- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

خیابانهای کوهدشت و هفت خوان رستم/ چاله هایی که به پای شهر پیر شدند!

 

 
به گزارش میرملاس نیوز به نقل از مهر ؛  روایت خیابانهای شهر کوهدشت و هفت خوان رستم روایت غریبی است، روایتی از گامهایی که باید بلند برداشته شود تا مبادا در یکی از همین چاله ها سرنگون شوی و قربانی زخم کهنه معابر کوهدشت نام بگیری.

کوچه ها و خیابانهای کوهدشت هربار به بهانه های گوناگون گاز، تلفن، فاضلاب، آب و… کنده می شوند اما همچنان خراش خورده باقی ماندند.

معابر کوهدشت سالهاست با زخم کنده کاری ها سر می کنند و هنوز مرهم داغ آسفالتی و گذر غلتکی به التیامشان نرفته است تا این درد کهنه هر روز شهروندان را آزار دهد و شاید هم مردم کوهدشت به این معضل خو گرفته اند.

باران که می آید باید هربار منتظر جیغ بلند ماشینی باشی که چرخش در چاله ای فرو رفته و هرچه زور می زند بیشتر فرو می رود. یا “هق هق” کودکی که یک لنگه از کفش هایش را در گل سمج چاله ای جا گذاشته است.

شهردار قبلی کوهدشت سه سال پیش گفت که “تا سه ماه آینده تمام معابر کوهدشت آسفالت می شوند” و شهردار عوض می شود و وعده سه ماهه، سه ساله هم تحقق نمی یابد.

شهرداری مدعیست که شرکت آب و فاضلاب شهری باید اعلام کند دیگر کنده کاری ندارد تا شهرداری به کار آسفالت خیابانها بپردازد!

از خانه که بیرون می زنی با اولین صلوات چشمت به اولین چاله پیر کوچه می افتد که پیش پایت دراز کشیده است و باید برای گذشتن از خوان اول آن پای چپت را بلندتر برداری و برای چاله دوم و سوم هم همین کار تکرار کنی!

“خانه بازی” چاله ها را که تمام می کنی و به کوچه ی مقابل می رسی باید صبرکنی ماشینی به زور از کوره راه میان دیوار و تپه های مصالح ساختمانی عبور کند، چون جا برای گذر هر دو باقی نمانده است.

از زخم های سینه ی خیابان هم می گذری و به سمساری سر راه می رسی که نه تنها گلوی پیاده رو را مسدود کرده است که لوازم آشپزخانه اش را کنار خیابان شلوغ چیده است. خیابانی که تنها صد متر از میدان اصلی شهر فاصله دارد.

به خیابان اصلی که می رسی، می توانی از باریکه ی پیاده رو عبور کنی اما باید مواظب باشی پایت به کارتن مغازه داری گیر نکند و با سر به جدول سقوط کنی!

سرعت گیرهای تپه ای ساخته شده با آسفالت را نیز یکی یکی مرور می کنی که بدون رنگ آمیزی بر سینه ی خیابان بالا آمده اند و بسیاری از شب ها اتفاق افتاده است که ناگهان، مقابل سرعت ماشینی سبز شده و چند متر آن را به هواپیما تبدیل کرده اند!

 راننده ای توقف می کند و از عکس گرفتن هایت می فهمد خبرنگار هستی؛ دهانش را به گوشت می رساند و می خواهد به خیابان آنها هم سری بزنی! ولی خیابانهای شهر همه به یک درد گرفتارند، زخم چاله های هر روزه، سد معبرهای همیشگی، مصالح ساختمانهای نیمه کاره و زباله های هر روزه!خیابانهای شهر انگار به این درد همیشگی خو گرفته اند، مسئولان هم شاید همینطور!

گزارش و عکسها از : حشمت اله آزادبخت / خبرگزاری مهر