- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

شهیدی که با یک چشم و یک دست تا آخر جنگید

13910311000271_PhotoA

 

راوی دوران دفاع مقدس گفت: شهیدی که هنگام اسیری به خاطر اینکه اطلاعاتی به دشمن ندهد با فرو رفتن میخ فولادی توسط عراقی‌ها به چشمش شکنجه شد.

به گزارش میرملاس به نقل از فارس ، محمد احمدیان  در کنگره ۱۱۰ شهید دانشجوی استان لرستان که در محل دانشگاه لرستان برگزار شد، به خاطراتی از دوران دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: بعد از جنگ برای اطلاع پیدا کردن از محل دفن شهدا در کشور عراق در این کشور حضور یافته بودم و در هتل شرایتون بغداد با یک ژنرال عراقی که در ابتدا حاضر نمی‌شد، اطلاعاتی را ارائه بدهد، اما بعدا توانستیم او را با پول راضی کنیم، هم صحبت شدم.

وی عنوان کرد: این ژنرال عراقی این سئوال را از من پرسید که چرا شما در هر کجا که شکست خوردید، یک امامزاده و حرم در آنجا ساختید؟

مسئول تفحص سیره شهدای استان اصفهان با بیان اینکه منظور این ژنرال عراقی شکست‌هایی بود که ما در شلمچه، طلائیه و اروند کنار متحمل شده بودیم، اما امروز این مناطق به زیارتگاه مردم تبدیل شده‌اند، گفت: پاسخی که من به این ژنرال دادم، این بود که مگر امام حسین (ع) را در کربلا به شهادت نرساندند و مگر اصحاب امام را به اسارت نبردند، حال چه اتفاقی افتاده است که امروز دنیا به کربلارو آورده و آدم مرده هم که به کربلا می‌رود، زنده برمی‌گردد.

احمدیان ادامه داد: این ژنرال عراقی می‌گفت که در منطقه میسان(فکه) پنج نفر از نیروهای ایرانی را که یقین داشتند از نیروهای اطلاعاتی هستند به اسارت گرفتند و با این حال برای اینکه بتوانند آنها را تخلیه اطلاعاتی کنند، تصمیم گرفته بودند که پس از ناکامی در کسب اطلاعات از این اسراء یکی از آنها را که از بقیه اندام کوچک‌تری داشته است را شکنجه کنند تا که شاید زودتر به هدفشان برسند.

وی اضافه کرد: این ژنرال عراقی می‌گفت که تصور ما بر این بود، چون این اسیر از مابقی اسراء جثه کوچک‌تری دارد، زودتر به حرف می‌آید به همین دلیل او را با دست‌های بسته در مقابل آن چهار نفر خواباندیم و در حالی که اسلحه را به سمت او گرفته بودیم، یک میخ را در داخل چشم او فرو می‌کردیم و در می‌آوردیم، اما تنها چیزی که این اسیر می‌گفت این بود که می‌گفت یا حسین(ع).

مسئول تفحص سیره شهدای استان اصفهان با بیان اینکه در دوران جنگ خیلی‌ها بودند که قد و قامت‌شان به عرش می‌رسید، اما مرد جنگ نبودند، گفت: در زبیداد عراق برای شهدا ما زیارتگاه ساخته‌اند و با این حال زمانی که برای انتقال این شهدا به کشور اقدام کرده بودیم، مردم منطقه نزد ما آمدند و التماس می‌کردند که بگذارند، شهدا هم آنجا بمانند.

*عباس قادری شهیدی که با یک چشم و یک دست تا آخر جنگید

احمدیان تصریح کرد: ما در پاسخ به آنها می‌گفتیم که این شهدا خانواده دارند و خانواده‌هایشان چشم به راهشان هستند، اما آنها می‌گفتند که از زمانی که این شهدا در آنجا دفن شده‌اند، دیگر برای درمان به بیمارستان نمی‌روند، حال سئوال من این است که آیا ما هم چنین تصوری را نسبت به شهدا داریم.

وی با بیان اینکه شهید عباس قادری از کسانی بود که در عملیات بدر و زمانی که عراقی‌ها ما را محاصره کرده بودند، با گلوله مستقیم تانک به شهادت رسید بیان کرد: عباس یک چشم و یک دست خود را از دست داده بود، اما با چشم آویزان و دست تیر خورده یک اسلحه کلاش را در دست گرفته بود و می‌جنگید و وقتی به او می گفتند که عراقی‌ها دارند به بچه‌ها تیر خلاص می‌زنند و باید به عقب برگردد او می‌گفت که هنوز یک دست و یک چشم دارد و می‌تواند در برابر آنها بایستد.

مسئول تفحص سیره شهدای استان اصفهان با اشاره به اینکه عباس قادری از نیروهای یگان من بود و هنوز که هنوز است، جنازه او برنگشته است، گفت: عباس به صاحب اسمش ایمان داشت و می‌گفت انی احامی ابدا عن دینی و الله ان قطعتم یمینی.

وی با بیان اینکه مردم لرستان به رشادت رزمندگان این استان در عملیات کربلای ۴ افتخار کنند، افزود: عملیات کربلای ۴ عملیاتی است که در بین رزمندگان و متخصصان به عنوان عملیات عدم‌الفتح شهرت دارد، چرا که در این عملیات کار گره خورد، اما با این حال در دو محور که به عنوان نقطه مفتاح، فتح‌الباب شدند، رزمندگان سپاه حضرت ابوالفضل (ع) لرستان در آن محورها با دشمن می‌جنگیدند و اینجاست که مردم لرستان باید به رزمندگان این استان افتخار کنند.

این راوی دوران دفاع مقدس با بیان اینکه هیچ‌کس در عملیات کربلای ۴ فکر نمی‌کرد که ما در شلمچه با آن همه موانعی که دشمن ایجاد کرده بود، بتوانیم خط شکنی کنیم، اما رزمندگان لرستان دست به این کار بزرگ زدند، تصریح کرد: بچه‌های لرستان در این عملیات حماسه آفرینی کردند.