- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

این عاشقی خاموشی ندارد

ص1

 

نجف شهبازی/سرویس منتظران:

 

 

ای رخت چون خلد و لعلت سلسبیل

سلسبیلت کرده جان و دل سبیل

سبز پوشان  خطت  بر گرد  لب 

هم چو مورانند گرد سلسبیل 

ناوک چشم تو در هر گوشه ای

همچو من افتاده دارد صد قتیل

چندی پیش مطلبی دل انگیز از گروه های گفتمانی تالارهای مجازی در اغازین روزهای محرم دریافت کردم ، به این مضمون  که  یادت میاد وقتی کوچک بودیم  نقاشی می کردی خورشید و زاویه برگه می کشیدی فکر میکردی که قلب  انسان این شکلیه  یا وقتی که صدای هواپیما میشنیدیم می پریدیم تو حیات براش دست تکان میدادیم، می نشستیم به انتظار کلاس چهارم تا با خودکار بنویسیم  و دگربار به انتظارماه محرم می نشستیم تا با پدرانمان در ایین عزا داری حسین (ع)با زنجیر کوچک در هیات نا هماهنگ برای امام حسین زنجیر بزنیم  ، این کامنت نشان میداد که اون وقتا زندگی شیرین بود و طعم دیگری داشت در کناراین قشنگی ها برای من و همه کودکان از گذشته و حال نیز روزهای  عزاداری محرم  نیز شیرینی هیجان انگیزی  بود،عزا داری ایینی  حسینی  براستی تجسم عینی  رویاروی خوب وبد، شر و خیر، داد و بیداد، ستمکار و عادل بود، بله محرم  یعنی حسین  وحسین یعنی تاسوعا عاشورا اربعین  و تاسوعا عاشورا اربعین یعنی ظهور وبروز انتخاب مرگ عاشقانه،  موضوعی جاودانه در هم تنیده در ایین جاودانی و جداناپذیر ایرانیان شیعه مذهب و حتی دیگر مذاهب اسلامی وادیان ایرانیان . اری براستی محرم بخشی از نماد  رویاروی خوبی و بدی ،زشتی و زیبایی ،داد وبیداد ،خیر وشر در اموزه های ایرانیان در طول تاریخ و دوره های حکومت پادشاهان و حکمرانان این مرز و بوم بشمار می اید و   بیشتر فرمانروایان  علی رغم تناقض اشکار با فرهنگ و فلسفه وجودی محرم   اعمال ناروای خود رابا پاسداشت سالگرد شهادت امام حسین (ع)  تطهیر میکردند و ان سو نیز قلدران و زورگیران و عربده کشان به احترام قافله سالار کاروان شهدای دشت نینوا در دهه ی محرم از رفتارهای ناهنجار خود می کاستند و رفتار جوانمردی و پایمردی را در طول این یک ماه پیشه میکردند وحتی دیده شده که در برخی موارد زندگی درویش مابانه را برای خود برمی گزیدند و تا پایان عمر خود به یاری مستمندان  پرداخته و در این رهگذر رسم عاشقی را اموختند و درهای معرفت را پیدا و صاحب نفس مسیحیا شدند، مخالفین فرمانروایان ستمگر نماد روشن و راستین ستم ستیزی را در راه پاک حسین یافتند و پایه و اساس پیکارخود قرار می دادند، انان که با نیت کمک به رهایی ستم دیدگان پا به میدان مبارزه نهادند و رفتار و کردار حسینی بر گزیدند همچون حسین پیامی رهایی بخش در میان رهروان خود بیادگارگذاشتند،  ،اما ان گروه که حسین و ارمان الهی اش را وسیله تخریب بهشت زندگی مردم برای مطامح بیمارخود قرار دادند عاقبت ره بجای نبرده وناکام مانده وزیان دیده دو جهان شدند و همچون یزید بد نامی تاریخی وننگ ابدی را برای خود خریدار شدند، در مبارزه با دیکتاتوری رژیم پهلوی مردم ایران  ایین بزرگداشت سوگواری امام حسین ویاران بی همتایش را  که در طول تاریخ تنها بصورت نهادینه نماد خیر و شر بود ، به نماد مبارزه ی بنیان برافکن قدرت ظالمانه دیکتاتوری تبدیل کردند بطوریکه دیکتاتور ودستگاه امنیتی اش یارای مهار انرا نداشت ومردم  با تمسک به سخن امام حسین(ع) ؛ هیهات من الذله ؛ در مقابل دیکتاتوری ایستادند وان را بزیر کشاندند ، در برابر هجوم دشمن بعثی رزمندکان با فلسفه عاشقانه ستم سوزی حسینی به صفوف دشمن حمله ور میشدند و خواب و خیال  بلند پروازی های  دشمن را به نامیدی همیشکی تبدیل می کردند و عشق به حسین ارمان دفاع از کشور شد و سربازان وطن سعادت خود را در انتخاب راه حسین میدیدند وتا پای جان می جنگیدند و خوشنود بودند که در تسلیم ذلیلانه همچون حسین مرگ عاشقانه را انتخاب می نمایند و هرگاه صدای خوش منادی که سروده می شد “سوی دیار عاشقان به کربلا می رویم ؛چگونه خیل عاشقان راه  و رسم حسین روانه جبهه  می شدند، وان پیروزیهای بزرگ راه به ارمغان می اوردند ، راه و منش انتخاب عاشقانه مرگ همچون حسین  علیه السلام در دفاع از وطن ارزوی رزمندگان گردید و از دست دادن جانشان در راه وطن  با معیار حسین رستگاری الهی را برای انان به ارمغان می اورد، بسیاری از رزمندگانمان حین جان سپردن با یاد وذکر نام حسین در نزد خدای یگانه ارام می گرفتندو جانبازان مان با یاری و پیروی از سلحشوری یاران امام حسین  نقصان جسمی شان سند تکامل  راه عاشقانه حسین بوده و ارام و اراسته به زندگی با سر بلندی وافتخار ادامه می دهند ،اسیرانمان در طول اسارت بمانند قافله سالار  کاروان اسرای کربلا پایداری را پیشه خود کردند اگر نبود تاسی به روح وارسته والهی وعاشقانه  وصبر مقاومت ان شیر زن کربلا بسا سنگینی اسارت انان را خمیده واثار زیانبار زمان طولانی اسارت انان را از پای در می اورد،  پیوستگی یاد  راه  ومنش حسین علیه السلام و  پیام رسان کربلا زینب کبری سلام الله علیها بود که عاشقانه پایداری را پیشه خود قرار دادند ودشمن بعثی را  از تحلیل نوع برخوردبا اسرای ایرانی سر گردان و درمانده کردند، اسیر ایرانی  مهره ی رفتار خود بادشمن را مهره ی معامله عاشقانه بزرک پرچم دار ازادگی زندگی بشری قرار داد  لذا دشمن چون درمحاسباتشان در رفتار با اسری چنین خوانشی نداشت تا پایان حیران و سرگردان ماند .

گویند هنر نزد ایرانیان است وبس  براستی ایرانیان چه بخوبی ونیکی ناب گلشن دین اسلام را برگزیده اند ،انگاه که ترکان عثمانی در پشت دین اسلام یکه تازی کشور گشایی خود را پیش میبردند ایرانیان ارمان ایستادگی تشیع حسینی را  که ظلم وتجاوز ممنوع می دانست برگزیدند، انگاه که قراراست تجسم عینی نیروهای خیر در مقابل شر برای مردمانشان شناسانده شود همان رویداد تاریخی دشت کربلا نمونه اشکارتاریخ بشریت برگزیده می شود، انگاه که حاکم مستبد بر کشور خود را سایه ی خدابرای ایران زمین می نماید  حسین ودین حسین مصداق روشن مبارزه با این ادعای باطل می شود  ، انگاه که سرزمین ایرانی مورد تاخت وتاز ناگهانی وناجوان مردانه است سرمشق سربازانش چی کسی بهتر ازسالار دینشان می تواند باشد، انگاه که دشمن بران است اسیرانشان را بزانو در اورد  انتخاب مرگ عاشقانه  برای خود شیرین تر از عسل می دانند .

بسی  سپاس بیکران خداوندگار که سرمشقی عاشق  نماد شیرین دین سرمدی برای ایرانیان قرار داد که بروشنی چون  بچشم دل به هریک از پیروان راستینش نگریسته شود برجسته خود نمایی میکند نورشان رفتارشان ایمانشان، این عاشقی خاموشی ندارد پیروانش پیوسته در برابر ستمگران شعله ی عاشقانه بر می افروزند تا بجای اتش خانمانسوز، نور اسمانی  عشق و دوستی مهربانی زندگی بهشتی بر کره خاکی بگسترانند،

ای برادر تو همان اندیشه ای

ما بقی تو استخوان و ریشه ای

گر گل است اندیشه ی توگلشنی

ور بود خاری، تو هیمه ی گلخنی