- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

مرد روزهای مبادا

3b7bb8c7-488b-4e01-8feb-2601a68f5917

 

 

 دکتر محمدرضا عباسی فرد / میرملاس نیوز : 

شنیدم آیت الله سید محمد خامنه ای که مردی بزرگ است و به او ارادتی ۳۵ ساله داشته و افتخار همکاری در دوره های اول و دوم مجلس شورای اسلامی با او را دارم در خصوص یکی از اصلی ترین استوانه های انقلاب و  از ارکان اصلی نظام یار دیرین امام و بازوی اجرایی و مشورتی رهبری معظم انقلاب مصاحبه ای تند و خشن و اظهاراتی لخت و عریان داشته  باور نکرده و سخت مقاومت نمودم.

چون او را اهل تقوا و از افرادی می دانستم که “ما یلفظ من قول إلا لدیه رقیب عتید  ” را با تمام وجود پذیرفته و قبر و قیامت و رسیدگی به ذره المثقال خوب و بد را قبول دارد.
چون او را  چهره ای فرهیخته و علمی و از اصحاب حوزه و دانشگاه  در رشته دین و حقوق می شناختم آنهم با دارا بودن پروانه وکالت ای از گذشته های دور با قدرت دفاع از متهمان در فضای سنگین ظلم و استبداد ستم شاهی با روحیه ای که جز با سند و مدرک و حجت الهی همه چیز را زیبا می بینند  تا آنجا که در کمال حریت و شهامت از مردان بزرگی چون مهدی بازرگان و گروه او حمایت مینمودند.
چون او را از افرادی نمی دیدم که دیگران را نردبان کند تا دیده شود و از رهگذر تخریب بنیانهای دین و اخلاق و انصاف و مردانگی از نمد فراهم شده کلاهی کسب نماید یا چون  برادر حاتم طائی در مقام  رقابت با برادری که فخر عالم و آفاق است برآمده و از ناحیه مادر ملامت شود که  برای حاتم شدن دیر شده و او خوب میداند که “بزرگش نخوانند اهل خرد  که نام بزرگان به زشتی برد” او نیازی به کاسبیهای رذیلانه برخی سیاسیت بازان را ندارد، چون دارای عظیم ترین تاج و فخر جامعه امروز است و صد البته که باید بجای آتش به خرمن اسلام و انقلاب و روحانیت زدن در حفظ و حراست این سرمایه بکوشند و به تعبیر معصوم که فرمود شما وظیفه مضاعف دارید” لمکانک منا” و در یک کلمه ما توقعم این است که امثال ایشان در نقش  بیمه حوادث و بلایا و خطرهای های سخت نظام در  تقویت مبانی و ارکان نظام شب و روز بی قرار باشند.  آیت الله سید محمد خامنه ای می تواند چونان علی (ع) در کنار  حضرت رسول(ص) از نظام و ارزشهای آن دیده بانی نموده و از برخی آسیب و خطرهای سخت در حوزه ولایت جلوگیری نمایند. چون او را از اولاد و احفاد حق گوی و حق جوی مطلق عالم امیرالمومنین و در آن سیر جریان میبینیم که بر کشته مالک در مقام قدردانی و حق شناسی از مالک حتی بعد از شهادت فریاد میزند و میفرماید “مالک و مالک” عجب مالک اشتری از دست دادیم او قله ای سخت و دست نیافتنی و دریایی خروشان پر خیر و برکت بود من رابطه ای بین قبیله سادات از تبار پیامبر(ص) و علی(ع)و پادشاهان و حاکمان یمن و پاداش سنماری نمیبینم.
ولی علیرغم همه تلاش و تکاپوی که در افکار داشتم با سندی بنام رمز عبور مواجه شدم که چون پتکی سنگین بر فرقم فرود آمد و همه رشته هایم پنبه شد. مصاحبه جناب ایشان در مجله رمز عبور.
مصاحبه را خواندم حقیقتاً حالت رمز عبور داشت رمزی برای عملیات و رمز عبوری برای جلب نظر و کسب مجوز ورود خصوصاً در شب و تاریکی ولی جمله ای در آن دیدم که هم به من کمک کرد تا بپذیرم بزرگان هم ممکن است به دام بیافتند و هم اشتباه بزرگان میتواند خیلی بزرگ باشد و هم درس عبرتی برای تمام آنان که از سر صدق و دلسوزی به عرصه ها و میدانها سخت گفتن و نوشتن وارد میشوند تا مواظب باشیم در دام نیافتیم.در پایان مصاحبه چنین آمده بود: در جریان نامه ۸ نفر نماینده مجلس تحت شرایطی قرار گرفته و به دام آنان افتادم.
لازم به یاد آوری است که من آنروز دقیقاً در متن ماجرا بودم واکنش نمایندگان مجلس و گروههای چپ و راست آنروز با مسئله مک فارلین را تعقیب و پیگیری مینمودم .
جریان راست سنتی مجلس شورای اسلامی جلسه ای هفته ای به ریاست و هدایت آیت الله یزدی که از  زجر دیدگان انقلاب و از تآثیر گذاران در آن  و از با وفاترین یاران امام و رهبری هستند داشتیم که اتفاقاً آن شب جلسه با حضور حدود هفتاد نماینده در منزل ایشان برگزار میشد. دوستانمان نامه را برای توضیح و توجیه و امضاء گرفتن در آن جلسه مطرح نمودند و صحبتهای مختلفی شد که چون المجالس بالامانات است تنها بخشی از اظهارات خودم را بیان میکنم من در آن جلسه بشدت با سوال از وزیر امور خارجه در خصوص سفر مک فارلین مخالفت نمودم و اولین فردی بودم که با توضیحاتی از جمله هر کس نامه را امضاء میکند باید خودش را برای مقابله و پاسخگویی به امام آماده کند، جو جلسه را به سمت مخالفت با سوال بردم که فردای آنروز وقتی صدای ملکوتی این تذهبون امام چرت خفتگان را پاره کرد آقای فواد کریمی نماینده آنروز اهواز با صدای بلند در مجلس فریاد زد فارسهای سیاسی و پر مدعا چرا پیام این لر حق شناس را نگرفتید.
راستی این بزرگان رابطه آقای هاشمی با امام را قبل از علنی شدن مبارزات و اخبار و اطلاعاتی را که زیرکانه و هوشمندانه از مجلس و دولت و درباربا سختی و خون دل تهیه میکرد و تقدیم امام مینمود و ماموریتهایی که پیش از همه و قبل از همه از جانب امام انجام داده را فراموش کرده اند.
راستی آن هاشمی که جسد کتک خورده اش در شکنجه گاههای ساواک بگونه ای بود که یکی از آیات عظام  میگوید: وقتی از کنار آن گذشتم بعلت شدت جراحات برایم قابل شناسایی نبود  و او که در سامان دادن نظام و تاسیس آن تا حد مرگ و ترور همواره هدف ضد انقلاب داخلی و اربابان خارجی بود میتواند سوژای باشد که شرق و غرب برای ربودن و نابودی انقلاب و نظام اسلامی روی او سرمایه گذاری کنند.
راستی یادمان رفته آنروز که در پناهگاههای امن مجلس شورای اسلامی قرار داشتیم و باز هم دل توی دلمان نبود هاشمی به نیابت از امام و با هماهنگی حمایت رهبری امروز جنگی تقریباً جهانی را در میان خون و دود و آتش فرماندهی میکرد آنهم نه دود و آتشی که یک نفر در جمعی به دروغ اظهار نموده بود جبهه بوده پرسیده بودند چه خبر بود با خاراندن بدن گفته بود تمامش دود و آتش بود.
راستی صبر و قرار و مصلحت بینی و خیر اندیشی او را در برابر این همه حمله و هجوم بخاطر اینکه او از صاحبان اصلی نظام و انقلاب است چقدر باید نادیده گرفت.
هر چند مرحوم کمپانی در مورد امیرالمومنین میگویید او محتاج شهادت و گفتن افراد نیست “سل خندقاً و خیبرا و بدراً    فانهم لما اقول ادری” بهترین گواهان او صحنه مبارزات سخت و روزهای نفس گیر انقلاب و جنگ است.
راستی این معرفی درستی از امام است که حلقه های اول یارانش اینگونه معرفی شوند و آیا اینگونه معرفی نمودن یکی ازاسطوره های تاریخ که هوش و تدبیرش اهل زمین و آسمان را به اعجاب وا داشته ناحق و ناروا نیست که اصرار کنیم او کراراً از ناحیه نزدیکترین افراد خود فریب خورده است از این فضای مسموم و آلوده باید بخدا پناه برد چون فضا به گونه ای غبار آلود شده که روزی العیاذبالله سلمان و ابوذر را هم دروغگویانی در اطراف پیامبر فرض و معرفی نماییم.
او محتاج گفتن و نوشتن ما نیست او با این تخریبها میدان را خالی نمیکند ولی تبعات و جمع جبری این همه جفا  در حق سابقین اولین بشدت با آموزه های اسلام ناسازگار است و به اساس و ریشه انقلاب و نظام و امام و راه نورانی امام آسیب جدی وارد میکند. خصوصاً که اگر اعمال و رفتار و گفتار و نوشتارمان برای خدا و دین خدا و خدمت بندگان خدا باشددر شبهات و اختلافات شاخص ما پیامبر و امیر المومنین و ائمه و معصومین و مراجع و امروز هم مقام معظم رهبری فصل ختام است و نظرات آن حضرت برای همه حجت شرعی است.
در پایان از خدا میخواهم خواسته یا ناخواسته در برابر اردوی ولایت ودر قرار گاه اردوی آتش تهیه دشمن علیه اصحاب و یاران امام قرار نگیریم چون سخت ترین نبرد جنگ با خودیهای فریب خورده است امیر المومنین در پایان سه جنگ بزرگ و خونین سه جمله را به یادگار گذاشت یک جا فرمود: خار درچشم و استخوان در گلو این مصائب را تحمل نمودم و در جای دیگر با کمال سر بلندی فرمود: ” فقعت عین الفتنه”  من توانستم چشم فتنه را از کاسه سر خارج نموده و فتنه را پایان دهم اما در مقابل خوارج و نهروانیان و پیشانیهای پینه بسته با پیشینه ها درخشان با آه و تاسف میفرمایند” یا لیتنی مت قبل عشرین سنه” کاش بیست سال زودتر از دنیا رفته بودم تا شاهد فرو پاشی در اردوی خودیها نبودم.