- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

“هچایه”

 

 

بهمن ابراهیمی:

 

به بهانه انتشار هچایه

بانگ “جرس”۱که در “کور”۲ نشست ، صدایی تازه بود که نه کلماتش غریب بود و نه سازش عجیب ، همان “کلیمه” ۳های لری ولکی بی آنکه از اصالت بیافتند قبایی تازه بر تن کرده بودند و مفاهیمی نو یافته بودند، ساز هم همان سرنای “شاهمیرزا”۴ بود که پرده دیگر کرده بود….. اگرچه علی اکبر شکارچی و شاهمیرزا مرادی استادانی مقدم تر در موسیقی لری بودند اما محتوای “جرس” که به نوعی یک حماسه اجتماعی در قالب موسیقی فولکلور لری بود ازاندیشه های ایرج رحمانپور رنگ پذیرفته بود که خود متاثر از فضای ایام انقلاب بود. “سازنه ” ۵در سازش پف می کرد و صدای جوان و رسا و حجیم ؛ کاملا فنی و پخته به او جواب می داد واین نویدی بود همچون “گل افتو”۶ برای دوستداران موسیقی لری . شاید کسی بهتر از خودش این مقطع از عمرش را نسروده:
“د روز نبردت وساز شامیرزا
چنوو ناله کردم که سنگ هم وریسا”
از جرس تا زمانی که “کله باد “۷ وزید چند سالی فاصله افتاد – که کاش نمی افتاد – “کله باد” اگرچه بصورت کاستی یا مجموعه منظم منتشر نشد و فقط اجرایی بود در سالن شهرداری خرم آباد اما حقیقتا چون کله بادی بود که بر فضای فسرده ی موسیقی لری وزید. هنگامی که “پژاره ی ” ۸صدای رحمانپور اشک مردم لرستان را برای ” کورپه “۹ها ی آواره ی کرد و زلزله زدگان منجیل در آورد و باعث شد تا آنها بی دریغ هر آنچه از دستشان بر می آمد کمک کنند ،دیگر همگی دریافته بودند که رحمانپور فقط یک خواننده نیست او انسانی است با درد همنوع و هنر مندی است متعهد و شاعری است حساس و خواننده ای که هنجره اش با بغض مردم می گیرد وبا شادیشان شکوفا می شود.
همواره دوستدارانش غبطه می خوردند که چرا مجموعه کاری از او به صورت شرکتی و با کیفیت مطلوب منتشر نمی شود تا اینکه “آیینه اشک”۱۰ طلسم را شکست .اگرچه کیفیت صدا برداری و انتشار چیزی در شان هنر رحمانپور نبود اما بی گمان بالاترین استقبال در میان تمام آثار منتشر شده لری مربوط به این اثر بود .خلاقیت رحمانپور در تلفیق آواهای اصیل لری و لکی با موسیقی و صدای محزون و گیرا و حماسی او در این اثر بسیاری از مخاطبین را اقناع می کرد خصوصا آنکه در این اثر از اشعار فولکلور نخ نما شده و تکراری خبری نبود . رحمانپور قابلیت های زبانی لری و لکی را به خوبی می شناخت و صدای در خور آواهایی کهن نظیر”مور” “دنگ” و “سرسواری”و….داشت لذا در اکثر کارهایش بخشی را به آنها اختصاص داد و هنوز که هنوز است قابلیت اجرای آنها فقط در انحصار اوست وی با این اقدامش زوایای ناشناخته ای ازهنر فولکلور لرستان را به ایرانیان وبه دنیا شناساند هنگامی که در تالار رودکی گوشه هایی از هنرش را نمایاند فردایش در روزنامه این تیتر چاپ شد که :” صدای ایرج رحمانپور یادآور سکاهای ساکن سه هزار سال پیش لرستان است……”
باز هم در این مقطع شاید کسی اورا مثل خودش معرفی نکرده است :
“م او غمسرودن که مردم میحنن سر قرسوونیا
کردمش و بیتی که د روز شادی بوحونن جوونیا”
“آیینه اشک” سر آغازی بود بر راهی خجسته ؛ به تدریج مجموعه هایی منتشر می شد و دست به دست و دهان به دهان می چرخید “بهار باد” ،” گل آتش “، “آسو” و اخیرا “هچایه” و همچنین قطعاتی که با همکاری مرکز موسیقی و سرود صدا و سیما در زمان ریاست پیریایی تولید شد که خوشبختانه دارای کیفیت فنی بسیار مطلوب هستند .
آنچه در تمام این آثا ر به چشم می خورد و نوع کار رحمانپور را از سایرین جدا کرده اشعاری غنی و پر مغز و به روزاست که سروده ی خود اوست ودیگر خلاقیتی است شگرف که به دلنشین ترین شیوه این سروده ها را تبدیل به قطعات روح نوازموسیقی می کند.
شعر ایرج رحمانپورشاخصه ای عجیب دارد، شعری آوانگارد است که از کلمات مدرن تهی است. واین اوج هنر و رمز گیرایی و دلنشینی کلام اوست که با کهن ترین کلمات با مخاطبین حرف نو می زند .
گذشت سالیان و کسب تجارب فراوان، توام با ذوقی خداداد و اندیشه ای خلاق و در اختیار داشتن ظرف صدایی دلنشین و گیرا و اخلاقی افتاده و مردمی از ایرج رحمانپور استادی برجسته ساخته است که تنها عنوان لایق برای او” برترین خنیاگر ایران” است
که در سال گذشته به حق به او اهدا شد .اینک هرکجا مبحث اصالتی در موسیقی محلی ایران در دنیا مطرح می شود ،نماینده ی فرهنگی ما استاد ایرج رحمانپور است و هر کجا می خواهیم دل اقوام ایرانی را بهم پیوند دهیم باز به نوای او گوش می دهیم….
نامت بماند در جهان ای جان ما روشن زتو…..

۱- جرس نام کاستی با صدای استاد ایرج رحمانپور و استاد علی اکبر شکارچی که سرنای آن را زنده یاد شاهمیرزا مرادی نواخته است.
۲- کور نام کوهی در لرستان که استاد رحمانپور در جرس از آن نام برده است.
۳- کلیمه به تک بیتهای فلکلور لری و لکی می گویند.
۴- استاد شاهمیرزا مرادی نوازنده چیره دست سرنا که در درود لرستان متولد و در همانجا بدرود حیات گفت.
۵- سازنه در لری به معنی نوازنده سرنا است.
۶- گل افتو یعنی گل آفتاب اشاره به یک بیت در کاست جرس دارد.
۷- نام بادی است که دراعتقاد مردم لرستان در اواخر اسفند جهت زنده کردن طبیعت می وزد و نام یکی از آثار استاد ایرج رحمانپور است.
۸- پژاره به معنی صدای محزون و غمگین است.
۹- کورپه در کردی به معنی فرزند خردسال است.
۱۰- آیینه ی اشک نام اولین آلبوم صوتی استاد رحمانپور است.