تاریخ : جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳
12

رزمنده ای پانزده ساله

  • کد خبر : 56457
  • 01 مهر 1393 - 15:03

علیزمان آریافر/ سرویس منتظران:   بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم   مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا احزاب/ ۲۳ از میان مؤمنان مردانى ‏اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها […]

Untitled-1

علیزمان آریافر/ سرویس منتظران:

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

 

مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا

احزاب/ ۲۳

از میان مؤمنان مردانى ‏اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند

 

سلام و درود خداوند بر تمامی کسانی که برای سربلندی میهن ایران اسلامی در هر گروه و حزب و هر لباسی تلاش کردند.

در آن هنگام که انقلاب اسلامی به رهبری  حضرت امام به پیروزی رسید دشمنان کینه توز اسلام و قرآن ساکت ننشسته و انقلاب نوپا و تازه به ثمررسیده ما را به دلایل مختلف و با ایده های دروغین مورد تهدید قرار داده و در چند نقطه مختلف کشور از قبیل جنوب،غرب و دیگر قبایل  کشور جنگ های داخلی راه انداختند،  آنها دانستند که به وسیله جنگ داخلی موفق نمی شوند دست به کار شدند  و از طریق کشور عراق به رهبری نوکر آنها صدام مستقیما از منطقه جنوب به کشور ایران حمله نمودند .

مردم  ایران تصمیم به دفاع همه جانبه گرفتند هرکسی در هر منطقه ایی که می توا نست اسلحه برداشت و پابه پای سایر نیروها بعنوان بسیجی، سپاهی،ارتشی و سایر نیروهای رزمنده در مناطق جنگی حاضر شده وشبانه روز در برابر متجاوزین ایستادگی نمودند.

اینجانب علیزمان آریافر در سن ۱۵ سالگی وارد این عرصه شده که در آن زمان به مناطق کرد نشین و شهر بوکان که محل فعالیت دشمنان انقلاب به نام دمکرات بود اعزام شدیم .آشنایی زیادی با جنگ خصوصا جنگ چریکی نداشتیم فعالیت خود را ادامه داده تا اینکه با انگیزه ،نوع فعالیت و روش جنگیدن ضدانقلاب دمکرات . را آرام آرام یاد گرفتیم .در شهر بوکان گردان های زیادی با نیروهای مختلفی برای دفاع از انقلاب و این خاک عزیز مشغول فعالیت بودند و اینجانب هم در گردان امام حسن مجتبی (ع) در روستای نوبار که در غرب شهر بوکان با فاصله زیادی قرار داشت معرفی شده و فعالیت خود را آغاز نمودم.

مدتی به عنوان معاون گروهان و مدتی هم به عنوان مسئول مخابرات گردان امام حسن مجتبی حضور داشتم که لازم به ذکر است فرماندهی گردان  مذکور در آن زمان شخصی به نام آقای موسی قاسمی که همشهری خود بنده بود  بر عهده داشت

بعد از مدت چند سال خدمت در کردستان اینک آشنائی کاملی با نوع مبارزات حزب دمکرات پیدا کرده بودیم و میدانستیم اگر حزب مذکور وقفه ایی در فعالیت آن ایجاد می شد حتما انگیزه خاصی داشت . 

اگر اشتباه نکنم در سال۶۷ حدود یک ماه قبل از محرم و عاشورای آن سال ،حزب دمکرات که در شهر بوکان بانام«بیان» فعالیت میکرد حتی خود را از دید مردم منطقه پنهان کرده و حدود چند هفته (دو تا سه هفته) اثر و یا حتی ردپایی از آنان دیده نمیشد فرمانده گردان  برادر قاسمی و معاون ایشان برادر علی یار صالحی هر دو در منطقه حضور داشتند.

فرماند گردان آرام و قرار نداشت تا اینکه شبی از شب های سخت بی قراری فرمانده گردان تدبیر بر این دانست که گروهان ویژه گشت جوله را به فرماندهی برادر علی یارصالحی به منطقه یا نقطه ای که ایشان احتمال حضور دمکرات را قوی می دانستند اعزام نمود  که در آن زمان اینجانب مسئولیت مخابرات گردان را بر عهده داشتم.

فرمانده گردان توصیه های مورد نیاز را در شب عملیات نکته به نکته و مو به مو با توجه به تجربیات چند ساله جنگ در کردستان را برای نیروهای اعزامی ابلاغ نمودند،کاملا به یاد دارم که فرمانده گردان آن شب به اینجانب اعلام نمودند که حق خوابیدن نداری و باید ماموریت را از طریق بی سیم لحظه به لحظه دریافت نمائید .لازم به ذکر است که نیروهای گشت جوله به ارتفاعات ترقه که در پشت آن روستایی با همین نام نیز وجود داشت اعزام شدند ،شب به سلامتی به پایان رسید تا اینکه فرمانده گروهان اعزامی(اقای صالحی) در سحر گاه همان شب تصمیم میگیرد به جهت کسب خبر و یا اقامه نماز صبح با عده کمی از بچه ها وارد روستای ترقه شود،هنوز به طور کامل وارد روستا نشده به فردی برخورد میکنند که بسیار مشکوک افراد را دعوت به صرف صبحانه میکند

فرمانده گردان همه چیزرابه معاونش (صالحی) توصیه نموده بود آقای صالحی متوجه حرکات مشکوک شخص روستایی می شود ،سریعا نیروهای همراه خود را به بالای ارتفاع برمیگرداند هنوز به محل قبلی نرسیده ،نیرو های آراش یافته بالای ارتفاع متوجه شخصی به فاصله حدود ۱۰۰ متری زیر پای خود می شوند ،سربازوظیفه – که اهل کوهدشت بود- شلیک کرده و شخص را میکشد و در آن لحظه مخفی شدن ضدانقلاب دمکرات بعد از چند هفته آشکار می شود.

صدای شلیک تیر بسیار ضعیف به گردان می رسد ،فرمانده گردان آرام و قرار نداشت و در محوطه گردان قدم میزد به محض شنیدن صدای گلوله به اتاق مخابرات آمد دستور به برقراری تماس از طریق بی سیم با آقای صالحی را از بنده خواستند تماس گرفته شد که آقای صالحی صحت درگیری با ضدانقلاب را اعلام نمودند .

فاصله گردان با محل درگیری  چیزی حدود سه یا چهار کیلومتر می شد ،فرمانده گردان با تعدادی از نیروهای حاضر در گردان به محل درگیری حرکت نموده که اینجانب نیز به همراه آنها به کمک برادران به محل درگیری رفتیم.

فرمانده گردان با اینکه در حال حرکت به سمت محل درگیری بودند شخصا  فرماندهی جنگ را از طریق بی سیم به عهده گرفتند ،مکررا تاکید بر این داشتند که مراقب باشید ضدانقلاب از محل کمین خارج نشوند یا نکند شمارا دور بزنند ،همینکه فرمانده گردان به محل درگیری رسید جو آرامی برمنطقه حاکم شد نیروهای حاضر در منطقه با شنیدن حضور فرمانده گردان مصمم تر و قوی تر از هرلحظه امان را از ضدانقلاب گرفتند .معاون گردان برادر صالحی بی سیمی را که از ضدانقلاب بدست آورده بودند به من داد وگفتند کسی متوجه این بی سیم نشود .ابتدا بی سیم برایم اهمیتی نداشت چونکه ذهنم مشغول درگیری بود .درگیری از سحرگاه ، قبل از طلوع آفتاب شروع شده و تا غروب آفتاب به پایان رسید.

چه کسی وجود بی سیم ضدانقلاب در دست ما را به برادر باقری فرمانده سپاه بوکان رسانده بود خدا میداند اقای باقری فرمانده سپاه بوکان به اقای قاسمی گفته بودند که سریعا بی سیم را پیدا نموده و به او برساند .اقای قاسمی سریعا به سراغ اینجانب آمدند و بی سیم رااز ما گرفتند و به اقای باقری رساندند .در این عملیات (درگیری)تعداد ۴نفر از ضدانقلاب دمکرات توسط برادران سپاه بوکان دستگیر شدندکه برادر حاج حسن باقری در یکی از صحبت هایشان فرموده بودند این درگیری در منطقه بی نظیر بود .

خلاصه اینکه در این درگیری که سحرگاه تا غروب آفتاب آن روز به طول کشید ضربه سختی بر پیکره ضدانقلاب  وارد شد و بر تقویت روحیه نیروهای سپاه اسلام بسیار موثر بود

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=56457

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 4در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۴
  1. سلام خدمت تمامی رزمندگان اسلام علی الخصوص حاج آقا قاسمی، عرض برادربزرگوارم جناب آریافر برسانم بنده الکنون ۳سال است درپایگاه نوبار خدمت میکنم واقعا منطقه طرغه دارای کمینگاهای بسیار فراوان می باشد گروه منحله دمکرات درمطقه نفوذ بسیار داشته اند ولی تدابیر ارزشمندانه حاج موسی قاسمی وزحمات حضرت عالی وهمرزماندتان الان هم درمنطقه گوشزد خاص وعام هست درود بر رشادتهایتان.

  2. سلام ودود بر روح پرفتوح شهدا وامام شهدا بنده ساکن روستای نوباروجمعی پایگاه نوبار هستم انصافا پدرم که زمان حاج موسی قاسمی شورای روستابودند همیشه از خوبی ورشادت آن دلیر مرد تعریف می کنند واز رضایت مردم منطقه و وحشت ضد انقاب از زرنگی ایشان می گویندمن ان زمان به دنیا نیامده بودم متولد۶۶هستم ولی واقعا از بچه های خرم آباد خیلی تعریف شنیدم انشاالله هرکجاهستتید سلامت باشید.

  3. درود و سلام بر تمامی حماسه سازان آن دوران پرافتخار

  4. دمت گرم کبلایی علی خیلی با مرامی قابل تحسین بود موفق باشی.

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.