذات واندیشه وتفکر خودمان
    مردم را متهم به نقد نا پذیری ومسئولین را هم متهم به ناکار آمدی نکنیم
    هرکسی به اندازه توانش درتلاش وتکاپوست تا بتواند به شهرستان کوهدشت (دربن بست ومظلوم )کمک کند بیائیم باهم برای کوهدشت موحدباشیم تا اینچنین امکانات اشتغال ازشهرمان فراری نباشند
    درآخرهم عرض میکنم سوزنی به خودمان بزنیم وجوال دوزی به دیگران
    واقعا اگر من وشما مسئول بودیم ؟!!! چه کارها می کردیم ……راهکارهایتان را بدهید…

  23. باسلام و ادب

    دوستان خوبم بین شعار تا عمل زمین تا آسمان فاصله است !

  24. سایت میرملاس بدون شک برخلاف شعارهایش اصلا به مخالفان اجازه صحبت نمبدهد.
    اگر کسی بیاد و چهاتا فحش به …. بده تایید میشه ولی اگه خدای ناکرده
    از دولت اصلاح طلبان انتقادب بشه فوری حذف میشه.فقط متاسفم

    • سلام جناب آفای عبدی از کامنتت مشخص است که سلیقه ای اصولگرایانه دارید بنده سلیقه ای مخالف شما دارم اما اکثر کامنتهای من هم حذف می شوند کاش شرایط به گونه ای بودکه هرکس می توانست نظرات منطقی خود را آزادانه ومحترمانه مطرح میکرد!

  25. تو رو خدا تو از نقد پذیری حرف نزن.

  26. آن که از حساب پاک است از مجاسبه چه باک است . به راستی چه عاملی سبب می شود کسی خود و افکارش را فراتر از نقد بداند .لطفا اگر ممکن است روی این عبارات از ژان پل سارتر دقت کنید . البته بدون حب و بغض . شاید روزنه ای در جمجمه ی منجمد ما ایجاد شود و نوری به گستره ی تاریک توهمات دست و پاگیرمان بتابد.(ﺍﮔﺮ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﻣﺨﺎﻟﻒ، ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ،ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻧﭽﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ،ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ. ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﻣﺪﻋﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺩﻭ ﺑﻌﻼﻭﻩ ﺩﻭ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﭘﻨﺞ،ﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ آلمان روی ﺧﻂ ﺍﺳﺘﻮﺍ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ،ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪﻥ،ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﻟﺴﻮﺯﯼ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ.) *برتراند راسل*

  27. مطالعه ی کتاب –چگونه از عقاید احمقانه بپرهیزیم اثر ژان پل سارتر-را به تمام دوستان و دشمنان عزیز توصیه می کنم .

  28. با عرض پوزش – کتاب چگونه از عقاید احمقانه بپرهیزیم اثر برتراندراسل است که حقیر به علت ضعف حواس و حافظه اشتباها آن را به سارتر نسبت داده ام لطفا اصلا ح کنید ممنون .

  29. سلام جناب آزادبخت چند مورداست نقدهایی ذیل مطالب سیاسی سایت به صورت کامنت می گذارم متاسفانه هیچکدام درج نشده اند بنده معتقدم نقد اگر همراه باترس وانفعال باشد نه تنها اثر گذار نیست بلکه اثر عکس خواهد داشت ونقد شونده در رفتارش تجدید نظر نخواهد کرد وجسارتش در عدم نفد پذیر بیشتر خواهد شد.در ضمن بنده در کامنتی که ذیل مطلب شما نوشتم از آیه ای ازقرآن وچند حدیث از ائمه هدا استفاده کردم وفکر نمی کنم کسی بتواند بهانه ای برای عدم پذیرش دستور قرآن ورد توصیه ائمه داشته باشد !.جهت یادآوری مجددا اشاره می کنم به همان آیه از قرآن مجید:”فبشر عبادالذین یستمعون القول ویتبعون احسنه”:بشارت بادبرکسانی که گفتار وسخنان را می شنوند واز بهترین آنهابهره (تبعیت)می برند.حدیثی هم ازامیرالمومنین آوردم که فرمودند:”هلک من استبدبرایه”هلاک شد کسی که خود رای شد. فکرنکنم از اینهامنظور توهین آمیز برداشت شود نه برای شما نه برای کسانی که فکر می کنید برای سایتتان دردسردرست می کنند!

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.