–
بهروز پیری / پاتوق هنری میرملاس نیوز:د
جدایی هنر از مذهب
–
آنچه که در این یاداشت کوتاه مطرح میشود,مربوط است به واقعیت و حقیقت مبحث هنر و اینکه چگونه هنر از مسیر خود و تحت تاثیر چه عواملی منحرف شده است.واین هرگز به معنی نفی جنبه های مثبت و متعالی کارکرد هنر نمیباشد.بلکه هدف بیان مشکلات و پرداختن به جنبه های منفی و پست و همچنین آگاه شدن به جهت رسیدن به نقطه نظر مشترک در جهت ایجاد فضایی سالم تر و مفیدتر است.
آنچه که امروز کم و بیش مشاهده میشود واقعیت هنر در جامعه است و نه حقیقت آن.یعنی منطقا و جبرا تحت تاثیر عواملی این واقعیت در جامعه به منصه ظهور رسیده است.ومن نیز نه در جایگاه یک هنر مند بلکه در جایگاه مخاطبی هنر شناس به برسی این عوامل پرداخته ام.
اینکه ما هنر را در ذاتش بدون جوهره عرفان و جدا از مذهب متصور شویم تصوریست کاملا غلط.با مراجعه به تاریخ در میابیم که در همه تمدنها ,فرهنگها و…بین هنر و مذهب ارتباطی تنگاتنگ و خویشاوندی نزدیکی وجود داشته است.
در دین و مذهب ما یعنی اسلام خدا مظهر زیبائیست و زیبایی را دوست دارد و تمامی ارزشهای هنری در این دین گرامی داشته شده است.ونیز زیبائیهای موجود در طبیعت و هستی همگی مورد ستایش قرار گرفته .تا جایی که میبینیم در قران به انها سوگند خورده شده است.کوتاه سخن اینکه بین هنر و مذهب هیچ تناقض و تضادی وجود ندارد.البته در حقیقت نه در واقعیت.
با ظهور رنسانس بیشتر از همه مذهب و هنر بودند که از حقیقت وجودی خود دور شدند و تحت تاثیر اقتصاد و صنعت در جهت عکس کارکرد و رسالتشان که دادن اگاهی و شعور به جهت پرواز از دنیا به سمت مافیها بود اینبار دادن اگاهی به جهت سقوط از مافیها به سمت دنیای دون ,بدین معنی که با ایجاد خلا و پوچی در زندگی و بوجود اوردن نیازهای انحرافی و کاذب بین هنر و مذهب فاصله انداخته و با پی ریزی طرح جدایی هنر از مذهب در قالب یک ایدئولوژی محدود,هنر را محدود و مقید ملزم به خلق بنمایند.
این وضعیت همچنان ادامه داشته و در عصر ما بیشتر از همه مشهود و محسوس است.در قرن ۲۱که قرن انفجار اطلاعات میباشد و دنیا دهکده جهانی لقب گرفته نمیتوان منکر قدرت و نفوذ شگفت هنر شد.قدرتی که به سرعت در حال رشد است و شاید بتوان گفت بیشترین سهم را در تحول فکری,تغیر فرهنگها و تغیر در ارزشهای اخلاقی و مذهبی را دارد.
قدرتهای بزرگ دنیا که عموما غربیها میباشند امروز خود را مسلح به سلاح هنر کرده اند.سلاحی تیز و برنده تا با تکیه بر ان سرزمینهای اندیشه را از دست فرهنگها و مذهبها بدر اورند.تا بتوانند با گسترش فضای استعمار تمام دنیا را تحت سلطه خود دراورند و با غارت و چپاول به مقاصد پلید و پست خود نزدیکتر شوند و بزرگترین مانع تحقق این هدف را که مذهب است از سر راه بردارند.
امروز در سرزمین هنر فاجعه ای عظیم و بزرگ رخ داده است.شیطانهای سود و ثروت و سرمایه با ریختن خون مذهب و تنها کردن هنر او را به اسارت دراورده و به خدمت فساد و تباهی و انحراف دراورده اند.
در دنیای امروز هنر به سبب جدا شدن از مذهب تبدیل به ابزاری به نام زبان جنسیت شده و رواج سیاهی و لذت به جای ایجاد ایمان و اگاهی بزرگترین شاخصه اجتماعی ان است.و قدرتهای بزرگ و دشمنان مذهب و دین ان را به استخدام دراورده اند که شیرازه معنوی و زیربناهای فکری و اعتقادی و انسانی را از هم بپاشند و انهنگام که اراده ها را فلج و احساسها را مستعمره ساختند دیگر اجازه ندهند که هنر مجهز به سلاح مذهب بشود و ایمان و اگاهی را در جامعه به وجود بیاورد.
ایا اینکه در مراسمات شادی و…ناخوداگاه صدای کجاست غیرت دینی؟ در گوشها طنین انداز میشود دلیلی بر جدا ماندن هنر از مذهب نیست؟.
–
سخن پاتوق هنری :
بدیهی است نظرات مطرح شده در این یادداشت، الزاماً نظر ” پاتوق هنری ” نبوده و ” پاتوق هنری ” مطالب مختلف را برای هرچه بهتر شدن فضای نقد و بررسی تحولات هنری منتشر می نماید.لازم به ذکر است که ” پاتوق هنری” از انتشار جوابیه و نوشتار از سوی مخاطبان و صاحبنظران، در جهت حفظ این فضای مطلوب استقبال می کند.
–
سلام بر بهروز جان.
ممنون از متن زیبات.
بهروز جان من قبل از هر چیزی این رو می پذیرم که بله، فرهنگ، و نه به صورت مطلق هنر ابزار دست بازیگران عرصه ی استعمار شده. در هیچ کجای دنیا شما هنرمندی رو پیدا نمی کنید که آگاهانه کمر به چپاول اندیشه ی انسانی رو در سر بپرورونه. چه بسا که هنر مدرن آگاهانه از مخاطب داره دور می شه.اما اینکه یک سیاست مدار چه هدفی از یک اثر هنری داره فی ذاته نمیتونه خلافی برای هنرمند باشه.
هنر و مذهب هیچ تناقضی با هم ندارن و در این شکی نیست.و چه بسا هنر آمیخته با مذهب در تاریخ نشون داده که تاثیر گذارترین هنر بوده. اما این هم دلیل نمیشه که اگر هنر از مذهب جدا بمونه نشون از ایستا بودن اونه.
همه ی این ها بستگی به تفکر ما آدما داره و البته همه ی این اندیشه ها قطعا مخاطب خودش رو داره و مسئولیت ما در قبال مبانی ذهنی خودمون که اگر با داده های درست به دست اومده باشه اینه که بمونیم و برای تعالی اون تلاش کنیم.
اینکه هنر راه خلاف میره درست نیست.هر چند فرهنگ به صورت کلی این کار رو داره انجام میده.
اما با هات موافقم که هنر آمیحته با مبانی دینی می تونه تاثیر گذارترین هنر باشه.
باز هم ممنون بهروز جان
سلام بر جاوید عزیز
ابتدا خوشحالم بابت ورودت به عرصه فضای مجازی در راستای اگاهی اجتماعی
انچه را که فرمودی کاملا در راستای رسیدن به هدف مشترک میباشد که همان اگاهی و اندیشیدن درست است
اما به پیشنهاد خودت که موافق برگزاری جلسات بحث و مناظره بودید.نقد و برسی را به ان وقت واگذار میکنم تا حرفامونو کاملتر بیان بداریم
اما مهم اینست که در کلیت موضوع یعنی هنر تاثیر گذار هنر امیخته با اموزه های دینیست با هم اشتراک نظر داریم و سعی بکنیم که به دیگران نیز این حس را انتقال دهیم
به امید دیدار نزدیک
هنر برای هنر/ادب برای ادب
سپاس از حضورتان
با سلام
لطفا بیشتر در این مورد بگویید
سلام بر شما
به امید خدا در مطالب بعدی
باز هم که گیر دادی به مذهب
چطور هنر و مذهب را به هم ربط میدهی
دست بردار بابا بسه دیگه
ملوان عزیز نه تنها هنر بلکه همه چیز اگر در چهارچوب دین و مذهب نباشد به کار نمی اید
سلام علیکم .جناب پیری به نظرتون بهتر نیست برید به سمت مطالبی که در اونا تخصص دارید و از هر دری نگید . چون در برخی مطالب شما هجویات و یاوه های زیادی میبینم
دوست عزیز شما با اینجور ادبی برای نقد دیگری به گمان یاوه پردازی بیشتری در سر می پرورونی و گرنه قرار نیست که نظر شخصی راجع به مسئله ای که از ازل تحلیل های اون، قطعا نگاه شخصی بسیار دخیل بوده اینجوری بتازی.
درست باش و نظر خودتو بگو که ما نادان ها هم بدونیم
با سلام دوست عزیز ناشناس بنده در مطلب بالا هیچ قصدی در تاختن به مطلب آقای پیری ندارم بلکه نظر شخصیمو بیان کرده ام یا بهتر بگم انتقاد کرده ام. ولی گمونم شما بیشتر علاقه دارید که با طرف مقابلتون که من باشم بتازید و محکومش کنید.
مطمئنا شما نادان نیستید ولی با این ادبیات ما رو نادون فرض کردید…….
ایلیاجان بنده اگر توان نداشته باشم به سمت چنین موضوعاتی نمیروم
پس بدان که چیزی در چنته دارم برای این کار
سلام ایلیای عزیز. ایلیا!!!!!!!!!!!!!
جواب شما رو من نوشته بودم و متاسفانه یادم رفته بود که اسم خودم رو بنویسم.
همین کلمه ی — یاوه — خودش به تنهایی سبب شد که شما رو حداقل در این مطلب آدم بی ادبی جلوه کنه. هیچ بی ادبی و نادان فرض کردن شما در مطلب من نیست.اتفاقا اگر شما جواب منطقی و خوبی رو برای بهروز عزیز می نوشتید من نه تنها مسرور که بی شک تا ابد از نظر شما بی بهره نمیموندم.
اما متاسفانه اگر یکبار دیگه کامنت خودت رو بخونی بدون شک ناراحتی من رو درک میکنی.
در مورد نظر شخصی افراد نمیشه تند واکنش نشون داد. بهروز اینجوری فکر می کنه.
اتفاقا خدمت ملوان زبل خوبم عرض کنم که یکی از روابط درست و تاثیر گذار در تمام تاریخ بشر و در تمام نقاظ زمین، همین ارتباط مذهب و هنر بوده که تونسته خیلی از آثار شاخص و فاخر رو به یادگار بذاره.
البته هنر بی ارتباط با تمام مقوله های زندگی روهم داریم و شما به عنوان یک شخص متفکر می تونید به هرکدوم از این روابط که با قوای فکری و جسمیتون سازگار هست رو انتخاب کنید. و هیچکس و هیچکس و هیچکس نمیتونه بر شما کوچکترین خرده ای رو بگیره.
علیک سلام
ادب مرد به ز دولت اوست
مثل همیشه عالیییی
منتظر مطالب بعدی هستیم