ظهر شنبه، زمانی که جوان ۳۳ساله پس از بستن مغازه خیاطیاش در بازار شهرستان ازنا، راه خانهاش را در پیش گرفت در محاصره چند مرد گرفتار شد که نقشه خونینی در سر داشتند. مهاجمان صورتشان را پوشانده بودند اما مرد خیاط حدس زد که آنها همان کسانی هستند که چند شب قبل قصد ربودن دختری را داشتند اما با مداخله او ناکام ماندند. او میدانست که آنها آمدهاند تا انتقال بگیرند و سعی کرد از خودش دفاع کند اما لحظاتی بعد هدف حمله وحشیانه مردان شرور قرار گرفت و بهشدت مجروح شد.
مهدی فرجی، حالا در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان چمران در شهرستان بروجرد بستری است و تلاش پزشکان برای درمان وی ادامه دارد. با اینکه جراحات شدیدی دیده اما از اینکه توانسته دختری را از دست مردان شرور نجات دهد خوشحال است و میگوید اگر باز همچنین اتفاقی بیفتد، برای کمک به همنوعش درنگ نخواهد کرد.
او در گفتوگو با خبرنگاران ماجرایی را که باعث شد سر از بیمارستان درآورد، اینطور توضیح میدهد: ساعت ۷شب شنبه هفته گذشته، داخل مغازه خیاطیام نشسته بودم که ناگهان صدای فریادهای دختری را شنیدم که از مردم کمک میخواست. بلافاصله به بیرون از مغازه رفتم و دیدم ۲پسر در حال ضرب و شتم دختر جوانی هستند و قصد دارند با اجبار و تهدید او را به داخل ماشینشان ببرند. به سمت آنها رفتم و با داد و فریاد خواستم تا دختر را رها کنند. دختر جوان جیغ میکشید و گریه میکرد. همان لحظه یکی از ۲ پسرجوان با لحن تندی به من گفت که دخالت نکنم. او مدعی شد که دخترجوان نامزدش است. اما دختر جوان فریاد زد که دروغ میگوید و آنها مزاحمش شدهاند و قصد ربودنش را دارند.
با شنیدن این جمله به سمت ۲ جوان مزاحم دویدم و با آنها درگیر شدم و توانستم دختر را نجات دهم. ۲ پسر جوان که در اجرای نقشهشان ناکام مانده بودند فرار کردند و دختر جوان نیز پس از آن ماجرا رفت و دیگر آنها را ندیدم. او ادامه میدهد: فردای آن روز وقتی در حال رفتن به خانه بودم، ناگهان همان ۲نفری را دیدم که قصد دزدیدن دختر جوان را داشتند. آنها به من حمله کردند و با چوب ضربهای به دستم زدند اما توانستم از دستشان فرار کنم. با اینکه آن روز مرد خیاط توانست از دست مهاجمان فرار کند اما آنها انگار قصد نداشتند از انتقامجویی دست بکشند.
او میگوید: ظهر شنبه ۴بهمنماه در راه رفتن به خانه بودم که متوجه شدم ۳سرنشین یک موتورسیکلت در حال تعقیب من هستند. وقتی سرم را برگرداندم دیدم ۲ نفر با جوراب و نفر سوم با شال صورتشان را پوشاندهاند. آنها از موتور پیاده شدند و با قمه، چاقو و چوب ضرباتی به سر، صورت و پاهایم زدند. من هم برای دفاع از خود ضربهای بهصورت یکی از آنها زدم که شالش کنار رفت و متوجه شدم وی یکی از همان کسانی است که آن شب قصد ربودن دختر جوان را داشت. آنها بعد از مجروح کردنم پابهفرار گذاشتند تا اینکه اهالی محل به کمکم آمدند و مرا به بیمارستان رساندند. حالا هم پزشکان میگویند ضربه سختی به سرم وارد شده و باید تحت درمان باشم. در اثر ضربات قمه نیز سرم تعداد زیادی بخیه خورد و فعلا در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری هستم.
مرد جوان با اشاره به اینکه از مهاجمان شکایت کرده است، گفت: پرونده اکنون در دادسرای شهرستان ازنا در حال رسیدگی است و به گفته یکی از بستگانم که پیگیر پرونده است، مهاجمان متواری شدهاند و تحقیقات برای دستگیری آنها ادامه دارد.