علی گودرزیان (ع پایدار)/میرملاس نیوز :
ریاست محترم جمهوری جناب آقای دکتر روحانی!
با سلام و احترام
از شانههای ستبر «اشترانکوه» و «گرین» و ازبام همیشهی فلک الافلاف «شاپورخواست»، از میان ازدحام شهر «خایدالو»و با تمام زیباییهای زیباترین شهر کوچک دیروز ایران و خرمآباد امروز، به شما «خوش هاتی!» و «خوش اُومای!» و خوش آمد میگوییم و به رسمی که بربالای قامت ما دوختهاندـ رسم بنام مهمانوازیـ گامهایتان را بر روی دیدگانمان مینهیم!
در پس هشت سال بازی آمارسازان، براین زمین سوخته، با حضور جنابعالی درعرصهی سیاست ایران، رستاخیزی از رویش جوانههای امید، در دل مردم صبورایران بهویژه نسل امروزین ایجاد شد!
پیر وجوان و زن ومرد در بیست و چهارم خرداد سال ۹۲ جریانی از شور و ذوق و نشاط را در خیابان و کوی و برزن راه انداختند! یک سال از آن اتفاق نیکو میگذرد. افقهای روشنی بهروی ملت باز شده است؛ اماهنوز راههای نرفتهی بسیاری مانده است.
هنوز دولت تدبیر وامید به دست باورمندان واقعی نظام مقدس جمهوری اسلامی نیفتاده است و میرودتا آن همه شور و امیدآفرینندگان «حماسهی سیاسی»، خدای ناخواسته، به یأس و ناامیدی بدل شود! یک سال از آن دوران میگذرد اما هنوز در بسیاری از شهرستانها نام دولت «تدبیرو امید» در دولت تدبیر و امیدروحانی، غریب و ناشناخته مانده است! و… بگذریم!
جناب دکتر روحانی!
به وجودتان افتخار میکنیم و عنایت و توجه ویژهی شما به لرستان را در دلهای خود ثبت میکنیم و به خاطر میسپاریم و تعامل خوب مهندس هوشنگ بازوند با دولت «تدبیرو امید» را برای راهاندازی قطار توسعهی استان، بزنگاه و فرصتی مناسب میدانیم! و انتظار داریم دولت محترم در بخش زیرساختهای توسعه یعنی ایجاد شاهراههای زمینی به ویژه پهنای بانداینترنتی و شاهراههای دیجیتالی و فراهم کردن و رودآسان مردم لرستان به دنیای فراصنعتی و بهرهبرداری از فرصتهای کسب و کار دنیای فراصنعتی، دین خود را به لرستان ادا نمایدو همچنین دولت درسطحی بالاتر تلاش نماید تا ظرفیتهای پنهان و ناشناختهی بسیار زیاد استانِ سرمایهپذیر و امن لرستان، در بخش گردشگری و ایجاد صنایع مادر(پالایشگاه و پتروشیمی و صنایع تبدیلی بخش کشاورزی) به سرمایهگذاران ملی و فراملی شناسایی شود!
شعر «اسطورههای حوصله» را به طبع لطیف شما تقدیم مینماییم! اگر چه میدانیم شما نشان دادید که لرستان را فراموش نفرمودهاید!
اسطورههای حوصله!
نامآوران قافله از یاد رفتهاند
لرهای با شرف، هله! ازیاد رفتهاند
من ماندهام بهراستی!از چیست بیصدا؟
شیران مانده در تله ازیاد رفتهاند
«مجلس تمام گشت و به آخر رسید کار»
اسطورههای حوصله از یادرفتهاند
چپ، راست میزند و نیز… مردمان لر
در پشت این معامله از یادرفتهاند
این قوم قصه ساز خاک «مفرغ و بلوط»
بی بحث و بیمجادله از یادرفتهاند
اینان که زیر ضربهی جنگ آنچنان شدند!
حالا بدون فاصله از یادرفتهاند
دیروز جنگ، نامشان آوازه بود امروز
مثل نماز نافله از یادرفتهاند
شعرم فدای طاقت این مردم نجیب!
کاین گونه بیمجادله ازیاد رفتهاند