- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

به یاد پیرغلامِ امام حسین (ع) زنده یاد قاسم امرایی

 

 

موءذن سحرهای رمضان کوهدشت 

قدیمی ترین موءذن کوهدشت 

مردی که پنجاه سال نماز شبش ترک نشد

قاسم امرایی پیر غلام امام حسین 

نماد عاشورا در کوهدشت 

یک – همه تیترهای بالا در مورد مردی است که مردم کوهدشت سالهای متمادی به بودنش در روزهای عاشورا عادت کرده بودند ٬ عاشورا را با قاسم تعزیه خوان بهتر و زیباتر درک می کردند ٬ او که بی ریا و با اخلاصی مثال زدنی نمادی کامل از یک پیرو و پیر غلام امام حسین بود در روزهای محرم و مخصوصاً شب و روز عاشورا برای خودش برنامه ای خاص و منحصر به فرد داشت ٬ اگر بگویم او به تنهایی یک هیئت بود بدون تردید اغراق نیست ٬ ساعت ۸ شب عاشورا خود را گل مالی میکرد و تمام تکیای شهر را با نوای شیرین و دلنشین آقام هی رو آقام هی رو می گشت ٬ من که سالها با این صدای خو گرفته بودم الان که این مطلب را می نویسم با چشمانی اشک آلود صدای حزن آلود و منحصر به فرد قاسم امرایی مردی با صفا و عاشورایی در گوشم طنین انداز است٬بدون شک حزن صدای او برای خیلی ها از کوهدشتی های اصیل خاطره انگیز است . قاسم امرایی مردی بود که نه از سر ریا ٬ بلکه با معرفت و شوقی زایدالوصف آقا و مولایش را صدا میزد و بعضاْ به اعتراض های کوته فکران که گاهی نگاهی تنگ نظرانه به صفا و سادگی او که در واقع معرفتی زیبا نسبت به سرور شهیدان بود داشتند فقط یک جمله می گفت : شما نمی دانید ٬ این نوعی عاشقی است بین من و مولایم حسین و براستی الان برای همه مشخص شده است که محبوبیتی که در طی سالیان تعزیه خوانی داشت بی ارتباط با اخلاص ٬ صفا ٬ و کعرفت واقعی او نبود ٬

دو – درزمانی که کوهدشت فاقد برق و به تبع سیستمهای صوتی امروزی بود با صدا و حنجره خاص خود در چهار جهت اذان را برای مردم می خواند تا جایی که مردم آنزمان به نوای دلنشین اذان قاسم اذان چی عادت کرده بودند ٬ این عادت او تا زمان رحلتش و بخصوص در سحرهای ماه مبارک رمضان هیچ گاه فراموش نشد ٬

سه – یکی ازاقوام که مراودات زیادی با او داشته است می گفت : این مرحوم هیچ وقت آلوده به حرام نشد و به همین سبب خداوند هیچ وقت سعادت خواندن نماز شب را از او سلب نکرد ٬ به نقل ازعلی محمد امرایی فرزند ارشد این مرد بزرگ شنیدم که شبی از طبقه بالای خانه صدای گریه ای می آمد ٬ سراسیمه به طبقه بالا رفتم به محض اینکه لامپ را روشن کردم صدا خاموش شد ٬ متوجه شدم که صدای پدرم بود وقتی جویای احوالش شدم با اکراه گفت : در حال راز و نیاز با امام حسین بودم ٬نگران نباشید ٬‌گریه ام بخاطر همین بود. ایشان در ادامه بیان داشت : پدرم فقط روز ها و ایام محرم عاشورایی نبود بلکه در تمام سال ذکر و نام امام حسین بر لبانش بود تا جایی که در آخرین لحظات عمر همچنان نام زیبای حسن بر لبان او جاری بود .

چهار ـ یکی از شهرداران سابق کوهدشت که الان دوستی خوبی با هم داریم وقتی متوجه شد میخوام در مورد این مرد بزرگ مطلبی بنویسم به یاد خاطره ای از ایشان افتاد و آنرا را چنین بیان داشت : زمانی که شهردار کوهدشت شدم چند بار ایشان را دیدم و از آنجایی که بنا بر شخصیت بارز دینی ایشان همیشه عرض ارادت از اموراتی بود که بر خود لازم میدانستم در مقابل ایشان بجا بیاورم ٬ در یکی از این ملاقات ها ایشان بیان داشت با شما کاری دارم و منهم به تصور اینکه شاید همچون دیگر شهر وندان نیازی داشته باشد که در حوزه مسئولیت من باشد بیان داشتم خواسته اش را مطرح نماید ولی ایشان گفتند که به محل کارتان می آیم ٬ من اصرار کردم لازم نیست شما زحمت بکشید بفرمائید بنده با کمال میل خواسته شما را انجام می دهم ٬ اما ایشان همچنان مصر بودند که این خواسته را در محل کار بنده مطرح شود ٬ بلاخره آنروز فرا رسید و ایشان به دفتر بنده آمدند ٬ مثل روزهای قبل چند نفری در دفتر بنده بودند ٬ در حضور آنها از وی خواستم خواسته اش را مطرح نماید ولی ایشان با ایماء و اشاره به من فهماند که میخوام خصوصی باشد ٬ من که حسابی کنجکاو شده بودم زمینه را برای این امر فراهم آوردم و بشدت هم مشتاق بودم تا بدانم خواسته او چیست و چه چیزی را از من میخواهد ٬ لحظه موعود فرا رسید و من منتظر مطرح کردن خواسته این مرد بزرگ ٬ بادست خودش درب را بست و اطمینان نمود که کسی دیگر صدای ما را نمی شنود ٬ من که تا حالا فکرم هزار راه رفته بود همچنان منتظر بودم ٬ حالا من از شما خواننده محترم این سطور می پرسم شما فکر می کنید خواسته اش چه بوده است ؟ شهردار وقت اینگونه ادامه میدهد او در کمال سادگی فقط یک جمله به من گفت : حالا که در این مسئولیت قرار گرفته ای از خدا بترس تا موفق باشی ٬ او این جمله را گفت و رفت و مرا در بهت و حیرتی که قرار گرفته بودم تنها گذشت .

پنج ـ مرغ فروشی می گفت او در ماه مبالغی را نزد من می گذاشت و می گفت: اگر کسانی آمدند و پولی برای خرید نداشتند از این مبلغ استفاده کن و اینکه او برای آنچه انجام میداد هیچگاه از کسی مبلغی را مطالبه نکرد و همه اش در راه خدا و حسین ابن علی (ع) بود.

و در آخر اینکه در چند سال اخیر عاشورای کوهدشت بشدت قاسم تعزیه خوان طفلان مسلم را کم دارد ٬ نبودش کاملاً محسوس است ٬ خیلی ها سراغش را می گیرند و وقتی متوجه می شدند دیگر غرش صدای قاسم امرایی پیر غلام امام حسین را که در حمایت از طفلان مسلم بگوش نمی رسد اشک در چشمانشان حلقه می زد و می گویند حیف ٬ حیف که عاشورایمان بی قاسم  رنگ دیگری دارد .

در مورد این مرد می شود کتابها نوشت ٬ می شود او را به عنوان مردی بزرگ برای اعتبار کوهدشت مطرح کرد ٬ بیائیم بزرگانمان را بهتر بشناسیم.

 

سید سعید قاسمی / میرملاس نیوز