احسان رضایی / میرملاس :
سوگنامه ای در رحلت زاهد وارسته حاج ما شا الله مروجی
السلام ای آیت دین خدا / جلوه گاه شرع و آیین خدا
من سلامی دارم از جنس زمین / بر شما ای آسمان ها در جبین
مثنوی شعری به حس آمیخته / بر شما، ای عالم فرهیخته
پس اگر شعرم پر از اشکال بود / سرورم، آقا قصور حال بود
خاک طرهان! تو برای زیستن / گوهری داری درون خویشتن
قوت قلبی درون سینه ات / خوش نشسته زاهد دیرینه ات
مهربانی را چه خوب آموختی / از برای مردم می سوختی
گر کلامت ساده و بی پرده بود / سجده گاهت چون صفا و مروه بود
ای خلوص نیتت چون انبیا / دشمن سر سخت تزویر و ریا
عادل و فرزانه و روشن ضمیر / شیعه ی وارسته ی مولا امیر
سادگی را با تو معنا کرده ایم / آن اتاق کوچکت را دیده ایم
آن گلیم خانه ات فرش خداست / کلبه ی درویشی ات عرش خداست
چشم دل را ای مروج باز کن / ختم قرآن را ز نو آغاز کن
بانی حوزه چرا خوابیده ای؟ / آیت حق بر کجا تابیده ای؟
خیز آقا حوزه ات را یاد کن / این مروج های دین را شاد کن
کن هویدا چهره ی نورانی آت / سجده ها دارد خم پیشانی ات
سال ها اعمال دینی کرده ای / با خدایت شب نشینی کرده ای
همنشین مهر و تسبیح و نماز / ای نمازت اسوه ی راز. و نیاز
من بر آنم بار ها کرده گذر / مهدی صاحب زمان وقت سحر
آخرین فرزند نیکوی رسول / یادگار خوب زهرا ی بتول
گفته ها دارد امام آخرین / طیب الله ای مروج آفرین
شب چراغ مردم طرهان زمین / یاد تو در خاطرم ماند همین
بهترین مهمان این شهر کهن / می نوازد خاطر من این سخن
مرحبا بر سعدی صاحب کلام / چون نمیرند مردمان نیک نام
احسان رضایی