امام خمینی (ره) : ملت ما خون داده است تا جمهوری اسلامی وجود پیدا کند.
[1]
شهیدان والامقام نورکریم و موسی کریم رحمتی
آقایان نورکریم وموسی کریم رحمتی درسال شصت و پنج در گردان کمیل حضور داشتند. موسی کریم درکردستان بودند. نورکریم هم همراه ما، در شفیع خانی بود و برای عملیات کربلای۴ آماده می شدیم. قبل از عملیات بود که یوسف عبداللهی از تعاون خبر آورد که موسی کریم که کوچکتر بود، شهید شده است. نمی دانم چطور نور کریم را راضی کنیم که در این عملیات شرکت نکند. ممکن است در این عملیات او هم شهید بشود که قطعا برای خانواده اش سنگین خواهد بود. شما می توانید به شکلی ایشان را راضی کنید که نیاید؟
ما رفتیم و با صحبت های گوناگون سعی کردیم ایشان را راضی کنیم. از طایفه ایتیوند افراد زیادی آنجا بودند. شهید رستمی هم که در کربلای ۴ شهید شدند وهمینطور آقای عبداللهی هم با ایشان صحبت کردند. اما فایده ای نداشت.
عملیات کربلای ۴ انجام شد. و در حال برگشتن به پشت خط بودیم. من مجروح شده بودم و در بخش تخلیه شهدای اهواز منتظر اعزام بودیم. قرار بر این بود که مرا با هواپیما اعزام کنند. اما بدلیل اینکه بمباران بود مرا به راه آهن برده واعزام کردند. فریدون نورعلی آمد بالای تخت من. از او پرسیدم: چه کسانی شهید شده اند و چه کسانی برگشته اند؟ میدانستم که خیلی از نیروها شهید شده اند. چون ما قیچی شده بودیم و نیروهایی که از ما گذشته بودند دیگر برنگشتند. یا شهید شدند یا مفقودالاثر.
درحینی که داشتیم به راه آهن می رفتیم باز هم از او پرسیدم: چه کسانی شهید شدند؟ از میان همه بچه ها اسم شهید نورکریم را آوردند. پرسیدم: چطور شهید شدند؟ گفت: از یکی از بچه ها شنیده ام.
بعد از اینکه از بیمارستان قم مرخص شدم، به کوهدشت آمدم. درآنجا شنیدم که دو پسر عزیزکریم شهید شدند. یکی در غرب و دیگری در جنوب.
[2]
جانباز سیدرضا سلامتی