- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

پاسخی به مخالفان احداث سد تنگ گاوشمار ( معشوره )

attach20130930848897767906

 

دکتر محمدمراد شیخی / اختصاصی میرملاس :

اخیراً جناب آقای دکتر کائیدی نمایندۀ محترم مردم شریف پلدختر در مجلس شورای اسلامی و سرکارخانم ماندانا آکسونیان عضو محترم شورای شهر این شهرستان در موضع گیری های عجیب و متفاوتی در برابر برخی از طرح های اقتصادی منطقۀ کوهدشت و رومشکان ناخرسندی خود را از اجرای این طرح ها به صراحت عنوان نموده و متأسفانه جای هیچ گونه چون و چرایی باقی نگذاشته اند که گویی وظیفۀ قانونی این عزیزان سنگ اندازی و مانع تراشی بر سر توسعۀ اقتصادی دیرهنگام و حداقلی این مناطق محروم است. انتظار می رود که این بزرگواران به فراخور مسئولیت و جایگاهی که قانون به آن ها داده است، هنگام طرح مسائل حاشیه ساز و چالش برانگیزی چون این موضوع مهم، جانب احتیاط را رعایت نمایند تا وفاق و همگرایی مردم لرستان و دورنمای توسعۀ منطقه ای این استان محروم که قبل از مرزکشی های درونی خود یک استان واحد و دارای پیوندهای ناگسستنی تاریخی ، فرهنگی ، سیاسی و قومی است، فدای تبلیغات زودهنگام انتخاباتی نگردد.

اینجانب به عنوان فردی حقیقی که در زمینۀ امور آب مطالعاتی داشته و با آثار، جنبه ها و ابعاد مختلف حقوقی و مزایا و محدودیت های طرح های آبرسانی آشنا بوده و در این زمینه دغدغه مند هستم، بعد از ارائۀ راهکارهایی در زمینۀ غلبه بر بحران کم آبی در تهران و کشور که در دفتر وزیر نیرو و قائم مقام محترم وزارت نیرو مورد استقبال کارشناسان این وزارتخانه قرار گرفت، به فراخور وابستگی عاطفی به زادگاهم از بدو ارائۀ طرح احداث سد معشوره در خصوص این طرح کلان نیز از نزدیک به تحقیق و پیگیری پرداخته و همین دغدغه ها باعث گردید که در این رابطه با تعداد زیادی از کارشناسان مورد اعتماد وزارت نیرو و متخصصان امور سدسازی به رایزنی بپردازم. این اشارات مقدماتی را از آن رو مطرح نمودم که این دوستان بدانند به عنوان فردی مطلع در این زمینه بحث می کنم و شاهد بوده ام که این طرح از بدو مراحل تحقیق تا تصویب و به بار نشستن راه درازی را پیموده و عاقبت توجیه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن بعد از صرف هزاران ساعت کار پیچیدۀ مطالعاتی، حقوقی و عملیاتی به تصویب رسیده و وارد فاز اجرایی شده است.
حال که مسئولین ارشد کشور و استان بعد از رفع هزار و یک مانع و تردید عاقبت بذر امید را در دل هزاران کشاورز بینوا و فقیر منطقه کاشتند و بعد از سال ها شاهد به بار نشستن جوانۀ انتظار در دل مردم محروم این منطقه هستند، شنیدن چنین زمزمه هایی آن هم از زبان کسانی که امید می رفت رفیق ِ راه باشند، نمی تواند امری طبیعی تلقی شود. کسانی که دست و دلشان بر آتش این امید سوخته است؛ می دانند که هر گونه تقلیل و تغییری در طراحی سد معشوره تصمیمی غیر علمی، گونه ای سیاسی کاری برای اغراض شخصی و گروهی و متأثر از تصمیمات پشتِ پردۀ لابی های قدرت است. لذا اینجانب به عنوان یکی از هزاران شهروند امیدواری که دل در گرو قول مسئولین دارم، ضمن دعوت این عزیزان به یک میزگرد و مناظرۀ مطبوعاتی با حضور خبرنگاران رسانه های مکتوب و مجازی امید دارم در چنین مناظره ای ارباب رسانه و کارشناسان دلسوخته و علاقمند به نظام و کشور و مردمی که سالهاست منتظر اجرای این طرح کلان هستند، از دهان این عزیزان چرایی ِ چنین بیاناتِ نومید کننده و واگرایانه ای را بشنوند. بی تردید عمران و آبادانی هر شهری از استان ما می تواند روند عمران و آبادانی شهرهای دیگر را تسهیل کند. چرا که ما ساکنان این استان محروم در روند توسعۀ متوازن و درونزا بر یک کشتی سواریم. کسی که این کشتی را سوراخ می کند، نه فقط دیگران، بلکه خویشتن ِ خویش را نیز غرق می کند. آیا تلاش برای عدم اجرای طرحی که سالهاست نمایندگان استان های همجوار به دنبال متوقف کردن آن هستند، از سوی خودی ها بازی کردن در زمین رقیب نیست؟ آیا در سالی که به فرمودۀ رهبر معظم انقلاب سال همدلی و همصدایی مردم و مسئولین نامیده شده است، نومید کردن مردمی که سالهاست در این زمینه امید به توجه و همدلی مسئولین بسته اند، کاری شایسته است؟
اما ببینیم دلیل این دوستان برای این موضع گیری های منفی در قبال احداث سد معشوره چیست؟ جناب آقای دکتر کائیدی در گفتارهای خود در این خصوص دلیلی اقامه نفرموده و صرفاً گفته اند که « با ایجاد سد معشوره مخالفم » و افزوده اند: « در جلسۀ هیأت دولت در استان نیز با این سد مخالف بودم و این سد با آن کیفیت اولی ساخته نخواهد شد.»و عاقبت ایشان با خوشحالی خبر عدم تخصیص اعتبار برای این طرح در وزارت نیرو را به مخاطبان خود ( که در واقع مردم پلدختر هستند ) داده است. خواننده بی اختیار از این سخنان چنین نتیجه می گیرد که چون آقای کائیدی در جلسه هیأت دولت مخالف این طرح بوده است، این طرح دیگر با آن کیفیت سابق ساخته نخواهدشد.در صورتی که این ترفند گفتاری به قول منطقیون تنها یک مغالطه است. و میان موضع گیری آقای دکتر کائیدی و کند شدن روند اجرائی این طرح لزوماً رابطۀ منطقی محکمی وجود ندارد که بر قدرت چانه زنی و اِعمال نفوذ ایشان در وزارت نیرو و دولت تدبیر و امید دلالت کند. کاش واقعأ ایشان از چنین قدرت چانه زنی تأثیرگذاری در دولت برخوردار بود و البته این نعمت را صرف عمران و آبادانی استان و رفاه و آسایش موکلین خود می کرد. اما واقعیت این است که کند شدن این روند کار لابی های قدرت یکی از استان های همجوار است که در پیشبرد اهداف استانی خود هماهنگ عمل می کنند و حاضر نیستند سایر مناطق استان خود را برای راضی کردن موکلین و مسئولین شهر خود تضعیف کنند.
خانم آکسونیان نیز به جای تمرکز بر وظایف قانونی و ارائۀ بیلان کاری خود و شورای شهرپلدختر به شهروندان محروم پلدختری، حتی پا را از آن هم فراتر نهاده و دنبالۀ مخالفت خود را به سایر پروژه های صنعتی کوهدشت و رومشکان ( از جمله کارخانه ذوب آهن رومشکان) نیز تسری داده است. ایشان در سخنان خود در مراسم روز قدس ضمن پرهیز دادن مردم و اعضای شورای شهر پلدختر از طایفه بازی و قوم گرایی نقش واعظ غیر متعظ رابازی نموده و در فرازی دیگر از سخنان خود ضمن از یاد بردن این توصیه ها بر آتش طایفه بازی و قومیت گرایی دمیده است. این خواهر گرامی نیز ضمن ابراز مخالفت خود با برداشت آب از رودخانه های کشکان و سیمره در حوزۀ بالادستی شهرستان های کوهدشت و رومشکان، دلیل مخالفت خود را به تلویح تبعات احتمالی این پروژه ها برای مناطق پایین دست رودخانه های سیمره و کشکان و از جمله پلدختر عنوان نموده اند.
پرسش کلیدی این است که اگر ممکن بود پروژه های بزرگ صنعتی هر منطقه ای از مناطق فرادستی رودخانه های جاری را به بهانۀ تبعات منفی بر مناطق پائین دست به تعطیلی کشاند، آیا امکان ساختن حتی یک سد، نیروگاه، بند انحرافی و آبراهه ای در سطح جهان وجود داشت؟ اگر این منطق درست باشد که باید گفت تمام قطب های صنعتی کشورها باید در دلتای رودخانه ها و مناطقی احداث شود که این رودخانه ها به دریا می ریزند. زیرا هر حوزۀ بالادستی به هر حال حوزۀ پایین دستی هم دارد. نا گفته آشکار است که این منطق تا چه اندازه سست و غیر قابل استناد است.
موضع گیری منفی این بزرگواران در برابر طرح عظیمی که در صورت اجراء می تواند سیمای اقتصادی بخشی از جغرافیای محروم استان را از اساس دگرگون کرده و بر معیشت و اشتغال هزاران نفر از مردم محروم این مناطق به شکل مستقیم و غیر مستقیم تأثیر گذار باشد، در حالی صورت می گیرد که انتظار می رود نمایندگان استان در پیشبرد اهداف کلان منطقه ای به اصطلاح یدِ واحده باشند. دلیل وجودی تشکل فرادستی مجمع نمایندگان استان ها تعقیب و به سرانجام رساندن توسعۀ فرابخشی، درونزا و متوازن در ابعاد استانی و حتی منطقه ای است. آیا در جامعه ای چون جامعه ی استانی ما که مردمش از اعماق وجود به هم وابسته و علاقمند هستند و در کنار هم از تبار و طایفه و هویت و زیست بوم مشترکی برخوردارند، چنین تلاش های واگرایانه ای نمی تواند برای نمایندگان و مردم دیگر استان ها و مناطق کشور پرسش برانگیز باشد؟چه کسی هزینۀ بازخوردهای محتمل چنین موضع گیری های عجولانه، نسنجیده و حساسیت برانگیزی را خواهد پرداخت؟ شما محق هستید که گزارش کار خود را به موکلین حوزۀ انتخابیه ای که شما را برگزیده اند، ارائه نمائید، اما چه خوب است که سرمایه ی کسب آراء در انتخابات پیش رو را هم خودتان بپردازید، نه این که هزینۀ این کارزار انتخاباتی زودهنگام را با ایجاد خلل در توسعۀ اقتصادی، اجتماعی مناطق همجوار و بر گردۀ مردم رنجدیده ای سوار کنید که سیمره تا کنون جز شعر و حماسه و داغ ودرد چیزی به آن ها نداده است. واقعیت این است که حکایت ِ منطقۀ وسیع و پهناور کوهدشت که به طور تاریخی سرزمین میانرودان نامیده شده است، در میان بین النهرینِ کشکان و سیمره حکایت آن تشنه کامی است که در کنار دریا از تشنگی می میرد.
در خصوص تأثیرات مثبت و اجتناب ناپذیر این طرح ملی بر زندگی مردم منطقه و دگرگون کردن سیمای اقتصادی و اجتماعی منطقه بسیار سخن گفته شده است. اما در خصوص توجیه اقتصادی و ماهیت علمی این طرح که مبتنی بر محاسبات و آنالیز داده های آماری متعدد است، چندان بحثی صورت نگرفته است. اتفاقاً پاشنۀ اشیل این این طرح بزرگ هم همین است. زیرا بهانۀ مخالفان غیر استانی این طرح در استان های همجوار که دهها سال است سیمره و کشکان را دوشیده اند، و امروزه در صدد هستند هزینۀ زیاده خواهی مناطق خود را بر دوش مردم فقیر حوزه های بالادستیِ سرشاخه های کرخه تحمیل کنند، نیز همین فرمایش خانم آکسونیان است. آنها نیز معتقد هستند که سد معشوره تبعات منفی بر روی مناطق پائین دستی می گذارد. به شکل گذرا در خصوص سست بودن منطق این ادعاها سخن گفتیم ، اما نمایندگان استان های پایین دست سیمره و کشکان پاسخ دهند که مردم منطقۀ ما و حتی سرتاسر نوار غربی کشور تا عمق فلات ایران از طریق بلع روزانۀ سموم ریزگردها و نابودی تدریجی اکوسیستم و زیست بوم خود تبعات ولع سیری ناپذیر کدام حوزه های جغرافیایی را می پردازند؟ اگر توسعه تبعات منفی هم به همراه دارد؛ آیا این تبعات فقط برای معشوره وجود دارد ؟ آیا نمایندگانی که در خصوص احداث عجولانه و هول هولکی دهها سد و نیروگاه بزرگ در مناطق خود و تبعات زیست محیطی غیر قابل جبران آن در بخش اعظمی از کشور سکوت کرده اند؛ چگونه می توانند سند شش دانگ این رودخانه های تاریخی را به اسم خود صادر کرده و مناطق محروم ماندۀ بالادستی را از حقوق طبیعی و خداداد خود منع کنند.
اما این بهانه ها همچنان که ظاهر آن نشان می دهد، یک عذر بدتر از گناه برای کارشکنی در روند عمران و آبادانی مناطق محرومی است، که دهها سال پس از چلانده شدن رمق سیمره و کشکان تازه امید بسته اند، تب و عطش محرومیت خود را با قطراتی از آن فرو بنشانند. واقعیت آن است که تأثیرات چنین طرح هایی بر اکوسیستم دو سویه است و چنین نیست که با احداث هر سدی اکوسیستم یک منطقه برای همیشه دگرگون شود. در واقع از منظر کارشناسی چنین تأثیراتی در فاز مطالعاتی این طرح های عظیم مورد مطالعه و بررسی عمیق و همه جانبه قرار گرفته و تا توجیه اقتصادی ، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی این طرح ها مورد تأیید گروههای مختلف کارشناسی قرار نگیرد، امکان مصوب شدن آن وجود ندارد. لذا باید به این دوستان گفت نگرانی شما بابت تبعات احتمالی این پروژه ی عظیم بر مناطق پائین دست این رودخانه بی مورد است. کسانی باید نگران باشند که در سکوت و بی خبری مردم لرستان و به خاطر عدم مطالبۀ فراگیر و هماهنگ نمایندگان استان توانستند، در دولت های سازندگی و اصلاحات و دولت های پس از آن دهها سد و نیروگاه بر روی سرشاخه های کرخه احداث کرده و بدون پرداخت کمترین هزینه و یا گذاشتن کمترین فرجه و فرصتی برای مردم بالا دست، برای توسعۀ آتی این مناطق مزاحمت و محدودیت ایجاد کردند.
در بخش پایانی این نوشتاردر چند فراز کوتاه برخی از آثار مطلوب این پروژه بر اکوسیستم منطقه را به اجمال مورد بررسی قرار داده و امیدوار هستیم دوستانی که می توانند به راحتی آبِ خوردن در برابر چنین طرح های بزرگی علامت سئوال بگذارند، خدای بزرگ را بر اعمال و رفتار خود حاضر و ناظر دانسته و از بازی کردن با احساسات و سرنوشت هزاران شهروند محروم و منتظر منطقه و پاشیدن بذر تردید و گسست و شقاق اجتماعی در میان قوم لر بپرهیزند.

*یکی از مهم ترین ابعاد و آثار احداث سدها کنترل و مهار سیلاب ها، کاهش و ضابطه مند کردن نوسانات فصلی، استفاده بهینه از انرژی آب های جاری و توزیع عادلانه و منظم آب درطول زمان و در مسیر بستر رودخانه می باشد. سدها بازخوردهای طبیعی رودخانه ها نسبت به ناملایمات جوّی که به اشکالی چون طغیان های فصلی و سیلاب های بهاره بروز می کند و گاه خسارات غیر قابل جبرانی را بر اکوسیستم و کشاورزان و ساکنان بومی مناطق حاشیه ای تحمیل می کند، مهار نموده و باعث می گردند که چرخش آب رودخانه تحت کنترل قرار گیرد. بدیهی است این امکان کنترل باعث می گردد مسئولین محلی با سهولت بیشتری بتوانند تبعات غیر مترقبۀ چنین رخدادهایی را مدیریت کنند.

*به دلیل غیر منظم بودن بارش های فصلی منطقه، دبی آب ورودی به رودخانه متغیر بوده و این تغییرات باعث گردیده است که در برخی سال ها با افت شدید آب و در سال هایی نیز با طغیان آن روبرو باشیم. این تغییرات با وجود اختلاف ارتفاع بستر رود از سطح اراضی کشاورزی، مشکلات فراوانی را برای کشاورزان و بخصوص حاشیه نشینان بومی ایجاد نموده است. در تمام کشورهای پیشرفتۀ جهان در شرایط نوسان شدید دبی ورودی آب رودخانه ها و برای مدیریت نمودن آن اقدام به احداث سد نموده و از این طریق ضمن استحصال انرژی پاک و مهار نیروهای مخرب طبیعی در مناطق جلگه ای حاشیۀ رودخانه ها، ثبات و پایداری اکوسیستم های حاشیه ای را تأمین می کنند.

*طراحی این سد بر اساس مطالعات علمی دقیق در دولت های قبلی از جمله دولت سازندگی، دولت اصلاحات وحتی قبل و بعد از این دولتها در طول سالیان متمادی همواره مطرح بوده و اولویت ها و محدودیت های این سد نیز توسط شرکت های معتبر بین المللی بر اساس الگوی تغییرات فصلی، میانگین بارندگی منطقه ، رژیم آب و هوایی و عناصر زیست محیطی و بررسی دقیق متغیرهای موجود در اکوسیستم این ناحیه صورت گرفته و نتایج به دست آمده از مطالعۀ این متغیرها در محاسبه نرم افزاری حجم آب ، محاسبه علمی سازه های استاتیکی و دینامکی و عناصر مرتبط با زمین شناسی منطقه لحاظ گردیده است. از این رو اخذ توجیه اقتصادی و تصویب نهایی این طرح مستند به صدها سند معتبر علمی و ارقام، جداول ، نمودارها و داده های کمّی و مبتنی بر محاسبات و مقایسات دقیقی است که حتی تهیۀ فهرستی از آنها نیز نیازمند فضا و فرصتی بیش از این نوشتار است. از این رو هر گونه تغییر و تقلیلی در این طرح عظیم ملی اقدامی غیرعلمی وغیر مستند بوده و طبیعتاً آسیب ها و هزینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن نیز غیر قابل جبران خواهد بود.

*آب مایه حیات است و ما مردم کوهدشت و رومشکان هم اگردولتمردان و سیاسیون بپذیرید، ایرانی و شیعه هستیم و حق حیات داریم. از سویی اخلاقاً مردم هیچ منطقه ای را نمی توان از نعمت های خدادادی که آن ها را در بر گرفته است، محروم کرد و با برانگیختن حساسیت های قومی و طایفه ای برای محدودیت آن ها دلیل هم تراشید. لذا همان طور که دهها سال است مناطق پائین دست این رودخانه از مناطق همجوار گرفته تا استانهای دیگر از عواید بیشمار آن بهره مند هستند، ما نیز حق داریم به سهم خود از این نعمت خداد بهره مند شویم.

*می دانیم یکی از مهم ترین مشکلات موجود در انتقال آب رودخانۀ به مناطق پائین دست، و عدم بهره مندی ساکنان شهرستان کوهدشت و رومشکان و مناطق تابعه بالا بودن حجم پِرتی و هدررفت آب رودخانه در اثر وجود گسل ها وشکاف های موجود در ارتفاعات حاشیۀ رودخانۀ و بخصوص اختلاف ارتفاع این مناطق از سطح آب جاری در آن است. کارشناسان در مطالعات مستقل به طور متوسط این اختلاف ارتفاع را بیش از ۴۰ متر برآورد کرده و در برخی ازمنابع میانگین این اختلاف ارتفاع تا حدود ۷۰ متر هم ذکر شده است. لذا نه تنها احداث سد ، بلکه ظرفیت های مغفول مانده ای چون احداث ایستگاههای پمپاژ بر روی رودخانه های سیمره و کشکان باید به طور جدی در اولویت و دستور کار مسئولین قرار گیرد.

*درخصوص ادعای تلویحی جناب آقای دکتر کائیدی مبنی برکاهش کیفیت طرح و حجم اعتبارات سد معشوره به دنبال پیگیری های ایشان، نمی دانم حتی در صورت پذیرفتن این ادعا باید به ایشان تبریک گفت و یا از این چوب لای چرخ گذاشتن ها ابراز تأسف کرد !! گفتنی است که علت اصلی کاهش بودجۀ سد در سال جاری توجیه و تاکید دولت بر اتمام طرح هایی بوده است که پیشرفت فیزیکی آنها بالای ۵۰ درصد برآورد شده است. و به تعبیری تمام طرح های عمرانی زیر ۵۰ درصد پیشرفت فیزیکی مشمول این توجه و تأکید بوده اند . لذا اظهر من الشمس است که فرض دخالت آقای کائیدی در این مسئله محلی از اعراب نداشته و تنها نوعی قیافه گرفتن تبلیغاتی به خرج دیگران است. البته عدم پیگیری جدی دولتمردان استان و نا آگاهی آنان در امر بودجه ریزی از نظر زمانی و فقدان مهارت های لازم درلابی گری، و در یک کلام ناهماهنگی و عدم جدیت این عزیزان و از جمله آقایان نمایندگان در این محدودیت بی تأثیر نبوده است. البته مشکلاتی از قبیل فقدان افراد ذی نفوذ لرستانی درسطوح بالای دولت وعدم حمایت سیاسیون به اصطلاح برجسته لرستانی در پایتخت و درمقابل، اِعمال نفوذ بالای خوزستانی ها در دولت و بخصوص وزارت نیرو و پیگیری جدی و البته غیرعلمی و مبتنی بر تعصبات قومی نمایندگان خوزستان که اتفاقاً در کمیسیون انرژی و کمیسیون تلفیق نفوذ بالایی دارند را می توان از جمله دلایل دیگری دانست که در کند شدن روند اجرایی سد معشوره تأثیرگذار بوده است. بدیهی است که در صورت وجود اجماع و انسجام درونی در مجمع نمایندگان استان بحث اِعمال نفوذ خوزستانی ها در وزارت نیرو و کمیسیون های انرژی و تلفیق مجلس شورای اسلامی قابل پیگیری در سازمان بازرسی و دیوان عالی کشور می باشد.

*در پایان لازم به ذکر است که با توجه به این که دشت های وسیع و حاصلخیز کوهدشت و رومشکان، از ضریب بازدهی بسیار بالا و غیر قابل قیاس با مناطق دیگردر زمینه کشاورزی و دامداری برخوردارند ، و با وجود اختلاف ارتفاع موجود سطح آب رودخانه های کشکان و سیمره با اراضی زراعی این شهرستان ها پیشنهاد می شود که با احداث سه ایستگاه پمپاژ آب بر روی رودخانه کشکان در نقاط “پل کشکان”، “منطقه معمولان” و “سه راه بابازید” و سه ایستگاه پمپاژ دیگر بر روی رودخانه سیمره در مناطق “اولادقباد”، “سرطرهان” و “وزکور”ظرفیت مغفول ماندۀ احداث ایستگاههای پمپاژ نیز به موازات سد معشوره در دستور کار مسئولین و وکلای محترم مردم قرار گیرد. توجیه اقتصادی برخی از این ایستگاههای پمپاژ در دولت های قبلی صادر شده و برخی از آنها نیز اجرایی شده و در مراحل عملیاتی ابتدایی به خاطر عدم پیگیری رها شده اند. بی تردید عنوان نمودن و دفاع از این مطالبات بر زمین مانده حق طبیعی ساکنان این منطقۀ محروم است. از سویی با توجه به بالا دست بودن سدِ در حال احداث سیمره نسبت به مناطق زیر تنگ سیاب و رومشکان اختصاص بخشی از آب این سد از طریق حفرراحت تونل به این مناطق می تواند وضعیت اقتصادی شهرستان های کوهدشت و رومشکان و مناطق تابعه را به شکل چشمگیری بهبود بخشیده و مردم محروم این مناطق را که از بدو پیروزی انقلاب در هر عرصه ای آمادۀ ایثار و فداکاری در راه نظام بوده اند، در ثروت های طبیعی کشور شریک کند. امید است دولت محترم تدبیر و امید با توجه به فقر و بیکاری و بحران های موجود در این منطقه ، توجه ویژه به این جغرافیای محروم و رنج کشیده را در دستور کار قرار داده و به اعتماد این مردم به دولت تدبیر و امید پاسخی درخور و شایسته بدهد.