- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

برای مادران جان باختگان حادثه ی سعادت آباد

[1]

 

 

 

 

 

شهناز خسروی / میرملاس نیوز :

بیلا بتکو زویخه چاوانم…
برای مادران جان باختگان حادثه ی سعادت آباد

خبر کوتاه بود و به سرعت ۶۰۰ کیلومتر را پیمود تا کوهدشت را در جنوب لرستان بلرزاند. خبر جان باختن ۱۷ جوان ونوجوان کوهدشتی که در پی یافتن کار و تحصیل خانه و کاشانه را ترک گفته و به کلان شهری پناه برده بودند که ۶۰۰ کیلومتر با آن ها فاصله دارد و در محلی سکنی گزیده بودند که همه می دانستند دیر یا زود بر سر ساکنینش آوار خواهد شد و تنها ساکنان بی سعادت آن بود که از این موضوع بی خبر بودند ! نه این که بی خبر باشند …که خود را به بی خبری زده بودند تا این مکان که بنا بود پناهگاشان باشد،قتل گاهشان شود.
این بار تهران بزرگ بود که کوهدشت کوچک را بلعید… آن ها که اکثرا دانشجو بودند،جان باختند تا سعادت را برای عده ای به ارمغان آورند،تا سعادت برای همیشه از خانه هایشان رخت بربندد.تا کوهدشت عزادار شود…
پنج سال از آن حادثه تلخ می گذرد و هنوز گوشه و کنار کلان شهر تهران و میدان های بی قواره اش پر است از خیل همشهریان من که بساط عملگی شان را پهن کرده و در کنار آن چمپاته زده یا گیوه هایشان را بالش سر کرده تا دمی بیارامند و خسته تر از قبل در هزارتوی این شهر غبار آلود ، خستگی تاریخی شان بر دوش، در پی لقمه نانی روانه گردند…
سال گذشته، در سالگرد این عزیزان نوشتم:” . … استان من هم چنان بیکار ترین استان ایران است و جوانانش هم چنان آواره ی سعادت آباد و سعادت آباد ها در پی سعادتی گمشده… و این همه در استانی رخ می دهد با استعدادهای بالقوه ،زمین های حاصلخیز،رود های پر آب ،معادن سرشار،جاذبه های گردشگری طبیعی و تاریخی … جز بی مهری چه چیز این سرنوشت اسفناک را برای سرزمین من رقم زده است؟”
می نویسم … می نویسم شاید خون دلی که می چکانم بر صفحه ی سفید کاغذ، مرهمی باشد بر دل مادران داغدار ،زنان هم ایلم که هر سال در نخستین روزهای تابستان ، ۶۰۰ کیلومتر دورتر از زادگاهم ،ضجه هایشان را می شنوم و مویه های پریشانشان قرار از دل تنگ و زخمی ام می رباید:
بیلا بتکو زویخه چاوانم / تا بووه رنگ رشمه سرتا پا گیانم
ورنه می دانم ،خوب هم می دانم خاصیت این گونه نوشته ها تنها بالا بردن آستانه ی تحمل مردم و بی تفاوتی هر چه بیشتر مسئولان است ، چرا که تکرار، رفته رفته بی تفاوتی را برمی انگیزاند و این شاید باز هم از بخت یاری و سعادت مسئولان است که تکرار این مکررات ،ناخواسته از تلخی آن ها می کاهد.
می گویندیکی از بهترین تکنیک ها برای اینکه مردم در معرض همه ی اخبار قرار نگیرند ،بمباران خبری است. یعنی مردم را در معرض حجم وسیعی از اخبار و اطلاعات قرار دادن به گونه ای که آن ها فرصت استفاده از این حجم انبوه اطلاعات رانداشته باشند و در واقع در زیر آوار آن به انفعال و بی خبری برسند. وشاید ما روزنامه نگاران هم با تکرار پیوسته ی دردها و مشکلات ،تنها به عادی شدن آن کمک می کنیم بی آن که خواب آرام هیچ مسئولی آشفته شود!