تاریخ : سه شنبه, ۲۸ فروردین , ۱۴۰۳
8

خاطره ی جانباز سید مروت والی پور از شهید والامقام بهرام آزادبخت

  • کد خبر : 51718
  • 24 خرداد 1393 - 12:55

مقام معظم رهبری : شهادت، مرگ انسانهای زیرک و هوشیار است که نمی‌گذارند این جان، مفت از دستشان برود.   شهید والامقام بهرام آزادبخت و جانباز سید مروت والی پور   شهید والامقام بهرام آزادبخت : متولد روستای کره پا آزادبخت / تاریخ شهادت :۱۳۶۵/۰۳/۱۷  محل شهادت : پاسگاه زید   باعرض سلام . گرامی […]

مقام معظم رهبری : شهادت، مرگ انسانهای زیرک و هوشیار است که نمی‌گذارند این جان، مفت از دستشان برود.

 

سیدعلی والی پور

شهید والامقام بهرام آزادبخت و جانباز سید مروت والی پور

 

شهید والامقام بهرام آزادبخت : متولد روستای کره پا آزادبخت / تاریخ شهادت :۱۳۶۵/۰۳/۱۷

 محل شهادت : پاسگاه زید

 

باعرض سلام . گرامی باد یاد و خاطره ی کلیه شهدا علی الخصوص شهدایی که نام مبارکشان در این صفحه وزین گشته منجمله شهیدان بهرام آزادبخت و سیامک آزادبخت که بنده افتخار هم کلاس بودن با آنها را داشتم.

 در دوران مدرسه راهنمایی با این شهیدان گرانقدر هم کلاس بودم. شهید بهرام آزادبخت ، فردی بسیار مودب ، کم حرف ، ساکت ، حرف گوش کن و با متانت ، با وقار، با وفا، پرتلاش، سخت کوش و پرکار بود. در سرکلاس درس بیشتر گوش می داد . به درس و مدرسه خیلی اهمیت می داد. باتوجه به اینکه دایی ایشان با ما ارتباط خانوادگی داشتند و ایشان نیز در هنگام تحصیل و بازشدن مدارس از روستا به شهر می آمدند و محل اسکانش خانه ی دایی اش بود لذا آشنایی ما نسبت به سایر همکلاسی هایمان بیشتر بود. به یاد دارم که زنگ تفریح بود سال دوم راهنمایی بودیم کنار آبخوری محوطه مدرسه شهید مطهری ( این مدرسه در آن زمان در محله تازه آباد شاهیوند بود ) برای ثبت نام در پایگاه مقاومت وهمچنین اعزام به جبهه از من سوال کرد. ایشان را جهت ثبت نام در پایگاه شهید آقا مصطفی خمینی که در خیابان بازارچه بود ساعت هشت شب همان روز دعوت کردم و جهت گذراندن دوره ی آموزشی فردای آن روز به بسیج مراجعه کردیم. روز بعد پس از تکمیل پرونده از طریق انجمن اسلامی مدرسه یک معرفی نامه گرفت و در دوره آموزشی، بسیج دانش آموزی شرکت کردند. همین اقدامات، جرقه ای شد در زندگی ساده این مرد خدایی.

روزی ایشان را با لباس مقدس بسیجی دیدم که آمده بود مرخصی، ضمن احوال پرسی و خوش و بش، فرمودند که در گردان محبین هستند. خیلی خوشحال بودند از اینکه توانسته به جبهه برود و به جمع رزمندگان بپیوندد.

پدرش را می شناختم، آدم بسیار بسیار ساده ای بود که در روستا به کار کشاورزی و دامداری جزء مشغول بود. وقتی که بهرام به مرخصی می آمد و یا قصد اعزام مجدد را داشت، پدرش ایشان را تا خانه ی داییش همراهی می کرد در بعضی اوقات زمانه اقتضاء می کرد که ما دو نفر در آن لحظات همدیگر را ملاقات کنیم، پدرش از من

می خواست که بهرام را از رفتن به جبهه منصرف کنم. ایشان می گفت بهرام اگه نمی خواد درس بخواند ایرادی ندارد بیاید روستا پیش خودم در کار کشاورزی و دامداری  کمکم کند ولی بهرام که به چیز دیگری و آن هم شهادت و خدایی بودن می نگریست، با لبخندی آرام و تبسمی شیرین بر لب در جواب پدر مهربانش می گفت: شما از فلانی بپرسید « اشاره به من می کرد» من درس خواندن را خیلی دوست دارم و شاگرد تنبلی هم نیستم. ولی جبهه را بیشتر از همه چیز و همه کس دوست دارم. ببین بابا اگه من وامثال من به جبهه نرویم پس کی بره؟ پدرش که با این حرف ها قانع نمی شد فقط اصرار داشت یا درس بخوان یا بیا روستا در کشاورزی و دامداری کمکم کن.

ولی بهرام تصمیم دیگری گرفته بود و تصمیمی که گرفته بود هیچ راه برگشتی در آن نبود و همواره در طی چند نوبت متناوب به جبهه های غرب و جنوب همراه سایر رزمندگان اعزام شدند تا اینکه عاقبت به آرزوی واقعی خودش که همان شهید شدن در راه خدا بود رسید. یاد و خاطره ی آن عزیز سفر کرده گرامی باد.

 

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=51718

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 34در انتظار بررسی : 1انتشار یافته : ۳۳
  1. سلام و درود خداوند بر شهید گرانقدر بهرام آزادبخت
    و با تشکر از آقای سید والی پور

    یا علی

    • سلام وعرض خسته نباشید خدمت سرکارخانم نوری
      همینکه خود جنابعالی بدون هیچ چشم داشتی مسئولیت وبلاگ شهید حیدری را تقبل فرمودید و دراین راه متحمل زحمات فراوان گشته وخواهید شد مطمئن باشید اجرتان کمتر از اجر یک شهید والامقام نیست. موفق وپیروز باشید.

  2. سلام خدا بر شهیدان و ایثارگران و خانواده معظم آنها
    جناب بالنگ عزیز ضمن تشکر از جنابعالی که خالصانه و بدون هیچ چشم داشتی در راه ثبت و ضبط راه و روش شهدا و ایثارگران قدم گذاشته ای و تشکر از جناب سید مروت والی پور که بازدید کننده همیشگی این بخش از سایت هستند، بنظرم قبل از درج خاطرات، بیوگرافی اولیه ای از شهید نوشته شود، بسیار بهتر خواهد شد. مثال: نام و نام فامیل شهید یا ایثارگر. تاریخ تولد. تاریخ شهادت، اسارت یا مجروحیت. محل شهادت. و … .

    • سپاس از حضورتون آقای امانی
      بسیار عالیست اما اطلاعات مون اندک هستش که الان به بایگانی رجوع کردم فقط در همین حد محل تولد و تاریخ شهادت و محل شهادت رو داشتم که به مطلب اضافه کردم

    • ضمن عرض سلام وخسته نباشید خدمت جانباز سرافراز سپاه اسلام ، سردار حاج حکمت امانی.
      بی شک جنابعالی گنجینه ای پربار برای کمک ویاری نمودن این سایت پرمخاطب هستید وراهنمایی شما سروران گرامی در پر بارنمودن مطالب مثمر ثمر خواهد بود. موفق وموید باشید

  3. با سلام و سپاس فراوان از برادر گرامی جناب سیدمروت‌علی والی‌پور و آرزوی علو درجات برای شهید عزیز بهرام آزادبخت
    این خاطره‌ی زیبا دربردارنده‌ی نکات ظریف و آموزنده‌ای از رفتار و انگیزه‌ی الهی شهیدان بزرگوار است و نشان می‌دهد که آن عزیزان بیش و پیش از هر چیز با هدف کسب رضای الهی قدم در میدان گذاشته بودند.
    ضمن این‌که همواره تلاش می‌کردند نسبت به اطرافیان به‌ویژه پدر و مادر خویش با ادب و احترام رفتار کنند.
    ضمناً بنده نیز با دیدگاه برادر گرامی جناب حاج‌حکمت امانی موافقم که همراه تصویر شهیدان عزیز، اطلاعات مختصری در معرفی این عزیزان ارائه شود.

    • ضمن عرض سلام وادب واحترام خدمت جانباز سرافراز ، معلم اخلاق وخوبی ها دکتر کورش عزیز ومهربان.
      دکتر جان خیلی وقتهاست که مشتاق دیدار بوده وهستم . ولی متاسفانه سعادت زیارت آنجناب تاکنون میسور نشده .
      میدانم وقتت ذیق است ومنفعل کاری بالفعل عازم …. ولی یادی از دوستان قدیمی اگه خیری نداشته باشه مطمئناً ضرر هم نداره. هرکجا هستی همیشه در پناه حضرت حق موفق وموید باشید انشاالله.

  4. سلام بر آنانیکه در آخرین فراز زیارت نامه خود به سبزترین سیرت و سرخ ترین صورت تاریخ نائل شدند.
    سلام بر آنانیکه لباس خاکی شان لباس احرام در میقات بود.
    سلام به اشکهای جاری مناجات بر گونه های خاکی و خونین شان که خط فردای جوانان این سرزمین را با زیبا ترین مرکب عشق بر دیدنی ترین تابلو و تصویر هستی به تماشا می گذارد.
    سلام و درود خدا بر شهیدوالامقام بهرام آزادبخت
    سلام بر برادر و دوست همسنگرم برادر سید مروت ، ان شاءالله که سلامت باشید.

  5. سلام سید جان:
    یادم نمی رود همین چند ماه پیش بود که با نام مستعار( دور از وطن )کامنتهای برای بعضی مطالب می نوشتی
    خداوند را شاکرم که بعد از گذشت این مدت خود حضرتعالی به جمع شاهدان و گواهان پیوستی انشاالله
    همکاری مستمری داشته باشید .از خداوند منان برای شهدای کوهدشت و شهید بهرام آزادبخت علو درجات را خواستارم.

    • سلام حاج بهزاد عزیز . آدمی وقتی با مخاطبینش ارتباط برقرار می کند ومی بیند همگی از جانبازان ویا آزادگان سرافراز هستند .واقعاً نمی داند در وصف آنها چه بگوید هرچه گوید کم گفته است . ولی بنظرم در برابر شماها جانبازان و آزادگان ، فقط سکوت کنیم شاید بهترین حرف هایمان را زده باشیم زیرا هرچه بر زبان آوریم بازهم در برابر شماها عاجز وناتوان هستیم . پس فقط سکوت کافیست . موفق باشید.

  6. با تشکر از برادر ارجمند و همسنگر آن دوران پرافتخار سید مروّت عزیز
    من گاهی اوقات احساس می کنم که حتی همراهان همیشگی صفحات شهدا و منتظران همچون سرور ارجمندم حاج حکمت ، بیش از توان ، مقدورات و امکانات آقاسعید بالنگ از او توقع دارند .
    صریحاً عرض می کنم که در شرائط فعلی و مطالبات به حقی که در جامعه به وجود آمده است ، وقت آن است که چند نیروی کمکی را در کنار آقای بالنگ داشته باشیم .
    در این حدّ ، فقط خواستم طرح موضوع کنم ، تفصیل آن باشد برای یک ملاقات حضوری که ان شاءالله تا قبل از ماه مبارک رمضان خدمت خواهم رسید .

    • ضمن عرض سلام وادب واحترام خدمت حاج آقا قبادی بزرگوار.دوست وبرادر وهمسنگر خستگی ناپذیرم
      بی شک همیاری وهمدلی جنابعالی در راه توسعه وگسترش این سایت وزین وپرمخاطب ستودنی است . انشاالله اجرتان با شهدا وامام شهدا.

    • جناب حاج آقای قبادی عزیز سلام و رحمت خاصه حضرت حق بر شما
      من کمابیش با مشکلات آقای سعید بالنگ واقفم. برای مراکزی چون بنیاد شهید، شهرداری، فرمانداری و سایر نهادهای مرتبط با امور فرهنگی باید تأسف خورد. آیا ارایه یک اطلاعات ماضی آنهم سی سال قبل چه مشکلی(سیاسی – امنیتی) دارد که از درج آنها دریغ می شود. پدران و مادران این شهدا حقشان نیست که در خصوص فرزند دلبندشان اطلاعات جامعی در سالگرد شهادت فرزندشان منتشر شود؟
      من قبلأ به سعید عزیز پیشنهادات خوبی دادم. لکن اجرای آنها به تابستان موکول گردید. که ایشان باید اندک اندک آماده اجرای آنها شود. به امید آنروز.

      • ممنون آفای امانی انشاالله پیگیرشون هستم و در رابطه با مطالب مربوط به آزادگان با چندنفر صحبت کردم و انشاالله تا دو سه روز آینده اطلاعاتی از قبیل روز اسارت و سالگرد ورودشان به میهن و تصاویری جهت درج در سایت و . . . به دستمون خواهد رسید

  7. ما هیچ وقت مقام شهیدان را درک نمی کنیم و روزی می رسد که آه و حسرت می کشیم از جایگاه خود و جایگاه بلند شهیدان کسی که جز خدا در قلب او جای نداشته و خود را از باتلاق این تن و جهان مادی رهایی بخشیده و به ملکوت حق پیوسته باشدکه ادامه دهنده ی راه آنان باشیم ان شاءالله(خوشا آنان که با عزت ز گیتی بساط خویش رابرچیدند و رفتند…

    • جناب آقای آزادبخت سلام وخسته نباشید عرض می کنم
      خداوند انشاالله همگی ما را کمک کند که شرمنده شهدا نباشیم

  8. سلام و درود خداوند بر جانباز سرافراز شهیدزنده سید عالیقدر وبزرگوار آقای والی پور دوست داشتنی که خدا میداند بادیدن تصورنورانیش همه خاطرات شهید محمدمرادگراوند برایم شهیدزنده شد یاد ان روزهای که با شهید محمدمراد به روستای کلسرخ میامدی بخیر
    اخرین باری که حضرتعالی را زیارت کردم زمانی بود که مسول حراست جهادکشاورزی کامیاران بودی حدود ش۱۵ سال پیش که دفتری خدمتتون دادم برای ثبت خاطرات از شهید گراوند ودیگر توفیقی نشده که من بی معرفت خدمتتون برسم هرچند همان زمان هم مادر شهید را برای مداوا چشم به کرمانشاه اورده بودم وهمچنان خدمتگزار والدین شهید با وجود خیل عظیم مشکلات هستم ولی بیخیال جویای احوالت نیستم چندوقت پیش از دامادتون شنیدم که به کرج منتقل شدی وانجا ساکنی
    به هرحالا ارزوی حقیر وخانواده سلامتی سربلندی ودعای خیرتان است هرچند بارها تلفنی قول وقرار بر این بود درصورت سفر به کوهدشت  حتما به خانه امان سربزنی هرچند از اوضاع مشکلات وگرفتاریهایت بیخبر نیستم ولی مشتاقانه منتظر دیدارتیم
    یاعلی مدد

    • ضمن عرض سلام وادب واحترام خدمت خانواده محترم شهید محمدمرادگراوند ، محمدمراد درحقیقت مانند یکی از برادران واقعی بنده بود . ودر اکثر اوقات عمر با عزت وشریف شان حتی یک لحظه از هم جدا نبودیم. شهادت ایشان گرچه مایه افتخار بود وسعادتی بود که نصیب هرکسی نشد ،ولی جدا شدنش برای من وسایر دوستان خیلی خیلی سنگین وگران تمام شد. بارها وبارها وظیفه خود دانستم که همانند دیگر بچه های خانواده ، به حضور پدر ومادر مهربان ودوست داشتنی شهید محمدمراد شرف یاب شوم واز نزدیک زیارت می کردم ودستان مبارکشان را می بوسیدم وهراز گاهی که سعادت زیارت حضوری نداشتم ،از طریق شما سعید عزیز وهمچنین آقا عباس جویای احوال خانواده می شدم . اما سعید عزیز همانطور که خود کم وبیش درجریان ماجرا هستی از سال ۸۹ ببعد من بیشتر عمرم را دربیمارستانهای تهران وکرج بسر می برم . این را از این باب گفتم که اگر خدایی ناکرده مادرمحمدمراد حتی ذره ای از من دل نگران است ، بداند که همانند مادرم خودم دوستش دارم وهیچ وقت فراموشش نکرده ونخواهم کرد ولی سعادت زیارتش نصیبم نمی شود . گرچه میدانم شما کم وبیش ماجرای من را به خدمت ایشان گفته اید، امید دارم تمامی ماجرای من را برای ایشان تعریف کنید که بداند همچون همیشه دوستش دارم و ایشان همانند مادرم در قلب بیمارم جای دارد ولی افسوس و صد افسوس که سعادت زیارتش را ندارم . در آخر از ابراز لطف ومحبت جنابعالی سپاس گذارم. مانا باشید .
      ضمناً بارها و بارها شروع بنوشتن خاطرات دوران با محمدمراد بودن را کردم ولی حقیقتاً نمیدانم چرا بعضی اوقات چندین صفحه هم نوشته بودم ولی باز مطالب را کنار می گذاشتم . بالاخره شما ببخشید که نتوانستم انجام وظیفه کنم . دوست دارم خیلی هم دوست دارم این کار را انجام بدهم ولی نمی توانم در مورد این مرد خدایی چیزی بنویسم، نمی دانم چرا؟

  9. ای شهیدان عشق مدیون شماست هرچه ماداریم ازخون شماست
    ای شقایق ها و ای آلاله ها دیدگانم دشت مفتون شماست
    یاد و خاطره شهیدان گرامی باد

  10. ما در جبهه به پاکسازی فکری و روحی خود مشغول هستیم و از این جهت نعمت است که انسان در این محیط پر از معنویت خویشتن خود را باز می‌یابد. ما هر چه در شهر کوشش کردیم قادر نبودیم که ثانیه‌ای همانند محیط جبهه عقاید و افکار خود را جهتی مستقیم بدهیم. به نظر من، هر کس به جبهه بیاید نعمتی است گرانبها که از طرف خدایش به او ارزانی شده است. در این محیط پاک و دور از هر تزویر شیطانی، انسان به خدای هستی بخش خود رو می‌آورد و ایمان او تازه می‌گردد. عقده‌های چرکین قلب او از بین می‌رود که به الله نزدیک و از شیطان دور می‌شود. نور جبهه اینان را از خواب غفلت بیدار و حرکتی جدید را که همواره با شناختهای او از اسلام است شروع می‌کند. در اینجا ولایت و رهبری را درک می‌نماید و هر کس که مسائل مادی دنیا او را آن قدر مشغول داشته که نتوانسته است هنوز به جبهه بیاید بداند که، از بهشت دور است؛ فقط یک بار بیاید و قضاوت کند.
    فرازی از وصیت‌نامه شهید مجید فریدوند
    برادر والی پور با عرض سلام و احترام محضر شما همسایه گرانقدر و عزیر ،ما هر چه داریم از ایثارگریهای شما جانبازان ،آزادگان ،رزمندگان و شهدا ی والامقام است

    • جناب آقای شهبازی عزیز ضمن عرض سلام و ادب واحترام خدمت شما بزرگوار ، امید است که خداوند متعال ، ما را شرمنده ی شهدا نکند. انشاالله

  11. با سلام خدمت دوست وهمرزم سالهای پرازافتخارم , سیدبزرگوار جناب والی پور
    ازبیان خاطره زیبای شما وبه تصویرکشیدن عزم دلاورمردان بیسیجی برای شهادت درراه خدا لذت بردم وصحنه های پرازعبرتی را به مخاطبینی که نسل بعدازجنگ محسوب میشوند انتقال داده اید. درودبرهمه ی شهیدان عرصه جهادوپیکاربخصوص شهیدبهرام آزادبخت.باسپاس ازسعیدعزیزم

    • سلام وعرض خسته نباشید دارم خدمت دوست عزیز و استاد قلم وبیان جناب آقای اسدالله آزادبخت
      حقیقتاً وقتی مطالب زیبای شمارا در این سایت وزین دیدم خیلی خوشحال شدم ، ازاین باب که رزمندگان دیروز جبهه های حق علیه باطل ، امروز درسنگری مهم تر و وسیع تر بر علیه دشمنی سخت تر و سخی تر در حال مبارزه هستند. انشاالله موفق وپیروز باشید.

  12. ممنون از خاطره زیبا و دلنشین شما درود خدا برتمام شهدا و جانبازان و دورد بر شما که ب یاد این عزیزان هستید

  13. با سلام وتشکر از برادر عزیز و وارجمندم سید مروت والی پور که خاطره زیبایشان را از شهید آزادبخت بیان کردند.خیلی از شهدا و مردم نسل های قبلی ما گمنام هستند وفرزندان ما فکر میکنند که باید خاطره انسانهای بزرگ را فقط در کتاب ها و فیلم ها ببینند در صورتی که در اطراف خودمان چه روح های بزرگی وجود داشته ودارند.اینگونه مطالب علاوه بر زنده نگه داشتن ارزشهای الهی در وجود نوجوانانی که ره صد ساله را یک شبه طی کردند .تلنگری به نوجوانان امروزی است که تفاوت بچه های زمان دفاع مقدس را با خودشان ببینند. از خداوند متعال برای همه شهدای عزیز علو درجات وبرای کسانی که در راه نشر ارزشهای اسلامی تلاش میکنند عاقبت بخیری خواستارم

    • باعرض سلام وخسته نباشید خدمت جناب آقای دکتر سوری عزیز وبزرگوار.
      دکتر جان ، شما خودتان یکی از رزمندگان آن دوران هستید وبدون شک خاطرات جالب وپرمحتوایی از همسنگران دارید . امید است دست در دست هم دهیم وسعی کنیم خاطرات آن زمان به فراموشی سپرده نشوند.

  14. درود وسلام خدا برشهدا جانبازان وآزادگان وایثارگران دفاع مقدس وبا سپاس فراوان از سید مروت عزیز به خاطر زحمت درج این خاطره .
    جناب سید بزرگوار بنده با خانواده شما بویژه اخوی گرامیتان سیدمحمدعلی دوست بودم خانواده شما همگی از رهروان امام راحل و مریدان ولایت فقیه هستید .اجرشما با سید الشهدا
    امیدوارم هرچه سریعتر نعمت سلامتی حاصل گردد شما هم در سنگر جهاد موفق بودید هم در سنگر تعلیم وتربیت .خدا نگهدارتان

    • سلام برشما برادر بزرگوار ، ممنون ومتشکرم ازابراز لطف ومحبتتان. انشاالله موفق وموید باشید

      • با عرض سلام وخسته نباشید
        خدمت برادر بزرگوار جناب والی پور عزیز و بزرگوار امید وارم همیشه و همانطور که در زمان جنگ پرتلاش و خستگی ناپذیر بوده اید کماکان موفق و پیروز باشید

  15. با سلام . نکته جالب توجهی که پدرم از شهید بهرام آزادبخت نقل میکرد و در واقع تکمله ائی بر بیان آقای والی پور است اینکه این شهید بزرکوار هر وقت از جبهه بر میگشتند علاوه بر سر کشی به فامیل ، به روستا میرفتند و پدرشان هر کاری داشتند در آن مدت کوتاه مرخصی برای ایشان انجام میدادند با این که ایشان برادر بزرگتری هم داشته اند ( شاید برای این بوده که پدر محترمشان را تکریم کند و تا جای ممکن بین هر دو وظیفه جمع کند و این روش نشان از بصیرت فقهی و دینی این شهید بزرگواز داشته است ! ) . ایشان پسر عموی پدر بنده بودند و عموی عزیزمان ( = پدر شهید بهرام ) هم حقیقتا از جایگاه و مزایای عنوان شهادت ایشان هیچ استفاده مادی ننمودند . روح پاک شهیدان راه حق و حقیقت همنشین سالار شهیدان باد .

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.