- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

عمو سلام . . .

15527 copy

 

سعید بالنگ / میرملاس نیوز :

 

نوشتن نامه قاعده و قانون دارد .

می گویند نامه های رسمی را باید با درج «تاریخ» ، «پیوست» و «موضوع» ارسال کنیم.

می گویند که می گویند ! آدمهای این روزگار خیلی چیزها می گویند !

وقتی شما و همرزمانتان ساده و خاکی طی یک جمله ی کوتاه پیام تان را برای ما مخابره می کنید که «آهای زمینی ها ! قرارمان این نبود» دیگر چه لزومی دارد که منِ کمترین بخواهم به نامه ای که برای تسکین آشوب دلم می نویسم رنگ و بوی «بروکراسی» بدهم ؟!

 

ساده بگویم : عموجان ! حسرت ندیدن و نداشتنت را میخورم !

 

وقتی خاطراتت را از دوست و آشنا می شنوم اغلب به خودم افتخار می کنم و گاه نبودنت را غصه دار می شوم .

راستی مدت هاست که سرگرم جمع آوری آثار و خاطرات شهدای کوهدشت شده ام . احساس غرور خاصی دارم ؛ از جنس آن غرورهای بی زیان !

این روزها دوستانت در هر پست و جایگاهی به من لطف دارند ؛ گاهی از این الطاف که مرهون از خودگذشتگی های شماست ، احساس شرمندگی می کنم .

 

عمو جان !

 

کودکان دیروز از شما برایم می گویند …

کودکانی که هر کدام این روزها برای خود مردی شده اند . می گویند بسیار مهربان بودی و دست محبت بر سرشان می کشیدی .

گاهی با خودم می گویم کاش در قامت یک کودک ، لحظه ای با تو بودم .

کودکان دیروز و مردان امروز هنوز فراموشت نکرده اند گویی دستان گرم تو هنوز بدرقه راهشان است .

گاهی با خودم می گویم کاش دست شما بدرقه راهم باشد .

 

عموجان !

 

گاهی که از ناملایمتی های روزگار و بی توجهی به آرمان ها خسته می شوم ، شما را در ذهن تصور می کنم که در مقابلتان ایستاده ام و از نبودنتان گلایه می کنم .

با صدای بلند فریاد می زنم : «تو چرا رفتی؟!» ، « تو چرا جنگیدی؟!» و شما با همان تواضعی که از زبان همرزمانت شنیده بودم سرت را پایین می اندازی و آهسته می گویی: « تا چراغ از تو نگیرد دشمن …»

 

عموجان !

 

شما رفتی و جانانه جانت را نثار امروز و فرداهای من کردی .

گرچه زمانه گرد و غبار فراموشی را بر دلها نشاند واهدف و آرمان ها با رنگ و لعاب های متفاوت رو به فراموشی رفت ؛ اما پای نهادن در رکاب حسین (علیه السلام) برای شما هدف بود و نثار جان نیز احلی من العسل.

شما با دفاع از خاک و ناموس ایرانی به میهمانی سرور و سالاری شتافتید که تا ابد برای بشریت آموزگار درس « آزادی و آزادمردی » است .

می گویند پای نهادن بر بهشت برین آسان نیست .

می گویند برای عاقبت بخیری باید از لذات چشم پوشید .

این را هم می گویند که شهید ۷۲ نفر از نزدیکانش را شفاعت خواهد کرد .

پس بی شک دانش آموز کلاس حسین (علیه السلام) هم می تواند نیم نگاهی به اطرافیان داشته باشد و صحرای خشک دل زمینیان را با باران نگاهش سیراب کند …

شنیده ام عده ای سرمزارت آمده اند و تو را واسطه بین خود و خدای شان قرار داده اند .

شنیده ام عده ای بر سر مزارت حاجت روا شده اند .

 

عموجان !  مرا حاجت روا کن با دعای « اللهم اجعل عاقبه امورنا خیرا»

 

یاحق.

 

 

با تشکر از دوست عزیزم ” مهدی محمدزاده “

 

 

 

124 [1]

شهید والامقام اسدمراد بالنگ

تاریخ شهادت ۱۳۶۵/۱۰/۲۷

عملیات غرورآفرین کربلای ۵