تاریخ : جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳
9

کوهدشت من

  • کد خبر : 60998
  • 01 آذر 1393 - 23:21

بنام خدا کوهدشت شهر شهداست، کوهدشت شهر مردان مردیست که نامشان تا ابد در تاریخ این مرز و بوم ماندگار است، کوهدشت نام مبارکی است چون معروف بوده به قم لرستان و این لقب را باید حفظ کرد.     سعید بالنگ / میرملاس نیوز :    با عرض سلام و خسته نباشید خدمت دوستان […]

بنام خدا

کوهدشت شهر شهداست، کوهدشت شهر مردان مردیست که نامشان تا ابد در تاریخ این مرز و بوم ماندگار است، کوهدشت نام مبارکی است چون معروف بوده به قم لرستان و این لقب را باید حفظ کرد.

 

15527 copy

 

سعید بالنگ / میرملاس نیوز : 

 

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت دوستان عزیزی که با همراهی خود موجب دلگرمی حقیر و سایر همکاران میرملاسی هستند

سن بنده و بسیاری از دوستان دیگر به اتفاقات قبل و اوایل انقلاب و دوران هشت ساله دفاع مقدس قد نمیدهد. اما بسیاری اوقات از بزرگترهامان شنیده ایم که می گویند کوهدشت زمانی به قم لرستان معروف بود.

دور از انصاف است که نگویم مردمان شهر من متدین اند . سبک زندگی اسلامی رابه خوبی می شناسند و اهل صله رحم اند.اما آنگونه که از بزرگانمان می شنویم با کوهدشت آن زمان خیلی فاصله داریم و خیلی دور شده ایم از کوهدشت و مردم آن زمانش.

از مشکلات کوهدشت همه اطلاع داریم.این را هم به خوبی می دانم که هر شهری مشکلاتی دارد و آسیبهایی. اما به راستی انصاف است که کوهدشت با آن سابقه تدین و آن مردم ، روزگار امروزش بدین گونه باشد؟؟؟.

می دانم که هم ما مقصر هستیم و هم صاحبان منصب !. توقعات مان از مسئولین، حقیر است و در بسیاری اوقات از دامنه مسائل شخصی و قومی و قبیله ای فراتر نمی رود.

اگر مسئولان شهرستان را با مسئولان مشابه در استان های مختلف از لحاظ عملکرد مقایسه کنیم متوجه تفاوت ها خواهیم شد.

در شهر من

عده ای خیلی سریع و بعضا یک شبه ره صدساله می پیمایند ٰ مدتی بر کرسی ریاست اداره ای می نشینند و بعد از مدتی باز هم یک شبه ره صد ساله ای را که رفتند برمیگردند.

در شهر من

بعضی اشخاص به خود این اجازه و جرات را میدهند که به راحتی با آبروی دیگری بازی کنند.

بعضی این اجازه را به خود میدهند که در روز روشن و در ملا عام جان مردم را به خطر بیاندازند وشنیدن صدای شلیک گلوله در شب و روز به امری عادی و طبیعی بدل شده است. بعد هم خیلی راحت با خود زمزمه می کنیم که منزل یک نفر را به گلوله بستند!!!

عده ای در این شهر به خود این اجازه را میدهند که حق مظلومی را پایمال کنند و به نزدیکترین های خود بدهند.

در کوهدشت کم نیستند افرادی که از سادگی و پاکدلی این مردم برای رسیدن به خواسته هایشان استفاده میکنند و بعد فراموش میکنند ” که ” بودند و به لطف چه کسانی” که ” شدند.

در کوهدشت فراوانند افرادی که به نان شب محتاجند در حالی که در گوشه دیگر همین شهر دامادی به افتخار عروسش ماشین چند ده میلیونی را به آتش می کشد.  او می خواهد آینده ای بی دغدغه و همراه با آسایش را برای زن و فرزندش مهیا کند. به او ربطی ندارد که عده ای لقمه ای نان هم در سفره شان نیست.

چه بگویم از مسئولینی که تنها کار مفیدشان شرکت در مراسم ختم کسانی است که قوم و قبیله و مالی دارند، تا در روز مبادا به کار صاحبان منصب بیایند. به راستی تاکنون در مراسم ختم جوانی که به خاطر فقر و نداری، که عامل اصلیش بیکاری است، دست به خودکشی زده ، شرکت کرده اند؟

در کوهدشت هستند مسئولینی که خودشان هم میدانند نمی توانند و پشت این میز جایشان نیست، اما زمین و زمان را به هم می دوزند که میزی را تصاحب کنند!

کم نیستند بزرگ مردانی اهل همین شهر که لیاقت و توانایی اداره شهرستان ها و استان های مختلف را دارند اما خودمان از نعمت داشتنشان محرومیمٰ. چرا که پذیرایشان نیستیم و باید مسئولانی غیر بومی را بالای سرمان داشته باشیم که تا هفتاد نسلشان با آداب و فرهنگ و مردم کوهدشت بیگانه هستند.

در شهر من فراوانند افرادی که یک شبه از صفر تا صد را می پیمایند و آنچنان کیسه هاشان پر میشود که به اصطلاح روی پول راه می روند. اما به چه قیمت ؟ به قیمت از دست رفتن چند جوان و داغدار شدن چند خانواده و از همه مهمتر این است که راحت و آزاد با خیال آسوده به کارشان ادامه می دهند.

افسوس و صد افسوس، در روزگاری نه چندان دور، در همین شهر مردان مردی نفس کشیده اند که واگویه خاطراتشان همچون افسانه ایست برای من و ماهایی که آن زمانها نبوده ایم. جوانانی که جانشان در کف دستشان بود و پول و جاه و مال و مقام برای آنها بازیچه دنیا بود و نه بیشتر. فقر و نداری عده ای زجرشان می داد. آن روزها فرمانده و معاون و سرباز جزء همه بر یک سفره می نشستند.

اما نمی دانم چه شد که گویی طوفانی آمد و با خود برد آنچه را که نباید می برد.

در این میان دوستان و همرزمان آنان کم مقصر نیستند چرا که اگر راه و هدف دوستان شهیدشان را به خوبی به یاد داشتند حال و روز این شهر در این ۲۶ سال بعد از شهدا این نبود.  

البته باز هم هستند یارانی به جا مانده که بعضا فرمانده شهدا بودند و الان هم بوی شهدا را دارند اما آیا میشناسیم شان ؟!

در کوهدشت به عمد یا سهوا  راه و رسم شهیدانمان را با استفاده نامانوس از اسم شهدا از یاد مردم برده اند.

آنچنان جوانان این شهر درگیر فقر فرهنگی و اقتصادی شده اند که مگر می توانند و مگر فرصتی دارند که شهدای شهرشان را بشناسند؟؟

آیا این شهر همان کوهدشت دهه شصت و قبل تراست که بزرگترها با حسرت از آن شهر و آن مردمانش تعریف می کنند.

 

آیا این کوهدشت همان شهریست که به قول همگان ، روزی معروف بود به قم لرستان ؟

آیا الان باز همان قم لرستان است ؟ بعضی ها کوهدشت را با تگزاس ! البته به قول خودشان، مقایسه میکنند که دلایلی هم دارند از جمله درگیری ها و تیراندازی های روزانه و شبانه و حمله های دسته جمعی به اصطلاح محلی خودمان ” گَلَه کوُ ”  !

اگر روزگاری با شهدا با آن جوانانی که بهترین سرمایه یعنی جانشان را فدای آسایش ما کردند روبرو شویم آیا جوابی در برابرشان داریم ؟ یا آن روز یوم الحسرت ما خواهد شد؟

چه روزی قرار است به خودمان بیاییم ؟ عمر همانند باد میگذرد و تنها چیزی که باقی میماند حسرت است.

آیا زمان آن نرسیده که فریاد برآریم؟؟

ای مسئولین!

ای صاحبان قدرت!

ای تمام کسانی که به نحوی با این شهر فراموش شده  وابستگی دارید، الان دیگر وقتش رسیده است که از حداکثر توانتان برای عمران و آبادانی و بهبود شرایط کوهدشت، برای نجات این نوجوانان و جوانانی که فدای سیاسی بازی معدود افرادی شدند و برای بازیابی غرور مردم این شهر کاری کنید.

 بحمدالله خیلیها حل المسائل مشکلات این آب و خاک هستند، اما باید بدانیم و بدانید که مسئولان گذشته و حال و آینده در قبال این همه مشکل و این همه جوان و جوانی از دست رفته مسئول اند و روزگاری خواهد رسید که باید پاسخگو باشند.

 اینها تنها بخشی از زمزمه های دلتنگی جوانی است که می خواهد و باید به کوهدشتی بودنش افتخار کند، به آبادانیش و به استعدادهای شکوفا شده اش…

آیا آن روز فرا خواهد رسید؟؟؟

 

 

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=60998

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 69در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۶۹
  1. سلام
    خسته نباشی
    عالیی بود سعید جان
    حرف های ناگفته زیاده ولی کو گوش شنوا
    هرکس می اید و ساز خود را میزند و میرود

    • سلام علی جان
      ممنونم میمزا

  2. قبل شروع حرفام بهت تبریک میگم سعید جان،خیلی خوب بود/
    خداوکیلی بیشترحرفات همون چیزاییه که مدت هاست تو دلمه و دوس دارم فریادشون بزنم ولی از ترس اینکه کسی روم اسلحه نکشه و یا اینکه بهم نگن دیوونه حرفی نزدم/
    مطمئنم خیلیا الان میگن همه جا این مشکلات وجود داره ولی باور کنید اینجا با همه جا فرق داره///////////////////////////////////////
    … و اما کوهدشت که دریای بیکران مشکلاتیه که به گفته اغلب مردم /هیچوقت به بلوغ و آرامش فرهنگی نخواهد رسید/
    نژادپرستی
    بی وجدانی
    سیاست زدگی بی ثمر
    تعصبات عشیره ای
    حق کشی
    انحصارطلبی
    بیگانه پرستی
    بازی با آبروی دیگری
    ترور شخصیت
    گداصفتی(برخی) اغنیا
    قانع نبودن
    این فقط یک وجه از مشکلات کوهدشته/
    تا میای از قانون و فرهنگ حرف بزنی همه فقط یه جمله میگن ” بابا اینجا کوهدشته،قانون چیه”
    اینجا هر فرد واسه خودش یه پا حقوقدانه/
    مسئولینم که جز عزل و نصب کار دیگه ای در توان شون نیست/
    …. حرف آخر اینکه تا مردم نخوان هیچ چیز عوض نمیشه.

    • سپاس یوسف جان
      اگر بخواهیم تغییر کنیم میتوانیم و کار سختی نیست
      امید آنکه شهرمان کوهدشت رو به تغییرات مثبت برود

  3. درود بر جناب آقای بالنگ عزیز
    متن زیبایی بود واقعیت در آن موج میزند
    انشاالله آن روز میرسد همت همه جانبه و صادقانه میخواهد

    • سپاس آقای جمشیدی
      ان شاالله

  4. سعیدجان دستت دردنکنه قدیم ازقم می آمدندکاردینی می کردندالان ازقم روحانی می آرند برای کارسیاسی ولی ماباید هواسمان راجمع کنیم.یادشهدا بخیرماباید ازامثال مرحوم آیت اله مروجی درس بگیریم.

    • ممنون از حضورت دایی جان

  5. سلام سعید جان
    بسیار زیبا و خواندنی بود

    • مخلصم حاح محمدباقر
      ممنون

  6. سلام اقا سعید عزیز
    حرف دل مردم است هر چند همه ی حرفها نیست .خوانندگان ارجمند می توانند تکمیلش کنند:

    در شهر من گاه مدیر سایتی را فحش ریزان می کنند و تهدید می کنند و می گویند یا فلان یاداشت را حذف کن و یا …
    در شهر من بسیاری از مسولین با مساجد قهرند ،با این حال انقلابی ترینند!
    در شهر من بسیاری ارث خواهران را می خورند ، حساب کتاب شرعی ندارند و …ولی خیال می کنند در وسط بهشتند.
    در شهر من فقر و بیکاری موج می زند اما برخی ها همه ی کارها را برای خود و قبیله و باند خویش می خواهند

    موفق تر باشید

    • سلام حاچ آقا
      حرف دل بسیار است اما کو گوش شنوا و کو دل دردمند

  7. خیلی ساده اما واقعی بیان کرده اید. کاش گوش شنوایی برای درد دل این جوانان بی ریا ومشتاق حقیقت وجود داشت.

  8. به نظر شخصی بنده چراباید الگویی به نام قم درست کنیم و آرزو کنیم کوهدشت قم دوم شود؟ خیال می کنید قم فسادندارد؟ دزدی و رانت خواری و…ندارد؟ چرا کاری نکنیم که بگویند کوهدشت و آرزوی کوهدشت بودنش را داشته باشند؟ قم فقط یک شهر دینی و مذهبی است و پراست از مدرس مذهبی اما چه خوب بود شهر من از نظر دینی و علمی و عدم تجاوز به حقوق دیگران و نبود رانت خواری و تبعیض و هرکه برای دیگران اول باشد .
    جالب است که کسانی که خود عامل این همه بدبختی شهر من هستند در خیابان به خاطر نوشته هایم ازمن تشکر می کنند . نوشته هایی که برای خودشان نوشته ام و می نویسم. دعاکنید روزی در شهر من هرکسی بداند مقصر است و انان که باید بدانند بدانند که عامل بدبختی این مردمند…طرف خودش عند تبعیض و جناح بازی است از جناح بازی فلانی انتقاد دارد. طرف خودش عند بیسوادی است و هنوز نمی داند اتاق / اطاق چه جوری نوشته می شود از بیسوادی فلان مدیری می گوید که هم باند ایشان نیست….طرف…طرف…
    به هر حال دستت درد نکنه سعید جان باید تا می توانیم بنویسیم. این سایت ها نعمت های تازه ی خداوندند..

    • موافقتم حشمت خان. همون تیتر سعید بهتر است. کوهدشت من.

    • سلام استاد عزیزم حشمت اله آزادبت
      قلم چرخاندن بر صفحه، تا شما و فلم های روان تان میچرخند و مینویسند جسارت است اما چه کنم از سوز دل گاهی مطالبی بر روح و روانم سنگینی میکند و دست و پا شکسته چند سطری را کنار هم میگذارم
      در زمینه شهرم یا بهتر بگویم شهرمان کوهدشت همه مقصر هستیم و خیلی اوقات خودمان هم میدانیم کجای کار می لنگد اما افسوس …

      • سلام سعید عزیز، دوست فرهیخته و ارجمندم بنده کوچک شما و تمام قلم به دستان فرهیخته این دیار هستم لطف فرموده اید ارجمند. مسئله ی بیدارکردن جامعه از قلم چرخاندن بسیار مهم است. حرف من اما این است که چرا نگوییم کوهدشت ؟ یعنی چرا ما سعی نکنیم خودمان باشیم؟ ما قوم بی ریشه ای نیستیم و داشته ها فراوان داریم با فرهنگ بزرگ تاریخی و دینی که داریم و می توانیم واقعا خودمان باشیم نه قم و نه تهران و نه فرانسه بلکه خودمان باشیم و می توانیم باشیم.
        خودا وه دیار سرتا بوو عزیز.

  9. جانا سخن از زبان ما می گویی .
    سپاس از شما و قلمتون که جذاب و با احساس از دیارم می نویسید،
    بدون تردید حضور پر رنگ شما در فضای مجازی ،منشاء خیر و برکت برای ایثارگران است .
    موفق و منصور باشید.

    • سپاس آقای باقری

  10. ازماست که برماست عزیزم.وقتی که برای رای دادن به فلان آقا سروگردن هم رومیشکنیم!یقه برادرخودرامیگیریم به هم دشنام میدهیم!باهم قهرمیکنیم !برای اینکه فلان شخص نالایق را با دستان خودمان بزرگ کنیم.بایدهم این بلاها سرمان بیاد!مااهالی شهرک امام خمینی چه گناهی مرتکب شده ایم که باید با این شرایط وحشتناک جاده وکوچه های گلی بسازیم؟مگرما هم رای ندادیم که فلان آقانماینده ما باشد پیش مقام بالاتروصدای مارابه گوش مسئولان برساند؟پس کو؟اون همه قول ووعده ووعید!…

  11. جناب بالنگ عزیز
    متاسفانه با الگوی نوشتاری شما زیاد موافق نیستم. لطفا در بالا بردن شیوه ی نوشتنتون حساسیت بیشتری به خرج بدید. نظر حشمت آزادبخت رو اگه بخونید متوجه میشید چقدر با افراد اهل قلم فاصله دارید.
    بنظرم شما در همون محدوده ی خودتون کار کنید (نه اینکه قلم بزنید) بهتره. بنظر شخصی بنده این دلیل نمیشه که اگه اکانتی با نام شما در یک سایت وجود داشت به این معنی که شما میتونید هر پیشنهادی که داشتید بنویسید! برای اینجور نوشتنها و پیشنهادات باید سواد واقعی و علم حقیقی داشت. دوست عزیز اینجا یک وبلاگ با ۲۰ بازدید گوگلی! در روز نیست!
    به قول حشمت آزادبخت : مسئله ی بیدار کردن جامعه از قلم چرخاندن بسیار مهم است.
    پس لطفا فعلا قلم نچرخانید و این کار رو به اهلش بسپارید.
    با تشکر.

    • سلام دوست عزیز
      ممنونم از حضورتون
      حقیر هم ادعای نویسندگی و اهل قلم بودن رو نداشته و ندارم
      درد دل را باید با زبان دل نوشت درد دلی که حرف دل من و شما و خیلی از مردم همین کوهدشت هست . باید گفتT فرقی نمیکند با چه زبانی و چه قلمی
      حشمت آزادبخت هم استاد بنده هستند و از انتقادات ارزشمندشان استفاده خواهم نمود
      در رابطه با قلم چرخاندن به عرض برسانم که ان شاالله به زودی مطالب بعدی را هم درج خواهم نمود امید که مورد لطف دوستان قرار گیرد
      البتخ انتقادات دوستان رو هم دیده منت پذیرا هستیم اما باید نوشت

    • جناب دکتر همه حق انتقاد دارند

    • علی احمدی جان با کلیت بحثتون تا حدودی موافقم. اما منظورتونو از سواد واقعی و علم حقیقی نفهمیدم. خیلی ثقیل بود. یه کلی گویی دهن پر کن. به نظرم شمام باید در شیوه ی نوشتنتون حساسیت بیشتری به خرج بدین.
      برقرار باشید. 🙂

  12. چه بگویم آقای بالنگ ؟؟؟ !!!

  13. ضمن عرض سلام وارادت واحترام خدمت جناب آقای مهندس بالنگ
    جناب مهندس ، هرآنچه از دل برآید ، لاجرم بردل نشیند.
    دغدغه ات ستودنی است ولی افسوس وصد افسوس
    چه میتوان گفت، جز سکوت هیچ راهی نیست.

    • سلام دایی جان
      دغدغه من دغدغه اکثر مردم کوهدشت است اما متاسفانه همه فکر میکنیم جز افسوس راهی نیست و از حق خودمان دفاع نمی کنیم در صورتی که باید تغیر دهیم وضعیتی که سودی برای شهرمان ندارد

  14. سلام سعید جان ،حرف هایت بسیار زیبا، جالب و به جا بود،اجرت با شهدا دوست عزیز-هر نوشته ای کاستی ها خودش را دارد من مخالف نظر بعضی از دوستان هستم که انتقاد کردن چرا نوشتی! چون بعضی ها گفتن نوشته ات ضعیف است و…،خب افرادی مثل تو که دغدغه و دلسوزی برای کوهدشت دارند باید از جایی شروع کنن!!! انتقادات سازنده هم مناسب و کمک کننده است/ بهتر و بیشتر بنویس برادر بسیجی/موفق و سربلند باشی مهندس جان

    • ممنونم آقای فتحی

  15. افرین دوست عزیز

    • ممنونم آزادبخت عزیز

  16. آفرین جوان

  17. باسلام
    درودبرسعیدعزیزم.حرف دل را بایدگفت حتی اگه تلخ باشه.قرارنیسست درفضای مجازی همه چهچه وبه به سربدیم وگاهی هم ازسرانتقادبنویسیم نوعی روشنگری محسوب میشود.مانا باشی

    • سلام استاد
      ممنونم از حضور و نظر ارزشمندتان
      انتقاد لازمه پیشرفت است
      همین کوهدشت خودمان اگر انتقاد پذیر بودیم الان وضعیت خیلی بهتری داشتیم

  18. سلام آقا سعید
    احسنت

    خوشالمه أسکه، هَر نون ساجی بی *** إ نومَ هِزار ،یَکی حاجی بی

    ایسه إ هر مال، حاجی حاجیه *** چی که دی نیه،نون ساجیه

    • چقد قشنگ بود جناب رستمی/
      واقعا همینه که شما گفتی.

    • سلام بر رستمی عزیز
      عه ودینم خوشالمه اَسکه

      • تو که اسگه نوینه یعنی سنت قد نمه

        • لزومی نیری بچیمه صد سال پیش !!!
          کویشت هر فره فره ده دوازده سال پیش خیلی بیتر اَژ ایسگه بی
          مردمونی خیلی عوض بینه

        • آقا رضا
          سلام
          الحمدلله هنوز سایه پدر بالای سرمون هست
          از تعاریف ایشون از گذشته،و حسرتی که برای آن دوران می خورد ما هم طمارزو(یا شاید هم تمارزو) می کنیم

  19. برادرازشهرک امام آیا مافقط یک نماینده داشتیم زمانی شما فقط یک نماینده رامیفرستادید به مجلس بقول بزرگان میگفتنددیگرکوهدشت آدم خوب نداردکه نمایندگی راماموروثی کرده بودیم چرالال میشدیدوحرفی ازآبادانی جزباندبازی نبودمالایق همان هاهستیم برادرحال تاتقی به توق میخوردهمه زبانمان درازبرای غیبت کردنیم که چرافلان نماینده چون فرزندمنواستخدام نکرده پس بد است بیاییدباوجدان قضاوت کنیم نه بخاطراینکه چون درب خانه من آسفالت ازطرف شهرداری نشده که دلیل آنهم یانوبت است یاهرمشکلی مامشکلو به نماینده حاضرمرتبت بدیم .برادرببخش اگرمطالب بی غرض نوشتم خودم هم مثل شمارای به نماینده حاضرندادم اما خداوکیلی ازسایرین اصلح تربدون باندبازی نیروهاش فعال ترکردان ترندباندخودمان که مدیریت فقط به خودمان میدادندچون باندبودیم اما حالا انصافا خ خ بزرگ ودیدشان بازتروکاردانترندببخش برادرم

  20. برادرکه ساکن شهرک امام هستی منم مثل شمابه نماینده حاضر رای ندادم اما هرچه باشداین نماینده ازتمام نمایندگانی که ما میفرستادیم اعلم تر کاردانتر باسوادتر است انصافا زمان ما فقطمدیریت به افرادباندمیدادند.اما حالاانقلاب ایجادنمودندمن ازهرباندی که تومیخای اسم ببر تابگم مدیرازهرباندی سرکاربرده چراکه مثل گذشته پست ومقام به باندنمیدن فقط به افرادکاردان ولایق میرسدووجدانتان راقاضی کنیدمیدانیدازهمه بهترعمل شده اولانمایندگی نه موروثی است که گذشته گان میخاستن فرزندشان راعلم کنن ونه ۲۰ سال تمام فقط یک نفررابزرگ کردیم بقول تمام مردم ایران زمین/ کوهدشت دیگرنیر(مرد)ندارد. .بیاییدبخاطراینکه نماینده ای فرزندمان رااستخدام نکرده با آبرویش بازی نکنیم نه انجوری که ۲۰ سال فقط یکی رابه اوج رساندیم ونه این چنین مغرضانه قضاوت نکنیم.یاحق

  21. ُسعید جان مطلبت بسیار مفید و قابل تامل بود
    اما واقعیتش مردم شهر ما غریب پرستن اینرو با دلایل محکم میگم حاضرن برای جناح خودشون کمر برادر همشهریشون رو بشکونن فقط برای رسیدن دیگــــــــری به قدرت
    ذهن جوانان رو شستشو میدن برای رسیدن به قدرت اما یک ثانیه وجدان نداشتشون درد نمیگیره که وقتی اون نوجوان یا جوان بفهمه تمام زحمتش برباد رفته چه ظربه ای میخوره و حتی گاهی به خودکشی دست میزنه
    راستش دل من هم از مردم خون است هم از مسولین….

    • محمد ممنونم از حضورت

  22. از ماست که بر ماست.
    جامعه ای که زیر ساخت فرهنگیش ایلی و عشیره ای است و بافت فرهنگیش هنوز تکامل لازم را ندارد و منافع شخصی در درجه اول اهمیت قرار دارند نمی توان انتظار زیادی از آن داشت.

    در این شهر سایقه اشخاص نقش آفرین است و تصمیم ها احساسی و بیشتر بدور از منطق و خرد است و و تحصیل گردکان علاقه ای به مشارکت نمی بینند که علت آن هم سیاسی کاری و نگاه از دریچه جناحی است
    در این شهر عمر سیاسی کاری عده ای تما شدنی نیست و سی سال هست که دارند با احساسات این مردم این شهر بازی میکنند.

    ای کاش اتمسفر این شهر جایی برای نفس کشیدن آزاد و بدون وابستگی سیاسی به جناحی خاص بود و ای کاش نگاه مسئولین بالادستی نگاهی متن با حاشیه نبود و ای کاش برگزیدگان این شهر و راهیافتگان به هرم قدرت تنها بله قربان گو نبودند و برای حفظ میز خود تا مهره آخر کمر خم نمی شدند و حق این مردم را از توسعه مطالبه میکردند.

  23. ایا ان روز فرا خواهد رسید؟؟؟

    “هرگـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــز”
    وکلا روسای خطبای گرامی از کنار این متنا ساده نگذرین البته لطفا…
    زنده باشین.و

  24. احسنت جناب آقای بالنگ،
    هی رفیق دلم “کمی ” دروغ چرا “خیلی پر است” ، به امید شهری زیبا و آباد

  25. خدا وکیلی از اینکه خواستم به شهر خودم به وطنم برگردم می ترسم .
    همین حوالی مردمانی همه قوم وخویش من در شهر دیگری به نام دلفان زندگی می کنند وهیچ خبری از این همه بی قانونی نیست .
    اینجا مدینه فاضله نیست اما کوهدشت هم نیست .
    دلم پر خون است .زمانی که نماز جمعه را با قدم عشق می رفتیم وبرای رضای خدا شبهای جمعه بر مزار رفتگان وبخصوص شهدا می رفتیم وفاتحه بین اموات پخش می کردیم وبر سر مزار شهیدی که نمی شناختیمش زار زار گریه می کردیم .
    اما اکنون بر سر جوان تازه درگذشته خودمان اشکمان در نمی آید .
    به هر حال سعد عزیز می توان دوباره شهرمان را بر پایه های معرفت وایمان بسازیم که هرچه بر سر شهرمان آمده از دوربودن ودور شدن از ایمان ومعرفت است

    • سلام جناب فلاح عزیز
      اگر روزگار اینطوری پیش برود کم کم نعمت حضور خیلی دیگر از دوستان را از دست واهیم داد
      ب امید روزی ک همه دست در دست هم فکر و عملمان آبادانی و پیشرفت و نجات کوهدشت باشد

  26. سلام وعرض ادب وحترام خدمت خادم شهدامهندس بالنگ ان شاالله پایدارباشید

    • سپاس از حضورتون جناب آقای گراوند

  27. دغدغه هایت ستودنی ومقدس است وباید اعتراف کنم که خیلی خوب قلم زده ای ، اینجانب به نوبۀ خود از احساس مسئولیت و احساسات پاکتان صمیمانه تشکر وقدر دانی میکنم ، بسیارخرسند و خشنودم از اینکه در بین جوانان امروزی افراد پاکی همچون جنابعالی یافت میشوند که افق دیدشان سر شار از مسئولیت و آگاهیست آرزو میکنم راهی که در پیش گرفته اید همچنان همراه با موفقیت وسربلندی باشد

    • سپاس سردار
      خیلی خوشحال شدم از حضورتان

  28. ای ابرِ پُر بارِ بهار سَری به شهرِ ما بزن/سری به این نفرین شده بخاطرِ خدا بزن
    …………………………..!!!!!!!!!!!!!!!!!!

  29. خیلی زشته که به بعضی کامنت ها پاسخ ندادن…!!!

    • بنده از شما و سایر دوستان عذرخواهی میکنم

  30. سعید جان بسیار سفر باید تا پخته شور خامی از گذشته تا به حال شهرمان چه بسیار بزگانی امد ندو رفتند واز خود الگوی به جا گذاشتند تا چراغی باشد پیش پای من و شما اهل دیانت به طلب علم دینی شعرا در حیطه ی کاری خود سیاسیون هم سرگرمی هستند برای پر نمودن وقت تمام بی کاری این ملت شهید پرور از رفتن به مراسمات ختم گرفته تا تبلیغات نمایندگی هر پست ومقامی از تبریک گفتن های سر هر گذر با هزینه های زیاد در این حال وقت فکر کردن به اقشار بی بضاعت را نمی یابند پس گفتن حرف حق باب طبع همه نیست و به مزاجشان خوش نمی اید

    • سلام دوست عزیز
      ممنون از حضورتون
      مردم شهیدپرور کوهدشت خیلی بیشتر از این حق دارند بر گردن مسئولین البته خودمان مقصر هستیم

  31. مهندس سعید عزیزم فرزند سیاست باش نه فرزند کیاست که فرزند سیاست زنده کند پست ریاست

    • ممنونم جناب شیخی از نصیحت زیبایتان !

  32. سلام مهندس دست مریزاد عالی بود استفاده کردم

    “چون نیک نظر کرد پر خویش در آن دید *** گفتا زکه نالیم که از ماست که بر ماست ”

    ” از دشمنان برند شکایت به دوستان *** چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم ”

    ” ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیر ما بانفسهم “

    • سلام استاد
      ممنونم از حضورتان

  33. سلام
    همه جا تقریباً همینطوریه
    روزگاریه …

  34. خداقوت جوان من خودازایثارگرانی هستم ک ب عشق خمینی درایام نوجوانی لباس بسیجی رزمنده برتن کرده وب خاطر خدا ازهمه چیز خودگذشتم بگذریم حال نیزفراموش شدیم خدابزرگه ولی ایکاش درمانها را نیز میگفتی دردها ک هویداست

    • سلام و عرض ادب و ارادت دارم خدمت رزمنده سالهای عشق و ایثار و حماسه
      بله دردها آشکار است و درمان است که به ظاهر راهی ندارد متاسفانه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.