کی از گنجهای مکنون ادبیات عرب در روزگار ماست که سالیانی چند از محضر علمای نامدار حوزه کسب فیض نموده و با خروش قلم فیاض خویش و تحلیل ادبی آیات کریمه کلام الهی با تالیف کتاب گرانسنگ (کلمه الله هی العلیا) جرعههای علوم و معارف اهلبیت(ع) را به تشنگان این کوثر زلال تقدیم کرده است.
هنوز خود را طلبهای ساده میداند، بیتکلف سخن میگوید، اشعار الفیه را هم چون قدما موزون میخواند، گرچه بسیاری از مسئولان شاگرد او بودهاند، اما بیتمنا پس از سالها تلاش خستگیناپذیر در گوشهای به خدمت مشغول است.
چهارشنبه ۲۸ فروردین هیئتی از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با این استاد گرانمایه دیدار و گفتگو کردند:
*آغاز راه
سال ۱۳۲۲ مرحوم آیتالله حاج شیخ فرجالله کاظمی موموندی(ره) جهت تبلیغ معارف اسلامی به کوهدشت آمدند و مورد استقبال گرم مردم شریف لرستان قرار گرفتند، مردم بسیار خوشحال شدند و استفادههای معنوی و تبلیغی فراوانی از آن مرحوم بردند، بنده هم درکوهدشت درس میخواندم، یک روز که مادرم به شهر آمده بود تا احوال مرا بپرسد، مرحوم آیتالله کاظمی نیز در کوهدشت بودند، من قرآن را خوب میخواندم، وقتی محضر آقا شرفیاب شدم و برای او قرآن خواندم تعجب کرد و ضمن تشویق، یک جلد قرآن به من مرحمت فرمود و همین امر باعث شد که هر وقت به کوهدشت تشریف فرما شوند خدمتشان برسم.
خیلی دوست داشتم همواره ملازم ایشان باشم، عرض کردم میخواهم در محضرتان باشم، استخاره کرد، اما خوب نیامد فرمود، فعلاً صلاح نیست همراه من باشید، عرض کردم انشاءالله سال بعد خدمتتان خواهم رسید.
از زمانی که با ما خداحافظی کرد، شبانه روز به فکر طلبه شدن بودم در منزلی که درس می خواندم، یک معراجالسعاده بود و به مطالعه آن پرداختم و از خواندن آن لذت میبردم، تا اینکه با ارشادات این عالم ربانی خداوند تفضلی فرمود و وارد حوزه علمیه شدم.
*۶۰ سال تدریس در حوزه
پس از یک سال حضور در حوزه قم، مرحوم آیتالله العظمی بروجردی ارزیابی علمی از من نمود و سئوالهایی را از ادبیات عرب پرسیدند و من نیز با تسلط آنها را پاسخ گفتم.
بعد از پاسخ کامل به آن سئوالات، مرحوم آیت الله بروجردی به من دستور دادند که برای طلاب ادبیات و منطق تدریس کنم و این گونه شد که در سال دوم حضور خود در قم، تدریس را شروع کردم و ۶۰ سال توفیق داشتم تا این امر خطیر را ادامه دهم.
به موازات سیوطی، دروس مطول، حاشیه و شمسیه را نیز به طلاب می گفتم: افتخار دیگر من در حوزه، مأنوس بودن با قرآن کریم است. قرآن را با صوت و بدون صوت در محافل عمومی قرائت میکردم و این فن را به دیگر طلاب نیز میآموختم.
*تلمذ در محضر آیت الله العظمی بروجردی و امام(ره)
آیات عظام بروجردی، امام خمینی(ره) و گلپایگانی اساتید بنام بنده بودند، تسلط من در ادبیات عرب تا آن جا ادامه پیدا کرد که نامهای را به عربی برای مرحوم آیت الله بروجردی نوشتم، ایشان از فصاحت و زیبایی تحریر آن تعجب نمودند و آیتاللهالعظمی گلپایگانی نیز به دفعات من را امتحان علمی نمود که باعث شگفتی ایشان شدم.
این استاد پیشکسوت حوزه در حالی که با اشتیاق فراوان و توصیف ناپذیر خود، الفیه ابن مالک را از حفظ قرائت میکرد، یادآور شد: تسلط من در ادبیات عرب به اندازهای بود که برخی از علمای آن زمان قم، اشکالات ادبی خود را از من میپرسیدند.
روزی مرحوم امام(ره) و آقازاده ایشان، حاج آقا مصطفی در صرف کلمه ” اُناسی” اختلاف کردند. امام فرمود که “بروید قاضی را بیاورید”، مقصود امام(ره) از قاضی، من بودم. در پاسخ به این سئوال، جانب امام(ره) را گرفتم که “اُناسی” جمع منتهی الجموع انسان است که همان حرف مرحوم امام بود و آقا مصطفی نیز با اعتمادی که به من داشت، حرفم را قبول نمود.
*تالیفی ماندگار
قرآن را در قالب کتابی با عنوان”کلمه الله هی العلیا” تجزیه و ترکیب کردم که به دستور مقام معظم رهبری در شش جلد انتشار یافت این کتاب، شامل آراء و نظرات صاحب نظران صرفی و نحوی است.
“سیمای توحید” از دیگر تألیفات بنده است، سفارش من به طلاب این است که دروس حوزه، به خصوص دروس مقدماتی یعنی تجزیه و ترکیب را قوی بیاموزند تا آینده درخشانی داشته باشند.
گفتنی است، کنگره نکوداشت استاد آدینهوند به منظور تجلیل از تلاشها و مجاهدت های علمی این استاد پیشکسوت حوزه، روز ۱۲ اردیبهشت ماه امسال در شهرستان کوهدشت استان لرستان برگزار خواهد شد.
_
_
_
_
تهیه گزارش:خبرگزاری حوزه
عکس ها:میرملاس نیوز
ای کوهدشت از هر حوزه ای چه کسانی داشتی وداری… نخبگان علمی ،سیاسی، ورزشی،حوزوی، هنر و موسیقی، وو…
علمی نظیر دکتر طولابی، “دکترو اعجوبه ی زمان شهید محمد علیم(شهرام) عباسی” … سیاسی مانند مهندس کرم رضا پیریایی، اسماعیل دوستی،ملکشاهی وو… ورزشی مانند طالب نعمت پور محمد سلیمانی سعید عبدولی… حوزوی همچون استاد بزرگی مانند مرحوم آدینه وند که واقعا” به قول بزرگانی مثل رهبر انقلاب در حوزه ادبیات عرب سرآمد بوده… موسیقی مانند حنجره زخمی زاگرس استاد ایرج رحمانپور… هنر مثل اون پسر بچه ۱۳ ساله که اعجوبه خوشنویسی شد و… پست های اداری مثل مهندس حیدری که چندسالی مدیر عامل بانک ملی بودند و مهندس غضنفری مهندس کورانی فر دکتر کریمی فر و تمام عزیزانی که حضور ذهن نداشتم … ” اما دریغا که شهر ما مستحق این همه محرومیت نیست”
محرومیت از سراپای این کامنت معنی دارت می بارد. چه باید کرد محرومیت را چاره دنیست؟
رضاجان
بچه های کوهدشت نظرش را نوشت جنابعالی هم اسم چار نفر دیگر را بنویس چرا خلق خودت رو تنگ می کنی آقا
جوابیه بچه های کوهدشت : به نظر می رسد که هرکسی را نمی شود با هرکس و هرچیز دیگر مقایسه کرد : انصافا حیف است مرحوم آیت اله قبادی را با امثال افرادی که با روش های نادرست و غیراخلاقی به مناصب سیاسی و ورزشی . … رسیده اند را به عنوان سردمداران نخبه کوهدشتی مقایسه کرد . شهید که جایگاه خود دارد و نیازی به توضیح ندارد . در نخبه بودن آقای طولابی نیز هیچ شکی نیست . انصافا آقای پیریایی نیز یک فرد با سواد و لایقی و ولی بقییه در این قاب نمی گنجند . کیست که به بی بندوباری بعضی از این ورزشکاران و صغر سن کردن آن با ۷-۸ سال آگاه نباشد و دیگری …. خواهشن واقع بین باشید .
واقع بین دیگر : آقایان میرملاسی ! کاش کامنت ها را ویرایش نموده و سپس ثبت نمایید . بعضی اصطلاحا نخبه که کوهدشتی معرفی شده اند به هیچ وجه کوهدشتی نیستند مثل کریمی فر ، سعید عبدوی و ملکشاهی که در اصل ایلامی بوده و جدیدا از شهرستان رومشکان هستند . بعدش معیار نخبگی مگه چی ! مثلا نخبه بودن آقای دوستی بر چه حسابی ! یا آقای کورانی فر مهندس چی هستند !
واقعا کوهدشت در این استان غریب است::::چطور
اگر ایت الله ادینه وند بعنوان یک افتخار لرستانی از او یاد میکنند، چرا در سطح خرم اباد و سایر شهرستانها تابلویی ،بنری به یاد بود برای این عالم جلیل اقدر به نمایش در نیاوردند.
حالا اگر این شخص ،خرم ابادی و یا بروجردی بو د انچنان صدایی میداد که اخرالزمان شده ما نمیدانیم.
به هر حال گلگی در وصف مظلومیت و صداقت است
کاش آیت الله آدینه وند لرستانی بود!
غروب روز خاکسپاری آیتالله محمدرضا قبادیآدینهوند بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء در مسجد اعظم قم بودم.
اقامه نماز به امامت آیتالله امینی صورت گرفت. مجری مراسم اعلام کرد که مجلس ختم آیتالله آدینهوند در مسجد اعظم ۳ است. آهسته آهسته از لابهلای صف نمازگزاران راهی مسجد اعظم ۳ شدم، اما آنجا آنچه را که انتظار میرفت مشاهده نکردم!
بر خود میپیچیدم و در ذهنم این عبارت مانند زیرنویس برنامههای پربینندۀ تلویزیونی در حال نمایش بود: «ای کاش آیتالله آدینهوند لرستانی نبود»!
به دقت حضار مراسم را رصد کردم. جز عدۀ کمی از لرستانیها و چندین روحانی که آن هم از سر ارادت آمده بودند، آن چه عیان مینمود، در شأن این عالم زاهد و ادیب فرزانه نبود. صف معزا هم که رنگ و بوی سیاسی داشت. همه به خوبی میدانند مرحوم آیتالله آدینهوند استاد برخی از بزرگان کشور بوده است. هیچ گاه در تمام طول عمرش از کسی درخواستی نداشت. همچنان درکوچهای باریک میان خانه قدیمی خود به بندگی و قرآنپژوهی خود ادامه داد تا پیک اجل فرا رسید و دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی رحل اقامت افکند.
به نظر میرسد اگر مرحوم آدینهوند (ره) متعلق به گوشهای دیگر از این خاک ایران اسلامی بود، چه مقام و منزلتی برایش رقم میخورد. هر چند که او پیش خدایش مقام و منزلتی والا دارد و خارج از تصور زمینی ماست. قصدم این است که لرستانی بودن امروز مظلومیت خاصی دارد. در رحلت این ادیب فرزانه، مقام معظم رهبری، رئیسجمهور، رئیس تشخیص مطلحت نظام و دیگر بزرگان کشوری و لشگری پیام تسلیت دادند، اما مجلس یادبودی که به مناسبت رحلت ایشان منعقد بود درخور و شان عالم فرزانهای همچون آیتالله آدینهوند نبود.
نگارنده اردیبهشتماه سال ۱۳۸۸ با ایشان مصاحبهای دو ساعته داشتم که حاوی نکاتی ارزشمند و تاریخی است. این نکته بس که در زمان ورود وی به حوزه علمیه قم در حدود سال ۱۳۲۱ مورد محبت آیتالله العظمی بروجردی قرار میگیرد؛ دیری نمیپاید که اجازه تدریس ادبیات عرب را به او میسپارد. خط خوش، حافظه قوی، نگاه ادیبانه، ذهن وقاد و خاطر مطیع، او را در کنار فضلای طراز اول آن روزگار نشاند.
این قلم در برابر شأن آیتالله آدینهوند ریزهخواری بیش نیست. بزرگان و ادبا باید پا به میدان نهند و شرح اوصافش را قلمی کنند. یکی از مسوولان وقت قم از ایشان خاطرهای نقل کرد که بد نیست آن را ذکر کنیم:
«در هنگام سفر ۱۰ روزه مقام معظم رهبری به قم، پنجشب معظمله ایشان را دعوت کردند. مرحوم آیتالله آدینهوند با همان سادگی و پیراستگی که داشت با تاکسی تا محل استقرار رهبری رفت و از راننده و ماشین شخصی خبری نبود. گویا در ورود اولیه، محافظان او نمیشناسند. بعد از اطلاع به سرعت او را برای دیدار رهبری هدایت میکنند.»
چند نکته به نظر میرسد که در این مجال باید گفت:
۱. مرحوم آیتالله آدینهوند چهرهای علمی بود و هیچ گاه در سیاست دخالت نمیکرد؛ هر چند تا لحظه مفارقت از این جهان هستی ذرهای از ارادت ایشان به رهبری و نظام مقدس جمهوری اسلامی کم نشد. هر از چند گاهی ممکن بود احساس تکلیف کند و برای تداوم نظام مقدس جمهوری اسلام به زادگاهش(کوهدشت) پیامی قلمی کند.
۲. جای تاسف است که این عالم فرزانه فقط به خاطر این که چهرهای سیاسی نبود، مراسمش از غربت خاصی برخودار بود. معلوم است ما خودمان، خواهان سیاسی کردن دیارمانهستیم. بر فرض اگر ایشان نسبت نسبی با یک چهرۀ سیاسی داشت، مجلس ختم وی پر از دسته گلهای رنگارنگ قیمتی از طرف ارگانهای مختلف با پول بیتالمال میشد! سیاسیون هم با حواریون خود در مجلس ختم حضور مییافتند و رخی نمایان میکردند تا از قافلهی ارادت سیاسی عقب نمانند!
۳. حیف و صد حیف که آیتالله آدینهوند لرستانی بود. اگر ایشان به جای دیگر تعلق داشت، چهها برای او نمیکردند. مثل معروفی است «گر مهمان کاهل بود، تقصیر صاحب خانه چیست؟» مقام معظم رهبری پیام تسلیت را بلافاصله ابلاغ فرمودند و سپس پیکر ایشان را در بهترین مکان جوار صحن حضرت معصومه(س) کنار قبر استاد شهید مرتضی مطهری به خاک سپردند. اما ما خودمان کملطف بودیم.
۴. کتاب «کلمهالله العلیا» یکی از مهمترین و بینظیرترین کتابهای علم صرف و نحو در تاریخ قرآنپژوهی است که به قلم مرحوم آیتالله آدینهوند در ۶ جلد به رشته تحریر درآمده است. فضلا و ادبا آن را منبع درسی مهمی برای طلاب و دانشجویان میدانند. هزاران طلبه و دانشجو از این کتاب به عنوان منبع استفاده کردهاند. شایسته بود که درخور شان عالم وارستهای چون آدینهوند، بزرگان در منبر ختم ایشان سخنها میگفتند.
من چه گویم یک رگم هشیار نیست شرح آن یـاری که او را یـار نیست
شرح ایـن هجـران و ایـن خون جگـر ایــن زمــان بـگـذار تــا وقـت دگـر