تاریخ : شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
9

شهید والامقام حسن احمدپور / با تشکر از دکتر ایرج سرتیپ نیا

  • کد خبر : 71257
  • 19 تیر 1394 - 0:26

امام خمینی ( ره ) : ملتی که شهادت را آرزو دارد پیروز است.     وصیتنامه مداح دلسوخته شهید حسن احمد پور     بسمه تعالی “متن ذیل فرازهایی از وصیت نامه های مختلف عارف شهید ،مداح اهل بیت ،(ع) پاسدار اسلام ،شهید حسن احمد پور می باشد ،که متأسفانه به علت نداشتن تاریخ […]

امام خمینی ( ره ) : ملتی که شهادت را آرزو دارد پیروز است.

 

 

وصیتنامه مداح دلسوخته شهید حسن احمد پور

 

62563493495507083685

 

بسمه تعالی

“متن ذیل فرازهایی از وصیت نامه های مختلف عارف شهید ،مداح اهل بیت ،(ع) پاسدار اسلام ،شهید حسن احمد پور می باشد ،که متأسفانه به علت نداشتن تاریخ نوشتن وصیت نامه توسط شهید، دارای نظم و ترتیب خاصی نمی باشد.”

بسم الله الرحمن الرحیم

این است وصایای حقیر مسکین بی بضاعت ،حسن احمد پور:

و امریست حتمی ،که آدمی آفریده شد ه برای آخرت پس چه باک از مردن ،و چرا که آدمی با  * مردنی اولی است که در ره حق باشد و غلطیدن در خون به عشق غایت الآمال العارفین، پس چه خوش، جوارحق را زمانی است طولانی که آمال عظیم ماست که بر اثرات خود مرقوم و از دعاهای صلاه یومیه مابه شمار می رود.

۲۹/۲/۶۵

 

1

 

به صدق بخواهید چنین بگویم، که مردن معمولی  و نیندیشیدن به شهادت  برای ماها ننگ است  و این شهادت است که عین سعادت است و اگر عاشق کربلایید باید خون در گرو بگذارید و بدانید که کربلا به خون آزاد می گردد و آن کس که عاشق حسین است به مثل حسین(ع) باید وارد در بلاگاه بشود  و تن خویش به خون خویش رنگین کند، در طریق عشق بازی امن و آسایش خطاست و نیک بدان که عاشقان واقعی امام حسین (ع)  کسانیند که قدم در خطوط (مقدم)جبهه ها می دارند وبه عشق حسین(ع) حماسه آفرینی می کنند،

عاشق واقعی امام حسین(ع) را باید در خطوط مقدم جبهه یافت، ورنه هر نیرنگ باز، نکبت بار که به کذب دم ازحسین زند ولی قدم صدق در ره حسین بر ندارد، حسینی واقعی نیست، و عاشق دلباخته نیست،کسی که به زمین و تعلقات دنیوی چسبید ،عاشق واقعی باری تعالی نیست، و عاشق آن است؛ که سر در پیش نهد، وهردم عشق بازی کند؛ پشت پای به نفس بزنید و مخالف خواسته های نفس باشید. همان نفسی که امر به بدی می کند و باعث هلاکت انسان می شود، اگر روحیه ای ضعیف دارید، بدانید که ساخته نشده اید، به فکر  قیامت و مرگ باشید. آخر چطور می توانید در برابر عذاب الهی مقاومت بکنید، به فرموده قرآن ،کتاب مکتبمان عمل کنید، که شما را سفارش به تقوی، و عمل صالح ،و صبر و استقامت و یاری حق می کند،

 

24934304988066869767

 

خود را از تعلقات مادی دور کنید، و همانا بدانید جبهه دانشگاهی است که انسان می تواند نفس اماره را به زیر سلطه و حکومت عشق و عقل در آورد، و وقت را غنیمت بشمارید وبه خود بپردازید و اگرتا به حال باخدا بیگانه بوده ایم با خدا آشتی کنیم.

هر لحظه، مرگ درکمین است، و هرلحظه شیطان نیز در کمین است، مرگ را به یاد داشته باشید، که باعث سعادت است ،و بهتر است که با توبه بمیریم.

۲۹/۴/۶۲ 

چراغ خوب همراه داشته باشید ،که راه تاریک است، خواب برادر مرگ است. شب باید تدارک مردن و مرگ را ببینید، چه بسا همین خواب مرگ تو باشد. چرا که افرادی بودند که خوابیدند ولی بیدار نشدند. ۸/۷/۶۲

و امّا تا در دنیا بودیم غماض بودیم ،و از سر انجام کار خود فارغ بودیم و کارهایی که شایسته بود در پیش نبردیم، منزل تاریک و ظلمانی بود، نوری همراه نبردیم، منزل پر ازمار و مور بود، تریاقی نبردیم، منزل حظرناک بود، دانستیم ،و توانستیم، ولی نکردیم و نتوانستن از غفلت. از معذوریت ما ،و از فریفته شدن ما به دنیا بود ،حالا که دست ما کوتاه مانده است برشماست؛ که در حق ماکوتاهی نکنید، دل همی خواست که خونش در سرزمین کرببلا بریزد، اما مثل اینکه باید در حاج عمران بریزد ،ولی باکی نیست اینجا نیز همجوار کربلاست ،واینجا نیز به خاطر کربلاست، خواستم که بدن در ره دوست تکه پاره کنم، با تنی بی سر، ولی آنچه خواست حضرت حق است همان است، راضی به رضا و قضای اویم، وآنچه او می خواهد. محل دفن؛ چه در این سرزمین یا که وطن باشد، یا هرجاییکه؛ حاج آقاهای عزیزم “ولی” و “حبیب “و “حسین” و “ام البنین” و عزیزان، ودوستانم بخواهند باشد، حرفی نیست ،چرا که اگر سعید باشم رفیق هم هرجا که باشم ورنه که شقی باشم، چنانچه بر دوستان و شهیدان باشم همی که جوار شقیانم.۲۹/۲/۶۵

سخنی بادوستان:
فدایتان شوم، عزیز دوستانم که همیشه با نصایح و غیرتتان یاریم کردید، و پشت و پناه من بودید، به معنویات بچسبید ،و از معنویات دور نشوید، و در حال خود سازی باشید ،شما را به خدا می سپارم. دوستان قصوراً یا عمداً فرائضی انجا م نداده ام؛ که اگر در توان داشتید انجام دهید (نماز آیات نماز یومیه و روزه…) مدتی من خادم مردم رومشگان بودم، اگر نارضایتی از من دیده اند ،که درجمع آن ها اعلام کنید ،که این حقیر مسکین را ببخشند.

من علاقه بسیار شدیدی به مسجد صاحب الزمان داشتم و وقتی که ناراحت می شدم داخل می آمدم و مسرور و شاد می شدم. ای مردم مسجد را خالی نکنید و مسجد را تنها نگذارید حتی وقتی که ناراحتی برایتان پیش می آید و ضو بگیرد، بیایید داخل مسجد اگر دعا دارید، بیایید داخل مسجد صاحب الزمان (عج) به خدا دعاهایتان زود مستجاب می شود.

و حال آری رفقا ؛دیگر بعد از این صدای مرا نخواهید شنید مرا نخواهید دید، دیگر درمیان شما نیستنم.

آری رفقا چند روزی است احساس می کنم مرگم نزدیک است وبا یک شور و شوقی دارم این وصیت نامه را می نویسم،

از شمامی خواهم وقتی که بنده را در غسلخانه غسل می دهید ،به خودتان و مردم بگویید که حرف بیهوده نگویید، و به جای آن حرف ها ،ذکر قرآن بخوانید، و طلب مغفرت برای من بکنید.

مؤمنین حالا که دستم ازدنیا کوتاه شده است، نسبت به من حسن ظن داشته باشید، و کفن مرا به خوبی امضاء کنید ،وبه تقاضای کسی که دستش از دنیا و انجام فرائض ،و اعمال صالحه کوتاه است توجه وعمل کنید از عموم مردم در خصوص حق النّاس حلالیت طلبیده.

والسّلام
حقیر مسکین حسن احمد پور

انشاالله بزودی صوت زیبا و حزین  دعای کمیل آن دو سبکبال عاشق  که در منطقه عملیاتی دربندیخان عراق تلاوت نموده اند در سایت گردان کمیل قرار خواهد گرفت.

باشد، که از دعای  خیرتان محروم نشویم

شادی ارواح پاکشان ،رحمه الله من یقرء فاتحه مع الصلوات

 

*******************************

 

 

دیدار “حسن” در بیمارستان خرمشهر، مقر گردان کمیل قبل از عزیمت به شلمچه و شرکت در عملیات کربلا پنج

 

چند روزی از شهادت “حجت و فیروز” گذشته بود، در محوطه مقر سرودهای جشن انقلاب پخش میشد شاید اوایل دهه فجر بود،  برای کاری از خط شلمچه وجزیره بوارین و گردان نصفه و نیمه  شده امان” کمیل”،  به بیمارستان خرمشهر آمدم .

(((گردانی که حال  اکثر فرماندهانش  شهید شده بودند،  فرمانده  و معاون گردان، معاون دوم گردان،فرمانده  گروهان دو (شهید بالفکه) ،فرمانده و معاون دوم گروهان یک به ترتیب، مجروح و شهید(فیض الله اکبری از سپاه نور آباد) و آنچه از آن صحنه شهادت حجت و فیروز به یاد مانده درکنار سینه شکافته و خونین حجت، سه یا چهار شهید دیگر بدنهای پاره پاره اشان بر خاک افتاده بود.ضمن اینکه  فیروز ، مجروح  به عقب برده شد و این امیدواری و قوت قلب همچنان وجود داشت  که بعد از حجت  فیروز هست ! و  قبل از دیدار خانواده در زادگاهمان که به دلیل بمباران به آنجا رفته بودند در بدو ورود به روستا  زنده یاد مرحوم خسروی مسول تدارکات گردان با مقدمه ای شهادت فیروز را یادآور شد خبری که حقیقتا باورش سخت بود ،تا دیدن پلاکاردهای روی دیوار…))))

“حسن” آنجا بود با دیدنش تمام بغض های تلنبار شده، بار دیگر با اشک جاری شد، دیکلمه ای در فراق حجت نوشته بود و همچنانکه در راهرو و اتاقهای نیمه ویران بیمارستان قدم میزدیم او میخواند و اشکی که همزمان صورتهایمان را خیس میکرد.  از آن دیکله زیبا که با در دانه های اشک حسن همراه بود چند جمله ای در ذهن ماندگار شد “”” حقت را نشناختند و مظلوم بودی و مظلومانه به شهادت رسیدی . آرزویت پوشیدن لباس سبز سپاه بود  و آنگاه رسیدن به معشوقت و لیک  آنرا از تو دریغ نمودند . شمس را در پشت میغ پنهان داشتند”””

در آخر گفت شهرام ( محمد علیم ) را دیدم و پس از شنیدن خبر شهادت حجت ناله ها کرد و در میان اشک و آه جمله ای گفت : ای…..شهیدم.   و “علیم” هم چند روز بعد به حجت پیوست در وارستگی  شهید محمدعلیم عباسی این  نکته کافیست   که به نقل از مرحوم آیت الله علوی “  محمد علیم از اولیای  خدا بود”.

پس از آن دیدار به یاد ماندنی با “حسن “در آن  بیمارستان نیمه ویران  خرمشهر با تعقیب و گریزی نفس گیر با   “اصغر رضایی”  بسختی موفق به برگشت مجدد به گردان کمیل وجزیره بوارین شدم

چند روز بعد در بازگشت از جزیره بوارین و در حاشیه نخلهای اکثرا سوخته و بی سرش ، گردان کمیل که همچنان به ستون ایستاده بود! نیرویی بود به استعداد کمتر از گروهان! که جای آنرا نیروهای تازه نفس گردان محبین به فرماندهی سرداران شهید علی محمد کوشکی و علی مروت طرهانی پر کرد که هر دو با هم شب بعد در همان خط به شهادت رسیدند

شادی ارواح پاک و طیبشان فاتحه مع الصلوات
 ما را از دعای خیرتان  در این ماه پر برکت محروم نفرمایید

 

*******************************

 

تنهایی شهید والامقام حسن احمدپور بعد از شهید والمقام حجت سرتیپ نیا

 

 

1

 

بعد از  حجت تنها مانده بود،  دوست دوران مدرسه و جنگ و انیس و همنشین شیرین خود به ظاهر از دست داده بود و  این فراق و جدایی دردمندانه را  به سختی تحمل میکرد اما  تاب و توانش نبود.

گاها به منزل ما می آمد، همانجا که جای جایش، خاطره های  حجت را برایش تداعی میکرد  دقیقا یادم هست یکی از همان ایام نزدیک عروج ملکوتیش آمد و بالای همان اتاق خاطرات ، پشتش  تکیه به دیوار زد و به فکری عمیق فرو رفت  و لحظاتی بعد، پس از بیرون آمدن از آن خلسه غریب دستی محکم به زانو زد و گفت(عین جمله): “فکر حجت آدم را ذوب میکند”

یکی از دوستان حجت و حسن  همان ایام  در رویایی صادقه حجت او را خطاب قرار داده میگوید :” سه کار با تو دارم اول سلامم را به حسن برسان !دوم……”

بعد از آن سلام که با  رویایی صادقه  به او رسید : دایم این جمله ذکر کلامش بود ” بعد از آن سلام حجت، احساس مستی میکنم ،یا که مست مستم”

و البته این سلام در حقیقت بشارت  وصلی  بود برای حسن از جانب حجت که به زودی در آسمانها   جشن وصال و دیدارمان محیا خواهد شد .

و اینگونه شد  و فراق آن دو کبوتر عاشق چند صباحی بیش زمان نبرد!

   مست بگذشتیو از خلوتیانو ملکوت  به تماشای تو آشوب قیامت برخاست

بیتی که آن عارف دلسوخته  گه گاه ذکر مداحی هایش بود :

دل غریب من از گردش زمانه گرفت   به هوای غربت حجت بسی بهانه گرفت

آنچه از آن عبد مخلص خدا باید گفت : در اکثر اوقاتیکه رفت و آمدی به منزل ما داشت، اکثر روزهای پنجشنبه و جمعه  ر ا روزه بود در باب تهجد و شب زنده داریهای آن  عارف وارسته نقل دوستان بسیار است و باید گفت حسن با آن حیات نورانی و کوتاهش یکی از اولیا مخلص خدا بود.  سخن همینجا کوتاه کرده و التماس دعای خیر از  تک تک دوستانی  دارم  که این نکات  را مطالعه فرمودند

شرح این هجران و این خون جگر     این زمان بگذار تا وقت دگر

باشد که خدای شهیدان همه ما را عاقبت بخیر فرماید.

شهادت حجت: ۲۸/۱۰/۱۳۶۵

شهادت حسن:۲۳/۳/۶۶

 

 

*******************************

 

 

شهدفیروز سرتیپ نیا

شهیدان والامقام محمدعلیم عباسی و فیروز سرتیپ نیا

 

**************************

 

با تشکر از دکتر ایرج سرتیپ نیا   /   سایت گردان کمیل

http://www.gordankomeil.ir/

 

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=71257

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 26در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۲۶
  1. روحشان قرین رحمت باد واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم انگار خودم اونجا بودم بسیار عالی بود …
    شهدا ازتون میخوام واسه ظهور آقا دعا کنید و از خدا بخواید مشکل من حقیر حل شه!

  2. خدا وند رحمت کند عارف مظلوم شهید حسن احمدپور بسیار أهل حال و أهل دل و بسیار با تقوى و در واقع إز بنیانگذاران سپاه کوهدشت بودند در واقع در آن ایام أین دوستان ( شهید حسن احمد پور ، شهید حجت سرتیب نیا ، حاج محمد حسین طرهانى ، حاج محمد باقر زیدى) همیشه با هم بود ند کاش آقاى سرتیب تیا و سایر دوستان تصاویرى إز أین دوستان احیانا اگر در منزل و یا آلبوم هاى شخصى دارند در اختیار دوستان بگذارند تا إز أین طریق در دید عموم قرار بگیرد یادشان بخیر و روح عزیز ان حسن و حجت شاد باد

  3. سلام و صلوات خداوند متعال به روح شهدا بخصوص حسن احمدپور وحجت سرتیپ نیا
    صوت دلنیشین قراءت قرآنش و خواندن عارفانه دعای کمیلش هنوز در گوشمان طنین انداز است روحش شاد ویادش گرامی باد

  4. خداوند تمامی این یاران سفر کرده را در جوار قرب خود به احسن وجه متنعم سازد

  5. خذایا تورا به این لیالی قدر،تورابه حرمت امام زمان علیه السلام،مارامدیون شهدا نمیران.

  6. روحشان شاد ودر بارگاه عدل الهی مشحون…

  7. یاد شهرام نازاره و فیروز عزیز به نیکی و با صلوات گرامی می دارم. چشیام کور

  8. ضمن عرض سلام وادب واحترام وبا آرزوی قبولی طاعات وعبادات
    گرامی باد یاد وخاطره ی تمامی شهدای گرانقدر شهرمان علی الخصوص شهیدان : فیروز و حجت سرتیپ نیا و شهید حسن احمدپور. ان شاء الله با حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) محشور شوند . خداوند بزرگ را به این لیالی قدر قسم میدهیم که مارا شرمنده شهدا نکند.
    از همرزم و برادر بسیار خوبم جناب آقای دکتر ایرج سرتیپ نیا که خود نیز زجرکشیده ی دوران جبهه وجنگ هستند و زحمت درج این خاطره را متحمل گشتند وبرای چند لحظه یاد گرانقدر دلاور مردان وسرداران شهید را در ذهن های ما یادآور شدند تقدیر وتشکر میکنم.

  9. گرامی میدارم یاد وخاطره ی عارف سبکبال ، بی ادعا و بی ریا وگمنام ، سردار شهید محمدعلیم (شهرام ) عباسی .
    یادش گرامی و روحش شاد باد.

  10. خداوند روح شهدا رحمت کند

  11. پس چه باک از مردن …

  12. گمنامی تنها برای شهرت پرستان درداور است. وگرنه همه اجرها در گمنامیست.
    محکمه خون شهدا محکمه عدلیست که ما را در ان به محاکمه میکشند …….
    یاد و خاطره دوستان مظلوم و شهیدم حسن احمدپور/شهرام عباسی وحجت عزیز را گرامی میدارم
    بخدا غم فراغ دوستان داغونمون کرده
    مرا کشت خاموشی لاله ها دریغ از فراموشی لاله ها
    کجا رفت تاثیر سوز و دعا کجایند مردان بی ادعا
    ایرج جان دستمریزاد

  13. بنده در جلسات شبانه قرآن شهید والامقام حسن احمدپور در چغابل رومشگان شرکت نموده ام الحق که ایشان دارای تقوا بودند! روحش شاد و یادش گرامی باد…

  14. سلام برشهید والامقام حسن احمد پور. سالگرد شهدا چنگوله نزدیک خاطرات فراموش نشود

  15. انشاءالله بتوانیم رهروان صادقی برای شهدا بوده و از تفکرات خوارجی بدور باشیم .
    شهیدان والامقام اسوه و چراغ هدایت ما بوده اند امید وارم که چراغ هدایتشان جامعه ما را از گمراهی و انحراف نجات دهند و همواره در مسیری که حضرت آقا تبیین می فرمایند در حرکت باشیم نه جلوتر و نه عقب تر .
    خدا ما را از تفسیر به رأی دور گرداند .
    یا علی

  16. سلام
    وصیتنامه شهید احمدپور چقدر زیبا بود…
    ان شاءالله همه این شهدا با شهدای کربلا محشور شوند و ما را هم از شفاعتشان بی بهره نکنند.

  17. با تشکر از برادر ارجمنددکتر سرتیپ نیا /خداوند روح این شهید عزیز را با شهدای کربلا محشور نماید .در سال ۶۴ در منطقه دربندی خان یک شب در خدمت این شهید عزیز وشهید حجت سرتیپ نیا در سنگر برادر عزیز ودلاور براتی بودیم (آقای براتی فرماندهی لجستیکی منطقه را داشت) ظاهرا چهار نفر بودیم بعد از صرف شام مختصری این دو شهید بزرگوار با سوز دل شروع به خواندن دعای توسل نمودند. انگار در میان جمع کثیری دعا می خواندند.ناله های سوزناک آنان هنوز در گوشمان طنین انداز است. یک بار هم با جمعی از دوستان درب مسجد صاحب الزمان کوهدشت بودیم .شب جمعه بود این دو شهید عزیز با هم آمدند و ما را به دعای کمیل دعوت کردند من و دوستانم به خاطر کاری که داشیم دعوت آنا ن را اجابت نکردیم این دو شهید عزیز دو نفری رفتند و مراسم دعای کمیل را به جا آوردند.درود خدا بر اخلاص وهمت آنان.

  18. مجتبی منصوری
    سلام
    نام منو سال ۶۵ شهید حسن گذاشت، “مجتبی” لقب “حضرت امام حسن”
    و چه نام نیکو و با مسمایی

    درود و سلام بر روح پاک و مطهر تمام شهدای اسلام و سرداران شهید حسن احمدپور، فیروز سرتیپ نیا، محمد علیم عباسی و حجت الله سرتیپ نیا که در بالا ذکرشان به میان آمد، انشاالله که این عزیز ان در فتنه های روزگار چراغ راه باشند و هدایتگر نسل جوان و سلام بر خانواده هایشان که چنین فرزندان پاکی بر دامنشان تربیت یافته و به معراج رسیدند، همان خانواده هایی که امام کبیر فرمودند “چشم و چراغ این ملتند ” و خدا نگذرد از آنانی که منافقانه حرمت ایشان نگه نداشته و تکریم نکنند،
    چقدر این وصیت شهید حجت تامل بر انگیز و پر مغزست “عده ای از انسان ها یا عریان می شوند ویا در لباس اسلام به اسلام خیانت می کنند. آنها یی که گفتند،اسلام نه، آن ها وضعشان معلوم است و آن هایی که گفتند اسلام آری، آن ها نیز یا چون امام مانده اند یا چون شهیدان رفته اند ولی عده ای هستند که در عمل حالتی ممتنع دارند که از این ها باید ترسید زیرا این ها نه شجاعت «نه» گفتن دارند ونه شجاعت«آری»گفتن، و این ها همان انسان های خائف و بزدل و منافقند که باید از آن ها ترسید و از آن ها برائت جست،
    کودکی
    که لنگه کفشش را امواج از او گرفته بود؛ روی ساحل نوشت دریا ” دزد” است.
    مردی که از دریا ماهی گرفته بود روی ساحل نوشت: دریا سخاوتمندترین سفره هستی هست.
    موج دریا آمد جملات را با خود محو کرد و این پیام را بجا گذاشت!
    برداشت دیگران در مورد خود را در وسعت خویش حل کنیم.

  19. سلام ورحمت خداوندبر امام ره وهمه شهدا خصوصا شهدای ذکرشده

  20. ابراهیمشان فرمود اسماعیلهای من
    آماده اید تا به قربانگه رویم؟
    عرض کردند ان شاءالله ستجدنا من الشاکرین
    قربان قربانیان قربانی کربلا شویم
    مهمان مهمانی مهمان نینوا شویم

  21. درود خدا بر سردار ان بی ادعا روحشان شاد

  22. سلام بر آنانی که گرفتار غربت دنیا نشدند سر پرشور و دل های آسمانی شان نوای رفتن به عرش را با نوای خوش زمزمه می کردند و چه زیبا به یادگار جاودانه شدند

  23. سلام ودرودخدا وپیامبر برسرداران بی تکبر وبی ادعای شهید روستایمان خسروآباد

  24. سلام دوردبرسرداران بی مدعا امیدوارم که بتوانیم تداوم بخش خون شهیدان عزیزمان باشیم که واقعا مسئولیت سختی برگردن تک تک مادارند

  25. درود پروردگار یکتا بر دایی عزیز دکتر ایرج سرتیپ نیا .بنده همیشه یاد و خاطر آن سرداران و فاتحان جنگ داییان گرام سردار فیروز سرتیپ نیا،سردار حجت الله سرتیپ نیا و هادی عباسی را گرامی می دارم و افتخار می نمایم خواهرزاده ۳ شهید هستم
    روحشان شاد نامشان نیک

  26. درود خدا بر شهیدان سرتیب نیا

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.