دکتر کیانوش رستمی / سیمره :
همای، گو مفکن سایهی شرف هرگز / بر آن دیار که طوطی کم از زغن باشد
سه روز نفسگیر و خسته کننده در حال اتمام است. پروندهی هشتمین جشنوارهی مطبوعات غرب کشور در حال بسته شدن است . دقایقی بیش نیست که نتایج جشنوارهی مطبوعات و خبرگزاریهای غرب کشور اعلام شده است. خستگی و کوفتگی و مشکل قلبی همه دست به دست هم داده تا دیگر رمقی برایم باقی نماند. اهالی مطبوعات اکثراً خوشحالاند؛ برخی عکس یادگاری میگیرند، برخی دیگر تبریک رد و بدل میکنند. کمی آنطرفتر یک نفر تیرِ نگاهش را به سمت من نشانه رفته است. از همان نگاه، میفهمم که پیام خوشی ندارد. دستانش روی شانهام فرود میآید. برمیگردم، همان است.
میگوید: «زیاد نبردید؟»
– چی!؟
– جوایز جشنواره دیگه؟
نفس ناقصم بند میآید! سرم گیج میرود. عجب!!
البته عصر روز سهشنبه (پنجم خرداد) که ادارهکل ارشاد برندگان را باخبر کرده بود، برخی افراد که همواره از کاه، کوه میسازند و دنبال جوسازی هستند، شایعه کرده بودند که در جشنواره حقکشی شده است!! همچنین یک نفر به رئیس اتحادیهی مطبوعات محلی کشور گفته بود چرا فلان نشریه ۵ عنوان کسب کرده؟ ایشان در جواب میگوید «تا جایی که من خبر دارم این نشریه در خیلی از جشنوارهها بیشتر از این تعداد، مقام و عنوان کسب کرده، باید خوشحال باشید که استانتان چنین نشریهای دارد!» این مقدمه را به خاطر این آوردم که چند نکته را یادآوری کنم:
یکم: از روزی که مدیر خانهی مطبوعات لرستان شدم، یکی از برنامههایم برگزاری جشنوارهی مطبوعات غرب کشور و برگزاری کلاسهای آموزشی بود. زیرا برگزاری جشنوارهها در تشویق و ارتقای دانشِ اهالی رسانه نقش موثری دارد. به هر روی ادارهکل ارشاد لرستان پیگیر کار شد، معاونت مطبوعاتی هم این فرصت را به لرستان داد تا میزبان جشنوارهی هشتم شود. البته معاونت مطبوعاتی آییننامهای برای این منظور دارد که باید میزبان جشنواره مفاد آن را به خوبی رعایت کند. از جمله محتوای آثار باید بومی و محلی باشد. نشریات سراسری حق شرکت در جشنواره ندارند. آثارِ با نام مستعار پذیرفته نیست. داوران باید بومی باشند (از هر استان یک نفر) و…
مقدمات کار فراهم شد. نشستهای زیادی برای تهیهی فراخوان جشنواره برگزار شد. ارشاد لرستان سایتی برای دریافت آثار ارسالی به جشنواره راهاندازی نمود. بیش از ۱۵۰۰ اثر به دبیرخانهی جشنواره رسید. آثارِ رسیده دستهبندی، تفکیک و کُدبندی و بدونِ نامِ نویسنده به شرح زیر برای داوران فرستاده شد:
ـ داورِ بخش مصاحبه: آقای فتاحی از استان ایلام
ـ گزارش: آقای محمدحسین شیریان ـ کرمانشاه
ـ تیتر و خبر: آقای یداله طاقتی احسن ـ همدان
ـ سرمقاله و یادداشت: آقای احمدی ـ کردستان
ـ مقاله و طنز مکتوب: آقای ایرج کاظمی ـ لرستان
ـ کاریکاتور، عکس و صفحهآرایی: آقای داوود یاراحمدی ـ لرستانی ساکن تهران
همچنین داور ناظر آقای دکتر امیدعلی مسعودی ـ لرستانی ساکن تهران
یادآوری میشود که خانهی مطبوعات در نحوهی تفکیک و دستهبندیِ آثار و ارسال برای داوران نقشی نداشته است.
نکتهی دوم: در هر رقابتی برخی برنده میشوند و برخی بازنده. گرچه معمولاً بازندگان نتیجهی رقابت را میپذیرند و به برنده تبریک میگویند، برخی نیز ممکن است برنده نشدنشان را به ناداوری نسبت دهند و…
به قاطعیت میگویم: در جشنوارههای زیادی که در طول ۲۰ سال فعالیت رسانهای دیده و در آنها شرکت کردهام هیچ کدام از جشنوارههای منطقهای در این سطح و کیفیت برگزار نشده است. جشنوارهای که ۶ داور باتجربه و کارکشته داشت و یک داور ناظر که دکترای روزنامهنگاری دارد و عضو هیئت علمی دانشگاه است.
همانگونه که در نکتهی یکم گفته شد، آثار به صورت کدبندی و بدون نام نویسنده در اختیار داوران قرار گرفته بود. از طرف دیگر، هیچ داوری حق استان خودش را به استان دیگری نمیبخشد و حق خبرنگار هماستانی خود را پایمال نمیکند.
باز تاکید میکنم جشنوارهی هشتم، یکی از با کیفیتترین جشنوارههای غرب کشور بود؛ برگزاری نشستهای خبری، حضور پررنگ استانهای شرکتکننده و برپایی غرفههای حاوی نشریاتِ استانها به شیوهای مناسب، جذاب و زیبا، برگزاری ۶ کارگاه آموزشی مفید که با استقبال خوب اهالی رسانه روبهرو شد همه و همه از نکات مثبت و خوب جشنواره بود. اینها ادعا نیست؛ زیرا اکثر بازدیدکنندگان و شرکتکنندگان، از نحوهی برگزاری جشنواره بارها و بارها ابراز رضایت کردهاند. در بازدیدی که مسئولان حوزهی معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد از کارگاههای آموزشی داشتند، تاکید کردند که لرستان میتواند مرکز آموزشِ روزنامهنگاری غرب کشور شود. حتا ایشان انتقاد کردند چرا از این کارگاهها فیلمبرداری نشد تا به صورت سیدی در اختیار خبرنگاران قرار گیرد. به هر روی جشنوارهای با این کیفیت افتخاری است برای استان ما. سوال این است چرا با شایعهپراکنی و اطلاعات غلط باید چنین کار خوب و ارزشمندی خدشهدار شود؟
البته تلاشهای شبانهروزی مسئولان ادارهکل ارشاد به ویژه کارشناسان واحد مطبوعات این ادارهکل، خانهی مطبوعات و حضور خوب و پررنگ اهالی رسانه در جشنواره و به ویژه کارگاههای آموزشی بر رونق و ارزش جشنواره افزود.
نکتهی سوم: نکتهی سوم و پایانی این که سیمره از زمان تولدش تاکنون به ژانرهای تحلیلی و فرایندمحور همچون سرمقاله، یادداشت، مقاله، طنز و کاریکاتور، عکس، گزارش، مصاحبه، تحلیل و تفسیر اهمیت ویژهای داده و در اکثر شمارههایش ستونهای ثابتی به ژانرهای یادشده اختصاص داده است.
افراد قدر و توانمندی در این نشریه قلم میزنند. اکثراً پیشکسوت و صاحب سبک هستند. نه من بلکه این افراد به سیمره ارج و وزن دادهاند (شرفالمکان بالمکین). این بزرگواران هستند که به جایگاه سیمره ارزش دادهاند نه چیز دیگری. از طرفی دیگر، سیمره بیشتر به آگاهی اهمیت میدهد تا آگهی، تاکنون ۳۵ عنوان برتر در رشتههای مختلف در جشنوارههای ملی، منطقهای و استانی کسب کرده است. بنابراین تنها اولینبار نیست که ۵ عنوان به دست آوردهاست. با نگاهی به عناوین کسب شده (رجوع به صفحه آخر) میبینند که هیچ نشریهای در غرب کشور این همه عنوان و رتبه را در کارنامهیِ رسانهای خود ندارد. انتظار میرفت که در این جشنواره بیش از ۵ عنوان کسب کند. البته شاید مصلحت نباشد در خصوص ۶ یا هفت عنوان سیمره صحبت کنم و آن را به مجالی دیگر موکول میکنم.
به دیگر سخن این سیمره و شخص مدیرمسئول آن نبود که ۵ رتبهی برتر کسب کرد بلکه نویسندگان ارزشمندی هستند که وزن و اعتبار آنها بر هیچ اهل فنی پوشیده نیست؛ طنز وحید حاجسعیدی که از گرگان با سیمره همکاری میکند، در جراید ملی (اطلاعات، شرق، حمایت و…) در کنار طنزپردازانی مانند رضا رفیع چاپ میشود؛ گمان نمیکنم کسی منکر توان یاسر دلفان در حوزهی کاریکاتور باشد. یاسر چند مقام بینالمللی دارد اما در این جشنواره مشترکا مقام سوم را کسب کرد! حالا آقای دلفان باید فلک را سقف بشکافد که چرا سوم شده!! او به رای داوران احترام گذاشت. پرویز گراوند سی سال آزگار است که طنز مینویسد اما در این رشته مقام نیاورد! دکتر کیانوش زهراکار استاد دانشگاه است. سالهاست که در جراید مختلف در بارهی موضوعات و مسایل بومی مینویسد. امین آزادبخت عکاسی است که دهها مقام و رتبهی برتر در کارنامهی خود دارد. از سوی دیگر افراد توانمند و صاحب نام چون استاد صادق سیفی، استاد علیمردان عسکریعالم، نصرتاله مسعودی، دکتر مراد سپهوند، عنایت صادقینژاد، دکتر شهرام شرفی، دکتر رضا بهرامی، سعید عسکریعالم، دکتر علی حیدری، علی گودرزیان …. مقام و رتبهای کسب نکردهاند. پس اگر حق اعتراضی باشد باید سیمره و این بزرگان اعتراض کنند زیرا در این جشنواره سیمره نسبت به جشنوارههای قبل حدود ۳۵درصد افت کردهاست. در سالهای قبل که جشنواره در استانهای دیگر برگزار میشد، سیمره دست کم سه یا چهار مقام اولی داشت اما در این جشنواره تنها یک مقام اول!
بنابراین وقتی جشنوارهای برگزار میشود، نباید انتظار داشته باشیم جوایز را بین همه تقسیم کرد. زیرا روح جشنواره دچار خدشه میشود. قرار نیست همهی ۴۸۰ نفری که آثار برای جشنواره فرستادهاند، رتبه کسب کنند! و دیگر اینکه اگر نشریهای عناوین زیادی را به دست بیاورد، حتماً کاسهای زیر نیمکاسه است!
مگر فیلمی که در اسکار ده جایزه میگیرد باید حرف و حدیث برایش بسازند که چرا این همه جایزه گرفته است!؟ من در عجبم چرا زمانی که سیمره در جشنوارهی ملی ایلام ۵ عنوان، در خوزستان ۴ عنوان، در سنندج ۵ عنوان و… را در سالهای گذشته بهدست آورد، کسی از اهالی رسانهی این استانها نه تنها لب به اعتراض نگشودند بلکه با ابرازِ تبریک، ما را به کار رسانهای دلگرم کردند. مگر بد است استان لرستان ۱۸ مقام در یک جشنوارهی منطقهای کسب کند؟ وای بر ما که تا این گونه فکر میکنیم لرستان رنگ و بوی توسعه به خود نمیبیند!
متاسفانه برخی از رسانهایهای دیارمان هنوز در تنظیم درست یک خبر ساده ناتوانند و به جای تولید محتوا، کارشان درج آگهی و پر کردنِ صفحات نشریه با مطالب غیرتولیدی است. اینها خود را با نشریهای که بیش از یک دهه تجربهی کاری دارد و با یک تیم توانمند و حرفهای اداره میشود، مقایسه میکنند و انتظار دارند ره صدساله را یکشبه طی کنند و همپای آن نتیجه بگیرند! نشریهای که ۹۰درصد آن آگهی است و هنوز قوانین تیتر زدن را به ویژه در صفحهی اول نمیداند چه انتظاری از جشنواره دارد؟ چرا ناجوانمردانه و احساسی انگیزه را در آدمهایی که هدفی جز سربلندی رسانههای استان خود ندارند، میکشید؟ چرا میخواهید ما نیز چون برخی از اهالی رسانه که گوشهی عزلت گزیدهاند، از این شهر رخت بربندیم و به دیاری دیگر برویم؟ خدا را گواه میگیرم بنده بهجز مسئولیت برگزاری کارگاههای آموزشی و تامین مدرس این کارگاهها هیچ مسئولیت رسمی دیگر نداشتهام.
بیایید قدری واقعبینانه به قضایا بنگریم، تنگنظر نباشیم، بلکه از موفقیت دیگران درسی برای موفقیت خود بیاموزیم.
دوستان همکار! به جای تخریب دیگران، دانش رسانهای خود را بالا ببرید، بهجای آگهینامه، آگاهینامه شوید، به جای اینکه سخنگوی دولتیان شوید، صدای مردم باشید؛ بهجای روزینامه، روزنامهداری کنید.
«من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش/ هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت»
سرمقالهی سیمرهی ۳۲۰(۹۴/۳/۹)