تاریخ : جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳
14

کارخانه های کوهدشت بمباران شدند

  • کد خبر : 51110
  • 12 خرداد 1393 - 23:32

  افشین باقری/سرویس منتظران: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم   مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا احزاب/ ۲۳   از میان مؤمنان مردانى ‏اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها […]

aks2 (2)1

 

افشین باقری/سرویس منتظران:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

 

مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا

احزاب/ ۲۳

 

از میان مؤمنان مردانى ‏اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند

 

 

 

کارخانه های کوهدشت را بمباران کردیم

((الطائرات الحربی قصف مصانع المدینه کوه  دشت))

 سال ۶۴بود که حدوداً ۱۰۰نفر اسیر را آوردند اردوگاه رمادیه دو؛ یا همان بین القفسین این اردوگاه دربیست یا سی کیلومتری بغداد ونزدیک مرز سوریه است؛سه سالی از           اسارتم با تمام سختیهایش می گذشت که هیچ هم زبانی وهمشهری نداشتم ؛اوایل اسارت چند نفر دراردوگاه موصل ۱و۲بودیم ولی بعد از گذشت سه ماه منو با بچه های کم سن وسال     به همین رومادیه آوردن که معروف بود به اردوگاه بین القفسین کمپ اطفال.عراقیها تا زیر ۱۸سال رامی گفتند اطفال .یه روز چند تا اتوبوس جلوی اردوگاه ایستادند؛ یکی از بچه ها  داد میزد اسیر آوردن اسیرآوردن.اسرا خیلی خوشحال شدند نه بخاطر اینکه آنها اسیر شدند نه … چون اسارت خیلی سخت بود.ازهمه اقوام مختلف در آنجا بودند مانند کرد؛لر؛ترک ؛فارس و…همه دوست داشتیم ازاین اسرای جدیدخبرهای تازه ای از شهر ودیارمان بگیریم . چند روز بعد متوجه شدم نه یک اسیرکوهدشتی بلکه ۶نفر تو این اسرا که معروف به   عملیات بدر بودند دیده میشد ؛به هر زحمتی بود خودم را به آنها رساندم ؛واز احوال دوستان واقوام با خبر شدم ؛یکی از آنها مراکشید کناری وحرفی زد که حقیقتاً به دلم نشست گفت   قراره (یک کارخانه بزرگ پتروشیمی در کوهدشت احداث بشه ونیاز به حداقل ۲۰۰۰نفر کارگر ومهندس داره)شور وشعفی وصف ناشدنی در وجودم شعله ور شد خدایا چی میشنوم ؟یک فتح الفتوح بزرگ بود

من پرسیدم کوهدشت ۳۰۰نفر هم بیکار نداره ؟گفت فکر اونم کردند ؛از شهرهای دیگه میارن ؛تازه قراره خانه سازمانی برای مهندسان وکارگران بسازن.خدایا داشتم ازخوشحالی بال در می آوردم .چند ماهی گذشت .

عراقیها اخبار بمب باران شهرهای ایران وپیروزی های خود را با شادمانی هر چه تمام تر در روزنامه ها ورادیو ؛برای عذاب وشکستن روحیه اسرا مرتب اعلام می کردند؛که حقیقتا سخت ترین عذاب وشکنجه بود.

روزی در روزنامه الثوره خبر عجیبی دیدم نوشته بود:

((الطائرات الحربی قصف مصانع المدینه کوه  دشت))

هواپیما های جنگی ما کارخانه های شهر کوهدشت را بمباران کردند.

یک عکس هوایی از یک کارخانه هم که آتش گرفته بود در زیر خبر بودویک نقشه هم کشیده بود. کروکی بین خرم آباد وکرمانشاه بله؛ دقیقا کوهدشت خودمان بود.منم از همه جا بی  خبر ؛آتشی بجانم افتاد که خاموشی نداشت بغض گلویم را گرفته بود؛نمی دانم چطوری خودم را به دوستان همشهری رساندم گفتم :زدند کوبیدن با خاک یکسانش کردند بی شرفا ؛بی    دین ها ؛هیچی ازش نمونده گفتند چی؟ کجا رو میگی ؟خوب معلومه دیگه کارخانه رومیگم: گفتند کارخانه چی ؟ای بابا ؛روزنامه تو دستم بود نشونشون دادم ؛ببین کارخانه پتروشیمی رو بمباران کردند یکدفعه اون چند تا کوهدشتی زدند زیر خنده حالا نخند کی بخند ؛من هم بهت زده داشتم نگاهشون میکردم خون خونمو می خورد آنهاهم غش کردند از بس خندیدند.گفتم

مگه مریضید؟ چرا قاه قاه میخندید؟ حسابی کلافه ام کرده بودند؛یکیشون گفت کدوم کارخونه؟؟

من با تعجب گفتم کارخانه پتروشیمی ؛دوباره خنده شروع شدداشتند می رفتند رو اعصابم ؛بابا چتون شده ؟

یکیشون گفت افشین جان کدوم کارخانه ؟ما که کارخانه نداریم ؛منم داشتم گیج میشدم ؛پس اون کارخانه پتروشیمی چی بود هی می گفتید ؟اوه هنوز نه به باره نه بداره .پس منو گذاشتین سرکار؟ آره ؟با ناراحتی رفتم پیش یکی از همشهریها که مال عملیات فاو ویاظفر بود .واز همه اطلاعاتش بیشتر وجدیدتربودچون تازه از ایران آمده بود .اونم حسابی خندید داشتم    دیوانه میشدم گفت:بابا قراربود کارخونه رو بیارن همه کاراش درست شده بود ولی امتیازشو دادن به جای دیگه وگفته اند کوهدشت نیازی به  کارخانه نداره .وای گویی دنیا رو سرم خراب شداین چندوقت تو خواب بودم یا رویا ؛چقدر خوشحال بودم که کوهدشت توسعه یافته ؛حالا جالب تر سیروس هاشمی بچه تهران هی می پرسید :کوهدشت مگه  کارخونه داره؟  منم نمی خواستم کم بیارم ؛پس این چیه ؟روزنامه رو نشونش میدادم نمی بینی عراقی ها زدن داغونش کردند.سعید که بچه ی شیراز بود گفت:

یعنی کوهدشت اینقدر بزرگه ؟آره بابا فکر کردی فقط شهرشما کارخونه داره ؛احمد صالحی بچه اصفهان راستی کوهدشت سینما هم داره ؟نه فقط اصفهان داره؛ مرتباً از بلندگوی    اردوگاه مارش حماسی ونظامی شنیده میشد.وگوینده رادیوی عراق خبر بمباران کارخانه کوهدشت را با افتخار اعلام  می کرد((طائرات الحربی قصف مصانع المدینه کوه دشت ))

روزنامه رو زیر پتو قایم کردم تا کسی نبینه ولی رادیو ول کن نبود هر کی بمن میرسید کوهدشت کارخونه داره؟؟منم تنها تو اون قاطع بودم بچه های کوهدشتی تو قاطع ۳بودند.

در حقیقت ؛این عراقی ها نبودند که کارخانه رویایی ما را بمباران کردند ؛بلکه کسانی بودند که نتوانستندپروشیمی را وارد شهرم کنند هم اکنون نیزبعد از گذشت سالیان متمادی متاسفانه زادگاهم؛کمترین توسعه وپیشرفتی داشته وهمچنان فرزندان این دیار

 (برای تحصیلات ؛اشتغال ؛ومعالجه )آواره شهرهای دیگرهستند.هفته پیش رفتم جایگاه سی ان جی ؛یک جوان رعنا را دیدم که متصدی جایگاه بود از لهجه اش فهمیدم کوهدشتیه ؛  گفت لیسانس شیمی دارد وبا ماهی ۷۰۰هزار تومن کار میکنم .حالا فکر کنید اگر کارخانه پتروشیمی کوهدشت بود ؛این جوان وهزاران جوان دیگر نیازی نبود بدور از خانه و خانواده خود راهی شهرهای غریب شوند ؛تازه اگر مثل این عزیز؛ غیرت کار داشته ومبتلا به اعتیاد نشوند .به امید توسعه وآبادانی واقعی سرزمین مادریم کوهدشت 

 

aks jebhe

 

ایستاده سمت راست افشین باقری ،قبل از اسارت

 

 

+¼+¿+ç+ç 2

 

نشسته سمت راست افشین باقری

 

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=51110

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 55در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۵۵
  1. سلام ودرود خدا برهمه ی ایثارگران دفاع مقدس بخصوص آزادگان عزیز وبویژه افشین باقری عزیز کاش می فرمودی هم شهری هایت در ارودگاه چه کسانی بودند وازآنها چه خاطراتی دارید بخصوص خیلی دوست دارم از همراه وهم سلولیت مرحوم امیر رویین تن خاطراتی را نقل کنید .

  2. درود خدا بر آزادگان ورادمردان عزیز
    امیدوارم این خاطرات ادامه داشته باشد عالی بود .حیف است این خاطرات در سینه این عزیزان بماند ؛وممنون از میر ملاس نیوز ایول داری

  3. سلام بر آزاده عزیز شهرمان راستی فرض کنید شهرما پتروشیمی داشته باشد ۵۰۰نفر هم اشتغال زایی داشته باشد وهمه هم برفرض محال کوهدشتی باشند،چه تغییر محسوسی در اوضاع ما ایجاد می شود؟مگر کارگرها بر اساس قانون کار چقدر حقوق میگیرند؟
    در مقابل آن همه آلودگی محیط زیست آیا می ارزد؟ آیا ما سهامدار آن هستیم که سود حسابی ببریم ؟شاید من از کسانی باشم که بیش ازحد برای محرومیت شهرم غصه میخورم ولی به نظر بنده مشکل ما با داشتن پتروشیمی حل نخواهد شد،توسعه باید همه جانبه باشد
    فرهنگی اقتصادی سیاسی صنعتی …..
    ما در استانی زندگی می کنیم که به هردلیل در ته جدول توسعه واقع شده است وشهر ما در ته جدول استان،وشما میدانید ساختن یک زمین خالی به مراتب آسان تراز یک خانه کلنگی است،

    • ضمن عرض سلام به برادر عزیزم جناب باقری وهمچنین جناب اقای مهکی
      برادر بزرگوار جناب مهکی اصولا نباید اینگونه فکر کرد که صنایع فقط موجب الودگی میشوند امروزه صنعت انچنان پیشرفتی داشته ودارند که با فیلترهای پیشرفته مشکل الودگی برطرف شده .ائمه هدا میفرمایند کسی که معاش {درامد}ندارد معاد هم ندارد من به تفسیر این حدیث نمی پردازم چون علم ان راندارم ولی این را میدانم کسانی جهت استخدام به من مراجعه میکنند که محتاج درامد ۲۰۰هزارتومانی در ماه هستند یا جیبتون پر است یا یک شب قصد پیمودن راه صد ساله را دارید کسانی هستند که در فقر تام میسوزند شما فکر میکنید کارگران فصلی در طول سال درامد ماهانه انها چقذر است .مگر شهرستانهایی که صنعت دارند الودگی دارند اگر چنین باشد پس ماها که از فراورده های انها استفاده میکنم عمل قبیحی را انجام میدهیم چرا که انچه را که برای خود دوست داریم باید برای دیگران هم دوست بداریم واین سخن مولایمان علی است لذا شما را به مطاله دو بخش علمی و مذهبی سفارش مینمایم مجددا از برادر بزرگوار و عزیزم برادر وهمرزمم جناب باقری بخاطر دلسوزیشان به منظور پیشرفت شهرم سپاسگزارم .باشد که انشاءالله خداوند و دست اندر کار ان نطام کمکی بنمایند تا کوهدشت در تمام جوانب .صنعتی .اقتصادی.معرفتی ادبی.فرهنگی.سیاسی بصیرتی پیشرفت نموده وجرم دراین خطه وجود نداشته باشد .والسلام علی عبادالله الصالحین.

      • با سلام گرم به برادر گرامی جناب شمس الله زاده
        خیال می کردم فقط کوهدشت ماست که ویران است،سفر آغاز کردم دیدم درد همه ایران است

  4. سلام بر آزاده ی آزاد آقای باقری
    تیتر فوق العاده بود
    خاطرات شما برام خیلی جالب بود و من به عنوان یک جوان دهه شصتی(در غربت) نیز همیشه کوهدشت را آنقدر بزرگ کرده ام(برای دوستانم) که خودم اغراق جملات را متوجه می شدم اما خوشبختانه در محیط هایی که من این حرف ها را میزنم از کوهدشتی ها دید خوبی دارند که من خودم نسبت به ان افرادی که در تهران در برخی ادرات از کوهدشتی ها به علمی بودن و… یاد می کنند دید خوبی ندارم.
    ایا همین افراد یک روز همکلاسی های شما نبوده اند؟
    ایا همین افراد یک روزی در خیابان های کوهدشت قدم نمیزدند؟
    ایا همین افراد یک روزی به خاطر نبود فضای مناسب در بهشت زهرا درس نمی خواندند؟
    ایا تمام بیکاری های دور میدان توحید و امام و شهدا را فراموش کرده اند؟
    ایا همین افراد اتوبوس های تهران-کوهدشت را سوار نشده اند که بیشتر مسافران کارگران ساختمانی اند که برای حداقل پولی صدها کیلومتر دور از خانواده کار میکنند.
    کاش این افراد رو یه جا جمع کنیم واز شما و چند فرد دلسوز دیگر دعوت بشه، که وظیفه این افراد رو نسبت به گذشته شون اشنا کنید.
    و در نهایت هر وقت همدردی میبینم اندکی ارام میگرم.
    اقای باقری حصاصیت شما نسبت به کوهدشت در آن دوران ستودنی بوده و متن را که میخواندم کاملا حال شما را در ان لحظات درک می کردم (انچه از دل براید لاجرم بر دل نشیند) انشالله همیشه سلامت باشید.
    امیدوارم روزی تو کوهدشت از اضافه شدن اتوبوس هاش بسمت شهرهای بزرگ جهت کارگری خبری نباشه .
    و امید وارم هر کس مسولیتش رو بشناسه و گذشته شو فراموش نکنه و البته دین شو .

  5. سلام آقای باقری
    خاطره جالبی بود هر چند همراه با تاسف بود
    اما آن بمبارانی را که رسانه های عراقی به اسم کارخانه کوهدشت خبرش را میدادند درواقع نه کارخانه های کوهدشت بود بلکه مردم مظلوم این شهر بودند که در خانه هایشان زیر آماج بمبهای صدام غرق به خون میشدند و خبر آنها در نهایت مظلومیت این شهر و تنهایی ایران به نام کارخانه و پادگان نظامی در دنیا به نفع صدام متشر میشد.

    یاد و خاطر همه آن مقاومتها گرامی باد.

  6. سلام، اگر اشتباه نکنم ایشان اخوی یا فرزند سرور گرامی جناب آقای ابراهیم باقری است،شما جزء کاروان زینبید وصبر و استقامت شما برگ زرین هشت سال دفاع مقدس است .خداوند شما رو حفظ کند

  7. سلام افشین عزیز ، از اینکه در این فضای مجازی دیدار ها تازه می شود خوشحالم
    برای دیگران می گویم ، حقیقیش رو بخوابین طی این سالیان که مطالب خوانده ام و نوشته ام هیچ مطلبی اندازه این مطلب به دلم ننشسته ، خیلی عالی بود

    از این جهت که در یک برش زمانی که نویسنده زده است ما همچنان در جا هستیم ف روزی مورد تهاجم دشمن بودیم و امروز مورد تهاجم دوست و البته درد این دوست بیشتر از آن دشمن است و باید فقط افسوس خورد و افسوس که چرا ما همچنان بی کارخانه ایم …

    سلام کوهدشت عزیزم٬ کوهدشت غریب و همیشه تنهایم ، کوهدشت بن بستم ٬ سلام برزخم های کهنه ات، دردهای نگفته ات که هیچ وقت مجالی برای گفتن نداشتی ٬ … کوهدشت گلم حالت چطور است عزیزم ؟ … چه می کنی… بامریضی هات چطوری؟ … می دانم مثل همیشه می سازی و می سوزی.. گلو درد چرکینت چطوره ؟ … هنوز هم تزریقات چی های ناشی بهت پنی سیلین می زنن؟ … تنگی نفست چطوره گلم ؟ شنیدم داری تلاش می کنی آسم مزمنت رو درمان کنی… ؟

    بازخم معده چطوری؟… یادمه خیلی اذیتت می کرد ٬ یادته میگفتم اینقدر کم خوری نکن عاقبت زخم معده می گیری! … این غذاها دیگه با معده ات سازگار نیست .

    یادم میاد اون موقع ها بیکار بودی ٬ هنوز هم بیکاری درسته ؟ با نداری زمان بیکاری بچه هات چکار می کنی؟ … الهی بمیرم ٬ شنیدم چند تا از بچه هات شام شب ندارن ٬ از درد بیکاری رفتن کرج ٬ یه جایی به اسم حصار ٬ اولش فکر کردم زندانه ٬ ولی بعد که رفتم و دیدم متوجه شدم دست کمی از زندان نداره ٬ … سن و سالت هم که دیگه بالا رفته ٬ اگه تا حالا کاری گیر نیاوردی بعیده بقیه بذارن کاری گیرت بیاد… !

    آه کوهدشت غریبم …. کوهدشت خوب من.دردمند همیشه گرفتارم… باوفای همیشه قانع و ماندگارم… تومستحق این همه بی مهری نبودی بخدا … هزار بار بهت گفتم نذار این همه نسخه های مختلف جور وا جور برات بپیچند… گوش نکردی ٬ هر که رسید یه جور گرفتارت کرد ٬

    کوهدشت من … کوهدشت دردمند ٬ بیچاره و آرزومند من٬ حالا که به حرف من رسیدی به چند نکته خوب گوش بده اگه پسندیدی عمل کن و الا…. هر چه دیدی از چشم خودت دیدی ٬ بذار حداقل من حرفامو بزنم تا راحت بشم ٬ بخاطر اینکه خودم رو ببخشم

    اول اینکه جوان ها و فرزندان لایق و شایسته ای داری٬ قدرشون رو ندونستی ٬ درسته تو به اون ها نرسیدی ٬ اونا رو دربدر و آواره شهرهای دیگه کردی که الحمدالله همه هم خوب رشد کردن ٬ اما اون ها هیچ وقت تو را فراموش نکردن و تنهات نمی ذارن… مثل همیشه کمکت می کنن روی پای خودت بایستی…

    آخر اینکه عزیزم نگران بیکاری خودت و بچه هات نباش٬ می دونم تو کشور مقام اول رو داری … اصلاْ بابت این مقام اولی که کسب کردی بهت تبریک نمی گم ٬ انشالله و با یاری خدا با همت همین بچه هات یه کار آبرومند پدر مادر دار برات پیدا می کنیم تا از این گرفتاری نجات پیدا کنی .

    وحرف بعد از آخرم کوهدشت گلم … ای کوهدشت خوب و مهربان من، خیلی ها شاید هنوز نمی دونن تو ۵۵۰ شهید از بهترین بچه ها تو تقدیم انقلاب کردی ٬ خیلی جانباز و آزاده داری که همه شون کلکسیون درد ند ٬ خیلی ها نمی دونن تو یه گردان داشتی به اسم محبین که چندین عملیات بزرگ رو انجام داده ٬ خیلی ها نمی دونن تو بیش از صد ها بار بمباران شدی ٬ تو تشیع جنازه های بزرگ رو بیاد داری ٬ آوارگی مردم رو زمان بمباران بیاد داری ٬ خیلی ها نمی دونن بچه های شیمیایی تو یکی یکی دارن ترکت می کنن و غریبانه می رن تا ابدیت .

    کوهدشت عزیزم یه کمی هم به داشته هات فکر کن و مطمئن باش میتونی بهتر بشی… از بچه هات که در مهاجرت هستند دعوت کن ٬ نخبه های شهر رو شناسایی کن ٬ یه جلسه برای نخبه های شهر بذار ٬ ازشون بخوا بهت کمک کنن ٬ بهشون بگو دردت چیه ؟ حتماْ کمکت می کنند ٬ ٬هیچ وقت نا امید نباش… کوهدشت خوب من … با همه مشکلات، دردها و گرفتاریهایت بازهم دوستت داریم و جان ناقبلمان را فدای ماندگاری نامت می کنیم … شهرمن… کوهدشت عزیزم … مامن و زادگاهم… دوستت دارم… دوستت دارم … دوستت دارم …

    • پروازی به زاداهم با چشمانی پر از اشک….
      درود بر نویسنده این مطلب با حس ناسیونالیستی فوق العاده اش……
      درود…
      کوهدشتی ساکن غربت.

    • مطلب‏ ‏خوبی‏ ‏بود‏ ‏احساسات ‏تنها‏ ‏سودمند‏ ‏نیست‏ ‏باید‏ ‏خودمان‏ ‏دست‏ ‏بکار‏ ‏شویم‏ ‏وقتی‏ ‏روز‏ ‏روشن‏ ‏خونه‏ ‏ای‏ ‏راغارت‏ ‏می‏ ‏کنند‏ ‏همسایه‏ ‏ها‏ ‏چشم‏ ‏خود‏ ‏میبندند‏ ‏وقتی‏ ‏می‏ ‏دانیم‏ ‏پسر‏ ‏همسایه‏ ‏مان‏ ‏هرروز‏ ‏وشب‏ ‏کارش‏ ‏دزدی‏ ‏است‏ ‏واطلاع‏ ‏نمی‏ ‏دهیم‏ ‏چگونه‏ ‏انتظارداریم‏ ‏شهرمان‏ ‏رایران‏ ‏به‏ ‏خوشنامی‏ ‏برسد‏ ‏وقتی‏ ‏قبح‏ ‏دزدی‏ ‏میشکند‏ ‏وقتی‏ ‏امربر‏ ‏معروف‏ ‏ونهی‏ ‏ازمنکر‏ ‏نمی‏ ‏کنیم‏ ‏چگونه‏ ‏انتظار‏ ‏داریم‏ ‏معروف‏ ‏رواج‏ ‏یابد‏ ‏منکر‏ ‏ریشه‏ ‏کن‏ ‏شود‏ ‏مگر‏ ‏این‏ ‏شهر‏ ‏همان‏ ‏قم‏ ‏لرستان‏ ‏نبود‏’‏؟مگر‏ ‏دلاوران‏ ‏گردان‏ ‏محبین‏ ‏عاشورا‏ ‏همه‏ ‏رفتنه‏ ‏اند؟‏ ‏پس‏ ‏چرا‏ ‏این‏ ‏همه‏ ‏بلا‏ ‏بر‏ ‏سر‏ ‏این‏ ‏زیبای‏ ‏وطنم‏ ‏آماده‏ ‏است‏ ‏؟وطنم‏ ‏نامت‏ ‏خوب‏ ‏است‏ ‏وزیبا‏ ‏مردمانت‏ ‏دلاور‏ ‏.‏

  8. بسیار سپاس از ایده جالب شما

    همه نمایندگان کوهدشت از دوره اول تا کنون در قید حیات هستند -یک به یک بایستی به این خواب شما پاسخ بدهند!!!!!!!!!!!!

  9. کی؟ کجا ؟ کدوم کارخونه رو زدن ! عیبی نداره ! کوهدشت اونقدرکارخونه داره به مشکلی بر نمی خوره !
    در حقیقت این دغدغه برادر آزاده مان در دوران اسارات هم که نگران اوضاع شهرمون بوده ، ستودنی است

  10. سلام آقاسلمان یادروزهای اسارت بخیر یاد رحیم،عماد اخمو ویادهمه بچه های قاطع یک سیروس هاشمی باید می دانستید که کوهدشت کارخانه ندارد بعثیهامردم بی گناه را بمب باران می کردندبرای توجیه افکار عمومی جهان آدرس را اشتباهی می دادند .کوهدشت درجنگ ودفاع مقدس خوش درخشید شهدای کوهدشت چه آنهایی که در میدان جنگ وچه آنهایی که در بمب باران ناجوانمردانه صدامیان شهید شدندهمه گویای وفاداری مردم کوهدشت وسندافتخاری است برسینه مردم کوهدشت وازطرفی مظلومیت مردم کوهدشت را درتاریخ انقلاب اسلامی به نمایش می گذارد.کوهدشت وکوهدشتی بی منت وبی هیا هو دین خود را به جمهوری اسلامی ادا کرد.اما افسوس که انگار کوهدشت جز نقشه ایران نیست!کوهدشت بی پناه در جنگ تحمیلی مقاوم وسر افراز ایستاد اما نمی دانم چرا هنوز پس از سالهاکه از جنگ وانقلاب می گذرد همچنان مورد بی مهری وبی توجهی قرار می گیرد!مسولین محلی تابحال برای کوهدشت وجوانان بی کار این شهر چکار کردند ؟!افشین جان سری به میادین تهران بزنیدهمشهریهای من وشماهنوزکمافی سابق آواره یک لقمه نانندهرجاسر می زنی کارگران منتظرکار ،خیلی از آنها شبها تو پارکها می خوابندصبح زودآماده اند تا شاید کسی پیدا شودروز مزد آنها را سر کار ببرد .به یاد دارید ساختمانی در سعادت آباد تهران روی سر ۱۸نفر خراب شد همه
    انها کوهدشتی بودند!!شاید در این بازار بی عدالتی عده ای هم بزه کار شوند واسم کوهدشت راهم بدنام کننداما همه بدانند حق کوهدشت این نیست کوهدشت باید احیا شودباید به حقش برسد

  11. باسلام بر آقا افشین عزیز ، آزاده سرافراز و دوست داشتنی
    چون شدیدآ سرگرم برنامه های سالگرد امام خمینی هستم فقط توانستم در حد این یک جمله عرض ادب کنم.

  12. باسلام برآزاده سرافراز دیار محرومم کوهدشت مظلوم
    افشین جان امروز دراستان لرستان (کوهدشت باداشتن همه توان…..واخلاص فرزندانش)بسیجی و جانبازوآزاده وشاغلین باشرف ووظیفه شناس مورد بی مهری وبی عدالتی است / نه تنهادرتوزیع اعتبارات عمرانی وزیر بنایی بحق خود نرسید/ بلکه امروزدرسپردن مسئولیت به فرزندان برومند(واجدشرایطش) درمرکز استان مثل …..برخورد می شود .

  13. سلام بر آزاده سرافراز .دوستان عزیز اندکی تامل لازم است که باعث وبانی این همه مشکل ومعضل شهر مظلوممان چیست؟

  14. سلام برآقا افشین بزرگوار .آزاده سر افراز بردبار وصبور وخوش اخلاق وذرود به روح پدر بزرگوارتان مرحوم شهید علی اکبر باقری وآزروی سلامتی برای اخوی گرا متان جانباز ارزشی وارجمند آقا سیروس عزیز .به یاد دارم بدنبال انفجار انبار مهمات در جبهه واعزامشان به یکی از بیمارستانها در تهران با وجود سوختگی بسیار بالا به گونه ای که گوشت وپوست بدنشان آب شده بود وتمام بدنشان به وسیله پماد به قطر دو سانتیمتر پوشانیده شده بود وقسمتهایی هم باند پیچی گشته بود ما ایشان را نشناختیم وایشان با روحیه ای وصف ناپذیر در حال خدمت رسانی به دیگر مجروحین بود که مارا شناخت .روحیه بسیار بالایشان به ما درس میداد .

  15. درود‌بر‌شما‌جناب‌باقری‌بی‌شک‌بنده‌و‌تمام‌مردمان‌این‌سرزمین‌وام‌دار‌از‌خود‌گذشتگی‌دلاوران‌و‌بزرگانی‌چون‌شماست.
    متن‌بسیار‌زیبایی‌بود‌کیفور‌شدم‌‌.خدا‌شما‌را‌از‌ما‌نگیرد.
    سربلند‌باشید‌بزرگ‌مرد

  16. چقدر‌‌‌این‌متن‌به‌دلم‌نشست .دست مریزاد‌ جناب‌باقری‌ بسیار‌عالی‌بود.هم‌اکنون‌ کجا‌ مشغول‌هستید؟چقدر‌ ما‌خوشبختیم‌ که‌همشهری‌ چون‌ شما‌‌ داریم

  17. آزاده آزاد اندیش سلام
    امیدوارم همواره تندرست و پایدار باشید،در بیان خاطرات و خطرات خود بسیار توانا و بافراست هستید . شجاعت ، بی باکی و خردمندی را در بیاناتتان به واقع درک می کنم. وجود شما عزیز گرانمایه و دیگر جوانمردان جانباز و آزاده در آسمان شهر عزیزمان کوهدشت ، همچون ستاره گانی تابناکی ست که روشنی بخش روزگار تاریک و رکود بی پایان شهر بی یار و یاورمان است به امید روزی که همگی شاهد رشد و تعالی شهر عزیزمان باشیم و موقعیتی فراهم گردد تا من و ما نیز از غربت بازگردیم بلکه بتوانیم گام های محکمی را برای توسعه کوهدشت برداشته باشیم تا نسل بعد از ما … و گرامی میدارم یاد و خاطره تمام جوانمردان این مرز و بوم را که برای حفظ وطن از جان گرانمایه شان شجاعانه گذشتند . زنده باد وطن و زنده با آزاد اندیشی…

  18. با تشکر از میرملاس عزیز که ترویج دهنده یاد خدا شهدا وایثارگران است.ودر راس آن عزیزی مثل حاج بهزاد که از سرداران جنگ است وهمین طور اخوان بزرگوارشون.عزیزان بیاید تعصبات کور کورانه رو کنار بگذارید ؛کوهدشت نسبت جمعیت ؛طبق آمار خود بنیاد مرکزی یکی از ده شهر خون داده؛ وجوانانش بیشترین نقش رو در دفاع مقدس بازی کردند.حالا باگذشت ۳۵سال از انقلاب چه رشد وترقی کرده ؛باید مقایسه کرد کوچکترین شهر اصفهان وتبریز رو با کوهدشت ؛از سی سال گذشته تا الان ؛باور کنید یک صدم آنها رشد نکرده .فقط جمعیتش زیاد شده ؛..شما تصور کنید جاده های لرستان ؛از بروجرد بسمت اراک بعد چند بانده میشود؛به اصفهان از ازنا به انور باز همینطور؛کوهدشت تا سیمره ؛از سیمره به اسلام آباد هم؛از پلدختر به اندیمشک؛مسئولین اصفهانی طرحی داشتند که برای کوهدشت هم خوب میشدکه از ازنا ودورد وخرم آباد وکوهدشت ؛بطرف ایلام ومهران خط راه آهن بزنند تا به کربلا بروند ؛اگر این میشد چقدر کوهدشت از این بن بست خارج میشد

  19. درود برادر گرامی باقری عزیز مدتها بود که اگاهی از شما نداشتم تلاش بهزاد عزیز که این بستر خجسته را فراهم نمودند ستودنی است ، مطلب شما بسیار زیبا وستودنی است باشد که گامی در اگاهی بیشتر خود وهمشهریانمان باشد

  20. پروازی به زاداهم با چشمانی پر از اشک….
    درود بر نویسنده این مطلب با حس ناسیونالیستی فوق العاده اش……
    درود…
    کوهدشتی ساکن غربت.

  21. خدمت برادر ارزشمند وفرهیخته سردار حاج بهزاد باقری
    سلام علیکم
    این حقیر خود را شایسته این همه محبت وتقدیر (شما ودوستان گرامی وگرانقدرکه تاکنون کامنت گذاشته اند )نمی دانم؛بی شک قهرمان واقعی شهدای عزیز هستند ؛امیدوارم شهدای عزیز شفیع همه ما باشند.حاج بهزاد عزیزاز اینکه در حوزه جهادی واعتقادی در خدمت اسلام؛ شهدا وجانبازان وآزادگان عزیز واشاعه دهنده فرهنگ غنی ایثار وشهادت هستی ؛به نوبه خود وخانواده ام ؛بی نهایت از شما که این بسترمقدس راحمایت وهدایت می کنید سپاسگذارم؛همینطوراز مدیرمدبرسایت وزین وارزشمند میر ملاس نیوز برادر فرهیخته آقا امین آزادبخت؛ومدیرسرویس شهدا آقا سعید بالنگ دورد وسلام بنده را پذیرا باشید.
    حاج بهزاد عزیز حسب الامر حضرت عالی خاطره ای را با عنوان(جندروز سلول باامیر) را تقدیم به روح شادروان امیر روئین تن عزیزآزاده نستوه ومقاوم شهرم می کنم؛ وبرابر کامنت اول برادر فلاح وخیلی از دوستان واقوام ؛که از این حقیر در مورد شادروان امیر روئین تن خواسته بودند؛اجابت امر کرده؛واز ایزد منان درخواست مقبولیت مطالب را دارم؛ گرچه زبان وقلم قاصر از گفتن رشادتها؛شجاعت ها ودلاوری های آن یار سفر کرده روان شاد امیر است ؛امیدوارم به پاس فدا کاریهای اسارتش مورد توجه امام شهدا خمینی (ره)وشهدا قرار گیرد.ودر آخر از تمام سروران معزز وگرامی که زحمت کشیده اندونظر(کامنت)گذاشته اند؛ واین حقیر را موردمحبت و تفقد قرارداده اند ؛سپاسگذارم. استوار وپاینده باشید.
    برادر حقیرتان افشین باقری

    • با سلام وخسته نباشید خدمت برادر عزیز وگرامی آزاده سربلند وسرافراز افشین باقری
      برادر عزیز خانواده مرحوم رویین تن به ویژه خواهران آن مرحوم
      بی صبرانه منتظر خواندن خاطرات شما از ارودگاه های عراق مانند رمادی ۳و… هستند خداوند یار ویاورتان باد

    • خدمت برادر ارزشمند وفرهیخته سردار حاج بهزاد باقری
      سلام علیکم
      این حقیر خود را شایسته این همه محبت وتقدیر (شما ودوستان گرامی وگرانقدرکه تاکنون کامنت گذاشته اند )نمی دانم؛بی شک قهرمان واقعی شهدای عزیز هستند ؛امیدوارم شهدای عزیز شفیع همه ما باشند.حاج بهزاد عزیزاز اینکه در حوزه جهادی واعتقادی در خدمت اسلام؛ شهدا وجانبازان وآزادگان عزیز واشاعه دهنده فرهنگ غنی ایثار وشهادت هستی ؛به نوبه خود وخانواده ام ؛بی نهایت از شما که این بسترمقدس راحمایت وهدایت می کنید سپاسگذارم؛همینطوراز مدیرمدبرسایت وزین وارزشمند میر ملاس نیوز برادر فرهیخته آقا امین آزادبخت؛ومدیرسرویس شهدا آقا سعید بالنگ دورد وسلام بنده را پذیرا باشید.
      حاج بهزاد عزیز حسب الامر حضرت عالی خاطره ای را با عنوانرا تقدیم به روح شادروان امیر روئین تن عزیزآزاده نستوه ومقاوم شهرم می کنم؛ وبرابر کامنت اول برادر فلاح وخیلی از دوستان واقوام ؛که از این حقیر در مورد شادروان امیر روئین تن خواسته بودند؛اجابت امر کرده؛واز ایزد منان درخواست مقبولیت مطالب را دارم؛ گرچه زبان وقلم قاصر از گفتن رشادتها؛شجاعت ها ودلاوری های آن یار سفر کرده روان شاد امیر است ؛امیدوارم به پاس فدا کاریهای اسارتش مورد توجه امام شهدا خمینی (ره)وشهدا قرار گیرد.ودر آخر از تمام سروران معزز وگرامی که زحمت کشیده اندونظر(کامنت)گذاشته اند؛ واین حقیر را موردمحبت و تفقد قرارداده اند ؛سپاسگذارم. استوار وپاینده باشید.
      برادر حقیرتان افشین باقری

  22. خاطره با عنوان (چندروز سلول با امیر )
    چاپ نشده لطفا اصلاح نمایید

    • خاطره با عنوان (چندروز سلول با امیر )چرا چاپ نشده لطفا هرچه سریعتر درج فرمایید.
      با سپاس از برادر باقری لطفا ً ادامه بدهیدوپیگیری فرمایید .

  23. بنام خدا
    سالها می گذرد وحادثه ها می آید
    انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
    باسلام وعرض تسلیت به مناسبت سالگرد عروج ملکوتی وجانسوز امام خمینی(ره)

    بدین وسیله مراتب تقدیر وتشکر خالصانه وصمیمانه خویش را ؛از یکایک عزیزان وسروران
    ارجمند ؛که بادرج نظر این حقیررا مورد محبت ولطف بیکران خود قرار دادند ؛پذیرا باشید .بی شک همراهی
    شما مایه دلگرمی ماست سپاس سپاس سپاس
    افشین باقری

    • از کودکی مرد بودید شما برادر بنازم به این غیرت.

    • جناب باقری سلام پس چرا خاطره (چندروز سلول با امیر )درج نشد نکنه خدایی ناکرده اینجا هم …. نه نه خدا نکنه یعنی سایت میر ملاس هم …

      • باسلام خدمت هم قطار عزیز: کلیه مطالبی که ازطرف عزیزان به منتظران ارسال میگردد
        درج خواهد شد البته با تقدم و تاخر بنده نیز منتظر این مطالب هستم هنوز بدستمان نرسیده

  24. به نام او…

    سلام و درود به دلاوران سلحشور ایران عزیز خصوصا ازاده مقاوم جناب افشین باقری

    ضمن تشکر از ارسال این خاطره پر محتوا که با جملاتی شیوا نقل نمودید…

    مشتاق دیگر ارسالها و خاطرات شما از ان سالها هستیم . موفق و موید باشید

  25. منم جوان دهه۶۰ هستم؛عکس جبهه بالایی خیلی زیباست ؛واقعا با این سن تو جبهه ؛دورد به غیرتت افشین جان من شنیده بودم ولی باور نمی کردم ؛سرم داره سوت میکشه ؛نمی دانم چی بنویسم آخه با این عکس؛ فکر کنم ۱۳سالت هم نبوده ؟
    از همشهری های عزیز ودوست داشتنی میخوام ؟البته عاجزانه ؛عکس پایینی رو شناسایی کنند واسم همه اون رزمنده ها رو بگن

  26. با سلام خدمت شما آزاده عزیز و بزرگوار ،واقعا مردم این سرزمین باید قدردان شما عزیزان سربلند باشند و بدانند این کشور مدیون بزرگوارانی مانند شما می باشد ،خواهشا ما را در انتظار خاطره ی بعدی خود نگذارید و از دوران اسارت خاطراتی دیگر نقل کنید. با تشکر هر کجای این سرزمین هستی خداوند پشت و پناهت باشد.

  27. سلام ،باتشکر از شما آزاده ی گرامی و عزیز ،شما نام آوران و دلاوران هشت سال دفاع مقدس این انقلاب رو با صبر و طاقت و استقامتتان سر پا نگه داشتید همیشه قدر دان دلاوری های شما عزیزان بودیم و هستیم و خواهیم بود امیدوارم در پناه حق تعالی خودت و خانوادت همیشه خوش و خرم باشید.

  28. سلام ،شما برادر عزیز بزرگوار را می شناسم قبلا با هم همسایه بودیم واقعا یک مرد به معنای واقعی هستین و بسیار دوست داشتنی و عزیز ،از وقتی که از کوچه ی ما رفتید واقعا میگم یه انسان به تمام معنا از پیش ما رفت هر کجای این کشور عزیز هستی خوش و خرم باشی و سایه ات همیشه بر سر خانوادت باشه.

  29. سلام ودرود برشما

    حماسه و بداعت نگارشیتان هم قابل تقدیراست . خیلی زیبا بود . انشاالله روزی بتوانیم این کارخانه را بازسازی کنیم هنوز مسوولین وقت نکرده اند بیشتر مشغول بازسازی مناطق دیگر هستند سر وقت انشاالله می رسند .!

  30. درود بر شما آزاده سرافراز ایرانِ اسلامی، دغدغه هایتان ارزشمند وستودنیست آرزو میکنم همچنان افراز و سلامت باشید

  31. سلام برشما افشین عزیز آزاده گرامی ودرود بر سرزمین قهرمان پرور کوهدشت .با اجازه مدیر محترم ملاس نیوز شما رو لینک نمدم واین خاطره را در وب درج کردم.موفق باشید. مدیر وبلاگ اسیر۶۱۵۵-دکتر محمودی اردکانی

  32. سلام . اندک اندک جمع مستان میرسند . ضمن عرض سلام وادب واحترام خدمت کلیه آزادگان سرافراز
    علی الخصوص آزاده سرافراز حاج افشین باقری .
    دل نوشته ات قابل تحسین است . درست گفته اند : آنچه از دل برآید ، لاجرم بر دل نشیند.
    دوست عزیز وگرانمایه ، انتظار اینست ، حالا که دست بقلم شده ای واصالتاً هم دست بقلم تان بسیار عالی است . ما را از خاطرات ارزنده وزیبای خود محروم نفرمایید وهراز گاهی ، حتی با نوشتن چند سطر از خاطراتت این دوستان را دور هم جمع کنی . انشاالله/ موفق وموید باشید.

  33. سلام بر آزاده گرامی جناب آقای افشین باقری

    به خاطر تمام خستگیها، دردها و رنجهای اسارت، دلتنگیهای شما برای هم وطنان و خانواده و …ما همه مدیون شما و امثال شما هستیم
    خداوند اجر شما رو به بهترین شکل ممکنه عطا کنه ان شاء الله

    اقای باقری من بی صبرانه منتظر خاطرات شما از محمد حسین هستم به قول خودتون خاطرات ” اون دلاور”!

    موفق باشید

    یا علی

  34. سلام بر آزادگان سرافراز
    از رزمندگان گردان محبین خواهش میکنم عکس بالا که بچه های گردان محبین هستند رو شناسایی کنید لطف کنید اجرتون با امام حسین (س)

  35. سلام آقای ازادبخت
    انصافاً مطلب فوق ارزنده و زیباست
    خاطرات جانبازی و اسارت دکتر حاج مرتضی ولی پوری (فرماندار اسبق خرم اباد ) که از افتخارات شهرستان می باشند جالب و شنیدنی است ، ایشان در سن نوجوانی اسیر و سالها در اسارت ارتش بعث بسر برده اند ۰

  36. داستان که مطرح کردی وباقلم زیبای خودتان بقول دوستان به تصویر کشیدید
    داستان همه سرزمین من کوهدشت است
    داستان همه صنایع ومنابع روی زمینی وزیرزمینی آن است
    سرزمین من کوهدشت باید ومیتواند واستحقاق این رادارد که سنگفرشهای پیاده روهای آن از طلا باشد
    ما با این سرزمینمان و امکاناتمان چه کردیم

  37. انشالله تا پنج شنبه همین هفته خاطره ام را تقدیم میکنم هرچند بی محتوا وبد باشد ولی از محضر مبارک ائمه اطهار وخصوصا امام رضای غریب(س) که همیشه پشت وپناه اسیران وغریبان هست استمداد می طلبم که مطالب این حقیر مورد قبول واقع گردد ؛گرچه زبان وقلم قاصر از دلاوریهاوجانبازیهای روانشاد عزیز ودوست داشتنی مرحوم امیر روئین تن است ولی بنده تحقیقات مفصلی از آزادگان نه فقط کوهدشتی بلکه سایر شهرهای ایران در مورد این عزیزکرده ام؛بهر حال آبروی مومن از احترام به کعبه بالاتر است؛کمی فرصت نیاز دارم تا این مطالب رو از دفتر خاطراتم تایپ کنم به رایانه واگر عمری بود تقدیم میکنم واگرهم نبود فرزندم بهتر از من ؛ماموریت رو انجام میده .از خانواده محترم وداغدار روئین تن تقاضا میکنم عکس های آن مرحوم رو به سایت وزین وارزشمند میرملاس نیوز ارسال کنند ترجیحا عکسهای اسارت .
    خدایا چنان کن عاقبت تو خشنودباشی ومارستگار

    • جناب باقری عزیز خاطرات آزادگان هرچه باشند مفید ودوست داشتنی خواهد بود منتظریم .
      در مورد مرحوم امیر رویین تن هم شما با آقای شهریار عباسی ودیگر آزادگان می توانید حق دوستی وبرادری را درحق آن سفرکرده تمام کنید .

  38. باسلام ودرود بر برادر آزاده جناب آقای افشین باقری
    از این که بعداز دوران سخت اسارت هم،اینقدر نگران عقب ماندگی وعدم پیشرفت و توسعه شهر عزیزمان کوهدشت هستید درخور تحسین است.
    پایدار وموید باشید

  39. احسنت بردلاور زمان که موقع اسارتش باز هم حس وطن پرستیش گل کرده درود خدا بر شما باد

  40. سلام عموی عزیزم دل نوشته شما فوق العاده بود و امیدوام سلامت باشید و همین راه رو ادامه بدید.با سپاس

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.