کرم محمدی / میرملاس نیوز :
اسلام تئوری پیروزی انسانیت بر حیوانیست ، علم بر جهل ، عدالت بر نظم ، مساوات بر تبعیض ، فضیلت بر ذلت ، تقوی و نظم بر بی بندباری ، توحید بر شرک است .
اسلام طرز تفکری واقع بینانه و منطبق بر نظرات انسان و اجتماع و جهان است . اسلام هم دین و دنیا ، هم آخرت ، هم زندگی و هم مقررات معنوی ، الهی ، روحی و هم اجتماعی است .
اسلام طرحی است کلی و جامع همه جانبه و معتدل و معتادل حاوی همه طرحهای جزئی و کلی است . در ذات خود یک حقیقت است نه یک مصلحت ، یک هدف است نه یه وسیله ، دین اسلام یک سیستم راهبردی است که دارای یک زیر سازی زیر بنای فاری است .
اسلام به مسلمان می آموزد که تسلیم حقیقت باشد ، مکتب مبارزه با هواپرستی است ودین فضیلت پرستی است ، اسلام دین تسلیم در برابر حقیقت است و صراط انسان را مستقیم طراحی می کند .
اسلام بعنوان دین آزادی بخشی است که صداقت در مقابل نفاق و ارزش های آزادی را بالاتر از عواطف انسانی می داند . هیچ دینی مانند اسلام با عقل پیوند نزدیک نداشته است ، اسلام هرگز با پیشروی و رفاه مردم مخالف نبوده و نمی باشد . هیچ دینی به اندازه اسلام به مردم قدرت و قوت نمی دهد . دین ما جهان را برای انسان می خواهد نه انسان را برای جهان از خصوصیات تفکری اسلام امید بخشی و تحرک بخشی و شور انگیزی است .
هیچ احتیاج واقعی نیست که اسلام جلو آنرا گرفته باشد ، اسلام عطف به ماسبق نمی کند به گزاف حرف نمی زند ، ارزش آن به جامعیت آن است . دین هم صداقت دارد هم قدرت . اسلام دین بشر دوستی است.
تاریخ اسلام شاهد آن است که همه افراد نسبت به یکدیگر آزادی و امنیت داده اند . این دین صفا ، وحدت ، یگانگی و عاطفه انسانی نسبت به یکدیگر ایجاد کرده است . اسلام آمد و با تقدیس قلم کتابت را بوجود آورد . و با تشریع خطبه در نماز جمعه و عیدین خطابه را تکمیل و با تثقیف اذهان در معانی اشعار را توسعه داد . اسلام بود که مغول را در خود هضم ساخت و از آدم کشانی و آدم خوار ، انسانهایی دانش دوست و دانش پرور و فرهیخته را ساخت .
بگذارید ، بگویند و بنویسند و سمینار بدهند و ایراد بگیرند تا آنکه بدون اینکه خود بخواهند وسیله روشن شدن حقایق اسلام گردند . از دین فقط با یک نیرو نمی توان پاسداری کرد و آنهم استفاده از منطق و آزادی دادن و مواجهه صحیح با افکار عمومی مخالفین است .
آن نظری که بعضی از مسیحیان می گویند که یک دین باید طرفدار صلح باشد نه طرفدار جنگ ، و جنگ مطلقاً بد است و صلح مطلقاً خوب است . حرف بی موردی است . اسلام نه همواره صلح به معنی یک اصل ثابت می داند و نه جنگ را در همه شرایط می پذیرد .
اسلام قوانینی دارد که حد و مرز نمی شناسد . نژاد ، رنگ و طبقه در دین مطرح نمی باشد . اسلام برای دولت جهانی وضع شده است و شریعت ختمیه است .
از نظر اسلام عدالت مقیاس دین است نه دین مقیاس عدالت باشد . آرمان پیامبران الهی این نیست که به دست خود عدالت را تحقق بخشند . بلکه چنان مکتبی بوجود آوردند که عدالت را ایده و آرمان خود قرار می دهد اجتماع اسلام مبتنی بر اصل مساوات و ضدیت با هرگونه تبعیض است .
اهمیت تفکر در اسلام به اندازه ای است که یکی از واجبات و عبادات در اسلام تفکر است .
شمشیر دین همیشه بر فرق مستکبران بوده است، دین اسلام هم به ستمگر می گوید نکن و هم به ستم کش میگوید نکش .
نبی معظم اسلام هم با شعر مبارزه کرد و هم شعر را ترویج داد با شعرهایی مبارزه کرد که به اصطلاح امروزی متعهد نیست یعنی شعری نیست که هدفی داشته باشد صرفا تخیلی و سرگرم کننده اکاذیب است ،در قرآن تخیلات شعری و تشبیه های خیالی وجود ندارد ، اسلام هرگز به شکل و صورت ظاهر زندگی نپرداخته است بلکه به دنبال نیاز های واقعی انسان بوده است ، حیاط از نظر قرآن یعنی حق پرستی ، جهاد در راه حق دین ، دین زندگی گرا است نه زندگی گریز ، پس هر کاری که مفید فایده نباشد از نظر دین لغو تلقی می شود .اسلام طریقت است نه منزل و توقفگاه ، از نظر فقه شیعه جایگاه عقل در اسلام یکی از ادله های چهار گانه است هر چه از راه عقل دریابد شرع بر طبق آن حکم می کند . هرچه شرع حکم کند مبنای عقلی دارد . اگر انبیاء باشند و عقل نباشد باز راه سعادت را نمی توان طی کرد .قرآن می فرماید هر مسئله را باید با معیار عقل سنجید .پس ما مسلمان هستیم و در زندگی خود هم مسئول خویش هستیم و هم نسبت به دیگران مسئولیت داریم .عقل داریم فکر میکنیم اندیشه را شکل می دهیم و برای یک زندگی سعادتمند همراه رفاه و آزادگی و حریت در دین اسلام ،زیباییها ، آراستگی های ظاهری و باطنی مورد نظر دنیا و آخرت تلاش می کنیم . هر نوع تخلف و کم کاری، نارسایی در این سه مرحله : مقدمه و ماخره با مخاطره روبه رو خواهد کرد .امید است همه انسانهای مسلمان پیرو نبی معظم و ائمه اطهار (سلام الله ) در پرورش همه انسانها با یک منش دوسویه و مسئول با رعایت مردم در جهت نجات بشر از کج اندیشی دوری از حقایق دین مسئول باشیم .
و آنانی که مسئولیت دینی ، شرعی و عرفی دارند بدانند بیش از دیگران در معرض خطر و انتظار هستند . با استناد به این شعار نجات بخش مقتدای خود یعنی حسین دارای جمیع محاسن متصل باشیم .
ان الحسین مصباح الهدای و سفینهّ النجاهّ