دکتر بهداروند/سرویس منتظران:
ضرورت درگیرى و محو انقلاب اسلامى،
استراتژى دشمن با تعریف و تحلیل سوم از انقلاب اسلامى که هدفش حذف مدرنیته و تمدن مادى است، بدون شک چنین انقلابى در باطن خود درگیر با کل جبهه استکبار و تمدن مادى و طرفداران آن مى گردد و این درگیرى قطعاً در نقاطى ظهور و بروز خواهد نمود.
– جنگ ضرورتى اجتناب ناپذیر
به عبارت دیگر ضرورت چنین انقلابى با اهداف جهانى حتماً منجر به حذف فیزیکى مى گردد گرچه گفتگو و اتمام حجت و نفوذ سیاسى و… از ابزارهاى این انقلاب بود و هستند و در مسیر به کار مى آیند ولى بى ترد ید اگر دو تمدن با دو ایده متفاوت بنیادین جهانى درصدد توسعه و بسط خود و جامعه جهانى باشند و در آرمانهاى خود با رقیب مقابلشان نقطه وفاق و اشتراکى نداشته باشند، این دو تمدن توسعه گرا به درگیرى فیزیکى کشیده خواهند شد.
بر این اساس طبق نظریه هانتیگنتون و یا فارغ از آن، انقلاب اسلامى با آرمانهاى منحصر به فرد خود در عالم، نمى توانست درگیر و متحمل تهاجمى همه جانبه و جدى و تمام عیار با رقیب خود، یعنى کلیّت تمدن غرب نباشد! در این عرصه به خوبى متوجه مى شویم که على رغم اختلافى که بین دو بلوک و دو تمدن مدرنیته (نظامهاى سوسیالیستى و نظامهاى لیبرال دمکرات) وجود داشت ولى آنان (از اروپا تا امریکا تا دنیاى شرق) با هم متحد و هماهنگ گردیده و یکپارچه این جنگ را برعلیه انقلاب اسلامى و ملت ایران طراحى و راه اندازى نمودند که این ادعا امروز به خوبى توسط غربى ها در اسناد و مدارکشان هویداست.
(هارلودبراون)، وزیر دفاع دولت کارتر، در بیانیهاى در ۲۸ ژانویه ۱۹۸۰ میلادى (۱۰ بهمن ۱۳۵۸) مى نویسد:
بزرگترین خطر براى امنیت امریکا در خلیج فارس خطر توسعه طلبى شوروى نیست، بلکه خطرى است که از گسترش آشوبهاى غیرقابل کنترل در جهان سوم ناشى مى شود.(۲۳)
(جورج شولتز) نیز در پانزدهم ماه مه ۱۹۸۶، در سخنرانى خود در جمع صهیونیستهاى امریکا گفت:
(خطر در خلیج فارس یک خطر واقعى است، اگر خمینیسم در منطقه پیشرفت کند، منافع استراتژیک امریکا آسیب خواهد دید و بدیهى است که منافع اسراییل نیز ضربه خواهد خورد).(۲۴)
(واینبرگر) وزیر دفاع امریکا، نیر فریاد برمى آورد که:
(پیروزى ایران در جنگ یک مصیبت است).
نویسنده کتاب (ناگفته هاى جنگ عراق با ایران) مى نویسد:
(دولت ریگان از نخستین ماههاى سال ۱۹۸۵، درهاى فروش تکنولوژى بسیار پیشرفته امریکایى را به روى عراقى ها کاملاً باز کرد و حتى صدور تکنولوژى و کالاهایى که فروش آنها به شوروى و بلوک شرق ممنوع شده بود، براى عراق ممنوعیتى نداشت).(۲۵)
پس در مسیر حرکت و تهاجم برعلیه انقلاب اسلامى و ایدههاى آن، شیوه نظامى در آن زمان گزینهاى بود که مى بایست اجرا مى گردید. البته در شرایط کنونى و پس از پایان جنگ تحمیلى به خوبى پیداست که براى ادامه مقابله با انقلاب اسلامى حرکتى همه جانبه تحت عنوان برخورد تمدنها که شامل برنامه ها و تدبیرهاى سیاسى، فرهنگى و اقتصادى است شکل گرفته است. پس دنیاى قدرت غربى با بالندگى و رشد انقلاب اسلامى و حکومت دینى، براى خود به واسطه این پدیده، ظهور احساس خطر و ناامنى مىنمود، زیرا در یک جنگ منطقه هاى بین دو کشور (ایران – عراق) که آسیبى به مناطق خارج از محدوده جنگ وارد نمى کند، ضرورتى احساس نمى شود که در دنیا قدرتهاى جهانى با هم هماهنگ و متحد شوند برعلیه یک طرف درگیرى.
در حقیقت جنگ تحمیلى، نقطه ظهور درگیرى فیزیکى بین انقلاب جهانى اسلام و کلیت تمدن مادى (مدرنیته) است. البته جاى این سؤال در تحلیل جنگ باقى است که این درگیرى چرا از این نقطه عالم (عراق) آغاز گردید و به عبارت دیگر به دست خود مسلمانان و در درون دنیاى اسلام اتفاق افتاد؟ در پاسخ مى توان گفت که گرچه درگیرى به حسب ظاهر، درون تمدنى است (ایران – عراق)اما با اندکى تأمل متوجه خواهیم شد که روح این درگیرى، درگیرى میان دو تمدن است که در این نقطه ظهور و بروز پیدا کرده است.
جنگ و تهاجم همه جانبه (نظامى و سیاسى و اقتصادى و فرهنگى) برعلیه ایران حاصل ایده هاى انقلابى اسلامى است که معتقد است دین باید عهده امور جامعه شود و الگوهاى زندگى بشر براساس دین تنظیم شود. انقلاب اسلامى و جنگ تحمیلى هشت ساله، انسان هایى را تربیت و پرورش داد که در اقصى نقاط دنیا (عراق – بوسنى – لبنان و…) بر سر این عقیده ایستاده اند و تا پاى جان مقاومت کرده و مى کنند، خونشان ریخته مى شود، ناموسشان هتک شده و از وطن خود آواره مى شوند، اما هرگز و هیچگاه دست از آرمان و عقیده شان که منبعث از تفکرات انقلاب اسلامى است برنمى دارند.
پرورش چنین انسانهایى و القاء چنین فرهنگى به جوامع، کارى است که انقلاب اسلامى صورت داده و این بزرگترین هجوم و یورش فرهنگى از سوى انقلاب اسلامى برعلیه فرهنگ مادى عالم است. تمامى برخورد ابرقدرتها در تمامى توطئه ها از اوان پیروزى انقلاب تاکنون در ابعاد گوناگون، برخوردى انفعالى و عکس العملى است. این حادثه سازى را اندیشه انقلاب اسلامى به وجود آورد تا رقیب مجبور به پاسخگویى به آن باشد. امروزه اگر در عالم نمودارست که بزرگترین بتى که رقیب با دستان خود تراشیده و پاىبندى به آن را در قلوب اکثریت ملل کاشته (بت دمکراسى) و بر روى آن سرمایه گذارى فراوانى کرده اند از فلسفه و مبادى سیاسى آن که بر محور اومانیزم (انسان مدارى و عقل خودبنیاد) تا الگوهاى جزیى تر که ساخته و پرداخته اند با دستان خود در پاره اى از نقاط جهان نظیر عراق – افغانستان – الجزایر – بوسنى و هرزگوین و… به مذبح برده اند به خاطر هجوم فرهنگى است که انقلاب اسلامى بر آنها برده و آنها را ناچار کرده که روى بت ساخته خود پا نهاده والاّ هنوز آنان با این بت کارها داشتند.
پاورقی…………………………
۲۳) ریشه هاى تهاجم، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۷۸، ص ۶۰.
۲۴) روزنامه اطلاعات، ۱۳۶۵/۲/۲۷.
۲۵) سوداگرى مرگ، ناگفته هاى جنگ عراق با ایران، کنت تیمرمن، پیشین، ص ۴۸۰.
ادامه دارد……..
شاید بتوانیم ادعا کنیم تاریخ ۸ ساله جنگ عراق علیه ایران درطول تاریخ ایران ، برهه ای بی نظیر است که تحلیل جامع آن نیازمند یک نگاه سیستمی و همه جانبه به این مقطع ازتاریخ کشورمان است و لذا مطالعه دقیق بحثی که پژوهشگر فرهیخته برادر عزیزمان جناب حجهالاسلام و المسلمین دکتر بهداروند ارائه می نمایند برای تمامی کسانی که دل در گرو رشد و تعالی و اعتلای کشور دارند ضروری است .