مهران مریدی / سرویس ورزشی میرملاس : اولین حضور نماینده لرستان در لیگ برتر با اتفاقات بدی همراه بود. گهریها، نتیجه و هواداران این تیم اخلاق را واگذار کردند. تیمی که میتوانست از امتیاز میزبانی بهرهمند باشد با کارشکنی برخی، خیلی راحت کولهبار سفر را بست و از خدا خواسته مسافر شد. در دیدار ملوان و گهر که به نوعی تیم دورودی(کرج) میزبان بود، ملوانان بیشتر از پوئن میزبانی برخوردار بودند تا گهریها و بیشتر ورزشگاه انقلاب کرج در اختیار هواداران ملوان بود؛ چون مسافت کرج تا انزلی بسیار کمتر از کرج، دورود است.
درگیری بین تماشاگران دو تیم را برخی حاضران، در تاریخ لیگ برتر بیسابقه عنوان کرده و نکته قابل تأمل در این خصوص گفته های سیدجلال رافخایی مهاجم گلزن ملوان بود «به جای احسان حدادی، هواداران گهر را به المپیک ببرند» و او از پرتاب سنگ هواداران گهر تعجب کرده و گفته «تماشاگران گهر واقعاً وحشتناک بودند. آنها معروف به سنگانداز هستند و باور نمیکنید از فاصله یک کیلومتری سنگ میزدند. آنها اتوبوس و ماشینهای انزلیچیها را خراب کردند. اسم ما بد در رفته و آنها دست ما را از پشت بستند».
رافخایی تاکید کرده «شانس آوردیم که در دورود بازی نکردیم وگرنه صددرصد کشته میدادیم. باید فدراسیون و کمیته انضباطی فکری به حال این وضع بکند».
با خسارتی که در این دیدار به ورزشگاه انقلاب کرج وارد شده، رئیس هیات فوتبال البرز، واکنش تندی نشان داد و گفت: «با توجه به حواشی و اتفاقات بهوجود آمده برای برگزاری بازیهای بعدی تیم فوتبال گهر شهرداری دورود در کرج مجدداً تصمیمگیری خواهد شد. اتفاقات را در یک جلسه و با حضور مسوولان و شورای تامین استان بررسی میکنیم و اگر صلاح نباشد از انجام بازیهای گهر در شهر کرج جلوگیری خواهیم کرد».
با این حال شاید شاهد جدایی دورود از کرج باشیم و بازهم مسوولان این تیم باید دنبال ورزشگاه بگردند.
پورغلامی سرمربی ملوان هم در این خصوص گفت: «وقتی قصد داشتیم برگردیم دیدیم که به اتوبوسهای ما آسیب رسیده و به قدری داغان شده بود که اصلاً قابل استفاده نبود. با کمک سرهنگ ایمانی سه اتوبوس جدید در میدان آزادی کرایه کردیم و به انزلی برگشتیم. علاوه بر اتوبوسهای ما، هر ماشینی با پلاک انزلی دیده بودند را با سنگ خرد و خاکشیر کرده بودند. یک جوانی داشت گریه میکرد و میگفت ماشین را از پدرم گرفتهام و مرا بیچاره میکند. ما همه اتفاقات را صورت جلسه کردیم و باید برآورد خسارت بشود. من چون کارشناس خسارت نیستم اطلاعی از مبلغ آن ندارم ولی میدانم خیلی زیاد است».
حاضران میگویند پرتاب اشیاء پس از لحظاتی به درگیری فیزیکی بین تماشاگران منجر شد که با دخالت ماموران حاضر در ورزشگاه درگیری فیصله پیدا کرد.
به گفته عسگری رئیس کمیته داوران فدراسیون فوتبال پنالتی ملوان به اشتباه گرفته شد. شاید اگر این دیدار در استان خودمان برگزار میشد، داور جرات نمیکرد آن صحنه مشکوک را پنالتی بگیرد.
چند هفته قبل در یادداشتی با عنوان «حضور گهر در لیگ برتر به چه قیمتی؟!» از مسوولان خواهش کردم با تدابیر مناسب برای حضور تیم دورودی در لیگ برتر، آبروی استان لرستان حفظ شود، اما در همین شروع فصل، مضحکه اهالی فوتبال شدهایم و پس از لقب (مسافر) حالا لقب طرفداران «سنگانداز» را هم یدک میکشیم. بیشتر روزنامههای ورزشی و سایتهای خبری به درگیری تماشاگران دو تیم ملوان و گهر پرداخته بودند که در این بین عکسهای خونین انزلیها خیلی به چشم میآمد. به هر حال تیمی که میتوانست با کمی تلاش و همت و کمی «جور دیگر دیدن» بازیهای خانگی را در استان خودمان برگزار کند، به راحتی و چون برخی مسوولان نمیخواستند، «آواره» شد و حالا همان برخیها کاسه چه کنم، چه کنم دست گرفتهاند.
در دیدار دوستانه گهر با استقلال صنعتی اهواز که قبل از شروع لیگ برتر در دورود برگزار شد، تماشاگران دورودی، خبرنگاران خرمآبادی که به قصد پوشش این مسابقه تا دورود رفته بودند را اذیت کرده و اگر وساطت نیروی انتظامی نبود کار به جاهای باریک کشیده میشد. در چند روز گذشته مردم دورود تماسهایی گرفته و میگویند حاضرند این تیم به هر شهری برود الا خرمآباد! باید خدمت این عزیزان عرض کنیم، گهر باید نشان اتحاد لرها میشد، مثل تراکتورسازی برای ترکها، که متأسفانه برخی ناخواسته این اتحاد را به تفرقه تبدیل کردند و دود این تفرقه به چشم گهر میرود. تارتار بارها اعلام کرده که دوست دارد تیمش در لرستان یا استانی همجوار بازی کند، معلوم نیست کرج بر چه اساسی برای میزبانی گهر انتخاب شده و استانهای همجوار که ورزشگاههای استاندارد دارند، دیده نمیشوند در حالی که ورزشگاه تختی خرمآباد کار چندانی برای آماده شدن ندارد اما مسوولان دیگر راغب به تجهیز آن به ملزومات AFC نیستند؛ چون دورودیها نمیخواهند.
با وجود حواشی ایجاد شده و اظهار نظر رئیس هیأت فوتبال البرز، این احتمال وجود دارد که بازی هفته سوم این تیم با پرسپولیس در ورزشگاه آزادی تهران انجام شود که این دیدار نیازمند تدابیر شدید امنیتی است.
نکته دیگر که جای تاسف داشت، نبود خبرنگاران و عکاسان بومی همراه تیم گهر بود و هر عکسی که در این درگیری منتشر شده بود، مظلومیت طرفداران ملوان را به رخ میکشید. جا دارد حال که گهر مسافر شده، مسوولان این تیم تدابیری بیاندیشند تا در هر بازی چند خبرنگار و عکاس زبده لرستانی همراه تیم باشند.
صعود گهر به لیگ برتر بیشتر از آنکه نمایانگر مشکلات توسعه نیافتگی استان باشد حکایت دیگری را آشکار میکند و آنهم فاصله زیاد ماست. فاصلهای که شاید خود سبب عقب ماندگی لرستان باشد. سوال اینجاست که چه اتفاقی میافتد که مردم یک شهرستان استانهای دیگر را به استان خودشان ترجیح میدهند و چرا ما به عنوان یک قومیت بزرگ از خودمان گریزانیم؟!
به هر حال گهر در کرج به راحتی خشک شد و مسببان این خشکیدن عین خیالشان هم نیست. معلوم نیست در این شرایط آیا دیگر آبی برای جاری شدن وجود دارد یا نه؟
در پایان بهعنوان یک فرد کوچک ار جامعه بزرگ قوم لر، خواهش میکنم از تماشاگران لرستانی که فرهنگ والای استان را اشاعه دهند، نه برخی رفتارها که به هیچ وجه در شأن این قوم نیست.
با عرض سلام راستش ما لرها وقتی به چیزی نمیرسم دست به خشونت میزنیم که مایه تاسفه چرا باید این کار رو انجام بدیم اگه انظباط داشتیم خوب بود ولی حیف بدش درودی ها که میگن باید فقط در درود بماند حالا بخورند از اولین باختشون تاز اول کاره متاسفم ما خودمون در داخل استان با هم مشکل داریم ولی حیف حیف حیف
« انضباط » درست است نه « انظباط »! آقای با فرهنگ!
دوست عزیز!
حالا ما جلوی بقیه خودمونو به آب و آتیش بزنیم که نه اینجوری نیست و ما مردم متمدنی هستیم و چه و چه!
با خودمون که رودرواسی نداریم. از کوزه همان برون تراود که در اوست. ما سر مسایل کم مایه تر از این هم ثابت کردیم که فقط با سنگ و چک و لگد سعی در حل مشکل داریم. این که دیگه بحث برد و باخت و برنده و بازنده است. خودمونو به کوچه علی چپ نزنیم. همه مون می دونستیم چه توی لرستان چه جای دیگه هوادارامون آبروریزی می کنن. غیرقابل پیش بینی نبود. حالا این مظلوم نمایی و در موضع ضعف قرار گرفتن واسه چیه؟
هیچ قومی اندازه لر صداقت نداره اگر جنابعالی تو ورزشگاه می بودی هرگز این حرفها رو نمی زدی آش نخورده دهن سوخته اگه فقط یک خبر نگار اونجا داشتیم این اندازه مظلوم نبودیم که جنابعالی هم از ملوان طرفداری کنی هیچ قومی اندازه شمالی ها البته منهای مازندرانی ها بی فرهنگ وبد دهن نیستند نمیدونی بدون حالایک سوال اگه فش ناموسی بشنوی و تو روی طرف وایسی آبرو ریزی کردی ؟ آخه چرا این حرف ها رو میزنی برادر من لر اگه امثال جنابعالی رو نداشت که خودشون خودشونو دست کم میگیرن دیگه مضحکه نبود لر اگه خودشو باور کنه و اتحاد داشته باشه یعنی مظهر فرهنگ و تمدن نمیدونی بدون……………..
فحش!
گهر در کرج به راحتی خشک شد
چه جمله معنا داری
ممنون از این همه خلاقیت
خلاقیت؟! این درده جناب! درد! می فهمی؟؟؟
انتظار داشتیم حداقل شما به عنوان یک سایت همتبار و هم استانی کمی منصفانه تر با این قضیه برخورد می کردید. لازم است بدانید که هواداران ملوان توهین هایی خیلی بدی به قوم بزرگ لر کردند و جوانان هوادار گهر کیلومترها راه نیامدند تا مثل یک تکه چوب خشک بی غیرت بنشینند و توهین های هواداران میهمان! را بشنوند.
کمی منصفانه تر باید با این قضیه برخورد کنید، سایتهای نزدیک به ملوان را ببینید که چگونه همگی بر علیه ما به طور کاملاً هماهنگ موضع گرفته اند! بوی توطئه ای به مشامتان نمی رسد!؟
دوست عزیز آیا اگر در اولین مسابقه که نظرهای بسیاری به ما دوخته شده بود در دام جو یا طوطئه یا هرچی نمی افتادیم وبا صبرومتانت شکست ورزشی را میپذیرفتیم وآبرومندانه بر میگشتیم برای قوم لرمون بهتر نبود؟
اولاً که « طوطئه » نه و « توطئه » دوست عزیز!
دوماً به نظر شما اگه ملوانی ها فحش نمیدادن و یا ما می بردیم برای قوم لرمون بهتر نبود؟! با کلاس!
بابت تصحیح املایی ممنونم وعذر می خواهم اما اگر صد گل میزدیم وملوانی ها هم برایمان کف میزدند وتشکر میکردند خیلی بهتر بود دوست عزیزم شکست ورزشی خیلی بهتر از شکست اخلاقی است تا کی باید بهانه به بد خواهان وتمسخر کنندگان بدهیم ؟
سلام واقعا حیف شد بازی با این نتیجه تموم شد،من تو استادیوم بودم و بازی رو از نزدیک دیدم، یه میله آهنی هم بین دو نیمه به سمتم پرتاب شد و الان مچ دست راستم که برای دفاع از سرم روی سرم قرار داده بودم حسابی کبود شده. تماشاگرای ملوان واقعا حرفه ای بودن تشویق کردنشون، پرتاب سنگ و اشیا، پرتابی شون، دقتشون تو به هم زدن اعصاب تماشاگرا و حتی تعدادشون، لباس های متحد الشکلی که پوشیده بودن و پرچم بزرگی که توی استادیم گذاشته بودن، اکو و بلند گو و از همه مهم تر شعرای حماسی گیلانی که میخوندن همه همه باعث شد تماشاگرای لرستانی عرصه رو خالی کنن و برای حفظ سلامتی شون به سمت جایگاه پشت دروازه پناه ببرن.هنوز بازی تموم نشده بود که تماشاگرای ملوان چوب به دست همگی ایستاده بودن که بازی تموم بشه و جنگ رو به بیرون از استادیوم بکشن و واقعا هم همین طور شد. لرستانی ها هم سنگ خورن و هم امتیاز دادن اونم به یه تیمی که از هیچ نظر بهتر نبود. واقعا ساعت۱۱ شب فقط ۴ تا اتوبوس اون هم فقط از دورود چطور میتونه ۳۰۰۰ لرستانی رو برگردونه لرستان؟ هر تماشاگر با احتساب ۳۰۰۰ تومن پول بلیط و ۱۰۰۰۰ تومان پول بلیط اتوبوس حداقل ۵۰۰۰۰ تومان خرج کرده بود.یعنی ۱۵۰ میلیون+ ۱۲ میلیونی که برای میزبانی به ورزشگاه انقلاب داده میشه ۱۶۲ میلیون پول مردم لرستان.
خسته نباشید!
بنده از زبان یکی از دوستان که در آنجا حضور پیدا کرده بود شنیدم که طرفداران ملوان با حالت تمسخر – از دوستان عذر خواهی میکنم – شعار زشت و رکیک « ملوان اگه حمله کنی، سوراخ رو پیدا میکنی» و شعارهای دیگه سر میدادن و مسلماً هر آدم با غیرتی به لحاظ روانی نمی توانست این توهین و فحاشی شمالی ها رو تحمل کنه. قبول دارم که نفس عمل درگیری اشتباه بوده و نمیشه قضیه رو توجیه کرد ولی این در فوتبال ایران سابقه داشته و دارد. خصوصاً واسه تیم ملوان که اگه نگاهی به تاریخچه اش بندازید به لحاظ بی اخلاقی و فوش ناموسی حتی به بازیکنان پرسپولیس معروفه و مسبوق به سابقه است…
من حاضرم دروازه بان تیم گهر دورود شوم
تو برو بوووووووووووووقتو بخور!
بوقوووووووو نمی خورن، میزنن باکلاس!!
وقتی که مسولان دورودی حاضرند هرجای ایران جز خرم آباد بازی کنند همین میشه دیگه.حقشه که سقوط کنه.قلب همه لرستان برای گهر می تپه ولی درودی ها فقط اونو مال خودشون می دونن.
همینه دیگه…!
قلب تمام لرستانیها به عشق گهر می تپد چرا که می خواهیم با این تیم اتحاد قوم بزرگ لر را فریاد بزنیم…….
آره فریاد… فریاااااااااااااااااااد… فریاااااااااااااااد… فریااااد یاد… یااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااد یااااااااد یاد یاد یاد…
آقای رافخایی مثه اینکه یادتون رفته پارسال بازی ملوان و تراکتور تو انزلی که چطور آدمک های به اصطلاح هوادارتون {با چاقو و قمه} هوادارای تراکتور رو لت و پار کردن و یه دونه ماشین پلاک ۱۵ تبریز از انزلی جون سالم به در نبرد و شیشه همشون داغون شد و سقفشون اومد پایین و انگاری گانگسترهای مکزیک و کلمبیا بودین…..! حالا دم از فرهنگ و …. میزنی!
شما فعلا با پولای اقای عابر بانک حال کنید و با اتوبوساش به همه شهرا برید به صرف کیک و ساندیس!واسه تشویق ملوان زبل!
پیرمردای پولکی حالا که بوی پولای آقای عابربانک اومد همه با کله اومدن ملوان امثال نوری، زارع ،شیرزاد و دیگر پولکی ها….