مقام معظم رهبری : شهادت، مرگ انسانهاى زیرک و هوشیار است.
شهید والامقام هادی امانی و برادر علی جوزی پور
امشب شب ۱۹ رمضان شب ضربت خوردن مولای متقیان و شب قدر است دقیقا ساعت ۲٫۴۷ دقیقه شب یا بعبارتی صبح است . بر آن شدم تا یکی از خاطرات خود را در خصوص شهید ” فهمیده لرستان ” هادی امانی نقل کنم امید آنکه فردای قیامت در مقابل شهداء سر بزیر نباشیم :
فروردین سال ۶۳ در یکی از شب های بهاری در منطقه زبیدات و موسیان، ماه در وسط آسمان به نور افشانی خود مشغول بود و مهتابی بس زیباتر اطراف ماه را حلقه زده بود یا بقول خودمان ماه شب ۱۴ بود چون در این ایام عراقی ها خیالشان تا حدودی از عملیات راحت بود خط آرام بود به سنگر مخابرات گردان سید الشهداء به فرماندهی شهید سرافراز فیروز سرتیپ نیا رفتم بعد از احوالپرسی با معاونت گردان حاج بهزاد باقری مقداری تنباکو و چند پاکت سیگار را که برای شادروان حاج ممه رضائی همراه داشتم تحویل دادم و مشغول صحبت شدیم.
بعد از صرف چای خواستم برگردم که با اصرار ایرج دارابی و شهید هادی امانی در سنگر مخابرات ماندگار شدم ساعت حدود یک نیمه شب بود که فتیله فانوس را پائین کشیده و در زیر پتوهایمان آرام گرفتیم و بیست دقیقه ای هم به همان حالت جک گفتیم و خندیدیم هر از چند گاهی زوزه توپ های دور برد از بالای سرمان میگذشت و اطراف قرارگاه تیپ ۱۲ حنین را مورد اصابت قرار میداد.
خلاصه به هر طریقی بود خوابیدیم بعد از حدود یک ساعتی از خوابمان نگذشته بود که صدای انفجار بزرگی ما را از خواب پراند به ایرج دارابی گفتم احتمالا همین نزدیکی را زد. با توجه به اینکه کمی هم ترسیده بودم مقداری آب خوردم خواستم مجددا بخوابم که ناگهان متوجه غیبت هادی شدم !! گفتم ایرج هادی نیست فرمود ولش کن !! گفتم یعنی چه بنده خدا بلند شو بریم سراغش . گفت نمیخواهد کسی بفهمد !!!
چون بیسیم چی بود احساس کردم شاید پیام محرمانه ای را برای فرماندهان گردان برده !! حدود ۲۰ دقیقه ای گذشت دیگر تاب نیاوردم بلند شدم با توجه به انفجار چند دقیقه پیش نگرانیم بیشتر شده بود . از سنگر بیرون آمدم پشت خاکریز دوم نزدیک تانکر آب خیلی آهسته میگشتم ناگهان صدائی مرا متوجه خود کرد تمام بدنم لرزید احساس کردم دو نفر باهم حرف میزنند پاورچین پاورچین خود را نزدیکتر کردم البته با ترس و دلهره !! چه صحنه زیبائیست خدایا چه میببینم ؟؟
در زیر نور افشانی ماه شب ۱۴ شهید هادی امانی چنان مستانه سر بر سجده گذاشته بود و نماز شب میخواند که اصلا متوجه حضور من نشد آنقدر زیبا با خدای خود راز و نیاز میکرد و الهی العفو الهی العفو میگفت که بی اختیار اشک از چشمانم سرازیر شد و با هق هق گریه من متوجه حضورم شد . آری اینچنین است که این نوجوان ۱۳ ساله در دانشگاه حضرت امام خمینی ( جبهه های نبرد حق علیه باطل ) تربیت یافت و در حالیکه باور کنید بارها و بارها احساس میکردم بی سیم بر دوش نحیفش سنگینی میکند مثل سرداران بزرگ جنگ توانست همچون نامش چراغ راه نسل های آینده باشد . هر گاه که با او شوخی میکردم لبخندی شیرین دندان های همچون صدفش را نمایان می ساخت و اکنون مرا بیاد این شعر محلی می اندازد :
دم قن دنان قن شکرین دمم بخن تا بچو و تاراج غمم
به امید روزی که شهدای عزیز با لبخندی که حکایت از رضایت دارد واسطه شفاعتمان گردند چرا که قرآن کریم میفرماید هر شهید میتواند هفتاد هزار نفر را شفاعت نماید روحش شاد و یادش گرامی باد .
یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله
روح دردمندم با یادش شاد
روحش شاد یادش گرامی
تنها کسانی مردانه می میرند که مردانه زیسته باشند.(شهیدآوینی)
درود خدا بر شما
با تشکر از جوزی پور بزرگوار
بیان اینگونه خاطرات ولو کوتاه می تواند ما را بیشتر به عظمت روح آن مردان الهی آشنا سازد .
اوج معنویت حاکم بر بچه های آن دوران برای ما پیام های فراوانی دارد . ای کاش همگان بگویند و بنگارند آنچه را که از آن ایام به یاد دارند .
در شرائط امروزی همه ما به شنیدن و مرور آن خاطرات سخت محتاجیم.
مشتاق دیدار حاج آقا ی عزیز
سینه ام یا رب نمی سوزد چرا
لذت سوز و دعا یادش بخیر
جبهه لبخندش میان اشک بود
خنده های بچه ها یادش بخیر
یاد وخاطره شهدا و چهره های نورانی این از جان گذشتگان همیشه در یادها خواهد ماند
سلام بر جوزی پور عزیز. بدون شک شهدای عزیز هشت سال دفاع مقدس سعادتمند بودند که عاقبت بخیر شدند و به معبود پیوستند و بدا به حال ما که در حسرت چنین مرگ شریفی مانده ایم
استاد فرهیخته اینجانب در همه عرصه ها شاگرد حضرتعالی بوده و هستم
روحش شاد ویادش گرامی باد.
شهادت
دُرّ گرانبهایی است
که بعد از جنگ به هر کس نمی دهند.
امام خامنه ای
درود بر آقای جوزی پور
سلام ودرود خدا بر شهید امانی وخانواده برادران و دایی های این خانواده که همیشه مامن روحانیت در روزهای سخت ستم شاهی بودند از این خانواده جز اینگونه نباید دید خوشا بحال همه شهدا وآن حالات معنوی شان.
سلام بر اسوه صبر و استقامت آزاده گرانقدر محمدی نژاد عزیز . آنانکه رفتند کاری حسینی کردند و آنانکه مانند باید کاری زینبی کنند وگرنه یزیدی اند ما هرکاری انجام دهیم به گرد و غبار پای شما عزیزانی که همه چیز خود را برای بقای نظام و اسلام هزینه کردید نمیرسیم .
سلام وعرض ادب واحترام دارم خدمت دوست وهمکلاسی عزیزم جناب آقای علی جوزی پور.
وقتی این خاطره ی قشنگ را می خواندم وبعداز خواندن خاطره به عکس آقای جوزی پور نگاه کردم ، سریعاً خاطرات زمان همکلاس بودن وشوخی های با مزه ی ایشان در جلوی چشمم نمایان شدند. آقای جوزی پور اولاً دست درد نکنه برای نوشتن این خاطره ی بسیار زیبا. ثانیاً از اینکه بعد از مدتها ،( اگه اشتباه نکنم بیش از سی سال است که زیارت دیدارتان نصیب بنده نشده ) اسم وتصویر زیبایتان را از طریق این سایت وزرین وپرمخاطب ، زیارت کردم بیش ازحد خوشحال شدم . باور کنید یک لحظه خودم را در زمان محصلی وهمکلاسی با شما حس کردم.
گرامی باد یاد وخاطره ی شهید امانی بقول آقای جوزی پور ، شهید فهمیده ی لرستان. انشاالله خداوند روح کلیه ی شهدا علی الخصوص شهید نوجوان ، هادی امانی را باروح شهدای کربلا وامام شهدا وائمه اطهارش محشور گرداند. آمین یا رب العالمین.
سلام بر سید عزیز : سید مروت والی پور . مرتضی محمدی . امیر عباس کرمی . شهریار گراوند . امین عباسی . داوود خیری . نجفعلی سلگی ……………. این عزیزان بخش اعظمی از زندگی این حقیر را در دوران ابتدایی در مدرسه هنر به ریاست قدیری شکل داده اند . خدایا هر کجا که هستند ببسلامت دارشان . سید عزیز اگر از برادر ارجمند مرتضی محمدی خبری داری بی نصیبمان نگذار بامید دیدار
سلام مجدد خدمت دوست عزیزم آقای جوزی پور. آقای جوزی پور عجب حافظه خیلی قوی داری . باید به خاطر این حافظه قویتان ، به شما تبریک بگویم. ولی برعکس شما ، ما پیر شدیم وبه بیماری آلزایمر مبتلا گشتیم و حافظه مان خوب یاری نمی کند.
از آقای مرتضی محمدی خواستی برایت بگویم . ایشان در دوران راهنمایی به کرمانشاه نقل مکان کردند. درعملیات مرصاد مفقودالاثر شدند وبعدازگذشت ۳۶ ماه ، جزء گروه سیزدهم آزادگان به میهن اسلامیمان برگشتند. ودر حال حاضر ، ایشان دارای مدرک دکتری می باشند ودر کرمانشاه مشغول طبابت هستند.
پس از اینکه اسم آقای داوود خیری را آوردی ، چیزهایی در جلوی چشمم تجسم شد ولی دقیقاً بخاطر نمی آورم ، ای کاش بیشتر از این دوست عزیزمان برایم بگویی. کجاست ؟ چه کاره است؟ و……
سید عزیز در حدمتم شماره تماس من ۰۹۳۹۶۶۱۵۰۰۹
درود خداوند به روح بلند وملکوتی امام راحل وشهدای عزیز وخصوصا شهید امانی خداوند روح ایشان با سالار شهیدان محشور بفرماید.
علی جان خاطره جالب وشنیدنی بود امیدوارم خداوند به شما برادر ودوست عزیزم سلامتی,سربلندی وعاقبت بخیری عطا فرماید ,علی جان امثال حضرتعالی ودیگر رزمندگان الگوی زیبایی برای ما بسیجیانی است که به اقتضای سن افتخار حضور در جبهه ورکاب شما قهرمانان را نداشتیم .
پیروز باشید.
سلام جواد عزیز بسیار ممنون و سپاسگزارم بقول امام خامنه ای عزیز : بسیجی باید در وسط میدان باشد و خوشبختانه شما که همیشه پا در رکاب و گوش بفرمان فرماندهی کل قوا آماده اید . سالم باشید
بادرود به ارواح شهدای گرانقدرمان خصوصا شهید والامقام هادی امانی وتشکر از اقای جوزی پور.
استمرار بیان خاطرات عزیزان شهیدمان از زبان وبا بیان وقلم همرزمان ودوستان ویاران آنان خود کار فرهنگی وخداپسندانه ای است که قطعا تاثیرات بسیار مهم اخلاقی وانسانی وعقیدتی بر روی نسلهای بعد بالاخص
جوانان ونوجوانان خواهد گذاشت تا با یاد آوری شجاعتها وشهامتها ی شهیدان درس ایثار وخود گذشتگی در راه
عزت میهن و اسلام را بیاموزند .
خاک پای شما
درود خدا برشما بسیجی دلاور برادر عزیز ودوست داشتنی علی اقا جوزی پور خاطره جالب وخواندنی بود بسیاربه دل نشست خداوندروح تمامی شهدا وبخصوص روح شهید امانی را باروح سالار شهیدان (ع) محشور گرداند (امین یارب العالمین)
درود خدا بر رزمنده گرانقدر گراوند عزیز قطعا خاطرات بی بدیل شما از حماسه سردار حمید رضا ابراهیمی در کردستان شنیدنی خواهد بود منتظریم دلاور بی ادعا
خداوند رحمان روح شهید هادی عزیزمان را با اولیایش محشور بگرداند و به برادر ارزشمند این شهید جناب حاج حکمت امانی عزیز طول عمر با عزت عطا کند
با سپاس از دوست عزیزمان جناب علی جوزی پور برای این خاطره زیبا
کورش جان سلام هروقت به این دیار سفر نمودی نگاهی هم باین زمینیان کن برادر بامید دیدار
علی آقا سلام . سرور مایی برادر . ارادت دارم خدمتت، انشالله اولین فرصت خدمت خواهم رسید
آدمی مخفی است در زیر زبان این زبان پرده است بر درگاه جان
چون کسی این پرده را درهم کشید سر صحن خانه بر او شد پدید.
علی جان ممنون از چشم زیبابین و شخصیت وفادار و قدرشناستان ، سخن هرکس معرف شخصیت اوست . شما هم به درستی گوشه ای از شخصیت زلال و دوست داشتنی شهید هادی را آیینه وار به دیگران نمایانده اید و هم بی اختیار دری از روح خود را به دیگران نمایش داده اید که هر دو در خور توجه و تحسین است ، برایتان آرزوی سربلندی و عاقبت به خیری دارم ولی داخل پرانتز ؛ قرآن چنین آیه ای ندارد احتمالا منظورتان حدیث بوده .
ممنون از راهنمائیتان همکلاسی سابق و فهیم . اما این مطلب را در یکی از نشریات محلی لرستان در ماه مبارک رمضان مطالعه نمودم اگر اشتباهی شده عذر تقصیر
روحش شاد ویادش گرامی باد .خدایا مارا شرمنده شهدا نگردان به جنگی تن به تن بااختر سرخ چکیده از سینه هامان اختر سرخ مسلمان کی پزیرد ننگ وتسلیم نمی میرد مگر درسنگرسرخ
درود بر شما
((چه أوقات تلخی که بر من گذشت
گواه دل ریش من ماه بود
دمی شک نکردیم به شاهراهها
دریغا که بی راهه ها راه بود ))
بإسلام ودرود به روح بلند شهدائ پر افتخار مان
با بغضی نترکیده در گلو وآه حسرتی در دل سپاسگذارم از راوی عزیز جناب جوزی پور وعرض أدب وأرادت خدمت شهید أمانی و برادر بزرگوارمان حاج حکمت أمانی
ممنونم از از خاطره زیبایتان و حس و حالی که به ما بخشیدی
درود خدا و دعای شاه شهیدان بدرقه راه همه کامنت گذاران عزیز . بسیجیان جانبازان و همرزمان شهدا ء
با تشکر از آقای جوزی پور عزیز و خاطره شریف ایشان و درود خدا بر شهید بزرگوار
درود بر سید جلیل القدر
باسلام خدمت دوست خوبم جناب علی جوزی پور
باتوجه به این خاطره ی زیبای شما ازشهیدوالامقام هادی امانی مرا به روزهای زبیداد بردی که لحظه به لحظه اش پرازتقدس وتبرک است. شهید هادی امانی ،دکتر ایرج سرتیپ نیا،ایرج دارابی و بنده بعنوان بیسیم چی گردان بودیم که رفتار وکردار شهیدهادی امانی بیشترازسن وسالش نشان میداد. باوجودی که یکسال ازمن کوچکتربود اما خیلی از مسایل شرعی را ازایشان میپرسیدم و دکتر ایرج سرتیپ نیا به مزاح میگفت:اسد ازهادی تقلید میکند! اما غافل ازاینکه همین شوخی ومزاح روزی واقعیت پیداکرده و درآینده ای نه چندان دور هادی به شأن ومقامی که لیاقتش را داردمی رسد و من می مانم و دنیایی از سوالات بی پاسخ که چرا هادی آنقدر به خدا نزدیک شدکه هرچه میپرسیدی باهمان لحن شیرین خودجواب میدادوتنها چیزی که لای دندان های تعجب ،گزیده میشودانگشتان حیرت من است!دست مریزاد وزنده باشی.
روح شهیدهادی ودیگر شهیدان هشت سال دفاع مقدس شاد.
استاد عزیز و خواهر زاده گرامی اینجانب به وجود انسان اندیشمند و فر هیخته ای چون جنابعالی افتخار میکنم همانطور که جنابعالی فرمودید هادی عزیز همانند نام پر از معنایش برای ما الگو بود و خیلی بیشتر از سن و سالش نشان میداد البته همه شهدا ء عزیزند با وجود شما کمی جرات بخود دادم یکی از چند صد خاطره ای که از رزمندگان دوران دفاع مقدس دارم را هر چند دست و پا شکسته بیان کنم حال نوبت شماست که هادی دوست داشتنی و دیگر رزمندگان را به نسل امروزی معرفی نمائید یا علی
روحش شاد ویادش گرامی باد.با تشکر از آقای جوزی پور عزیز، فکر می کردیم در زمینه ورزش فوتبال و ارسال پاس های ویران کننده تبحر دارید ماشاالله دستی تواتا بر آتش ادبیات و قلم دارید.
درود خدا بر امیری عزیز و خانواده متدین امیری . من هنوز اکابر هم نگرفته ام جهان عزیز (خوزه مورینیو )
روح تمام شهدای هشت سال دفاع مقدس شاد. آقای جوزیپور خاطره جالبی بود درود خدا بر شما و تمام رزمندگان عزیز .
درود بر حسینپور عزیز و همه دوست داران شهداء
جوزی پور عزیز سلام،تشکر از بیان خاطره زیبا از نوجوانی مخلص وبزرگ،امیدواریم شرمنده شهدا نباشیم . تشکر از آقا سعید عزیز
سلام حاج آقا مشتاق دیدار
سلام حاج آقا ارادتمند قبلی و قلبی و مشتاق دیدار
یاد شهید هادی امانی را گرامی میداریم و از برادر جوزی پور بخاطر نوشتن خاطره زیبا تشکر امیدوارم از قافله شهدا جا نمانیم
درود بر فیروز عزیز
یاد شهدا را گرامی میداریم که جانانه از خاک ووطن و ناموس و دین مان دفاع کردند.خاطره زیبا و اموزنده ای از نوجوانان کشورمان.امیدوارم شرمنده شهدا نشویم.باتشکر از اقای جوزی پور
ممنونم جناب رشنو عزیز
باسلام به ارواح طیبه شهداءودرودبرروح پاک شهیدهادی امانی.وسلام وتشکرازمیرملاس وآقای جوزی پوروهمه رهروان راه شهداء.باشهیدهادی امانی دردوران دبستان دولتی مازیارومدرسه راهنمائی آیت الله طالقانی همکلاسی بودم؛رفتارهاوجبهه رفتن های شهیدهادی خیلی مراتحت تاثیرقرارداده بود.اجتماع بسیجیان طرح لبیک یاخمینی(ره)کوهدشت درمقابل زمین خالی سپاه پاسداران (درآن زمان)مرابه سمت خودکشاندتاآخرمراسم وسازماندهی آنها نظاره گربودم بسیجیان دراختیارخودشان قرارگرفتندتارهسپارمنازلشان شوند شهیدهادی تامرادیدبسمت من آمد پس ازسلام واحوالپرسی چون مسیرمنزلمان یکی بودباهم پیاده همراه شدیم بسمت منزل.نگاهی به لباسهای فرم خاکی بسیجی که خیلی مرتب وپاکیزه به تن داشت مرابیشترمجذوب خودش کردمن هنوزجبهه نرفته بودم دلم خیلی میخواست به جبهه بروم باشهیدهادی درموردجبهه وجنگ خیلی صحبت وسوال کردم.به میدان شهداءرسیدیم شهیدهادی نبش پیاده رومیدان جلوی مغازه پناهی یک لحظه نشست وبندیکی ازپوتینهایش رامحکم بست خیلی منظم ومرتب بود.هم شاگردی زرنگ وباهوشی بودمراتشویق به اعزام به جبهه کردهمانسال اعزام شدم ولی توسط مادرم برگردانده شدم سال بعداعزام شدم نزدیک ۴ماه درجبهه ماندگارشدم در۲عملیات شرکت داشتم .قبل ازعملیات والفجر۹درمنطقه پنجوین محل استقرارلشکر۵۷دراجتماع نیروهای لشکربه همراه شهیدسیداردشیرنازاریان شهیدهادی رادیدم ازدیدارباآن شهدای والامقام خیلی خوشحال شدم باآن چهره های معصوم ونورانیشان وباحمل بی سیمهای آماده برای عملیات نمیدانستم آخرین دیدارم هست. باشهیدهادی وشهیدنازاریان پس ازملاقات نیم ساعته ودرحال حرکت برای همیشه خداحافظی کردم آنهاپس ازعملیات والفجر۹مجددا”درعملیات بعدی که درفروردین۶۵درمنطقه سلیمانیه عراق انجام شدشرکت کردندوبه درجه رفیع شهادت نائل آمدندروحشان شادویادشان گرامی باد. ولی همیشه بیادشان ویادشهدای همرزمم هستم شهیدهادی سالی چندباربه خوابم می آیدآن شهیدوالامقام وسایرشهدای عزیزووالامقام هم بیادماهستندامیدوارم هیچ وقت آنهارافراموش نکنیم.جاداردیادشهیدان عزیزوهمکلاسیم فرزادقبادی عزیز؛سیدعباس ابراهیمی؛نورالدین رحمتی؛وتمامی شهدای همرزم وفرماندهان شهیدعزیزم راگرامی بدارم یادشان گرامی وراهشان پررهروباد.
سلام دوست عزیز
ای کاش اسم واقعی خودتون رو بنویسید
سلام باتشکراززحماتتون انشاالله خدمت میرسیم.
حداقل یه ایمیل بفرستید یا شمارتون رو خصوصی
درود خدا بر شهید هادی امانی و تمام شهدای ایران عزیز که چه عاشقانه به عشق وطن از جان عزیزشان گذشتند
روحشان شاد و یادشان گرامی
با سلام و درود فراوان خدمت برادر عزیز جناب آقای جوزی پور
دستتان درد نکند،خاطره ی تکان دهنده ای بود،انشاالله که ولی نعمتهای خود را به یاد فراموشی نسپاریم و یاد شهید عزیز ،هادی امانی،این شهید معصوم را گرامی میدارم
«اینک ما و شما مانده ایم که وارث رسالت و حامل امانت شهدا هستیم.
سلام سر دار عزیز و بی ادعا ، بی شک اگر جانفشانیهای شما سر داران عزیز دوره دفاع مقدس نبود ( چه سرداران شهید و چه آنهائی که در قید حیاتند ) و مهم تر رهبری پیامبر گونه حضرت امام ره و بدنبال آن چراغ هدایتی بی بدیل همچون امام خامنه ای ، قطعا ایران عزیز هم به سرنوشت برخی کشورهای منطقه دچار میگشت و خون شهدای عزیز ما هم به هدر میرفت ولی خوشبختانه مردم قدر شناس ایران تربت شهدای عزیز را توتیای چشم خود دانسته و تا ابد خود را وام دار خون این سبکبالان دانسته و به پیمان خود با ولایت پای بندند چرا که ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند ………. وما مثل دوران دفاع مقدس خود را همان نیروی ساده تحت فرماندهی شما میدانیم برای جنابعالی و خانواده محترم آرزوی بهروزی دارم رو ح اما و همه شهدا قرین رحمت حق باد .
سلام اقای جوزی پور عزیز
در وصف شهدا و دوستان دوره جنگ و حال کنونی جامعه و ما بازماندگان سرویس شهدا را بجند بیتی از غزلیات حافظ شیرین سخن مهمان کنم
اه از این جورو تطاول که د این دامگه است
اه از ان سوزو نیاز که در ان محفل بود
در دلم بود بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود
دوش بیاد حریفان بخرا بات شدم
خم می دیدم خون در دل سر در گل بود
بس بگشتم که بپرسم درد فراق
مفتی عقل در این مسیله لایعقل بود
سلام بر اسوه صبر و مقاومت نجف عزیز بی شک حضور شما در سایت شهداء غنیمتی بس بزرگ است وقتی شماحضوری گم داشته باشید جائی برای امثال من نیست سالم باشید
حضوری مستحکم
سلام جناب جوزیپور خاطره شمارو بادقت خواندم ان شاءالله ادامه داشته باشد.بازهم میگم هرکسی به نیکی ازشهداء خاطره ویادی بکند حتما برایش دعامیکنم ؛موفق وپایدارباشید.
محتاج دعای همه رزمندگان عزیز بخصوص سرذار صفائی عزیز هستم
سلام من خواهر شهید هادی امانی هستم ممنون از شما آقای جوزی پور که زحمت کشیدید،اجرتون با امام حسین،من خودم به شخصه لذت بردم