جشن تولد شیدا، دختر هومیان

ساده که میشوی
همه چیز خوب میشه
خودت
غمت
مشکلت
غصه ات
هوای شهرت
آدمهای اطرافت
حتی دشمنت
یک آدم ساده که باشی
برایت فرقی نمیکند که تجمل چیست
که قیمت تویوتا لندکروز چند است
فلان بنز آخرین مدل ، چند ایربگ دارد
مهم نیست
نیاوران کجاست
شریعتی و پاسداران و فرشته و الهیه
کدام حوالی اند
رستوران چینی ها
گرانترین غذایش چیست
ساده که باشی
همیشه در جیبت شکلات پیدا میشود
همیشه لبخند بر لب داری
بر روی جدولهای کنار خیابان راه میروی
زیر باران ، دهانت را باز میکنی و قطره قطره مینوشی
آدم برفی که درست میکنی
شال گردنت را به او میبخشی
ساده که باشی
همی که بدانی بربری و لواش چند است
کفایت میکند
نیازی به غذای چینی نیست
آبگوشت هم خوب است
ساده که باشی
آدمهای ساده را دوست داری که
بوی ناب آدم میدهند
………………………………..
پسر فقیری که از راه فروش خرت و پرت در محلات شهر، خرج تحصیل

خود را بدست میآورد یک روز به شدت دچار تنگدستی شد. او فقط یک

سکه ناقابل در جیب داشت. در حالی که گرسنگی سخت به او فشار

میاورد، تصمیم گرفت از خانه ای تقاضای غذا کند. با این حال وقتی

دختر جوانی در را به رویش گشود، دستپاچه شد و به جای غذا یک

لیوان آب خواست. دختر جوان احساس کرد که او بسیار گرسنه است.

برایش یک لیوان شیر بسیار بزرگ آورد. پسرک شیر را سر کشیده و

آهسته گفت: چقدر باید به شما بپردازم؟ دختر جوان گفت: هیچ.

مادرمان به ما یاد داده در قبال کار نیکی که برای دیگران انجام می

دهیم چیزی دریافت نکنیم. پسرک در مقابل گفت: از صمیم قلب از

شما تشکر می کنم. پسرک که هاروارد کلی نام داشت، پس از ترک

خانه نه تنها از نظر جسمی خود را قویتر حس می کرد، بلکه ایمانش به

خداوند و انسانهای نیکوکار نیز بیشتر شد. تا پیش از این او آماده شده

بود دست از تحصیل بکشد. سالها بعد… زن جوانی به بیماری مهلکی

گرفتار شد. پزشکان از درمان وی عاجز شدند. او به شهر بزرگتری

منتقل شد. دکتر هاروارد کلی برای مشاوره در مورد وضعیت این زن

فراخوانده شد. وقتی او نام شهری که زن جوان از آنجا آمده بود شنید،

برق عجیبی در چشمانش نمایان شد. او بلافاصله بیمار را شناخت.

مصمم به اتاقش بازگشت و با خود عهد کرد هر چه در توان دارد، برای

نجات زندگی وی بکار گیرد. مبارزه آنها بعد از کشمکش طولانی با

بیماری به پیروزی رسید. روز ترخیص بیمار فرا رسید. زن با ترس و لرز

صورتحساب را گشود. او اطمینان داشت تا پایان عمر باید برای پرداخت

صورتحساب کار کند. نگاهی به صورتحساب انداخت. جمله ای به

چشمش خورد: همه مخارج با یک لیوان شیر پرداخته شده است. امضا

دکتر هاروارد کلی زن مات و مبهوت مانده بود. به یاد آنروز افتاد. پسرکی

برای یک لیوان آب در خانه را به صدا در آورده بود و او در عوض برایش

یک لیوان شیر آورد. اشک از چشمان زن سرازیر شد. فقط توانست

بگوید: خدایا شکر… خدایا شکر که عشق تو در قلبها و دستهای انسانها جریان دارد
………………………………………………………………………………………

از همه عزیزان و دست اندرکاران این حرکت عظیم انسانی و قابل تحسین وتقدیرکه بدون هیچ چشم داشتی و فقط با نیت خیر و خلوص قلبی بدون نام ونشانی از خود برای رضای خدا وخلقش در راه و مسیری پرمشقت و دشوار شادی و نشاط و امید را به اهالی روستائیانی زحمت کش و غیور و رنج دیده که مظلوم اند ومحروم که اینگونه مرحمی بر دلشان نهاده اند با تواضع و فروتنی دست یکایکشان را میبوسم وامیدوارم که کار خیر در دیارمان رواج یابد. ان شاء الله

فقر مانند نیازهای اساسی یک مفهوم پویاست. فقر پدیده پیچیده و چند بعدی است و ابعاد مختلف آن در کنش متقابل با همدیگر است. فقر یکی از بزرگترین پدیده های وحشت آفرین معاصر است و جلوه های تأثر انگیز فراوانی دارد.

« مملکت مال این زاغه نشینان است و برای این ها غصه باید خورد و برای این ها تا حالا فکری نشده . مملکت مال این هاست . نهضت انقلاب را این ها پیش برده اند… ما مرهون این ها هستیم .
کوخ نشین ها هستند که موونه این مملکت و سرمایه این مملکتند نه آن کاخ نشین ها.
خداوند این کوخ نشین ها را برای ما حفظ کند. »

واقعا قلبم به درد اومد
متاسفم!

نتیجه پیگیری ها از عدم پذیرش چی شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آیا دوباره این موضوع تکرار نمیشه؟؟؟؟؟؟؟؟
کی تضمین میکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

امین عزیز
بسیار لذت بردم.
برای شیدای عزیز و مادر صبورش هم آرزوی سلامتی دارم.
تشکر مجدد

واقعا ناراحت شدم اونقدر که قابل توصیف نیست یادم افتاد که همیشه بجای اب . اب معدنی میخورم. حس بدی به

دست داد چرا واقعا مسئولین رسیدگی نمیکنن . حتما باید در اسرع وقت دیداری باهاشون داشته باشم. خواهش

میکنم از تمام اونایی که مسئولن و میبینن پی گیری کنن

چه خوب می شد اگر قبلاً اطلاع رسانی می شد تا هر کسی در حد توان و بضاعتش کمکی کند و چه خوب همه خیرین این موضوع را پنهانی و به دور از عوام فریبی (نشر بیانیه و گرفتن ژست جلوی عکاسان) انجام داده اند.
خوش به حالت “بانوی جوان خیراندیشی که با وجود جوانی ، دارای تجارب ارزنده ای در کارهای خیر هستی” خوش به حالت که چنین توفیقی برای کمک به هم نوعت داشته ای.
چقدر ناراحت شدم که به دنبال خرید کتانی مارک فلان از فروشگاه فلان برای فرزندم که هنوز “تاتی تاتی” می کند هستم در حالیکه کودکان شهرم با پاهای برهنه خون آلود به دنبال رویاهای کودکانه بر روی سنگها و خاکهای اینجا می دوند.

کجاست اون یکی از کارکنان زایشگاه
که مردم رو کاسه داغ تر از آش می دونه و معتقده ایرانی جماعتی احساساتی اند و در خواب عمیق غفلت فرو رفته

خدایا توشاهد باش که هنوز جوانانی غیرت مند وجان گذشته دراین دیار غریب وجود دارند. زمانی که کشورمان مورد هجوم بیگانه قرار گرفت ، جوانانی باشور ونشات برای دفاع از میهن از جان ومال خود گذشتند. حالا که چنددهه از زمان دفاع مقدس میگذرد ،بازهم شاهد شور ونشات جوانانی هستیم که منش ومرام جوانان قدیم وپیران امروز را دارند. خدایا تو به این جوانان سلحشور، نشات ، ایمان به خدا، عزت ، شرف وتوانایی عطا فرما واین جوانان را با جوانان شهید کربلا وشهدای ایران محشور ومحفوظ فرما.
ای جوانان گروه ، ضمن آرزوی سلامتی و موفقیت از درگاه خداوند متعال برای تک تک شماها، از این راه دور دست همگی شماها را می بوسم وبه همه ی شما خداقوت عرض میکنم. آفرین بر شور وشوقتان، آفرین بر همت بلندتان وآفرین برغیرت وشهامت تان.

خدایا…….

دستانم خالی اند ودلم غرق در آرزوها…………

یا به قدرت بی کرانت دستانم را توانا گردان………….

یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن…………….

(سالهاست مامردم این شهر ارزوهای دست نیافتنی داریم.)

چه بگویم
این درد را کجا ببریم؟

درود بر انسانی که تویی امین عزیز.

با تشکر از تمام کسانی که در رسانه ای کردن موضوع تلاش کردن واقعا این فقر قابل باور نیست

خدایا مگر می شود کسی این تصاویر را ببیند کاسه چشمانش از اشک لبریز نگردد اینجا غزه نیست اینجا مناطق محروم عراق و لبنان نیست اینجا همسایگان میرملاس باستان هستند که اینگونه فقرشان تمام دلتنگیهای عالم را به خود جذب کرده است این هومیان است آری هومیان همان جایی که با نقاشیهای دوازده هزار ساله اش در دنیا شهره است .
همانند نقاشیهایی که بر طارق سنگها نقش بسته اند پیشانی مردمان آن دیار را داغ فقر کرده اند و کودکان با پاهای برهنه بر روی سنگلاخها مشغول رویاهای بچه گانه خود هستند خدا می داند از یک هدیه کوچک ولو ناقابل دنیا را مال خود می دانند اما دریغا از ….
تصویر دخترکی با پای برهنه و خونالود تکیه زده بر چیتهای اساطیری را فقط در نقاشیهای عهد حجر می توان یافت همانها که دل سنگ را به درد می اورد راستی کسی از مسئلین محترم پیدا می شود که انقدر جرات وشهامت داشته باشدکه فرزند خود را جای یکی از این عزیزان بپندارد .
نترسید زیاد سخت نیست فقط باید به چند نکته اهمیت بدید اول سه چهار روز یه بار غذا میل نماید وان یک وعده هم باید یک تکه نان با چند عدد گوجه ویا خیار تنها چیزی که به دل می شیند صبحانه است انهم یک فنجان چایی داغ سپس نان همراه با داغ حال نوبن بازی می رسد از اسباب بازی مظلقا خبری نیست بجز چند عدد سنگ ریزه برای دختر کوچولوها تا با انها بازی قارچون بکنند و تکه چوبی برای اقا پسرها که عموما ان را رخش سفید رستم صدا می کنند یادم می اید خودم سوارش شده ام خیلی اسب نجیبیست از لحاظ پوشاک هم بیشتر بسته به صلیقه مادر دارد باید لباس بزرگترها را هرسال برای کوچیکترها خیاطی کند البته بعضیها هم خوب است اقوام وفامیل کهنه چه هایشان را برای انها می فرستند از لحاظ بهداشت که اب وجود ندارد که بخورند بقیه ماجرا بر همگان واضح است کفش هم سالی یک جفت انهم از نوع لاستیک مواد نو با آرم معروف (بلا) هر وقت که پاره شد را پینه کردنش اسان ونیازی نیست که به مطب اقای کفاش برویم اصلا نوعی تیوب لث هستند یک عدد سیخ کبابی با ذره ای لاستیک مرغوب سیخ را داغ کرده وبرو کفش کشیده وصله را می چسبانند تمام تیوب لث
درس و مشق که با همت اقا معلم بخور ونمیر می گذردحالا کسی هست که بخواد فرزندش در این شرایط بزرگ شود . بعید است دیگر .
به خدا قسم همه کسانی که در این کشور مسئولیتی دارند در قبال این عزیزان مسئولند
اگر زیر پای فرزند خودتان بسوزد دنیا را به اخر میرسانید و سریعا برگه اعزام به مرکز می گیرید وطلب بهترین پزشکها را می کنید من نماینده خدا نیستم ولی این را خوب میدانم خداوند هرگز از گناه کسانی که مادر شیدا کوچولو را نا امید کردند ودست رد بر سینه اش نهادند نخواهد گذشت تا با ان همه درد رنج و مشقت در آغوش قابله اش که در کمال تاسف برادرش خودش بود شیدا را به دنیا بیاورد …
{بنی آدم اعضای یک دیگرند }

شیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــداد دختر هومیان
چه حسن سلیقه ای جناب آزاد بخت . باید به شما و تمام همکارانی میرملاسیان تبربک ویژه گفت.

فقط باید مسئولین ارشد استان وکشور پاسخگوی این همه محرومیت باشند.
مگه مردم چقدر می توانند کار کنند چرا مسئولین را بیگناه جلوه می دهید .
حکومت عدل علی (ع) این گونه بود .
چرا هیچ مسئولی پاسخگو نیست .
گناه این مردم فقیر وآبرومند چیست ؟
گیرم امروز به آنها لوازم نوشتن دادید با چه ذوقی بنویسند؟
شکم گرسنه این طفلان مظلوم روزگار را چه کسی سیر می کند؟
کاش فقط یک مسئول احساس مسئولیت می کرد ودر برابر این همه فقر حداقل سخنی می گفت. اما افسوس …

با سلام از دیدن این عکسها خیلی ناراحت شدم کاشکی مسئولین ومردم بیشتر به فکر همنوعان خود باشند

ای داد و بیداد ای از این همه تبعیض و بی عدالتی.
تو راهرو بچه به دنیا آوردن یه مصیبته، وضعیت زندگی و روستاشون هم مصیبتی دیگه
پس مسئولین بی مسئول کجان

به کجا باید رفت؟

به که باید پیوست؟

به امینی که امانتخوار است؟

به دیاری که پر از دیوار است؟

یا به افسانه ی دوست؟

گریه ام میگیرد…

بسیار خوب، مگر ما درکوهدشت کم سرمایه دار داریم، دراین دیار کسانی هستند که میتونن با منابع مالی که دارن ریشه فقر وبیکاری رو ازبین ببرند.فردی سراغ دارم که کوهدشتی اصیل هستش ولی باکمال تاسف ایشان درشهرتبریز اقدام به احداث وراه اندازی کارخانه نموده ولی کوهدشت….

خیییییلی خوشحالم …
بیش از هرچیز از این همه گمنامی خالصانه این خیراندیشان مسرورم…
تو منطقه و مملکتی که افراد کاری نکرده هم بر طبل منیت میکوبن و شهر رو پر از بنرهای پوچ رنگارنگ میکنن ، برعکس اینجا نه اسم شخصی هست نه عکس کسی !!!
و دومین نکته ای هم که توجه رو جلب می کنه حضور پر رنگ و پر اثر خانم هاست اونم تو دیار ما که این تجربه توش کمه… به زنان خیراندیش دیارمان افتخار میکنم …
و جمع آوری کمک از ایرانیان خارج از کشور هم خیییییلی خوب بود …
راستی گفتین این حرکت ادامه داره ما چطور میتونیم بپیوندیم؟!

باسلام و تشکر از مدیر سایت میرملاس،امیدوارم که دیگه از این فاجعه هاى عظیم در شهرمون رخ نده.

ازدیوان شمس :
ای قوم به حج رفته، کجایید؟کجایید؟

معشوق همین جاست، بیایید! بیایید!

معشوق تو همسایه ی دیوار به دیوار

در بادیه سرگشته شما در چه هوایید؟

گر صورتِ بی صورت معشوق ببینید

هم حاجی و هم کعبه و هم خانه شمایید

صد بار ازین راه بدان خانه برفتید

یک بار ازین خانه بر این بام برآیید

گر قصد شما دیدن آن خانه ی جان است

اول رخ آیینه به صیقل بزدایید

احرام چو بستید،از آن خانه برستید

از خرقه ی ناموس به کلی بدرآیید

آن خانه لطیفست، نشان هاش مگویید

از خواجه ی آن خانه نشانی بنمایید

کو دسته ای از گل؟ اگر آن باغ بدیدید

کو گوهری از جان؟ اگر از بحر جدایید

با این همه آن رنج شما گنج شما باد

افسوس که بر گنج شما پرده شمایید

روبند گشایید ز سرپرده ی اسرار

پس خویش بدانید که سلطان،نه گدایید

خداقوت دستتون دردنکنه ایشالاکه بامعرفی سایت اقای ساکی ونماینده محترم مارادر رسیدن صدایمان به اقایان مسئول یاری رسان باشیدضمنن خواهشمنداست بااطلاع رسانی کامل ازبنیادخیرین ماراهم دراین کارخداپسندانه سهیم سازید.سعدیامردنکونام نمیردهرگز

امین آزادبخت عزیز، ممنون از بابت عکس های زیبا و تاثیرگذارت.
امیدوارم مسولان استان و کشور هم اندازه یک تلنگر کوچک برای رفع محرومیت از چهره لرستان عزیز تلاش کنند.
درد را از هر طرف که بنویسی درد است

محرومیت زدایی نیازمند تلاش و فریاد زدن و گرفتن حق و….است.وقتی سیاسیون ما بجای این مطالبه به بیراهه میروند محرومیت هست و ریشه می دواند و کاری نمی شود کرد.درود بر کوخ نشینانی که حقی از مردم بر گردنشان نیست همان حقی که به آن حق الناس می گوییم ………………

اقایان به جای سیاسی کاری ببینند و خجالت بکشند.

دکتر ساکی رییس دانشگاه با این انفعال وسکوت واقعاً چهره واقعی احمدی نژادی اش را رو کرد ومشخصه اعتقادی به اعتدال ندارد.او که در برابر این فضاحت هیچ اقدامی نکرده باید برود.

آقای آزادبخت اینجا ازتون تشکر ویژه میکنم که باز هم زحمت این عکسهای قشنگ رو کشیدین امااا قلب آدم درد میگیره واقعا….بی زحمت پیگیر باش ببین نتیجه گزارش بازرسهای که از وزارت خانه آمدند چی شد و منعکسش کن هرچند ماست مالی شده به احتما قوی…اما خدا که شاهده این ناملایمتیها هست

البته نظر قبلیم رو تکمیل کنم

سلام
پیشنهاد میکنم شماره حساب یک نفر که مورد وثوق همه باشه یعنی همه چه چپی چه راستی چه بیطرف اونو قبول داشته باشند، اعلام بشه تا ماهیانه هر کی هر چی در توانش بود ولو هزارتومن،به اون حساب واریز کنه و انشااله صرف این محرومین شود! و دوستان میرملاسی هم هر ماه زحمت کشیده و گزارشی کلی از این کار بدهند.
تجربه هم نشون داده این سیستم خیریه بازی رسمی زیاد جواب نمیده یه چند نفر فی سبیل الله و ناشناس این امور رو دستشون بگیرن به صواب نزدیکتره!
اینجوری هم ما خیالمون از محل مصرف هدایا راحت میشه و هم ناشناخته می مونیم و ان شاالله خدا راضی باشه و هم همشهریان گیرنده این کمک آبروشون محفوظ!

درود بر خالق این عکسهای زیبا و جذاب؛ به معنای واقعی کلمه این عکسها “خاموش پر گفتارند”

آقای نماینده محترم وسایر مدیران نخبه شهر کلاشونو بذارن بالاتر …………

با تشکر از این دوستانی که این همه بزرگوار و بی نظیرین. کاش مسئولانی مثل شما ها داشتیم. درد هامون فراتر از این هاست. من چند سالی هست که توی تهران کار میکنم، یعنی با تمام سختی هایی که اینجا میکشم عمرا برگردم کوهدشت و لرستان، تو اون بیکاری و فقر و بدون امکاناتی وسیاسی بازی و…، اینجا کارگرها رو میبینم: کوهدشتی هستن، توی مترو این هفته دیگه بچه های باور کنید زیره ۱۲ و ۱۳ سال رو دیدم همشون همشهری های خودم!! هدفون و چسب و مداد رنگی ولواشک و… میفروختن! خدا شاهده دیگه فاز از سرم پرید: من هیچوقت به لرستان برنمیگردم چون نمیخوام ۲۰ سال دیگه بچه خودمم با لیسانس یا بیکار باشه یا از زور بیکاری بیاد تهران توی مترو چسب بفروشه! دوستام همه با فوق لیسانس: خداشاهده اگه دروغ میگم، و لیسانس هی باهام در ارتباط هستن توی کوهدشت هستن دنبال یه شغل ساده کارمندی ولی نیست: البته هست ولی به حق دار نمیرسه. دیگه چی بگم. خودتون میدونین که ….

این عکس ها رو که میبینم یاد غزه می افتم

دراین شک نکنید که شیداهم روزی دکتر هاوارد کلی خواهدشد

اینک شماره حساب ۵۰۸۶۰۰۱۴۱۹ با شماره شبا IR81012001000005086001419 و شماره کارت ۶۱۰۴۳۳۷۹۴۱۷۲۹۱۶۰ به نام حجهالاسلام و المسلمین حاج شیخ هادی قبادی و حاج حکمت اله امانی که مورد وثوق مخاطبان هستند نزد بانک ملت شعبه خواجه عبدالله انصاری تهران جهت واریز کمک های نقدی اعلام می گردد.

واقعاسکوت

سکوت

آن وقت سرمایه های ملی همین ملت رو ببرین بدین در سوریه و لبنان و فلسطین برای….سرمایه گذاری کنید!