سردار شهید حمید سوری : اما یک مسئله بسیار مهم (اگر شهید شدم) از دوستان و برادرانم می خواهم به جای پیراهن سیاه به مدت چهل روز پیراهن سفید برای این حقیر بپوشند، جز یک نفر و آن هم خواهرم دیگر هیچ کس حق ندارد سیاه بپوشد، و مسئله دیگر اینکه مرا با لباس مقدس سپاه به خاک بسپارید. در کوهدشت پایین قبر شهید محمود رضایی
سردار شهید حمید سوری و جانباز سرافراز علیرحم رحیمی
پاسدار شهید حمید سوری معاون گردان ذوالفقار:
در خرداد سال ۶۵ بود که در ادوات لشکر۵۷ یعنی گردان ذوالفقار مشغول خدمت بودم که برای شرکت در عملیات حاج عمران چند رو قبل از اعزام نیروهای پیاده ما را به آن منطقه بسیار سخت و صعب العبور بردند که ارتفاعات بلند و بسیار دشواری داشت که پوشیده از برف بود دو یا سه روز از حضورمان درمنطقه حاج عمران گذشت و خود را برای شرکت در عملیاتی که قرار بود انجام پذیرد می شدیم .
ما در قسمت آتشبار خمپاره ۱۲۰ م م مشغول خدمت بودیم که در همان ابتدای حضورمان گلوله ای به مقرمان اصابت نمود و تعدادی از دوستانمان زخمی و شهید شدند که پس از تماس از طریق بی سیم با فرماندهی گردان خودرویی را که شهید حمید سوری معاون گردان راننده آن بود آمد و شهدا و مجروحین را به پشت جبهه منتقل نمود ند و به مابقی بچه ها که ناراحت شهادت دوستان خود بودند روحیه داد و رفت .
بعد از ظهر همان روز که بوسیله یک دستگاه کمپرسی مهمات مورد نیاز خمپاره ها را جهت مقر ما ارسال نموده بودند به علت سخت بودن شریط جوی و جاده ای آن کمپرسی با مهمات در گل فرو رفت و گیر کرد و موفق به رساندن آن مهمات به مقر ما نشد برای کمک گرفتن و ارسال وسیله ای کمکی جهت حمل آن خودرو و مهمات ها با گردان تماس گرفتیم که گفتند اقدام میکنیم پس از چندی یک دستگاه تراکتور جهت کشیدن خودرو مهمات به سمت مقرمان آمد و نزدیک و نزدیک تر شد به گونه ای که با ما فاصله ۵۰۰ متری داشت به یکباره متوجه انفجاری مهیب در وسط دو چرخ تراکتور شدیم.
اولین کسی که خود را به آن محل رساند این حقیر بود که متوجه شدم راننده تراکتور معاون گردان ذوالفقار برادر پاسدار حمید سوری می باشد که در همان حالی که در پشت فرمان قرار داشت ترکشی به قلبش اصابت کرده و به شهادت رسیده است .
شهادت آن سردار سرافراز برایم خیلی سخت و غم انگیز بود او را در بغل گرفتم خداشاهد است که از چهره اش نورانیتی عجیب مشاهده می شد و بوی عطرش که همیشه زینت بخش آن بزرگوار بود این بار عطری دیگر است میخواهم به ایمان و اعتقاد آن شهید اشاره کنم که بسیار به مسائل دینی پایبند و مقید بود. همیشه لباسهای شیک و منظم سبز سپاه به او نورانیتی مضاعف می بخشید . باهمهء بسیجیان مهربان بود در انجام امورات کاری بسیار جدی و خلوص نیت داشت از اینکه معاون گردان بود احساس غرور نمی کرد و همین روحیات معنوی او بود که به خود اجازه می داد در جایگاه معاون گردان به جهت خدمت به جبهه و جنگ در کسوت یک راننده تراکتور ظاهر گردد . بسیار به اهل بیت علاقه داشت و عشق و علاقهء ویژه ای به امام حسین(ع) در وجودش بود اوعاشق شهادت بود.
اخلاص، ایثار، شجاعت، تواضع و فروتنی از روحیات بارز آن شهید والامقام بود همین روحیات و خصوصیات منحصر به فرد میتواند راهگشای جوانان ما باشد.
شهید حمید سوری در وصیت نامه اش این چنین بیان داشته بود که اگرشهید شدم کوله پشتی من که لباس هایم در آن است به کربلا ببرید و در آنجا بگویید : یا حسن(ع) این کوله مربوط به یکی از عاشقان توست که به عشق تو به شهادت رسیده است.
سلام به تاریخ توجه داشته باشید سال ۶۷ مردادماه جنگ پایان یافت شهید حمید سوری درسال ۶۵ اردیبهشت ماه به شهادت رسیدند تصحیح بفرمایید.
سلام دوست عزیز
ببخشید اشتباه تایپی بود و اصلاح شد
ممنونم
زهر نیستی نتوان یافت در جان شهید /نبض عالم می تپد در خون جوشان شهید. یاد و خاطره این سردار عزیز گرامی باد و از شهید زنده جناب آقای رحیمی بخاطر این خاطره قشنگش تشکر می نمایم
سلام ودرودخدابرشهیدزنده ومجاهددلیروبی ادعا جناب رحیمی عزیز
امیدوارم ماراازخاطرات ناب آن سالهای حماسه وآتش وخون بی نصیب نگذارید
گرامی باد یاد وخاطره شهدای ولامقام گردان ذالفقار و شهید والامقام حمید سوری
بسم رب الشهداء وصدیقین خداوند رحمت کند کلیه ی شهداءرابه خصوص شهیدوالامقام حمیدسوری
ما سینه زدیم بی صدا باریدند
از هر چه که دم زدیم ،آنها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم !!
از آخر مجلس شهداء را چیدند
درود خدا بر شهید زنده، بسیجی بی ادعا سر هنگ رحیمی عزیز بدون شک و تردید اگر نبود جان بر کفی و از خود گذشتگی امثال جنابعالی ، امروز ایران عزیز و سر بلند این امنیت پایدار را نداشت و این انقلاب برای به ثمر نشستن خونهای پاک و مقدسی همچون سردار شهید حمید سوری را هدیه نموده و خواهد نمود . شادی روح تمام شهداء و امام شهداء صلوات .
روح شهید سوری شاد .
سلام بر برادر رحیمی، جانباز سر افراز و مرد جهاد و ایثار
تاریخ بهترین گواه بر رشادتها وجانفشانیهای سرداران لر خواهد بود هر جای مناطق عملیاتی را که بیاد بیاوریم ایثار واز خود گذشتگی فرزندی از لرستان کوهدشت، رومشکان،طرهان،کوهنانی و…. به ذهن خطور خواهد کرد. اما راویان رسالت سنگینی در انتقال این افتخارات پدران و برادران به نسلهای جدید که مورد خطاب شبکه های جدید اجتماعی (وایبر، لاین، ماهواره و…) هستند خواهد داشت . لذا ما بازماندگان سپاسگزار امثال این سرداران عزیز، رحیمی،باقری،سوری،لرستانی،بازوند، موحدی و… هستیم ممنون و قدردان زحمات سایت میرملاس و دوستان زحمتکش این سایت پرمخاطب استان لرستان هستیم.
ولاتحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتابل احیاء عند ربهم یرزقون
باکدام قلم وبیان می توان ازعزیزانی که سنگرهای جبهه را به محراب و معراج الی الله تبدیل کردند ثناکرد.
با سلام خدمت همه همشهریان عزیز و تشکر از همه جهت مطالب زیبایتان.دوستان همه واقفیم به اینکه زندگی ما بدون شک مدیون این شهدا و رزمندگان است.لذا شایسته است مدیریت محترم سایت مثل این خاطره گوی از بازماندگان دفاع مقدس که هر کلامشان یک نوریست در تاریکی و یاد شهدا که سرمشق و سرلوحه زندگی ماست رو در این سایت هر هفته یا هرماه یک بزرگوار دعوت تا خاطراتشان و وصیت شهدای گرانقدر رو در سایت به نمایش بگذارید تا همه همشهریان همچون این خاطره و وصیت زیبای این شهید استفاده کنیم.با تشکر
آقای بالنگ خواهش می کنم از لحاظ ادبی کمی متن رو اصلاح کنید و بعد اون رو درج کنید. در پاراگراف اول (که) چهار بار تکرار شده. این خاطره به بهترین نحو و تاثیر گذارترین شکل می تونست بیان بشه. ولی واقعا همون اولین پاراگراف رو که خوندم دیگه رغبتی برای خوندنش نداشتم.
کلیت متن فوق العاده ضعیفه.
انگار فقط می خواهید مطلبی درج کنید و کیفیت کار خیلی براتون مهم نیست. خواهشا برید بعضی سایتهای فاخر رو نگاه کنید و بببینید در درج مطالب و خاطرات شهدا چقدر دقیق کار می کنند. چقدر مطالب قشنگ و تاثیر گذار نوشته شده اند.
یاعلی
سلام دوست عزیز
ممنون از حضورتون
تذکرتان ب جا و حق است
ببخشید که دقت نکردم
چندبار از دوستان عزیز و مخاطبان محترم سایت خصوصا بخش شهدا درخواست نمودم ک در این زمینه با بنده همکاری نمایند اما متاسفانه تا امروز کسی اعلام همکاری نکرده
شما دوست عزیز اگر مایل باشید در این زمینه با بخش شهدای سایت همکاری داشته باشید ممنون میشم
باتشکرازآقای رحیمی.به قول شهیدخرازی:بعدازشهدا ماچه کرده ایم؟!
درود وسلام برشهدای گردان ذوالفقار وسردار شهید حمید سوری ودرود وسلام بر برادرجانباز وسردار سراقراز حاج علیرحم رحیمی منتظر خاطرات ناب شما هستیم
سال ۱۳۶۵ در گردان ذوالفقار لشکر۵۷ حضرت ابالفضل (ع)مشغول خدمت بودم خرداد ماه همان سال به منطقه حاج عمران اعزام شدیم .منطقه ای با ارتفاعات سخت و صعب العبور که هنوز بقایای برف زمستانی برقلل آن باقی بود. دو یا سه روز از ورودمان به منطقه نگذشته بود که فهمیدیم باید خودمان را برای شرکت در عملیات حاج عمران آماده کنیم …………
//////////////////////////////////////////////////////////////////
دوست عزیز با کمی تامل و صبر می توان به انتقال گوشه ای از مجاهدت سرداران بزرگی چون حاج حمید سوری که حق بزرگی برگردن همه ما دارند کمک کرد . این حوادث در واقع میراث های شفایی هستند که با نوشتن ومکتوب کردن آنان برای همیشه ماندگار خواهند شد. گوشه ای از متن را به سلیقه خودم اصلاح و به برادر بزرگوار ایشان حاج مجید تقدیم کردم هرچند می دانم در ذهن و قلب ایشان گنجینه ای از آموزه های اخلاقی و رفتاری اخوی بزرگوارشان نهفته و آنجه مانع از بیان آن میشود تنها مناعت طبعی است که از ایشان سراغ دارم به امید شفاعت آن عزیزان در روز واپسین
سلام ودرودبرشهدای عزیزوخانواده های گرانقدروصبور وفداکارشان ,شهدابانثارجان خویش رسالت عظیم انسانی والهی خودرا انجام ودرتاریخ ماندگارشدندوعزت و ازادی وامنیت امروز ما مدیون فداکاری دیروز انانست واما اگرمیخاهیم بزرگترین دستاوردشهدا محفوظ بماندو به ورطه فراموشی سپرده نشودبایدقدردان شهدای زنده وبزرگ مردان جهادوشهادت باشیم تافرهنگ ایثاروشهادت زنده بماندوبه یقین برادرعزیزوجانباز شجاع ودلیرمان علیرحم رحیمی یکی ازیادگاران ودلاورمردان ان دوران است ,حقیرخود درجبهه های غرب شاهدرشادت این شهیدزنده بوده ام به یقین هیچ هنرمندی نمیتواندباتمام امکانات این جهانی هنر مردان جهادوشهادت را به نمایش بگذارد, روح شهداشادوارزوی سلامتی وسربلندی سرداربی ریا وبی ادعای عرصه های عشق وایثاررحیمی دلاور را ازخدای بزرگ دارم
سپاس از حضورتان آقای حیدری
ممنون میشیم اگر تصاویر و خاطراتی که از دوران ایثار و حماسه دارید در اختیارمان بگذارید
شهید زنده جناب سرهنگ حاج علیرحم رحیمی
ضمن تقدیر و تشکر از بیان خاطره ی یکی از سرداران سرفراز شهرمان توسط حضرتعالی، استدعا داریم نسبت به انعکاس گوشه ای از خاطرات دوران پرافتخارت در جبهه های حق علیه باطل اقدام فرمائید،بی شک بیان رشادتها و جانفشانی سرداران سرافراز دوران دفاع مقدس، چراغ راه جوانانی است که بواسطه اقتضای سنشان سعادت همراهی و حضور در آن عرصه مقدس را نداشته اند.
سلام محضر دوستان
شهید زنده است و خدای شهید منتغمی پویا و سر افراز است
امیدوارم وصیتش رو کسی از همسنگراش بجا آورده باشه (بردن کوله اش خدمت آقا امام حسین ع)
سلام و سپاس از عزیزان
سلام بر شهدای سرافراز گردان ذالفقار و شهید والامقام حمید سوری
و درود بر شهید زنده و یادگار مظلوم جنگ جناب سرهنگ حاج علیرحم رحیمی
برای شادی ارواح طیبه وتابناک شهیدان صلوات بر محمد وآل محمد
دست شهید زنده درد نکند
سلام بر تو ای سردار بی ادعا مطمئن باش نام تو و یاد همرزمان شهیدت برای همیشه بر تارک شهرمان میدرخشد گر چه یارانت همه کوله بارسفر بستندو رفتند ولی ذکر خاطرات آنان از زبان جانبازان و باز ماندگان از قافله شهیدان ،مرحمی است بر دلهای رنجیده از تنهایی و دوری از خیل سرداران شهید ،سردار عزیز جناب آقای رحیمی باز هم با مرکب وجودت برصفحات مجازی جوی خاطرات جاری نما تا آیندگان بدانند گردان محبین به عنوان کنام عارفان در شلمچه و حاج عمران کربلایی دیگر ساختند و از خون آنان سرو سبزی را پرورش دادند که به بلندای تاریخ ماندگار خواهد شد.امیدوارم با ذکر خاطرات سردارشهید ملک محمد آدینه وند و همرزمان شهیدش نیز ما را بهره مند سازید انشا ء الله تعالی./
درود
درود وسلام بر شهدا و جانبازان وایثارگران هشت سال دفاع مقدس ودرود وسلام به جانباز سرافراز جناب سرهنگ رحیمی ممنون وسپاسگذراریم از بیان خاطرات جبهه وجنگ انشااله منتظر خاطرات بعدی جنابعالی هستیم
هزاران آفرین بر تو و همرزمان باغیرتت باد سردار بی ادعا، ماندگار باد یاد وحماسه تان در بلندای تاریخ-منتظر خاطرات بعدی ات هستیم جانباز سرافراز و شهید زنده جناب سرهنگ علی رحم رحیمی
درود خدا برشما روایتگران عشق
باسلام ودرودبرارواح طیبه همه شهدا جاودانان همیشگی تاریخ وسلام برسردارمظلوم ورشید اسلام رحیمی پور یاد وخاطرات سردارشهید طرهان ملک محمد ادینه وند فراموش نشود شادی روح شهدا صلوات
باسلام ودرودبرارواح طیبه همه شهداجاودانان همیشگی تاریخ وسلام برسردارمظلوم ورشیداسلام افتخارطرهان شهید زنده رحیمی پور یاد وخاطره سردارشهید طرهان شهیدملک محمدادینه وند که حضرتعالی سالها همرزم ان شهید بودید وسایر شهدای طرهان فراموش نشود هرچندانان حی وزنده اند شادی روحشان صلوات سرهنگ سلمان ادینه وند
باسلام ودرود برروان پاک شهدا ودرود برسردارو شهید زنده رحیمی پور یادسردارایل طرهان شهید ملک محمد ادینه وند وسایرشهدای منطقه شهیدمیرولی میری ÷حسین رستمی ÷یعقوب خاصی زاده÷شاهمرادمحمدی و ÷÷÷÷÷فراموش نشود شادی روح شهدا صلوات
سلام و درود بر ارواح پاک شهدا و امام شهدا
ضمن عرض سلام وادب واحترام.
گرامی باد یاد وخاطره تمامی شهدای شهرمان ، علی الخصوص سردار جبهه های غرب وجنوب ، شهید حمید سوری.
همچنین از شهید زنده ، جانباز بی ادعا وبی ریا ، دلاور مرد شجاع وبی باک جبهه های غرب وجنوب کشور ، سردار سرافراز، جناب سرهنگ علی رحم رحیمی پور بخاطر بیان این خاطره ی بسیار جذاب ودل انگیزش تقدیر وتشکر میکنم .امید است که خاطرات ناب نایاب جنابعالی از این ببعد تداوم داشته باشد.
از بسیجی فعال وپرانرژی جناب آقای مهندس سعید بالنگ بمنظور درج این خاطره ، نیز تقدیروتشکر میشود. اجرتان با شهدا وامام شهدا.
خدمت سردار سرافراز جبهه های جنگ آقای رحیمی عرض سلام وادب دارم .برادر رحیمی “اقتدا ء به شهدا
بالاخص شهید حمید سوری که بنده از دوران نوجوانی ایشان رامیشناسم.یکی از وظایفی است که بر عهده همه ما می باشد. اما الحق که جنابعالی بایادآوری این خاطره ازسردارشهیدحمیدسوری دین خودرامجددا به انقلاب وشهدا ادا کرده ای.بدان که نام شما شیرمردان درتاریخ جاودانه خواهد ماند.موفق وموید باشید
با سپاس فراوان ازهمه سروران عزیزی که ابراز لطف ومحبت فرمودند امیدوارم که شرمنده شهدا نشویم
درود خدا بر یادگار ارزشی هشت سال دفاع مقدس ،بسیجی دلاور ،جناب سرهنگ علی رحم رحیمی و درود بیکران به روان پاک وملکوتی شهید حمید سوری،استدعا داریم که جناب رحیمی که سینه اش مالامال خاطرات تلخ و شیرین دوران دفاع مقدسه بیشتر ما رو به فیض این واقعیات وخاطرات برسانند.
تیرماه ١٣۶٧تقریبا چندماه مانده به پایان دوران دفاع مقدس
این حقیرافتخارحضوردرگردان همیشه خوشنام محبین مجددا نصیبم شده بود بعدازچندروزاستراحت درسدبوکان براى کمک به رزمندگان ازمسیر سقزوبانه وسردشت عازم مناطق جنگى شدیم ازمناطق صعب العبوروجاده اى بنام جاده بوالحسن بسمت ارتفاعات “گمو”ازطریق کمپرسى سپس بالندکروز زیررگبارتوپ وتانک هاى دشمن بعثى واقعا سخت ووحشت ناک ,گردان عاشورا هم چند روزى بودازعملیات بسیارخطرناک درمنطقه “گرده رش”برگشته بود جمعى ازدوستان ازجمله شهید حمیدکرمى پور ومردانى فر جنازه هاشون جامانده بود دراون عملیات برادرعزیزم اسدالله حیدرى هم بعنوان بیسیم چى فرماندهى گردان ،شهیدسیروس ابراهیمى شرکت کرده بود ازایشان هم خبرى نداشتم شدیدا بی قراربودم والبته ناراحت ,وزیررگبارشدیددشمن جاده کوهستانبى رو به طرف گمو درحرکت بودیم دربین ر اه وسط کوه جناب آقاى على رحم رحیمى پور رو دیدم مشغول رانندگى ى دستگاه جیپ که مشغول کمک رسانى باروحیه بسیاربالا بادیدن اون صحنه واقعا روحیه گرفتم وخوشحال شدم
براى روح پاک شهیدحمیدسورى آرزوى علو درجات وازسرداربزرگ آقاى رحیمى بخاطراین خاطره زیبایش از شهید”حمید سورى” متشکرم
سلام ودرودبرهمه شهدا خصوصا شهیدحمیدسوری عزیزوباتشکرازجناب آقای رحیمی جانبازگرانقدر،وعرض ارادت بخدمت تک تک رزمندگان خوب دیارطرهان
سلام بر مرد جبهه و جنگ ،سردار بی ادعا و همیشه خندان ،یادگار هشت سال دفاع مقدس ،آرزوی سلامتی برای شما و خانواده محترم
بخصوص آقا پسر گلتان دارم.
سلام خدمت سردار بی ادعا کربلای علیرحم رحیمی یادگار سالهای جنگ وارزوی سلامتی وطول عمر برای شماموفق موید باشید انشااله
برادر ارجمن جناب آقای رحیمی ازاینکه در انعکاس یاد و خاطرات دلاورمردی ها و افتخار افرینی های شهدای عزیزمان بخصوص سردار شهید حمید سوری همت کرده و ما را یاری نمودایده از شما و دیگر دوستان که در این راه قدم میگزارند خالصانه سپاسگزارم
برای شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
درود بر شهید زنده و جانباز سرافراز دوران دفاع مقدس جناب سرهنگ حاج علیرحم رحیمی
به وجود گرانقدر شما افتخار نموده و منتظر خاظرات ناب شما هستیم
روحش شاد
درود خدا بر شهیدان و سرداران بی ریا.شادی روح تمام شهدای اسلام خصوصا سردار رشید اسلام ملک محمد آدینه وند، پیروزعلی آدینه وند، علی محمد آدینه وند و ….