سعید بالنگ / میرملاس نیوز :
نوشتن نامه قاعده و قانون دارد .
می گویند نامه های رسمی را باید با درج «تاریخ» ، «پیوست» و «موضوع» ارسال کنیم.
می گویند که می گویند ! آدمهای این روزگار خیلی چیزها می گویند !
وقتی شما و همرزمانتان ساده و خاکی طی یک جمله ی کوتاه پیام تان را برای ما مخابره می کنید که «آهای زمینی ها ! قرارمان این نبود» دیگر چه لزومی دارد که منِ کمترین بخواهم به نامه ای که برای تسکین آشوب دلم می نویسم رنگ و بوی «بروکراسی» بدهم ؟!
ساده بگویم : عموجان ! حسرت ندیدن و نداشتنت را میخورم !
وقتی خاطراتت را از دوست و آشنا می شنوم اغلب به خودم افتخار می کنم و گاه نبودنت را غصه دار می شوم .
راستی مدت هاست که سرگرم جمع آوری آثار و خاطرات شهدای کوهدشت شده ام . احساس غرور خاصی دارم ؛ از جنس آن غرورهای بی زیان !
این روزها دوستانت در هر پست و جایگاهی به من لطف دارند ؛ گاهی از این الطاف که مرهون از خودگذشتگی های شماست ، احساس شرمندگی می کنم .
عمو جان !
کودکان دیروز از شما برایم می گویند …
کودکانی که هر کدام این روزها برای خود مردی شده اند . می گویند بسیار مهربان بودی و دست محبت بر سرشان می کشیدی .
گاهی با خودم می گویم کاش در قامت یک کودک ، لحظه ای با تو بودم .
کودکان دیروز و مردان امروز هنوز فراموشت نکرده اند گویی دستان گرم تو هنوز بدرقه راهشان است .
گاهی با خودم می گویم کاش دست شما بدرقه راهم باشد .
عموجان !
گاهی که از ناملایمتی های روزگار و بی توجهی به آرمان ها خسته می شوم ، شما را در ذهن تصور می کنم که در مقابلتان ایستاده ام و از نبودنتان گلایه می کنم .
با صدای بلند فریاد می زنم : «تو چرا رفتی؟!» ، « تو چرا جنگیدی؟!» و شما با همان تواضعی که از زبان همرزمانت شنیده بودم سرت را پایین می اندازی و آهسته می گویی: « تا چراغ از تو نگیرد دشمن …»
عموجان !
شما رفتی و جانانه جانت را نثار امروز و فرداهای من کردی .
گرچه زمانه گرد و غبار فراموشی را بر دلها نشاند واهدف و آرمان ها با رنگ و لعاب های متفاوت رو به فراموشی رفت ؛ اما پای نهادن در رکاب حسین (علیه السلام) برای شما هدف بود و نثار جان نیز احلی من العسل.
شما با دفاع از خاک و ناموس ایرانی به میهمانی سرور و سالاری شتافتید که تا ابد برای بشریت آموزگار درس « آزادی و آزادمردی » است .
می گویند پای نهادن بر بهشت برین آسان نیست .
می گویند برای عاقبت بخیری باید از لذات چشم پوشید .
این را هم می گویند که شهید ۷۲ نفر از نزدیکانش را شفاعت خواهد کرد .
پس بی شک دانش آموز کلاس حسین (علیه السلام) هم می تواند نیم نگاهی به اطرافیان داشته باشد و صحرای خشک دل زمینیان را با باران نگاهش سیراب کند …
شنیده ام عده ای سرمزارت آمده اند و تو را واسطه بین خود و خدای شان قرار داده اند .
شنیده ام عده ای بر سر مزارت حاجت روا شده اند .
عموجان ! مرا حاجت روا کن با دعای « اللهم اجعل عاقبه امورنا خیرا»
یاحق.
با تشکر از دوست عزیزم ” مهدی محمدزاده “
شهید والامقام اسدمراد بالنگ
تاریخ شهادت ۱۳۶۵/۱۰/۲۷
عملیات غرورآفرین کربلای ۵