تاریخ : جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳
5

گذری و نظری

  • کد خبر : 57390
  • 10 مهر 1393 - 11:25

      علی محمد امرایی / میرملاس نیوز :  از زمانیکه واژۀ اصلاحات بعنوان یک  نظریه برای سامان دادن به امور معطل مانده در حوزه های محتلف فرهنگی ، سیاسی واجتماعی و… بطور رسمی وارد ادبیاتِ سیاسی و گفتمانِ عمومیِ جامعۀ ما شد ، شاهد کُنِشها و واکنشهای متعدد بوده و هستیم که فارغ از درستی […]

 

 

  علی محمد امرایی / میرملاس نیوز : 

از زمانیکه واژۀ اصلاحات بعنوان یک  نظریه برای سامان دادن به امور معطل مانده در حوزه های محتلف فرهنگی ، سیاسی واجتماعی و… بطور رسمی وارد ادبیاتِ سیاسی و گفتمانِ عمومیِ جامعۀ ما شد ، شاهد کُنِشها و واکنشهای متعدد بوده و هستیم که فارغ از درستی و یا نادرستی آنها  ، هر یک بجای خود قابلِ تامل و نقد و بررسی اند اما به زعمِ نگارنده به نظر می رسد، اصلاحات یک پروژه نیست که بتوان پایانی برای آن متصور شد و یا اینکه آنرا در معرض مزایده قرار داد تا عده ای بتوانند مالکیت فردی ویا مشترک آنرا بدست آورده ویا با توسل به حیله ومکر دستآوردهای آنرا نادیده گرفته و چهرۀ  آنرا مخدوش نمایند، بلکه اصلاح طلبی یک پروسه و فرآیندِ پایان ناپذیرِ تاریخیست که چه بخواهیم وچه نخواهیم دائم در حالِ سیرورت وشدن است ، وضعیت موجود در بخشی از جهانِ امروز در مقایسه با گذشته های دور ، با همۀ نواقص و عیوبی که دارد محصولِ انگیزه ومجاهدتهای تحول خواهِ فرهیختگان و اندیشمندانی بوده که فهمشان  از زمانۀ خود فراتر رفته و با درک واقعیتهای موجود ، با به خطر انداختنِ تمام منافع اجتماعی و اقتصادی خود ، به روشنگری پرداخته ومُتعَرِّضِ حریمِ خوف انگیزِ سلاطین و زور مداران و امپراتوران شده و برای تسهیلِ دستیابی بشر به جامعه ای که همۀ انسانها  درآن از حقوق و آزادیهای مشروع برخوردار باشند، بدترین تنگناها ومحرومیتها را به جان خریده اند.

وقتی تئوری تفکیک قوا وسایر نمادهای یک جامعۀ دموکراتیک و مردم سالار یعنوانِ یک مکانیزم و راهکارِ اصلاحی برای جلوگیری از تمرکز قوا در وجود یک نفر بنام امپراتور و یا سلطان ونیز برای جلوگیری از سوء استفاده حُکام و پادشاهان  ، از جانب طراحان ومبتکرین این تئوریهای تاثیر گذار طرح شده است قطعا این راه کارِ هنرمندانه ونجات بخش به مزاجِ امپراتوران و سلاطین و پادشاهان خوش نیامده و در همان بدوِ  راه  با ایجادِ تنگناهای طاقت فرسا عرصه را بر مُصلِحانِ نیک اندیش تنگ کرده وبرای تحکیم بخشیدن به حاکمیتِ    نا مشروعِ خود، طرحِ اینگونه راهکارها را با خشونتِ تمام سرکوب کرده و برای عوامفریبی گاها  آنرا  دخالت در کار خالق هستی تلقی نموده وحتی  با بهره گیری از دین بدنیا فروشانِ  درباری ، سعی وافر در مشروعیت بخشیدنِ به حریم قدرت خود بکار برده اند . امروزه اگر می بینیم این مکانیزم و سایرِ نمادهای یک جامعۀ نسبتا دموکراتیک مانند مطبوعات آزاد و مراجعه به آراء عمومی و نقدِ آزادانه قدرت و…. بعنوانِ یک باور و مطالبۀ غیر قابل انکار در محافل سیاسی و در حوزه های معرفتی و دینی و در اذهانِ اکثریت مردم جهان نهادینه و به رسمیت شناخته شده است، اینست که توزیعِ عادلانه قدرت و کشف و ترویجِ راه کارهای رهایی بخش در اعصارِ مختلف مد نظر مُصلِحان وخیر خواهان و اندیشمندان بوده، وبوده وهستند کسانیکه  زیاده خواهی های  بی پایانِ ستم کاران را برنتافته و برای رهایی بشر از شرِ سلاطین و پادشاهان ، با وجود همۀ تنگناها همیشه به روشنگری مشغول بوده و از هیچ مجاهدتی دریغ نکرده اند .

نباید تصور کنیم که این دستآوردها بطور اتوماتیک ویا از سرِ تعارف ویا با گشاده دستی و سخاوتِ پادشاهان و سلاطین به مردم تقدیم شده است بلکه  در این مسیرِ تاریخی یعنی ازگذشته های دور تاکنون بشریت از دریایی از خون و خشونت عبور کرده است  تا که این موهبتهای الهی و خدادادی بعنوان حقوق شهروندی توسط صاحبان قدرت از روی ناچاری برسمیت شناخته شده وامروزه اکثر کشورها که اموراتشان براساس شیوه های دموکراتیک اداره می شود از این حقوق درقانون اساسی خود بعنوان اصول مترقی  یاد کرده و جوامعی راکه از نظام مردم سالارانه یرخوردار نیستند  بعنوان جوامع عقب افتاده و فاقد مشروعیت نام  می برند . لذا در مسیر تاریخ ما نباید نقش بی بدیلِ مُصلِحان و اندیشمندانیکه با به خطر انداختنِ حیات و امنیت و آزادیِ خود صادقانه و به قصد رهایی بشر از زیر یوغِ استبداد ، تمامِ توان و دغدغه های خود را مصروفِ کشفِ مکانیزمها و راه حلهای رهایی بخش نموداند، نادیده بگیریم .

انقلاب اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده وعلت ظهور و بُروزش را باید در نابسامانیها وحاکمیتِ غیرِ دموکراتیک حاکمیت شاهنشاهی وسلطنتیِ حکومتِ خودکامه و وابستۀ پهلوی جستجو کرد، کسانیکه رفتار حاکمیتِ سلطنتیِ پهلوی را برنمی تافتند و در متن انقلاب  حضور داشته اند، می دانندکه امام عظیم الشان قبل از اینکه نسخه انقلاب را بپیچند و برای انجامِ انقلاب مصمم شوند ، راه کارهای اصلاحی را به شاه توصیه وبارها شاه را نصیحت کردند که از استبداد و وابستگی دست بردارد وتمام توانش را برای خدمت به مردم بکار گیرد. در واقع حضرتِ امام در بَدوِ امر بارها با شاه اتمام حجت کرده و بعد از اینکه شاه متکبرانه  بی توجهی نمود و همچنان  رویۀ استبدادیش  را ادامه داد و روز بروز به ظلم و بیدادش افزود،  امام  به تکلیفِ الهی اش عمل نموده وبا پشتوانه عظیمِ مردم به حاکمیت ظالمانۀ شاه و حامیانش خاتمه داد .

شاه مخلوع وقتی اعتراف به شنیدنِ صدای انقلاب کرد که کار از کار گذشته بود و امیدش از ابر قدرتها قطع شده وملت ایران با روشنگریهاومجاهدتهای قائد بی بدیل وفرزانه اش ، راه خود را شناخته و هیچ چیز نمی توانست ارادۀ آهنین مردم را برای دستیابی به حقوقِ حقۀ و مُسلَمِ خود یعنی حقِ تعیین سرنوشت خویش، محروم نماید . اینجا بود که امام عزیز در همان گام اول در بدوِ ورودش که همه محوِ در شور وشعفِ پیروزی انقلاب و دیدارِ امام و مرادِ خویش بودند ،  با تعیین جایگاهِ مردم  نقشۀ راهِ انقلاب را ترسیم وتکلیف همه را برای تمکین و تسلیم در برابر ارادۀ مردم روشن نمودند ، بواسطۀ عشق و علاقه ای که اکثریتِ مطلقِ مردم به امامشان داشتند ، شاید کمتر کسی این توقع را در خود ایجاد کرده بود که با وجود و حضور امام در عرصۀ قدرت وسیاست در همان آغاز کار، به نقد وبررسی حاکمیتی که در حالِ شکل گرفتن بود بپردازد اما امامِ عزیز هیچگاه از این اعتماد و ارادت مردم سوء استفاده نکرده و با ابطال رویه های استبدادیِ وپایان دادن به  حاکمیتِ سلطنتی ،  به معماری و ترسیمِ نظامِ مردم سالارانه دینی پرداخت و در همان گامِ اول به نظامی که متکی به آراء مردم باشد تاکید فرمود وخیال همگان را راحت کرد که استبداد وخود رایی در این مملکت دیگر جایی ندارد .

ای بسا اگر انقلاب را یک مرجعِ مقتدر دینی رهبری نمی کرد و انقلاب توسط شخصیتی ملی و یا سیاسی هدایت میشد از آنجاییکه جمهوریت  ره آورد کشورهای غربی تلقی میشد ، بعید بود که قاطبۀ دینداران وکسانیکه دغدغۀ دینی داشتند زیرِ بارِ جمهوریت و نمادهای مردم سالارانه که برگرفته از تجربه و گفتمان سیاسی در جوامع غربی بود ، می رفتند ولی از آنجاییکه امام عزیز از موقعیتِ برتر در حوزه های دینی برخوردار بود وخود نیز مرجع وفقیهی مُـتَبَحِر واسلام شناسی بی بدیل و مقتدر بود نه تنها ابهامی در خصوصِ تاسیسِ نظامی مبتنی بر آراء مردم باقی نگذاشت، بلکه تلاش ومجاهدت در راهِ تاسیس وتشکیل جمهوری اسلامی را وظیفه دینیِ آحادِ مردم میدانست و لذا اینجاست که در می یابیم که ضمن عمل به وظیفه شرعی و الهی، اصلاحات در حوزۀ قدرت برای جلو گیری از استبداد  نیز مدِ نظر امام بوده وبخاطر اینکه هیچکس نتواند از قدرت متمرکز سوء استفاده کند توزیع عادلانه قدرت ،تفکیک قوا ،مراجعه به آراء عمومی  و در معرضِ نقد قرار گرفتن مسئولین  و پاسخگو بودن همه در مقابل مردم و قانون و… را به عنوانِ حقوق الهیِ مردم به رسمیت شناخت و هیچگاه نظر شخصی خودش که در واقع  با خواستۀ اکثریتِ مطلقِ مردم منافاتی نداشت وتودۀ مردم با جان و دل پذیرای آن بودند را به مردم تحمیل نفرمود و حتی نظام سیاسی مورد نظر خودش که بر خلافِ ایدۀ حامیانِ حکومتِ اسلامی ،همان جمهوری اسلامی بود را به رفراندوم گذاشت  و آراء عمومی را برای مقبولیت و استقرار این نظام واجب و لازم بَرشمرد وهیچ کاری را بدون رای ونظر مردم به رسمیت نمی شناخت وبخاطر همین ایده و باور بود که در اولین سخنرانی خود بعد از ورود به ایران که نقطۀ عطفی در تاریخ انقلاب است فرمودند : من دولت تعیین میکنم من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم، من بواسطه اینکه  ملت مراقبول دارد دولت تعیین میکنم من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم……نفرمودند چون من رهبرانقلابم و یا چون من امامِ امتم دولت تعیین میکنم بلکه تاکید فرمودند( بواسطه اینکه  ملت مرا قبول دارد….) واین درست در زمانی بود که هنوز قانون اساسی جدید و سایر نهادهای قانونی از جمله مجلس شورای اسلامی و سایر موسسات مردم نهاد تشکیل نشده بود و این حاکی از روحیه مردم داری و دموکراتیک و مترقی امام بود که حاضر نبود در فرایندِ تشکیلِ نظام ، مردم به حاشیه کشیده شوند ، قاطعانه موانع حضور وتاثیر گذاری مردم را برای تشکیل نظام جمهوری اسلامی و همۀ تصمیم سازیهای بعدی هموار و راهِ بازگشتِ حاکمیتِ سلطنتی را مسدود و پله پله ابزار قانونیِ نهادینه کردن حضورِ مردم را برای مشروعیت و مقبولیت بخشیدن به همۀ تصمیم سازیهای نظام فراهم  و تا آخرین لحظات عمر پر برکتش مواظب بود به بهانه های واهی به حریم مردم سالارانۀ نظامِ اسلامی که مبتنی به رای مردم بود، تعرضی صورت نگیرد وخیال همۀ  دینداران را نیز از  بابت اینکه اسلام ناب منافاتی با دخالت مردم در تعیین سرنوشت خودشان را ندارد  ، راحت کرد .کما اینکه در حوزه های دینی بودند کسانیکه نظام مردم سالارانه را برنمی تافتند و آنرا مخالف شئونات دینی تلقی کرده و حتی مبارزه با شاه و حکومت سلطنتی را حرام شرعی می دانستند و لذا قوام و دوام  نظام اسلامی ایران متاثرِ از آن پی ریزی های عالمانه و مُصلِحانه ایست که امامِ عزیز قاطعانه ترسیم نموده و برای جلو گیری از هر گونه ساختار شکنی راهِ اصلاحِ امور را با ساز وکارهای قانونی باز نموده و ترتیبی اتخاذ فرمودند که هرگاه مصلحت نظام اقتضاء نماید ، با توسلِ به تشریفاتی که در قانونِ اساسی پیش بینی شده است زمینه برای اصلاحِ نارساییهای احتمالی فراهم باشد . در پایان جا دارد به حکمِ انصاف  این سخنِِ  حکیمانۀ   مقام معظمِ رهبری را یاد آوری کنم  که :  این انقلاب بی نامِ خمینی در هیچ جای جهان شناخته شده نیست.   

 

                                                                                                                                        

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=57390

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 42در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۴۲
  1. جناب آقای امرایی
    با سلام بسیار جالب و خواندنی بود بیجا نگفتند که امام معمار کبیر انقلاب بود و همیشه فرمایشات ایشان چراغ هدایت انقلاب بوده وخواهد بود موفق و سربلند باشید

  2. با سلام بر سردار سالهای دفاع مقدس که ان زمان در سنگر دفاع مقدس خدمت کردند هم اکنون در سنگر علم قلم میزنند و مطالب پر مغزی را مینویسند

  3. با سلام

    البته باید تفاوت قایل شد میان به رای گذاشتن و پذیرش یک حکومت الهی
    و رای گیری در یک جامعه دموکراتیک غربی

    در غرب مبانی از ابتدا بر اساس نظرات افراد مشخص میشود
    ولی در اسلام مبانی و اصول مشخص است، و افراد صرفاً میتوانند آنرا بپذیریند یا نپذیرند
    اما نمیتوانند آنها را تغییر دهند و همزمان اسلامی و درست هم بنامند.

    در تاریخ مصلحان واقعی و الهی همیشه بر اساس یکسری اصول مشخص اصلاحات را انجام داده اند

    یعنی میشه بگیم که اصلاحات جریانی است که حول اصول الهی باید بچرخد و اگر محوری غیر از اصول الهی بیابد
    قطعاً خود انحرافی بیش نیست.

  4. سلام
    سردار همانطور که به درستی اشاره کردید :
    اصلاحات یک پروژه نیست که بتوان پایانی برای آن متصور شد و یا اینکه آنرا در معرض مزایده قرار داد تا عده ای بتوانند مالکیت فردی و یا مشترک آنرا بدست آورده و یا با توسل به حیله و مکر دستآوردهای آنرا نادیده گرفته و چهرۀ آنرا مخدوش نمایند ، بلکه اصلاح طلبی یک پروسه و فرآیندِ پایان ناپذیرِ تاریخیست که چه بخواهیم وچه نخواهیم دائم در حالِ سیرورت وشدن است…
    موفق و پیروز و سربلند به بلندای دماوند…

  5. با سلام و تقدیم احترام/ برادر ارجمند و بزرگوارم بدون تعارف نوشته حضرتعالی بسیار ارزشمند و آموزنده بود و در عین حال بسیار دل نشین، جامع و روان و… مسلما حرفی که از سر اخلاص و تواضع از دل بر آید بر دل نشیند… در این روز درود بر روح پر فتوح امام راحل باد که فرمودند: «جمهوری اسلامی نه یه کلمه کم و نه زیاد … » دست مریزاد و سپاس

  6. باسلام خدمت برادر ارجمندم آقای امرایی که علاوه بر شعر آن هم شعر متعهد .اخلاقی وانذاری در نثر روان وبا محتوی
    ومحکم نیز توانمندند .اصلاح اصل ورکن رکین وتاریخی است که همزاد وهمراه بشر که اشرف مخلوقات است با انسان
    متولدوعجین شده است وغیر قابل انفکاک از هم هستند .از آغاز آفرینش انسان وبکارگیری قوه تفکر وتعقل اصلاح هم با او بوده است وهمین مسئله بسیار مهم وارزشی که انسانیت را به انسان داده و اشرف مخلوقاتش نموده از آغاز خلقتتش اورا در مسیر اصلاحات قرار داده است ومهمترین نوعش اصلاح فردی یا تزکیه نفس است که در اسلام به عنوان جهاد اکبر معرفی شده .
    مولوی:
    قد رجعنا من جهاد اصغریم
    بانبی اندر جهاد اکبریم
    در حقیقت مبارزه بانفس وجهاد اکبر همان اصلاح شخصی وبدنبالش اصلاح خانواده واصلاح اجنماع است وسر دمداران وحکام که از همین مردمند نیز از این قاعده مستثنی نیستند

    • سرور ارجمندم جناب آقای محمدیِ عزیز با سلام و عرض ارادت ، از اظهار لطفِ همیشگیِ جنابعالی صمیمانه سپاسگزارم

  7. سرور گرامی واقعا گل گفتی

  8. باسلام خدمت فرهیخته گرانسنگ جناب ع م امرایی
    ازچنددریچه باید به شما درود فرستاد، نخست اخلاق که به قول مولای متقیان:حُسنُ الخلاقِ یُدِّرُ الرزاقَ وَیونِسَ الرِّفاقَ؛
    خوش اخلاقى روزى ها را زیاد مى کند و میان دوستان انس و الفت پدید مى آورد.
    بدون تعارف بایدعرض کنم همه ی دوستان ارادت ویژه ای به شما دارند واساس آن اخلاق ورفتار نیک شماست. درنگاه بعدی باید به قلم شیوا ویکرنگ تان هزاران درودتقدیم کرد. مانا باشید

    • با سلام و عرض ادب، از جنابعالی و همۀ سرورانی که نسبتِ به این حقیرِ کمترین بذلِ محبت دارند نهایتِ سپاسگزاری را دارم

  9. باسلام
    از صاحبان قلم و اندیشه ای چون برادرمان آقای امرایی جز این انتظاری نیست که مفاهیم عمیق مورد غفلت واقع شده را اینگونه هنرمندانه تحلیل نمایند .

  10. سلام خدمت برادر عزیزم جناب آقای امرایی
    مطلب بسیار ارزنده ای بود استفاده کردیم
    بقول مقام معظم رهبری :این انقلاب بی نام خمینی در هیچ جایی دنیا شناخته شده نیست
    ان شاءالله که مطالبت ادامه داشته باشد

  11. با درود خدمت انسان والا و فرهیخته . وجود شما برای این شهر نعمتی گرانبهاست زیبا و ستودنی قلم زده ای .
    ایجاد اصلاحات در جامعه ، نیازمند افراد مخلص ، شجاع ، زیرک ، کاردان و باهوش است که با شناخت درست از ارزشهای انسانی ، سستی نورزند و در امور مردم صادقانه کوشش نمایند
    که همراهی مردم را با خود داشته و جامعی ارمانی با اهدافی انسانی بوجود اورند. به امید انروز

    • نامِ سردار ایرانی که در برابرسپاهِ مقدونی ایستادگی کرد وخود وسربازانش تا واپسین تن کشته شدند ، به معنیِ ایرانی با شکوه ، یعنی آریو برزن ، و انتخاب این نام حکایت از عرق ملی وسلیقه سرشار از حسِ وطن دوستیِ شما دارد حب الوطن من الایمان ما ایرانیها وطن داریم ، هویت داریم تاریخ وتمدنمان همچون نگینی درخشان بر تارک جهان میدرخشد ، غرق در اقیانوسِ تمدن و فرهنگیم اما دریغا که قدر آنرا نمی دانیم………سپاس از اظهار لطف و محبتِ شما سرورِ عزیز سربلند وسرافراز باشید

  12. ریچارد زالتمن مانند خیلی از عکاسان پیش از خود، به مناطق مختلف جهان سفر می کرد تا از مردم و فرهنگ و زندگیشان عکس بگیرد.
    یک روز صبح که در یکی از روستاهای دورافتاده کشور بوتان قدم می زد تا عکسهایی بگیرد، ناگهان ایده ای به نظرش رسید. او دوربین را در جایی مستقر می کرد و از روستاییان می خواست از آنچه به نظرشان ارجحیت دارد که به دیگران درباره خودشان نشان دهند، عکس بگیرند.
    بعد از اینکه زالتمن عکسهای گرفته شده را ظاهر کرد متوجه شد در بیشتر عکسها، پاهای مردم حدوداً از ناحیه مچ به پایین خارج از کادرند و در عکس نیافتاده اند.
    زالتمن می گوید: «ابتدا فکر کردم که روستاییان در تنظیم کادر دقت نکرده اند. اما بعداً معلوم شد پابرهنگی نشانه ای از فقر است. اگر چه در آن روستا همه پابرهنه بودند اما مردم روستا می خواستند آن را پنهان کنند؛ پیام مهمی برای گرفتن.»
    ————————————————-
    برای شناخت افراد و سازمان ها به انتخابهای آنان توجه دقیق داشته باشید. سازمان و کارکنان آن به عنوان سیستم های پیچیده از خود رفتاری ناشی از انتخابهایشان بروز می دهند که نشانه های دقیقی از ویژگیهای آنان را با خود به همراه دارند. این نشانه ها صرفنظر از اینکه هدف تظاهر یا پنهان کاری داشته باشند خصوصیاتی از رفتار و فرهنگ سازمانی آنها را بیان می کند. در برخی موارد ممکن است افراد و سازمان به هر دلیلی قادر به بیان صحیح و علمی ویژگیهای خود نباشند اما وقتی در موضوعات مختلف برای انتخاب آزاد گذاشته شوند رفتار و انتخابهایی خواهند داشت که به صورت غیرمستقیم بیانگر خصوصیات آنها خواهند بود. برای شناخت افراد و سازمان ها به انتخابهای آنان توجه دقیق داشته باشید و به آنها حق انتخاب دهید.

    • با سپاس و تشکر از سرور عزیزم جناب آقای باوند پور، با خواندن این متن زیبا و ارزشمند که حاوی نکات آموزنده و دلمشینی است بیاد حکایتی از استاد سخن سعدی شیرازی افتام که فرموده است:
      حاتم طاعی راگفتند از تو بزرگ همت تر در جهان دیده ای یا شنیده ای، گفت بلی ، روزی چهل شتر قربان کرده بودم امَرای عرب را ، پس بگوشۀ صحرایی به حاجتی برون رفته بودم، خارکنی را دیدم پشته فراهم آورده ، گفتمش به مهمانیِ حاتم چرا نروی که خلقی یر سماطِ او گرد آمده اند، گفت:
      هرکه نانِ عملِ خویش خورَد/// منت از حاتمِ طاعی نَبَـرَد
      من او را به همت وجوانمردی از خود برتر دیدم.

      پیامی که من از این کامنتِ آموزنده دریافت کرده ام اینست که آدمی باید عزت نفس را در درون خودش پرورش داده و خواهشهای دنیایی را تا می تواند کم کند زیرا هماطور که فرموده اند هر خواهشی بخشی از شخصیت انسان را پایمال کرده و وضعف و زبونی را بر او چیره می گرداند و لذا مردمان آن روستا بخاطر اینکه نخواسته اند عزت و سر بلندیشان خدشه دار شود با سیلی روی خود را سرخ نگه داشته و نشانۀ فقر را پنهان کرده اند
      حیفِ دندان رویِ هر نانی رَوَد/// اُف بر آنکه نانِ هر خوانی جَوَد
      نانِ عـزت نانِ پاکست و عزیز ///نـانِ ذلت نـانِ عبدَست و کنیز
      همتی جانا کـه در دنیای دون///خـانـۀ بی همتان گردد نگـون
      همتِ عــالیِ مـــردانِ بـــزرگ ///بَر کَنَد از ریشه کوههای ستُرگ
      ……………………………………………………………………….

      موفق و سربلند و پیروز باشید.

  13. درود
    با تشکر، قلمی که شجاعت ، صراحت و حقانیت از آن بچکد ستودنیست.

  14. در سطر هفتم صیرورت صحیح است

  15. سردار عزیز بسیار متین و شیرین فرموده اید استفاده بردیم مرحبا بکم قضیتم الجهاد الاصغر وبقی علیکم الجهاد الاکبر

  16. جناب استاد امرایی عزیز چون همیشه متقن و محکم و مستدل. بسیار شیوا و جالب دست شمادردنکند. امیدوارم که همگان اعم از مسئولین و مردم و دلسوزان واقعی جامعه دست در دست هم دهند به مهر برای اصلاحات واقعی در جامعه برای داشتن جامعه ای فعال، پویا و ماندگار در عرصه ی جهانی. در مقابل اصلاح همیشه مقاومت هم وجود داشته است. ولی این را باید بدانیم که اصلاحات یک واقعیت تاریخی است و باید انجام بگیرد.

  17. جناب آقای امرایی عزیز!
    مطلب پرنغزتان راکه برگرفته ازروح آزادگی ومردم داری شماست به دلم نشست وبندبندش مشحون بودازصفاوصمیمیت ویکرنگی. بنده به شخصه ازمرور آن لذت بردم وچه استادانه، پرنده ی خیالم راکشاندی به اوایل انقلاب وآن شوروهیجانات انقلاب.درودبرشماکه این چنین نشانه هاوطرق بامردم بودن راشناساند ه ای وحقاکه نقش مصلحان درهیچ برهه ای ازتاریخ پاک شدنی نیست وزورمداران وقدرت طلبان درمقابل اراده ی مردم چاره ای جزتسلیم ندارند.زنده باشی وبرقرار!

    • سپاس قربان،حقیقتا اینجانب نیز از خواندنِ دل نوشته های جنابعالی که هنرمندانه درد و رنج مردمان این دیار را به تصویر می کشد لذت برده و بهرمند میشوم . قلم را از غلاف بیرون بکشید و ادبیات شیوایتان را بکار بیندازید . سماعِ رقص در بیمارستان کارِ خودش را کرد و دسترنجت به ثمر نشست ، قلم را زمین مگذار که کار معطل مانده فراوان داریم

  18. این متن از معدود متن هایی بود که در شأن نام و نشان میر ملاس بود و امید آنکه شروعی باشد بر این هنرنماییها. با اینکه این بنده کمترین آشنایی ای با نگارنده متن ندارد، اما بر این باور است که در خشش واژگان متن بر آمده از قلمی به غایت توانگر و حر و روحی پاک و بی آلایش است. از همین رو است که تصویری که او در این متن برگزیده است، جان و ضمیر خوانندگان فرهیخته سایت میر ملاس را به شعف وا می دارد. بدون شک، روشنگری، نقادی و اندیشه ورزی گوهر گرانبهایی است که مایه ی قوام امور و پیراستن کژیها در جامعه می گردد و بنیان سست جهل و نادانی را ویران می کند و اینجاست که امیر کلام و مولای خردورزی و تعقل، علی (ع) به شکوه از روزگار خود بر می خیزد که:
    « جاهلان شما پرتلاش و آگاهان شما تن پرور و کوتاهی می کنند». و از این رو کاروان جامعه به سمت و سوی رستگاری رهنمون نمی گردد، با این وصف افزون بر ملاحظات متن بالا عرض می کنم که:
    ۱. اصلاحات خود باید برآمده از ریشه ها و اصولی باشد که همنوا با فطرت و سرشت آدمی باشد و پیامبران به مثابه معلمان واقعی بشر در این مسیر چه جانفشانیها که نکرده اند.
    ۲. اگر اصلاحات مبتنی بر اصول راهبری نباشد بیم آن می رود که در ورطه گمراهی، خودخواهی و هوی و هوس سرگردان شود و به تعبیر واژگان نورانی قرآن همیشه خطر تبدیل « اصلاح» به « افساد» وجود دارد.
    ۳. شاید تعبیر رهبری انقلاب از اصولگرایی اصلاح طلبانه مبتنی بر همین تذکار باشد.
    ۴. گفتمانهای اصولگرایی و اصلاح طلبی اگر توام با اخلاق محمدی و اسلام رحمانی تبیین شود ، لازم و ملزوم ما هستند و می توانند کشتی انقلاب را به سر منزل خود بر سانند.
    ۵. بیش از گفتار باید عمل مدعیان اصولگرایی و اصلاح طلبی عنایت شود زیرا:
    « دو صد گفته چون نیم کردار نیست»
    و در فرجام عذر تقصیر و تصدیع از نویسنده و خوانندگان ژرف نگر سایت کهن نام میر ملاس…

    • سرور عزیز و ارجمندم جناب آقای کوشکی با سلام و عرض ادب، بدینوسیله از همراهی و اظهار لطف وهمچنین راهنماییهای مشفقانه جناب عالی نهایت سپاسگزاری را دارم موفق و سرافراز باشید ضمنا به استحضار میرساند در صفحه یادداشت(آرشیو) همین سایت اشعارِ هبوط ، بذر نیکی ، دین و آزادی ، روزگار وصل ، راه مستی ، نانِ عزت .. ومقاله نقدِ خویش موجود است در صورت صلاحدید ملاحظه بفرمایید

  19. مطالب برادر خوب ودوست داشتنی امرایی عزیز حاصل اندیشه ای عمیق است و طرح آن در ایام سوگواری سرور اصلاح طلبان جهان حسین بن علی ع خدا وکیلی بر خجلت ما حد اقل من می افزاید .البته ممنون ایشان هستیم که گاه با شعر و گاه با نثر و طرح مطالب زیبا بیداری می دهند و در راستای اصلاح گری گام بر می دارند . عمرش بسلامت باد

  20. سرور عزیز و ارجمندجناب آقای شفیعی باسلام و عرض ادب از اینکه همیشه نسبت به این حقیر کمترین وسراپا تقصیر بذل محبت دارید صمیمانه سپاسگزارم از خداوند متعال سلامتی و سرافرازیِ شما را خواهانم

  21. با آرزوی بهترینها برای شما سرور گرام.قلمت همواره توانا باد

  22. سپاسگرارم ، سربلند وپیروز باشید

  23. ما بنا بر این نداریم که یک تحمیلی به ملتمان بکنیم و اسلام به ما اجازه نداده است که دیکتاتوری بکنیم. ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هر طوری رأی داد، ما هم از آن ها تبعیت می کنیم. ما حق نداریم، خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، اسلام به ما حق نداده است که ما به ملت مان یک چیزی را تحمیل بکنیم. بله ممکن است گاهی وقت ها ما یک تقاضایی از آن ها بکنیم، تقاضای متواضعانه، تقاضایی که خادم یک ملت از ملت می کند.» (صحیفه ی امام،ج ۱۱، ص ۳۴

  24. جناب امرایی یکی از نقاط قوت این یادداشت پروسه ای دیدن اصلاحات بود که خود به خود درمسیر زمان بوده وخواهندبود
    موفق وموید باشید

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.