- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

انشا – (طنز)

[1]

 

غذای پیشینیان ما ( یا ) مرغ را تعریف کنید

 

 به نظرم لازم باشد قبل از شروع انشا، توضیحات‌های! مختصری را به نظر شما گرامیان برسانم.

۱-   این انشا به هیچ وجه من‌الوجوه سیاسی نبوده واصولا همانطور که اولیاء ومربیان محترم و همکلاسی‌ها وهمه عالم وآدم اطلاع کامل داشته وحتا خواجه حافظ شیرازی هم می داند من اصلا اهل سیاست نبوده  ونمی دانم سیاست رابا سین تایپ می‌کنند یا با صاد والبته اگر هم بخواهم اهلش باشم کیست که مرا به آن وادی پرسنگلاخ راه دهد.ونیزصراحتا اعلام می کنم جزو هیچ حزب ودسته وگروه وحلقه سیاسی حتا ازنوع انحرافی اش نیستم مگر حزبی ازجنس مردم “وتاکنون درهیچ جنبش رنگی حتا جنبش زرد شرکت نداشته ام الا جنبش یک رنگی . وفلذا هرگونه بهره برداری سیاسی از این انشا قدغن وممنوع القلم می باشد!. بدین وسیله به تمامی خبرگزاری های ماهواره ای وابسته وآزاد و رادیو دیروز و پس فردا و سایت های بی مشتری و امثال ذالک اعلام می کنم که به صرافت نیفتند که بخواهند از این نمد برای خود کلاهی بسازند و نیز به جمله روزنامه های کثیر الانتشار و قلیل الخواننده اخطار شدید اللحن می کنم وهشدار می دهم که ازاین نوشته بدون ذکر نام منبع استفاده و سوء استفاده ننمایند وگرنه با آنان همان خواهم کرد که ملا نصرالدین با اهالی دو روستای قبلی! و صد البته می دانید و بدیهی است که هشدار دهنده معذوراست!

۲-   پیشاپیش به کلیه اشخاص حقیقی و حقوق بگیر که خود را مخاطب این انشای بیست می دانند” عرض عاجزانه نموده و به ضرص قاطع میگویم که حق هیچگونه برخوردی را نداشته و به روال مآلوف (حق پی گیری از طریق مراجع قضایی برای آنان محفوظ نمی باشد) زیرا انشا نویسان در بیان مطالب خود آزادند و هیچکس را نمی توان به صرف ابراز و قرائت انشا، مواخذه نمود و به واحدهای روابط عمومی متخصص در امر تهیه و توزیع جوابیه و تکذیبیه و همه سایرین! نیز اعلام می شود حق ارسال جوابیه و تکذیبیه به این حقیر  سراپا تدبیر را نداشته و اصرار بر درج آن موجب اتلاف وقت خودشان و تصدیع و تضییع اوقات فراغت دانش آموزان عزیز گرامی خواهد بود.

۳-   بنده تاکنون هیچ مقدمه و توضیحات هایی! را ندیده ام که از خود متن مطول تر باشد الا این انشا! که انشاءالله با بزرگ‌منشی خود ما را خواهید بخشید.

اینک  پس از این مقدمه مختصر! انشایم را شروع می کنم:

با مراجعه به منابع و مآخذ معتبر مکتوب و با استناد به متون های! سایت ها و دنیای مجازی و سایر کتب و نشریات کیهان و اطلاعات و روزنامه های زنجیروار بالا وپایین و  چپ و راست و  میانه” و دیگر رسانه های دیداری و شنیداری “منهای نشریات زرد و بر اساس تاریخ شفاهی معاصر و حافظه افراد مسن جامعه “البته واضح و مبرهن است که خورد و خوراک  پیشینیان ما، با امروز ما خیلی فرق داشته یعنی به قول گفتنی، تومنی، صنار توفیر داشته است. ازیرا  بر ما معلوم گشته تا همین چندی پیش غذاهای مورد استفاده مردم از تنوع وافر برخوردار بوده که امروزه به دلایل متعدد که ما از آن بی خبریم (و یا شاید هم باخبر ولی ما راسننه؟!) “آن وفور تنوع محدود گشته و بر اساس تحلیل و پیش بینی رجال سیاسی واقتصادی ونیز نسوان صاحب نظر در آینده نزدیک به حداقل خواهد رسید. در این مقال و مجال به یکی از آن خوراکها به نام گوشت  پرداخته می شود.

گوشت، بر وزن “دوست یا پوست”، یکی از غذاهای لذیذ و مقوی پر طرفدار گذشته نه چندان دور بوده که خود بر دو نوع بوده است.

الف: گوشت قرمز

ب: گوشت سفید؛ که نوع “ب” آن نیز بردونوع به نام گوشت ماهی وگوشت مرغ شناخته می شده است.ازاین ماده مغذی ومقوی، غذاهایی به اشکال گوناگون بسته به نوع ذائقه افراد حسب تخصص ، تبحر و سلیقه طباخ،  طبخ و سرو و تناول می‌گشته است. دراین جا می خواهم درباره نوعی از آن که  مصرف عمومی همگانی ! بیشتری داشته و درهمه مکان ها در دسترس بوده و با بهای نسبتا مناسب و درحد بضاعت و قدرت خرید اکثریت مردم تهیه می شده سخن بگویم. در واقع بنویسم. یعنی مرغ.

 

  مرغ، بر وزن “سرخ” موجودی دو پا، زبان بسته، جاندار و از تیره مهره داران و جزو پرندگان بوده که از موجودی دیگر به نام تخم مرغ به وجود می آمده است و بد نیست بدانید که تخم مرغ نیز از مرغ به وجود می آمده! در این جا از این فرصت استفاده نموده و عرض کنم که قرن‌هاست فلاسفه جهان می کوشند بدانند که اول مرغ بوده یا تخم مرغ و این مسئله  در طول تاریخ بشر به دعوای مرغ و تخم مرغ مشهور گشته و تاکنون نیز به سرانجامی نرسیده و شاید هرگز هم نرسد.

باری، مرغ خود به دونوع محلی یا خانگی و ماشینی تقسیم می شود یعنی می شده ! لازم به ذکر است که مرغ ماشینی به نام های دیگر، مانند مرغ برقی ومرغ مصنوعی نیز خوانده می شده است که این تعدد نام خود دال بر اهمیت وجود چنین موجود ذیجودی بوده و هست. و نیز دلیلی براین معنا و معماست که چرا امروزه تنها نامی از این پرنده مهم و دوست داشتنی مانده است و باقی بقایتان. مرغ انواع دیگر مانند مرغ حق، مرغ عشق، مرغ توفان (که از این گونه، درتاریخ معاصر ودر دهه پنجاه، یک مورد آن در حوالی میدان پاستور دیده شده  است که نزدیک بود در توفان سال  ۵۷ مردم ایران غرق شود ولی “بخت یارش” گشت و توانست از مرز بازرگان ! پروازکند !) ، مرغ سحر و مرغ همسایه ! داشته که این آخری همیشه غاز بوده است و صد البته اینها هیچکدام به بحث ما مربوط نمی شوند و راست کار ما نیستند. به هر حال زیاد از مسئله پرت نشوم “بهتر است بروم سر اصل مطلب “. از دیگر خصوصیات سرکارعلیه مرغ به وزن و قد و اندازه آن می توان اشاره کرد گر چه به هیچ وجه نمی توانم کلیه زوایای این موجود تاریخی را مجسم کنم ولی به جهت تقریب ذهن، تصویری از آن را نمایش داده و اضافه کنم که وزن آن در زمان بلوغ یعنی زمانی که مناسب ذبح و طبخ بوده از حدود دو کیلوگرم شروع و گاها به سه کیلو و بیشتر نیز می رسیده است. پیشینیان ما از گوشت مرغ فوق الذکر به طرق مختلف، خوراک های لذیذ برای اعضای خانواده یا برای مراسم و جشن ها ، اعیاد، میهمانی ها، ولیمه سفرهای زیارتی، عروسی و.. درست می کرده اند. طبخ مرغ به صورت آب پز یا کباب یا خورشت بوده است. کباب به تنهایی قابل خوردن بوده و یا با مادتین! سابقا غذایی دیگری به نام برنج و روغن ! و برخی مخلفات خورد وریز ( که دانستن وشناختن همه آنها زیان آور و بعضاً خطرناک است) ترکیب می شده، آب پز آن با برنج و روغن مذکور به نام چلومرغ  خوانده می شده” خورشت مورد اشاره نیز با برنج و روغن “چلوخورشت یا چلوخورش نام داشته است. که هرکدام طعمی لذیذ داشته و البته نوع کبابی آن بیش از انواع دیگر خوش طعم بوده و طرفداران زیادی ازهمه سنین و اقشارمختلف اعم از شهری و روستایی و کوچک و بزرگ و زن و مرد و پیر و جوان و حتا افراد رژیمی ! داشته است، خصوصا اگر نوشیدنی هایی مانند دوغ و نوشابه – امروزه کم وبیش از این دو را می توان یافت- نیز با آن تناول می گشته است. نوع دیگری از آن غذاها سوپ مرغ بوده که اختصارا سوپ نامیده می شده و بیشتربا توصیه اطبای آن زمان ها برای بیماران مورد استفاده قرارمی گرفته است. و قس علیهذا

باری ” دایی ما که در جوانی خود مرغ را دیده و پسندیده و بارها و بارها خرید ه و برسفره اش قرارداده می گوید: با وجودی که امروزه روز” دیدن مرغ با جیب غیر مسلح ! برای ما و امثال ما غیر ممکن است ولی مژده دهم به دانش آموزان و دانشجویان گرامی و اهل تحقیق و دوستداران غذاهای تاریخی که اخیرا در برخی موزه ها که اشیاء کمیاب و قیمتی را نگهداری می کنند چند نمونه  صد در صد واقعی و زنده  و در جاهای دیگر نیز نمونک‌هایی منجمد و بسته بندی شده به نام کشتار روز!(این نیز از دستاوردهای بشرامروز است که به کشتار روزانه ! افتخار نموده وآن را امتیازی برای خود می داند) موجود بوده که می توانند به آن جا ها مراجعه و به صورت رایگان دیدن نمایند و البته مشتلق و مژدگانی ما فراموش نگردد.

گرچه امروزه دیگر این ماده غذایی لذیذ به دلایلی که برای نگارنده نامشخص می باشد و یا شاید هم مشخص”

 از سفره مردمان عادی رخت بر بسته، لیکن بنا به اطلاع واصله از منابع خیلی موثق که نخواستند نامشان فاش شود! هنوزهم برخی شکارچیان ماهر از قبیل برخی صاحب منصبان دیوانی و مدیران ارشد بخش خصوصی و عمومی و تعدادی از اقتصاد دانان واقعی ! که در کار خرید و فروش ارز چند نرخی و سکه و نیم سکه در بازار آزاد (بازارسیاه سابق) هستند و نیز تعدادی از حاجی بازاریهای محترم و نیز افرادی به نام های (م-د) ( ر- ق ) ( د – ش ) !! و برخی سفرای خارجکی  و دیپلمات‌ها و سیاسیون” هراز گاهی می‌توانند با سلاح پرداخت وجوه کلان – که بر ما معلوم نیست از کجا آورده‌اند و یا شاید هم معلوم باشد – مرغ را شکار و با آن غذاهای پیش گفته، درست ومیل کنند. نوش جانشان باد ما که بخیل و حسود نیستیم زیرا که به قول نوشته پشت درب عقب  برخی کامیون ها الحسود لایسود. الهی هرچه می خورند گوشت شود و به تنشان بسازد. آمین .

این بود انشای من با موضوع غذای پیشینیان ما یا مرغ را تعریف کنید…

باتشکر از معلم ادبیات

علی خدایگان

www.simayekoohdasht.blogfa.com