حاج علیمحمد محمدی/ میرملاس :
وهابیت آل سعود با تجاوز به دو ایرانی پس از ” فاجعه سال ۶۶ ۱۳مکه وکشتار حجاج ایرانی – گردن زدن ابو طالب اردکانی در سال۱۳۲۲، سه گانه خود را کامل کرد.
حرکت شنیع پلیس وهابی آل سعود در تعرض به دونوجوان ایرانی درفاجعه فرودگاه جده مرا به یاد کتاب تاریخ اردکان یزد وماجرای گردن زدن ابوطالب اردکانی از زوار بیت الله الحرام در سال ۱۳۲۲شمسی انداخت این کتاب از جمله تالیفات دوست گرانمایه ودیرینه ویار زندانم علی سپهری اردکانی است که از مبارزین به نام شهر اردکان واستان یزد در زمان شاه وصاحب تالیفات مختلف از جمله کتاب « تاریخ اردکان»در دوجلد است .
بنده در خدمت مولف کتاب در دواتفاق مهم زندگیمان بفاصله تقریبی ده سال همدیگر را یافته وباهم بوده ایم ،
نخست زندان اصفهان در قبل از پیروزی انقلاب یعنی فروردین سال ۱۳۵۷وبار دوم که شرحش درپی خواهد آمد ومرتبط با موضوع است در مراسم برائت از مشرکین زائران ایرانی خانه خدا وکشتار حجاج مظلوم ایرانی
درمکه به دست حکام وهابی آل سعود در مردادماه سال ۱۳۶۶که طی آن مزدوران سعودی ،پلیس وگارد سلطنتی به سوی مردم (بویژه زنان ومعلولان وجانبازان )که پیشاپیش جمعیت حرکت میکردند ،وحشیانه هجوم برده وبا باتوم بر سر وروی حجاج بی گناه وبی دفاع میکوبیدند .
در آن روز سیاه وخونین وبعد از پایان یافتن سخنرانی در ساعت ۶ بعداز ظهر جمعیت انبوه حجاج ایرانی که ۱۵۰ هزار نفر بودند وحدود ۵۰ هزار از زوار دیگر کشورها نیز آنان راهمراهی میکرد با شعار مرگ برآمریکا واسراییل به سمت پل حجون در کنار قبرستان ابوطالب در حرکت بودند ونزدیک غروب راهپیمایی تقریبا تمام شده بود وبلندگوها خاموش گشته که فاجعه شروع شد .
چنانکه اشاره شد پیشاپیش جمعیت جانبازان وزنان حرکت میکردند که ابتدا آنان مورد حمله چماقداران وپلیس سعودی قرار گرفتند .حجاج کاملا در محاصره قرار داشتند .یعنی موقعیت آن مسیر بعلت کوه پایه بودن مکه به گونه ای بود که پیاده رو ۲ الی ۳ متر بالاتر از خیابانی بود که راهپیمایان در ان قرار داشتند ،لذا پلیس وگارد سعودی بر پیاده روها وساختمانهای مرتفع وخیابانها اشراف کامل داشت وحجاج هم بطور کامل در محاصره بودند .از بالای پشت بام ها عده ای بالباس شخصی عربی هر چه در دست داشتند ویا در پشت بام ها وجود داشت برسر حجاج فرو می ریختند .بلوک ،شیشه،سطل شن،کپسول اتش نشانی،کولر گازی،و…..
لذا تعداد زیادی از این طریق شهید ویا مجروح شدند .
هتل ها درب های ورودی را بسته بودند وفقط ساختمانی که فلسطینی ها در آن بودند درها را گشوده بود که عده ای توانستند جان خود را نجات دهند .بسیاری از شهدای حج خونین ،مادر وهمسر شهید بودند ،
جانبازان براثر ضربات چماق از روی صندلی چرخدار خود به زمین می افتادند ،ازدحام به حدی بود که هر کس روی زمین می افتادزیر دست وپا می ماند وبه شهادت میرسید .
با همه این اوصاف ارتش شروع به تیر اندازی نمود ورگبار گلوله مسلسل های دستی به سمت حاجیان گرفته شد وبا شلیک گازهای سمی وخفه کننده عرصه را تنگتر نمودند .
از روزهای قبل هماهنگ شده بود که هیچ بیمارستانی در روز نهم مرداد مجروح نپذیرد ،بسیاری از شهدا اول مجروح بودند وبه علت عدم رسیدگی به شهادت رسیدند .
بعد از پایان تیر اندازی تا ساعت یازده شب محاصره ادامه داشت وکسی حق نداشت به پیکر شهدا نزدیک شود ویا به مجروحین برسد .
خیابان پر از لنگه کفش ودمپایی وکیف ولباس های پاره پاره ،خرده شیشه ،قلوه سنگ و..بود .بوی گاز وباروت فضا راپر کرده وکف خیابان پر از خون گشته بود .
در آن فاجعه ۴۰۲ نفر کشته شدند (۲۷۵ ایرانی ، ۸۵ عربستانی از جمله نیروهای پلیس و۴۲ تن از حجاج دیگر کشورها) و۶۴۹ نفر زخمی (۳۰۳ ایرانی ،۱۴۵ عربستانی و ۲۰۱ نفر از دیگر ملیت ها ).
امام خمینی در آن زمان فرمودند : که اگر ما از صدام بگذریم از این جنایات وبانیانش نخواهیم گذشت .
قابل توجه اینکه معمولا در مکه مکرمه ویا مدینه منوره ساختمانهای مجهزتر ومناسبتر ونزدیکتر بعنوان کاروان در اختیار حجاج تهرانی ،اصفهانی ،تبریزی ،و….قرار میگیرد و دورترین مکانها ونامناسبترین ها هم در اختیار لرستانیهاست ،والبته در این قسمت بخت با هم استانی هابود زیرا بعلت دور بودن از مرکز شهر ضمن جان به در بردن از مهلکه وباز بودن مسیر توانستیم میزبان افراد زیادی از دیگر کاروان ها باشیم ،از جمله یار دیرینه ام و مولف کتاب «ـتاریخ اردکان ».
شب بسیار سخت ودردناکی را گذراندیم ،از سرنوشت دیگر حجاج بی خبربودیم ،افرادی بودند که هنوز به کاروان نیامده بودند ،شهید شده اند یا مجروحند ویا گرفتار پلیس سعودی ویادر کاروانی دیگر بسر میبرند ؟إاطلاعی نداشتیم .
***************************
و اما کتاب «تاریخ اردکان »: تالیف آقای «علی سپهری اردکانی »وماجرای گردن زدن ابوطالب اردکانی زائر ایرانی بوسیله جلادرسمی سعودی در سال ۱۳۲۲شمسی وبدنبال ان قطع رابطه دولت ایر ان با دولت سعودی به مدت چهار سال .
ابوطالب اردکانی کشاورز ۲۵ ساله در آن سال باتفاق دونفر راهی زیارت خانه خدا گردید وهنگام خروج از منزل
قرآن راباز نمود وبرحسب اتفاق به آیه ای از قرآن برخورد که بیان کننده ماجرای حضرت یوسف بود وابوطالب با ناراحتی به همسر ودیگر بدرقه کنندگان گفت من به سر نوشت یوسف دچار میشوم ،اما بدرقه کنندگان به او دلداری داده گفتند سفر حج سختی زیاد دارد وآیه قرآن نشان دهنده این سختی هاست به هر حال ابوطالب راهی مکه گردید ودر جریان طواف به علت بیماری به استفراغ مبتلا گردید وبرای احترام خانه کعبه آنرا در دامان احرام خود میریزد ،اشتباهش این بوده در این حال از کعبه فاصله نمیگیرد وبا این مواد به طواف ادامه میدهد ،عده ای شهادت میدهند که وی قصدکثیف کردن کعبه راداشته است لذا بازداشت ومحاکمه وحکم اعدام بوسیله ملک عبد العزیز تایید میگردد ،جلاد رسمی دولت سعودی که یک نفر سیاهپوست بلند قامت بود ابوطالب را چهارزانو روی زمین نشانده وبازوان اورا برمحوری ثابت بسته وسپس به دستش دستبند زده میشود ،فرمان قتل به زبان عربی قرائت که ترجمه ان چنین است .
«ابوطالب از شیعیان ایرانی چون در احرام خود نجاست کرده ومی خواسته دور خانه کعبه بریزد دستگیر شد وبه این مناسبت فرمان قتل او که به گواهی امیر رسیده است اجرا می شود .»
ابوطالب ساکت وآرام نشسته نگاه به جمعیت دوخته بود که ناگاه جلاد بانوک نیزه فشاری به پشت گردن او وارد میسازد به این جهت خون جاری وابوطالب از ترس سرش راجلو می برد ودر همین لحظه جلاد بایک ضربه شمشیر بزرگی که دردست داشت بر گردن او فرود می آورد ،گردن به وضع فجیعی بریده شده ولی استخوان حلق مانع از قطع شدن سر میشود وشمشیر بلافاصله برای باردوم به حرکت در امده سر از گردن جدا وروی پای ابوطالب می افتد .
شیخ علی اصغر یکی از حجاج ایرانی که برای رضای خدا داوطلب به خاک سپردن این شهید میشود متوجه میشوند که سر ابوطالب را معکوس روی بدن گذارده ودوخته اند زیرا وهابیها عقیده دارند این قبیل گناهکاران
إإإإرابایستی باسر معکوس در قبرگذارد تا هنگام محشر از دیگران تشخیص داده شوند .
خبرشهادت ابوطالب موجی از خشم وناراحتی را دربین شیعیان جهان بوجود می آورد .حضرت آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی که در کربلا مقیم بود واکنش شدیدی نشان دادواهالی نجف وکربلا هریک به طریقی ابراز انزجار خودرا ازاین عمل نشان دادند .
*در ایران عزای عمومی اعلام ودر اکثر شهرها مجالس ختم برگزار گردید .رابطه ایران وعربستان سعودی قطع گردید ومدت چهار سال دولت ایران از اعزام حجاج ایرانی به مکه خود دادری نمود .*
ودر اردکان که محل زندگی ابوطالب بود موجی از غم وناراحتی بوجود آمد ودو خواهر وی در مدت کوتاهی جان خود را ازدست دادند ومردم اردکان با برگزاری مراسم ختم وعزاداری یاد ان شهید مظلوم را گرامی داشتند .
علی سپهری اردکانی مولف کتاب تاریخ اردکان
“تجلی سبزواری” در آن دوران در مثنوی بلندی به نام ” طالب نامه “خطاب به سعودی ها چنین سرود :
ای رئیس دولت نجد وحجاز / ای ندانسته حقیقت از مجاز / شرط مهمانداری و رسم صفا /قائده احسان وآئین وفا /در عرب گردن زدن وکشتن است ؟/در میان خاک وخون آغشتن است ؟/برشما طالب مگر مهمان نبود ؟/
زائر آن کعبه ایمان نبود ؟/شیعه بود .اما بدین کافر نبود /منکر قرآن وپیغمبر نبود /
تدخلن المسجد ان شاء آمنین / نیست این آیت زقرآن مبین ؟