گفتوگویی با مدیرکل مراکز و اماکن منتسب به امام خمینی(ره)
فیروز اسماعیلی نژاد / اختصاصی میرملاس :
جوانی ۳۴ ساله، اهل وادی رسانه، تصمیم گرفتم به جماران بروم از مسیر خیابان ولیعصر به تجریش، کاملاً شلوغ، ازدحام جمعیت با ماشینهای لوکس، از میدان قدس تجریش با وَن به محلهی جماران، رفت و آمدهای عادی و مرسوم جامعهی بالای شهرِ تهران، چیز خاصی توجهم را جلب نکرد، افکارم غرق درتوجهات به امام شده بود، داشتم به امام فکر میکردم، به اینکه و این نکته که روزگاری این محله گُذَرِ رفت و آمدهای بزرگ مرد انقلاب تاریخی جمهوری اسلامی، خمینیِ کبیر بوده است. گُذَرِ مسئولان رَده بالا، نماینده یا سفرای کشورهای خارجی برای ملاقات با امام، یا از همه مهمتر، چه بزرگ مردان تاریخ سازی، چون شهید بهشتی، رجایی و شهید مطهری از این خیابان که تردد نکرده برای دیدار امام، حالا من و امثال بنده در جریان گذران زندگی خود گم شدهایم، فارغ از اهم و مهم، این که چرا برخی از ما جوانان تا حالا به«جماران» قدمگاه امام نیامده و چرا از این مهم دور ماندهایم، بماند.
آقا ممنون همین جا من پیاده میشم، «ون» من رو جلوی موسسهی انتشارات امام پیاده کرد، اولین باریست که به این محله میآمدم، وقتی آدرس جماران را گرفتم،گفتند از بیت رد شدی، کمی باید برمیگشتم، قدمزنان حرکت کردم، برایم خیلی جالب شد، این که امروز ۲۸ اردیبهشت «سالروز ورود خمینی، رهبرکبیر انقلاب» به محلهی جماران است، به کوچه شهید حسنیکیا رسیدم. راستش یه حس خاصی بهم دست داد، حسینیه جماران همان که رهبری کبیر انقلاب دیدارهای مناسبتی و ملاقاتهای مردمی و سخنرانیهایی که هرکدامشان برای ما به تاریخ پیوستهاند و گه گاهی در آرشیو رسانه ملی گُل میکنند، و با باز پخش برای ما تداعی میشوند، با حاج آقا قبادی که مسئولیت جماران را برعهده دارد قرار داشتم، قبل از اینکه ایشان را ببینم. ناخواسته، به داخل حسینیه جماران کشانده شدم، حس بی مثل و مانندی مرا فرا گرفت، حسی که اصلاٌ قابل توصیف نیست. اشک در چشمانم حلقه بست، جز جوانی که در گوشهی حسینیه کِز کرده و با خود زمزمه میکرد، هیچ کس نبود. «روزگاری امام در نهایت سادگی خواستند در منطقه جماران باشند». این همان اوج سادگی بود. داشتم باخودم و خلوتم و با امامم، خاطرات سخنرانیهایی و بیعت رزمندگان ، مردم و مسئولان را که من و جوانان امثال بنده از طریق تلویزیون میدیدیم و میبینیم. مرور میکردم، آن شعارها و تکبیرها، آن فضای معنوی و گه گاهی اشک در رثای امام و … از نظرم میگذشت. صدایی از بالا سکوت و خلوت را به ناگاه شکست، «آقای اسماعیلی» ، «آقای اسماعیلی» بله، سلام حاجی آقا، وقت بخیر، راهنماییام کرد به طبقهی بالای حسینیه، دفتر کارش آنجا بود،حدود نیم ساعت به اذان ظهرداشتیم،ناهار مهمان حاج آقا و در کنار ایشان غذا را صرف کردیم. راهی مسجد محله«مسجد جامع جماران» شدیم نمازظهر و عصر را به امامت حاج آقا قبادی به اتفاق مردم ولایتمدار محلهی جماران به جا آوریم، حس و حال خاصی داشتم، همه چیز و همه اعمال و حرکات در این محله برایم خاص بود.
حالا که این مطلب از نگاه شما میگذرد، هفتهی جوانست،نگارنده سعی کرده تا به بخشهایی هرچند کوتاه و کوچک از دامنهی گستردهی ساده زیستی امام بپردازد، ردهی سنی جوان با بازدید از این مرکز شاید جا میخورند، برخیها باتوجه به اینکه در محیط دیگری بزرگ شدهاند اینجا را شاید افسانه میپندارند، مگر میشود کسی در اوج اقتدار ورهبریاش، کسی که معادلات سیاسی بین المللی دنیا رابه هم ریخته، اینجا ! ، اینگونه ساده و معمولی زندگی کرده باشد.
بیت امام خمینى رضوان الله تعالی علیه که دیوار و هر آنچه در آن دست نخورده باقی ماندهاند، شاهد چه رفت و آمدها که نیستند، نگارستان جماران، آینهی کوچک در برابر خورشید جمال امام خمینی(ره) مجموعهای شامل وسائل شخصی حضرت امام، تابلوهای نقاشی، خطاطی و عکسهای ویژه که با همکاری شهرداری تهران احداث و شهریور۷۷همزمان با تاسیس سالروز موسسه به دست حجت الاسلام دکتر خاتمی رییس جمهور وقت افتتاح شد. بیمارستان فوق تخصصی قلب جماران که آن روزها همزمان با خدماتدهی به مردم جماران، مراقبت ویژه امام را بر عهده داشت و این روزها «اتاق عمل» ۱۴ و ۱۵خرداد برای بازدید عموم باز میشود. منزل حاج احمد آقا و همسر مکرم امام و منزل آیتالله هاشمی رفسنجانی از جمله اماکنی هستند که در جوار همدیگر قرار دارند.
برای فهم بهتر این مهم و برای مرور بر زندگی امام با حجت الاسلام هادی قبادی، مدیرکل مراکز و اماکن منتسب به امام خمینی(ره) هم صحبت شدیم،
حاج آقا، سلام، قبل از هر چیز به عنوان یک جوان ایرانی میخواهم از امام بیشتر بدانم.
سلام خیلی خوش آمدید، بله، استحضار دارید امام درطول دوران زندگیاش در شهرهای مختلفی بنا به مقتضیات تحصیلات و مبارزات با رژیم شاهنشاهی، سکونت داشتند. حضرت امام خمینی در خمین متولد و تا ۱۹ سالگی در آنجا بودند. قریب به یکسال در حوزه علمیه اراک و بعد از آن تا سال ۴۳ در قم سکونت داشتند و سپس به ترکیه تبعید شدند.
ایشان ۱۱ ماه در شهر بورسای ترکیه و بعد از آن ۱۳ سال در شهر نجف اشرف در کشور عراق سکونت داشتند، نهضت امام درسال ۵۷ اوج گرفت و حضرت امام خمینی بنا به مشکلاتی که دولت عراق با تحریک حکومت شاه ایران برایشان بهوجود آوردند از عراق به فرانسه هجرت کردند و در یک روستا در حوالی شهر پاریس که معروف به نام نوفل لو شاتو است و چهار ماه نیز درآنجا سکونت داشتند، سرانجام در ۱۲ بهمن سال ۵۷ در شرایطی که مشخص نبود که چه اتفاقاتی رخ میدهد وارد کشور ایران شدند.
خوشبختانه چند روز بیشتر از نهضت و در واقع از ورود امام به ایران بلکه بهتر بگویم از بازگشت امام به ایران نگذشته بود که در ۲۲ بهمن ۵۷ انقلاب به پیروزی رسید.
در این مدت حضرت امام در مدرسه علوی در خیابان ایران در شرق میدان بهارستان مستقر شدند. انقلاب که پیروز شد حضرت امام اصرار داشت به اینکه سکونت را در قم داشته باشند و دهم اسفند امام را به قم منتقل کردند یعنی در واقع از ۲۲ بهمن تا ۱۰ اسفند امام ۱۸ روز پس از پیروزی انقلاب و به بیانی ۲۸ روز بعد از بازگشتشان به ایران و از ۱۰ اسفند در ادامه در شهر قم سکونت داشتند.
بعد از ۱۱ ماه سکونت در قم، به خاطر ناراحتی قلبی که برای امام ایجاد شد امام را به بیمارستان تخصصی قلب در خیابان ولیعصر بالاتر از میدان ونک «مشهور به بیمارستان شهیدرجایی» منتقل کردند، البته آن زمان در سال ۵۸ اسم دیگری داشت. حدوداً بین ۴۰-۳۰ روز، امام تحت نظر و مداوا بودند و زمانیکه میخواستند امام را برگردانند به قم، دو گروه خواستند امام در تهران بماند و به قم برنگردد.
این گروهها چه کسانی بودند؟ مقصودشان چه بود؟
بله، «گروه اول»، تیم پزشکی امام بود که با توجه به شرایط خاصی که بهوجود آمده بود و در آن زمان هم «یعنی سال۵۸» سیستم پزشکی و درمانی کشور بسیار بسیار ابتدایی و محدود بود.کسانی که آن زمان را درک کردهاند میدانند که ما حتی پزشک هم به ندرت داشتیم.«یادم میآید دوران کودکی و نوجوانیام وقتی به بیمارستان میرفتم پزشکان بنگلادشی، پاکستانی یا هندی بودند»
تیم پزشکی نظر دادند هر لحظه ممکن است که امام نیاز به بیمارستان پیدا کند باید نزدیک بیمارستان باشد، امام در تهران باقی بمانند و ترجیحاً در مناطق شمالی تهران که هم به بیمارستان نزدیک است و هم ازآب و هوای مناسبتری برای امام برخوردار است. «گروه دوم» که از امام درخواست ماندن میکردند، گروه مشاورین دسته یک امام، همچون شهید بهشتی، باهنر، رجایی، آیت الله خامنهای،آیتالله هاشمی رفسنجانی و… که تجربه کردند این یکسالی که امام از تهران دور بود این دوری امام از مرکز کشور مشکلاتی در اداره کشور ایجاد کرده است، گاهی اوقات به صورت لحظهای و فوری به امام دسترسی پیدا کنند به همین خاطر از امام(ره) خواستند در تهران بماند و امام رضایت دادندو لذا ایشان را به منزلی در شمال تجریش و خیابان دربند انتقال دادند.
امام فرمود که بایستی در یک منزل سادهتر باشیم
طبق گفتهی یاران امام و یا مطالبی که از حاج احمدآقا موجود است، اظهار میکنند، امام به دلایلی از آن منطقه ناراضی بود. «علت اول» این که مکانی در نزدیکی آن منزل برای ملاقاتهای عمومی مردم نبود و در زمستان ، مردمی که میآمدند و با امام در روز چند بار ملاقات عمومی داشتند،«تراکم دیدارها و ملاقاتها با حضرت امام زیاد بود و امام میدید که مردم در کوچه و سرما اذیت میشوند». «علت دوم» اینکه همسایهها اذیت میشوند درکنار این نکته، شرایط خانه بود با وجود اینکهاین منزل در آن زمان یک منزل معمولی نمای سنگ داشت، اما امام فرمود که بایستی در یک منزل سادهتر باشیم و لذا اطرافیان امام با محوریت مرحوم حاج احمد آقا که یک جای مناسب که این اشکالات را نداشته باشد و یا کمتر داشته باشد را پیدا کنند.
بعد از مدتی جست وجو و تفحص، بنا به پیشنهاد بعضی از دوستان به جماران رسیدند. البته در آن زمان “ده” بود و جزء شهر تهران نبود بلکه جزو روستاهای شمال تهران و منطقه شمیرانات محسوب میشد، جماران با شهر تهران فاصله داشت.
روحانی محله جماران، حاج آقا امام جمارانی، از قبل از تبعید امام به ترکیه و عراق با امام در ارتباط بودند، با مرحوم حاج احمد آقا رفاقت داشته و نقل میکند که در دوران نوجوانی و جوانی یکی دو بار با پدرم که پدرشان نیز روحانی بود، «خاندان جمارانی در سدههای اخیر روحانی منطقه جماران بودهاند و امام جماعت و محل رجوع مردم بودند، در مراجعات مختلف و جایگاه خاصی داشتهاند»
درپی پیگیری حاج احمد آقا و دوستان یک روز مهمان حاج آقا جمارانی در همین منزل میشوند. بعضی از همان دوستانشان پیشنهاد میدهند که همین جماران و منزل آقای جمارانی جای مناسبی است.
آقای جمارانی با خواهر و برادرش با سه باب خانه موروثی در جوار تکیه قدیمی جماران واقع شده، و اهل بیت امام میتوانند در همین منازل ساکن شود و این حسینیه، محل ملاقات عمومی امام شود.
چون پیشنهاد مناسبی بود در همان جلسه مورد قبول واقع میشود و به امام اطلاع میدهند و امام میفرماید با این اوصافی که میگویید مناسب است اما میگوید احمد، مادر را ببرید تا منزل را ببیند اگر پسندید من هم قبول میکنم. حاج احمدآقا، مادر را برای بازدید منزل میبرد و مقدمات فراهم میشود، جالب این است که همین روز ۲۸ اردیبهشت که شما برای گفت و گو به اینجا آمدهاید، روز ورود امام به جماران است. اگر تاریخ را ببینید اولین سخنرانی امام در جماران، شبانگاه ۲۸ اردیبهشت ۵۹ بوده است.
به هر حال دو سه ماهی طول کشید تا امام از محلهی دربند به جماران رفتند،حضرت امام میفرمایند به شرطی در این منزل مستقر میشوم که هرکدام اجاره خودمان را پرداخت کنیم.
نهایتاً امام در شبانگاه ۲۸ اردیبهشت به جماران منتقل میشود. نکته دیگر وقتی امام مستقر میشوند، میفرمایند سه خانواده بیایند و ببینمشان و در اتاق بازدیدکنندگان در محضر امام میآیند، امام یکی یکی از این خاندان طلب رضایت میکند که راضی باشید و حلال کنید برای اینکه خانههای شما را گرفتهایم.کسانی که در آن جلسه بودند برای خودم نقل کردند که بزرگترها به اتفاق اشک میریختند و میگفتند آقا، خانه که سهل است اگر جان هم بخواهید فدای شما میکنیم.
نکته سوم، جالب این است که تمام تغییراتی که در بدو ورود اما طبیعی بود هر تغییری بنا بود ایجاد شود امام از صاحبان منزل اجازه میگرفتند.
امام به ظریف کاریهای زیادی توجه خاص داشتند و جالب این است که حتی اجازه ندادند دکوراسیون منزل عوض شود و به همان صورتی که خانواده جمارانی استفاده میکردند به همان منوال مورد استفاده نیز قرار میگرفت.
داخل حسینیه هم سکو و صندلی امام، و روبرویش سکوی دیگری محل جایگاه دوربین صداوسیما «خود دوربین الان هم موجود است» با اجازه تغییرات داده شد.
از وضعیت و حال جماران در این سالها بگویید، چگونه میگذرد؟
اگر ارتحال حضرت امام در سال ۶۸ رابه خاطر بیاورید تا الان که ۲۶ سال از آن میگذرد و در طول این مدت نه تنها مراجعه بازدیدکنندگان عام، خارجی و داخلی نه تنها کم نشده است، بلکه مراجعات بیشتر شده و عطش مردم برای آمدن به این محیط و منطقه بیشتر شده است.
بازدیدهای عامی که در طول سال انجام میشود و دیگری بازدیدهای خاصی که در مراسمات و مناسبتهای خاصی صورت میگیرد. ایام ارتحال امام شلوغترین ایام این مکان است.
از اول تا نیمه خرداد، این منطقه خیلی پر ازدحام است، با اینکه در حرم حضرت امام نیز مراسمات کلان و ویژه برگزار میشود اما حسینیه جماران نیز برنامههای خاص خود را دارد.
دهه فجر انقلاب اسلامی به صورت خاص دومین برنامه ویژهای است که در جماران برگزار میشود و بازدیدکنندگان بیشتری هم داریم.
تعطیلات تابستانی به استثنای ماه مبارک رمضان که بخشی از این ماه در تعطیلات تابستان است، میزبان هزاران دانشآموز از سراسر کشور و سایر اقشارهستیم.
در خصوص بازدید رهبر معظم انقلاب از جماران بگویید؟
حضرت آیت الله خامنهای تا سال ۸۸ که همسر مکرمه امام در قید حیات بودند به صورت مرتب، به دیدن همسر مکرم حضرت امام(ره)میآمدند. همین هفته گذشته، کتابی از مجموعه نشر آثار آیت الله خامنهای تحت عنوان : «یاد و یادگار» چاپ شده که زیر کلمه یاد و یادگار نوشته گزارش تصویری از ملاقاتهای حضرت آیتالله خامنهای با همسر مکرمه امام خمینی(ره)، فروردین ۹۴ به چاپ رسید و در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران ارائه شد.
از بازدیدکنندگان خارجی بفرمایید؟
مهمانان خارجی به دو صورت برای بازدید میآیند،به صورت مهمانان رسمی در قالب گروههای دیپلماتیک که سفرهای اداری دارند و در همایشها و سمینارها در ایران شرکت میکنند، برای بازدید میآیند. روزانه ورود دو یا سه گروه خارجی به جماران را داریم اما عجیب این است که در این سه سال اخیر از سال ۹۱ به بعد، بازدیدهای خارجی از این مرکز بسیار افزایش یافته است که در سال ۹۱، ۲۷۰گروه از کشورهای مختلف، سال ۹۲، ۵۰۴ گروه ، سال ۹۳ بیش از ۹۰۰ گروه از این منطقه بازدید کردهاند.
چه جالب! سیر صعودی این بازدیدها ناشی از چیست؟
بخشی به رویکرد دولت تدبیر و امید و جایگاه آقای روحانی بر میگردد و پیشینهای که سالها در بحث سیاست خارجی دارند و در بخش امنیت ملی بودهاند و در مذاکرات خارجی اعم از هستهای و غیر هستهای حضور داشتهاند. از اوایل سال ۹۲ و آخرین انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم یک تفاوت رویکرد را در سیاست دولت دیدیم.
آمار و ارقام از بازدید مهمانان را دارید؟
بله، حدوداً سالانه بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار نفر بازدیدکننده داریم اما گروههای خارجی آمارشان جداست.
از نظر نوع شرکت کنندگان نیز محدودیتی نداریم و از ۵ قاره جهان بازدیدکننده داریم، از قاره آمریکا و اروپا گرفته تا آسیا و اقیانوسیه و آفریقا.
بازدیدکنندههای خارجی در موردساده زیستی امام چه میگویند؟
در این رابطه آن قدرجمله و کلمات متحیر کننده وجود دارد که به کتاب تبدیل شدهاند، کتابی چاپ شده تحت عنوان امام خمینی از دیدگاه اندیشمندان جهان، این بخش مربوط به بازدیدکنندگان و نقطه نظراتشان بوده است، که در فضای مجازی نیز در دسترس است.
اینجا اتفاقات زیادی در حسینیه جماران رخ میدهد، مسئولان مختلف کشورهای دنیا، بیشتر اندیشمندان میآیند، بیشتر اساتید، روسای دانشگاهها و… هستند. یکسری هم هستند از بدو ورود به حسینیه، درب و دیوار را میبوسند و شروع به گریه کردن میکنند،یا اینکه حسینیه خلوت است و افرادی اشعاری را زمزمه میکند. از امثال این موارد زیاد است.
منزل شخصی هاشمی رفسنجانی نزدیک اینجاست؟
چند ماه بعداز اینکه حضرت امام در محلهی جماران مستقر شدند،آقای هاشمی در منزل شخصی خودشان در قیطریه مورد سوء قصد گروه فرقان قرار گرفتند، «آقای هاشمی یک شخصیت ویژهای دارد و یکی از ارکان نظام است، هیچ کس نمیتواند این را انکار کند». حضرت امام نیز به آقای هاشمی خیلی علاقهمند بود و پیامشان که بعد از ترور ایشان «تا هاشمی زندهاست، نهضت زنده است» و نکات و کلمات و واژههایی که اوج علاقه و محبت حضرت امام به جناب هاشمی رفسنجانی را نشان میداد». بعد از سوء قصد به ایشان، امام دستور دادند که مکانی را از همین منازل جماران برای آقای هاشمی در نظر بگیرید تا در جوار حسینیه و نزدیک ایشان باشند.
بعد از پیگیریها خوشبختانه دیوار به دیوار حسینیه جماران، منزلی را پیگیری کردند و در اینجا مستقر شدند و تاکنون که ۳۵ سال از آن زمان میگذرد، جناب هاشمی کماکان در همین منطقه و در جوار بیت حضرت امام سکونت دارند.
باتوجه به همسایگی ایشان در جماران تردد میکنند؟
گاهی اوقات پیش میآید در حسینیه جماران بعضی از دیدارهایی که دارند، بیشتر ملاقاتها و دیدارهای جناب هاشمی در ساختمان مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزار میشود اما بعضی از دیدارهای عمومی سالی یکبار دوبار در حسینیه جماران انجام میشود.گاهی اوقات نیز ممکن است برنامههای دیگری اجرا شود که ایشان نیز حضور پیدا میکنند.
حسینیهی جماران،چرا به همان شکل و دست نخورده مانده؟
حسینیه دارای قدمت بیش از ۱۵۰سال است که مرحوم سید ابراهیم جمارانی از اجداد حاج آقا امام جمارانی ساخته شده و تاسال ۵۵ قبل از پیروزی انقلاب به صورت خشتی بود اما با همت و هدایت حاج آقا جمارانی و اهالی جماران تجدید بنا شده به صورت آجری. سفت کاری به تعبیر ما تمام شده بودکه انقلاب شد، بعداز آمدن امام، بالاتر از گِل و گَچ اجازه نداد. حتا اجازه سفیدکاری راهم ندادند.
فلسفه وجودی بیمارستان جماران را بفرمایید؟
بیمارستانی که در این منطقه وجود دارد مربوط به بدو ورود امام نیست، زیرا امام ۲۸ اردیبهشت ۵۹ وارد جماران شدند اما بیمارستان در سالهای ۳-۶۲ ساخته شد.
تیم پزشکی امام تشخیص دادند که دیگر حتا طی کردن مسیر جماران تا بیمارستان قلب شهید رجایی، به صلاح نیست. اینجا یک کلینیک کوچک و مجهز را برای امام آماده کنند تا در صورت نیاز تحت نظارت تیم پزشکی قرار بگیرد.
زمانیکه کلینیک مجهز شد و به امام اطلاع دادند، امام فرموده بودند به شرطی اجازه میدهم که کلینیک برپا باشد که مردم و اهالی جماران نیز بتوانند از خدمات آن استفاده کنند.
ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید، حاج آقا
خواهش می کنم خدانگهدار،جناب آقای اسماعیلی
از حاج آقا قبادی خداحافظی گرفتم، دقیقاً از طبقهی بالای حسینیه « نشیمن خواهران» به سمت محوطهی جماران راهم را به طرف خروجی درب جماران ادامه دادم، کوچهی سنگفرش رو پای پیاده؛ دمدمای غروب و سایهی غمانگیزی جماران را فرا گرفته بود، با اینکه تاکسی بود، ترجیح دادم این محلهی خاطره ساز را قدم زنان تَرک و حس و حالم از جماران را به تدریج با خیابانهای پر دود و دم پایتخت تقسیم کنم.
حال توصیهام به جوانانی که غرق در تَب و تابِ پستی و بلندای زمانه شدهاند؛ این روزها و در ایام فرا رسیدن حزن و اندوه رحلت رهبری کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه قرار داریم، بهترین فرصت برای بازدید جوانان از اماکن منتسب به این حضرت ازجمله جماران است، جوان امروزی میتواند با بهرهگیری از پیامهای زندگی سادهی رهبری کبیر، فلسفهی وجودی این روش و منش بزرگمردی را سرلوحه و سرمشق زندگی پر رمز و راز خود قرار دهد.
فیروز اسماعیلی / مدیرمسئول هفته نامه کاسیت
خیلی قشنگ و پندآموز بود دستمریزاد برادر .
مطلب زیبایی ست، کاش زودتر این مطلب منتشر می شد. برای بهره ی بیشتر ، آخه الان مناسبتش گذشت.
درود بر میرملاس ها با انتخاب های خوب و پرمحتوایش.
درود بر حاج آقا
درود بر میرملاس همیشه پایدار و پرمحتوا
درود خدا بر اسماعیلی نگارنده محترم.
مطلب بسیار زیبایی بود. ولی چرا آنقدر دیر ………….
البته می تونست خلی قوی تر تموم شه.