تاریخ : سه شنبه, ۲۸ فروردین , ۱۴۰۳
5

نامه سرگشاده به معصومه ابتکار

  • کد خبر : 73097
  • 18 مرداد 1394 - 11:14

    شهناز خسروی / میرملاس :    سرکار خانم معصومه­ ابتکار؛  ریاست محترم سازمان حفاظت محیط زیست با سلام و احترام  درست ۱۰ سال پیش بود که به عنوان خبرنگار مجله­­ ی ۲۰ ساله­ ها، به حضورتان رسیدم و با شما پرسشی را در میان گذاشتم: اگر رییس جمهور بودید، چه می ­کردید؟ طرح […]

 n2903350-4446437

 

شهناز خسروی / میرملاس : 

 

سرکار خانم معصومه­ ابتکار؛

 ریاست محترم سازمان حفاظت محیط زیست

با سلام و احترام

 درست ۱۰ سال پیش بود که به عنوان خبرنگار مجله­­ ی ۲۰ ساله­ ها، به حضورتان رسیدم و با شما پرسشی را در میان گذاشتم: اگر رییس جمهور بودید، چه می ­کردید؟ طرح این پرسش در بحبوحه­ ی مدیریت اقتدارگرایانه و قانون گریز، برآمده از نیاز روز و حسرت جمعیِ داشتن متصدیان دل­سوز و قانون مدار بود .

شما درآن مصاحبه گفتید اگر رئیس جمهور بودید، مبحث محیط زیست و توسعه­ ی پایدار را محور کارتان قرار می­دادید. گفتید:« بحث محیط زیست، یک موضوع فرعی و لوکس نیست. جوان بیش از هرکسی باید دغدغه ­ی محیط زیست داشته باشد.هرجایی که محیط زیست آسیب ببیند، حقوق نسل جوان است که پایمال می­شود.»

شما رئیس جمهور نیستید، ولی در مسندی قرار دارید که به من اجازه  می دهد این نامه را خطاب به شما بنویسم. نه تنها به عنوان یک  روزنامه نگار، بلکه به عنوان یک زن، مادر و شهروندی که داغ­دار  از دست رفتن سرمایه ­ی زیست بوم خود است.

حتما مستحضر هستید که در هفته ­ی گذشته بیش از ۸۰۰ هکتار از جنگل­های بلوط در منطقه ­ی کوهدشت لرستان طعمه ­ی حریق شد. هزاران بلوط­­  کهنسال، مادران سرزمین من، مادران آب­ها، مادران کبک­ها، خرگوش­ها، سنجاب­ها، سمندرها و لاک­پشت­ها…. به همراه فرزندان­شان زنده، زنده  در آتش سوختند و کوهدشت، درهشتمین سالگرد از دست دادن ۱۷ جوان تحصیل کرده­ ی خود، در حادثه ­ی تلخ سعادت­ آباد تهران، به عزای بلوط­ها نشست.

لرستان، سرزمین مفرغ است و بلوط. مفرغ­ها سال­هاست سر از موزه ­های آن سوی آب­ها درآورده ­اند. از این بابت گله­ ای نداریم، و دل خوش داشته ­ایم که دست ­آوردهای هنری نیاکانمان در معتبرترین موزه ­های دنیا در امان هستند. نه از «ریزگردهای عربی» غباری بر چهره دارند و نه در آتش بی ­تدبیری و انفعال مسئولان نا مسئول می سوزند.

خانم ابتکار؛

همان طورکه مستحضر هستید استان لرستان رویش­گاه گونه­ ی بکر و طبیعی بلوط، رتبه ­ی سوم مساحت جنگل­ها در سطح کشور و بعد از استان فارس، رتبه ­ی دوم در بین استان­های زاگرس­ نشین را داراست. درختان بلوط از سویی چرخه ­ی زندگی انواع حشره، پرنده، خزنده، دوزیست و پستان­دار را در این استان فراهم کرده ­اند و از سوی دیگر سبب حفظ و نگهداری آب در زمین، تقویت سفره­ های زیرزمینی و جلوگیری از فرسایش خاک هستند. متاسفانه سالانه بین چهار تا پنج هزار هکتار از جنگل­ها و مراتع این استان از بین می­رود.

اما حکایت «هولوکاست بلوط­ها»* حکایت دیگری است. آتش سوزی در بلوط­­­­زارهای کوهدشت  از روز سه ­شنبه، ۱۳ مرداد ماه، آغاز شد و تا ساعات پایانی روز پنج­شنبه ادامه داشت. در همان ساعات اولیه وقوع آتش ­سوزی، اکیپ ­هایی از جوانان و اعضای انجمن های مردم نهاد، به منطقه رفته و با دست­های خالی به مصاف هیولایی رفتند که شوربختانه، باد هم به مددش آمده بود. مردم کوهدشت چشمی به آتش داشتند و چشمی به آسمان، در حسرتِ به پرواز در آمدن بالگردی که لااقل به نیروهایی مردمی آب و غذا برساند. مردم سرزمین من در آن لحظات تلخ فراموش کرده بودند که بالگرد­ها فقط برای حمل صندوق­های اخذ رای، در آسمان لرستان به پرواز در می­آیند. تنها در سومین  روز فاجعه بود که یک بالگرد نفربر (و نه آب­پاش) از سوی سازمان هلال احمر به منطقه اعزام شد و در۵ پرواز به جا­به ­جایی ۲۵ نفراقدام کرد و به سرعت به بهانه ­ی کمبود سوخت به مرکز بازگشت.

استان لرستان، با ۸۸۲ هزار هکتار جنگل، فاقد امکانات اولیه­ ی اطفای حریق است و هشدارهای روزنامه ­نگاران و فعالان محیط زیست، در این خصوص تا کنون راه به جایی نبرده است.  چند سال پیش در مطلبی که در بسیاری از سایت­های خبری محلی و سراسری منتشر شد، ضمن تاکید بر لزوم اعمال مدیریت بحران نوشتم: فردا دیر است، امروز باید به فکر نجات قلب تپنده­ ی زاگرس بود.

خانم ابتکار

در حالی که هنوز نمی­توان به مهار قطعی آتش ­سوزی مطمئن بود و امکان شعله ­ور شدن آتشِ زیر خاکستر، کابوس مردم کوهدشت است، جوانان آن دیار عزم جزم کرده ­اند جنگل­های سوخته را احیا کنند و زندگی را به زیست بوم خود برگردانند. در غیرت­مندی و با اراده بودن این جوانان تردیدی نیست. آن­ها با بازی با جان خود، آتشی را که به جان زاگرس افتاده بود، مهار کردند.  ولی می دانید که احیا و پاسداری بلوط­ها، به خصوص در مناطق کم آب و صعب العبور، نیازمند سرمایه و در اختیار داشتن امکانات مادی است.

خوب به یاد دارم در مصاحبه­ ای که ذکر آن رفت، ازلزوم بهره ­مندی از توان­مندی­های زنانه که از حس مادری و پرورش دهندگی آنان سرچشمه می گیرد و تقابل آن با مدیریت اقتدارگرایانه سخن گفتید. من هم با شما موافقم، زن زایا و پرورش دهنده است و بی ­تردید «زن بودن» شما،  در برانگیخته شدن موجی از امید و شعف، در پی انتصاب سرکارعالی، به عنوان ریاست آن سازمان، در بین حامیان محیط زیست، بی­ تاثیر نبود.

تراژدی آتش سوزی جنگل­های بلوط و حیات وحش در زمان تصدی شما رخ داده است. کم کاری سازمان تحت امر خود دراین فاجعه را جبران کنید!

با تجدید احترام

شهناز خسروی /  روزنامه نگار

۱۷ مردادماه ۱۳۹۴

*تعبیر سیدعلی صالحی از سوختن بلوطهای زاگرس

 

 

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=73097

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 83در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۸۳
  1. عالی بود

  2. سرکار خانم دست مریزاد.استفاده کردیم.در خصوص پرواز بالگرد چه زیبا بیان فرمودید .

  3. اصولا در این مواقع نمی بینند و نمی شنوند!!!!وگرنه حضور مردم در فضاهای مجازی و خشم مردم از بی توجهی دوستان بالا نشین خیلی پررنگ بود.

  4. سخنی کز دل براید لاجرم بر دل نشیند. بسیار زیبا، جامع و کامل بود دست مریزاد.

  5. با سلام و سپاس از بانوی فرهیخته دیارمان
    سرکارخانم خسروی شما با توجه به تخصص و ارتباططون با این حضرات ،نیک واقفیند که در کشور ما به تنها موضوعی که به درستی رسیدگی می شود تشکیل دادن جلسات صوری هستش که چند ساعتی را خوش بگذرانند و شعارهایی دهن پر کنی که فقط در حد حرف بماند و بس. نمی شود راهی به دهی برد.در این کشور اساسن همه چیز تعطیل است.
    یاد گرفته ایم که همیشه بعد از اینکه حادثه ای رخ دهد به فکر راه و چاره باشیم،امروز صبح تمام دیوارهای وزارت کشور رو زده بودند که جلسه اتفاءحریق در سالن همایش …

    از درد سخن گفتن و از درد شنیدن
    با مردم بی درد ندانی که چه دردیست.

  6. با سپاس از سرکار خانم خسروی .لطفا کسی این مطالب رو بگوش خانم ابتکار برساند.شاید …..

  7. سرکار خانم خسروی سلام٬بسیار متن شیوا وسوزناکی بود وحقا که درد دل این مردم زجر کشیده بود .انصافا درست فرمودیدکه :بالگردها فقط برای انتقال صندوقهای رأی در لرستان به پرواز در می آیند.
    نمی‌ دانم ما مردم لرستان وخصوصا کوهدشت تا کی می خواهیم گول سیاسیون را بخوریم ٬ تاکی می خواهیم خودمان رابه خواب بزنیم ودل درد کشیده مان را به وعده های پوشالین قبل از انتخابات خوش کنیم درحالی که سالهاست برایمان ثابت شده که ایشان فقط به فکر منافع خود واطرافیانشان هستند باز هم برایشان سرودست می شکنیم .
    بازهم امیدوارم که نامه شما مثمر ثمر واقع شده وچشم بسته مسئولین کشوری را نسبت به مردم همیشه در صحنه این استان باز نماید.

  8. دلتنگی های آدمی را باد ترانه ای می خواند/ رویاهایش را آسمان پرستاره نادیده می گیرد/و هر دانه برفی به اشکی ناریخته می ماند/سکوت سرشار از سخنان ناگفته است و در این سکوت حقیقت ما نهفته است. … سرکارخانم خسروی به قول گاندی”کران واقعی، کسانی هستند که نمیخواهند بشنوند” . اینان نخواهند دید و نخواهند شنید…

  9. احسنت خانم
    میل ندارم آیه یأس بخوانم اما نامه جنابعالی مصداق :
    گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من — آنچه البته بجائی نرسد فریاد است
    می باشد .
    به امید یافتن گوش های شنوا !!!

  10. بین سطرها چیزهای زیادی بود
    خستگی
    زخم
    اندوه
    دوردستی و سادگی
    مشتی بلوط سوخته و داغی مفرغ
    بلیط یک بی سینمایی مچاله شده
    بوی موی سوخته ی زنی
    گوزنی زخمی در غاری
    فراموشی نقوش سنگی در تاریکی تاریخ
    آواری در سعادت ناآباد
    اینها همه اتفاقهایی است که پشت این دودها افتاده اند…

  11. عالی بود

  12. با سلام و احترام خدمت سرکار خانم خسروی
    ((مردم سرزمین من در آن لحظات تلخ فراموش کرده بودند که بالگرد­ها فقط برای حمل صندوق­های اخذ رای، در آسمان لرستان به پرواز در می­آیند.))
    ((لرستان، سرزمین مفرغ است و بلوط. مفرغ­ها سال­هاست سر از موزه ­های آن سوی آب­ها درآورده ­اند. از این بابت گله­ ای نداریم، و دل خوش داشته ­ایم که دست ­آوردهای هنری نیاکانمان در معتبرترین موزه ­های دنیا در امان هستند.))

    متن به موقع و مستدل شما جای تامل دارد و به راحتی نباید این بحران را صرفا با یک تیتر خبری و نهایتا چند گزارش تصویری و دست اخر به فراموشی سپرد.
    ما سالهاست که در همه حوزه ها به فراموشی سپرده شده ایم. و هر چهار سال یکبار توسط نمایندگان محترم حوزه انتخابیه مشکلات در تربیون های تبلیغاتی آنها فقط لیست می شوند لذا شاید کسی صدای ما را اصلا نمی شنود و همان بهتر است که توسط نیروهای مردمی به اینکونه مسائل پرداخت و یک کمپین جهت حمایت از مراتع این منطقه تشکیل شود و این سرمایه خدادادی حفظ شود زیرا که ما شاهد هستیم برخی افراد نا اگاه “شاخه شاخه” این سرمایه را از بین می برند بدون اینکه از تبعات نبود ان اگاه باشند.
    سرزمینم، سرزمینم، کُت کُت اّنو نشینم چی کویا با زخمی امٌا سر وه بالا
    سرزمینم، سرزمینم، چی بلی با کُت کُت انو نشینم، چی بلی با

  13. باسلام وخسته نباشید خدمت سرکار خانم خسروی انشاالله همیشه مانا باشی وسربلند۰

  14. مطلب سنجیده و پخته ای بود ،امیدوارم کاری برای جبران این خسارات انجام شود،

  15. بسیار عالی !درست بیان نمودید که بالگردها فقط برای جمع آوری صندوق های رای در آسمان لرستان محروم و فقیر به پرواز در می آیند .همین جمله کوچک خودش یک کتاب نه بلکه چندین کتاب است.

  16. وافعا عالی بود

  17. دستمریزاد چه زیبا ومتین ورسا بود سرکار خانم ولی کو گوش شنوا در بایگانی تاریخ میماند.

  18. بسیار عالی ممنون از اینکه مثل بقیه کوهدشتی هایه مقیم تهران که حتی خودشون رو کوهدشتی جا نمیزنن رفتار نمیکنید و هنوز نسبت به شهر و مشکلات شهرتون دغدغه و نگرانی دارید…سپاس

  19. درود بر این خانم فرهیخته لرستانی. اگر چه توفیق شناخت ایشان را از نزدیک ندارم ولی نمی توانم تحسین خود را از شیوایی بیان و متانت و منطق حاکم بر این نوشته ابراز نکنم. زنده باد این قلم.

  20. با سلام و عرض ادب. خانم خسروی،دستتون درد نکنه.امید است فرجی شود.

  21. با عرض سلام خدمت خانم خسروی که با حضور مؤثر خود در رسانه ها سیمایی روشنفکر و روشنگر از زن لر ترسیم کرده اند؛
    درود بر توان و طاقت و تأثیر قلمتان؛
    معتقدم خانم ابتکار خوب شعار می دهد و در شعار دادن هم خوب بلد است مخاطب را تحت تأثر قرار دهد. اما به هر حال ایشان در جایگاهی نشسته است که به راستی می تواند در این نامۀ سرگشاده نه تنها مخاطب روزنامه نگار آگاه و فرهیخته ای چون شما باشد، بلکه می تواند به عنوان کسی که برای عمل به شعارهای خود کم گذاشته است، هدف نقد هزاران انسان آگاهی باشد که در چند روز گذشته شاهد زنده زنده سوختن خزائن ژنتیکی و هزاران گونه ی نادر و شناخته شده و ناشناختۀ گیاهی و جانوری و یگانه عنصر بقا و پایداری خود ( بلوط ) بوده است.
    جوانانی که نجات جنگل را تا مرز برشته شدن پوست ِ تنِ تبدار خود تاب آوردند و با دستِ خالی بر آتشی که در اعماق جنگل ها زبانه می کشید، ظفر یافتند.
    تجربه نشان داده است که مدیرانِ مرکز نشین به هیچ وجه عمق و ژرفای احساسی را که ما زاگرس نشینان نسبت به این مادرِ رنج کشیده ( زاگرس ) داریم درک نمی کنند. برای آنان فرقی نمی کند که هلی کوپتر برای رأی گیری عازم مناطق صعب العبور شود یا برای اطفای حریق یک بلوطزار. حتی همچنان که از فحوای رنجنامۀ شما هم آشکار است، برای چنین افرادی همواره اولی بر دومی اولویت دارد. و باید گفت دردا و دریغا… !!
    قصدم صرفاً تشکری خشک و خالی و نثار کردن ستایش و سپاس عمیق خود به شما بود. این ستایشِ قدرتِ بالندگی و بلوغِ نسلی روشنفکر از زنان لُر است که تمام قد در شعر نسرین و نثر و شعرِ شما و تلاش های فرهنگی صدها زنِ فرهیختۀ دیگر چهره می نمایاند.
    سرکار خانم ابتکار و دیگر مسئولان با چنین تلاش هایی خواهند دید که نسل مطالبه گر اموز و فردا دیگر صرفاً با تعریف و تمجید از لُرها احساس غرور نمی کنند. نقطۀ امید و دلیلِ وجودیِ آن ها این است که دیده شوند و به قدر توان ، لیاقت ، استعداد و حقوقِ طبیعیِ خود از امکانات و مواهب این کشور بهره مند شوند.
    من فکر می کنم پیامِ محوری نوشتار ِ شما همین است، و بر این عزم و این پیام و این جسارت و این زبانِ گویا و نافذ درود می فرستم.

  22. سلام ،امیدوارم دیگرشاهدچنین فاجعه ایی نباشیم ،ومسولین منابع طبیعی ازبقیه مناطق جنگلی کوهدشت حراست نمایند .

  23. با تشکر ویژه از سرکار خانم خسروی.باید عرض کنم:کاراز این فریادها بگذشته دردوران ما برمزار بلو طستان کوهدشت باید اکنون شیونی! باکمال تاءسف هیچ عزم جدی برای حفظ محیط زیست ومراتع وجنگلها در هیچ سطحی از سطوح مدیریتی کشور از ریئس جمهور تا خانم ابتکارتا نماینده گان به اصطلاح مردمی وتاپایین ترین مقام وجود ندارد.
    حال اگر سوختن جنگلها موضوعی سیاسی بود همه متولی و کاسه های از آش داغتر بودن!!!

  24. دست مریزاد کوگوش شنوا مافقط رای خوب میدیم کجاست اقای نماینده مسولین رابه چالش بکشد

  25. درود بر خانم خسروی و قلم توانایشان …
    پیرو این نامه باشد که مسئولین در غم سوگ درختان بلوط کوهدشت
    چاره ای موثر بیندیشند تا ویرانه ای دیگر به بار نیاید …
    انشالله .

  26. احسن خانم خسروی….دوستان میدانستید عمر بلوط ۲۰۰ سال دارد..حالا کسی که که بلوط هایمان را سوزاند اندازه ۲۰۰ سال بسوزد..

  27. درود بر شما

  28. سرکار خانم خسروی دست مریزاد باد

  29. درود برشما

  30. سلام و سپاس از همه ی شما دوستان و سروران عزیز که گرمای حضورتان هموار کننده ی راه است و امیدآفرین… ولی نمی دانم چرا تنها باید به قول صمد گرامی، خستگی، زخم، اندوه … ما را به هم پیوند دهد؟؟؟ باور کنید کامنت ها را با اشک خواندم… به امید روزی که این خستگی تاریخی از سرزمین مان رخت بربندد.

    • سرکارخانم خسروی مطلبی نوشتم درج نشد.دوباره مینویسم اینکه خانم ابتکارازاین موضوع اطلاع نداشته باشدغیرقابل باوراست چه بساگزارشات دقیقی راکه ماوحتی دوستانی که درمیدان این نبردحضورداشتندندارندبه حضورشان ارسال ویااعلام داشته اند.واما اینکه چراواکنشی ازایشان دیده ویاشنیده نمیشودبه اعتقادبنده این موضوعات برای ایشان اهمیت چندانی نداشته وندارد.برای بنده که ازمنطقه چندسالیست دورم استقبال مردم وجوانان برای مهاراین اتش سوزی غیرقابل تصوربودامیداست همین مردم به قول دوست عزیزمان لطیف باساماندهی انجیوها امادگی خودراهمچنان حفظ نموده وبااموزش نحوه مقابله بااینگونه پدیده ها زمینه رابرای حضورهمه فراهم سازند.دران مطلب به اقای فرماندارنیز که بامردم همراه شده بودنوشتم تامین ابزارمقابله نیازبه اعتبارکلان ندارد.ودرصورت تمایل ایشان میتوان باهمکاری کارشناسان مربوطه نسبت به تامین این ابزار اقدام نمود…

  31. بسیار عالی بود

  32. درود خدا بر شما

  33. بسیارعالی خانم خسروی دردل کل مردمه تاکی بابستی بی تدبیری میولین باعث ازبین رفتن سرمایه ملی گردد آیا دگربار رویش بلوط ها راخواهیم دید

  34. باسلام واحترام خدمت روزنامه نگار محبوب سرکارخانم خسروی
    درتایید صحبت های سرکارخانم همانطور که قبلا درهمین سایت محترم نظر داده بودم سرزمین خشکیده کوهدشت در اینده نه چندان دور بابحران طبیعت ومنابع طبیعی بخصوص خشکی شدید مواجه می شود که دلیل آن هم بدون شک تخریب زیستگاه وتغییرکاربری که هردوی آن ناشی از ضعف مدیریتی است که اینجانب تز ارشدم درمورد بحران های مدیریتی منطقه حفاظت شده سفید کوه بود که در نهایت ازبین سه عامل مدیریتی و انسانی وطبیعی عامل مدیریتی حدود۶۵درصد وسپس انسانی وبعدطبیعی دربوجود امدن این تهدیدات نقش داشتند که بااین تفاسیر وبسط ان به دیگر مناطق لرستان باید گفت ضعف ناشی از مدیریت صحیح زیست محیطی استان لرستان مخصوصا کوهدشت را به سوی نابودی طبیعت پیش می برد که که عمق فاجعه ان در اینده ای نزدیک نمی گویم نه چندان دور بلکه خیلی نزدیک همچون دریاچه ارومیه خود رانشان می دهد

  35. با درود فراوان به سرکار خانم خسروی برای شرح و بیان مصیبت ملی زیست محیطی
    انشاءالله که با همت همه مردم( آن دیار در تمام سمت ها ) اقدامات احیای بلوط های سوخته انجام گردد
    ۱۰آگست-قزاقستان

  36. با سلام : تاکی باید نسبت به نا بودی این سرزمین باید بی تفاوت بود وسر درزیر لحاف برد

  37. بانوی گرامی خانم خسروی
    با سلام
    مطالب شما ظریف و نکته سنج است ،از زاویه های مختلف به این سرزمین نگریسته اید و خطاب به کسیست که سکاندار هدایت ،حمایت و نگهداری منابعی است که حیات انسان همه جانوران ریز و درشت به آن بستگی دارد.لذا امیدوارم نکات اشاره شده برای وکلای ما و شما سرمشقی خوانا باشد و حتی انرا مطالعه نمایند.و تصمیمی لازم با توجه به مختصات جغرافیایی این دیار اتخاذ گردد.

  38. با تشکر از صراحت لهجه جنابعالی و توصیف آنچه بر زاگرس رفته است

  39. درود بر شما خانم خسروی
    الحق و الانصاف متن بسیار زیبا و تاثیر گذاری با قلم سبزتون حکاکی نموده اید
    استان لرستان و بخصوص شهرستان کوهدشت همیشه چوب بی مهری مسئولان کشوری را میخورد و متاسفانه در طول ۳۶سالی که از انقلاب شکوهمند اسلامی گشته است همیشه محروم مانده و روز به روز بر محرومیت و مظلومیتش سنگ نابودی زده اند و هر چه شنیده ام جز شعار و تبلیغات منفعت طلبانه چیز دیگری. نبوده است شهرستان کوهدشت در گیر و دار انقلاب اسلامی و همچنین جنگ تحمیلی دین خود را به کشور ادا کرده است شهیدانش صف شکن حق علیه باطل بوده اند و اکنون بعد از آنها دیار و پدر و مادرانشان به فراموشی سپرده شده اند و هر روز بر محرومیتشان می افزایند. و با بی عدالتی کامل حقشان و حقوقشان را تضییع میکنند دلایل عدم وجود یک بالگرد در مواقع بحرانی برای خاموش کردن حریق در شهرستان کوهدشت چیست
    آیا شهرستان کوهدشت و استان لرستان را جزو کشورمان نمیدانند؟؟
    یقین دارم حرف من و همه ی دوستان لرستانی در گوش مسولین کشوری کوچکترین اثری ندارد و شاید به ما و حرفهایمان هم بخندند اما اعتقاد دارم پدران و مادرانی که با رضایت کامل عزیزترین کسانشان را در راه خدا تقدیم اسلام کردند هیچ نیازی به لطف مسولین ندارند و خدا را برای خودشان بس میدانند
    خانم ابتکار بی ابتکار باید با تداوم آتش سوزیها در شهرستان کوهدشت راهکاری برای جلوگیری از حریق چند باره (۶اتش سوزی در کمتر از یک ماه) اتخاذ میکردند نه فقط ابراز تاسف کنند چون ما را نیازی به ابراز تاسف ایشان نیست
    فقط خدا آخر عاقبت ما را به خیر کند و لاغیر

  40. ضمن سلام وخسته نباشید به سرکار خانم خسروی امیداوریم که گوش شنوای باشد تا دیگر شاهد چنین اتفاقی برای زاگرس همیشه محروم نباشیم.

  41. باسلام سرکارخانم خسروی عالی فرمودید

  42. با سلام
    اول از همه کسانی که اون چند روز برای خاموش کردن آتش زحمت کشیدند تشکر کنیم، برای خود شیرینی نمیگم ولی دو روز تا شب اونجا بودم و از نزدیک شاهد زحمتهای فرماندار شجاع بودم ،رحمت بر شیر مادرت فرماندار عزیز.
    خانم خسروی محترم
    سلام
    حرف دل همه ما را شما با قلم توانای خود به بهترین نحو ممکن فرمودید ،دست مریزاد، ولی این نامه را باید به رئیس سازمان منابع طبیعی می نوشتید که حفاظت از جنگلها و مراتع در حوزه اختصاصی آنهاست و برای اطفائ حریق بودجه ویژه دارند،باور کنید خریدن ۱۰۰ عدد بیل که یک میلیون تومان هم نمی خواد در برابر بودجه ای که میاد چیزی نیست یا اینکه آب معدنی را می تونستند چند ساعت تو فریزر بزارند بعد برا مردمی که با دست خالی و با زحمت خودشون را به بالای کوه رسانده بودند می آوردند ، که نیاوردند غذا پیشکش

  43. بسیار عالی.حرف دل مردم را گفتید.این شهر تنها چیزی که داشت با وجود درختان بلوط میتوانستیم نفس بکشیم آن هم با بی برنامگی مسئولین از ما گرفتن وگرنه کوهدشت با نمایندگانی که داشته و دارد وهیچ کاری برای شهرمون نکردن جایی برای زندگی نیست اگر بود این همه تحصیل کرده مهاجر به کلان شهرها نداشتیم.

  44. با سلام وادب
    ممنوع از شما سر کار خانم

  45. با سلام
    دوستان جهادی و فعال در این زمینه بایستی کارگروهی تشکیل دهند برای احیای بلوط های لرستان. حالا که کار از کار گذاشته و مویه بی اساس است. مسئولین شاید در مهار آتش ناتوان بودند اما احیای بلوط های کوهدشت که امری دست یافتنی است حتی اگر این سرزمین سالها انتظار قد کشیدن آنها را داشته باشد . نوادگان ما بایست ببینند شکوه و عظمت این دیار همیشه زنده را

  46. باعرض سلام عالی بود سرکارخانم

  47. باسلام وادب احترام خدمت سرکار خانم شهنازخسروی و باتشکر از نامه ارزشمند شمابه سرکار خانم ابتکار به نظر بنده قلم شیوا ومطالب پرمغز وپرسوز گدازتان کار صد بالگرد رابرای بلوطستانهای عزادار کوهدشت کرد مثلی است که میگوید کسی که خواب است رامی شودبیدار کرد ولی کسی که خود رابه خواب زده نمی شود بیدارکردامیدواریم دفاع از محیط زیست برای همه بک دغدغه همیشگی باشد وزنگار از دل کسانی بزداید که با اهمال یا سهل انگاری ویاخدای نکرده به عمد و ..موجبات اینهمه نابسامانی زیست محیطی را فراهم می کنند بنده پیشنهاد می کنم:۱-قانونی تصویب شود که کشت زرع در زمین جنگل های بلوط و…ممنوع گردد۲-ایجاد پاسگاهای زیست محیطی۳-تقویت وحمایت از تشکلهای طرفدار محیط زیست۴-ایجاد انبار ابزار آلات اتفاء حریق ۵-مطالبه همیشگی مردم از مدیران محلی وارشدمحیط زیست کشور۶-ودر یک اصطلاح لری ولکی رحمت بی که دوجنبه مثبت ومنفی دارد هم برای آنهایی که به محیط زیست ضربه می زنند(بادر نظر گرفتن مفهوم مخالف رحمت بی) هم برای کسانی که به میحط زیست و آیندگان باقلم وحضورومطالبه و…به محیط زیست ومردم خدمت می کنند بنابراین حرکت سرکار محترم ستودنی وامیدواریم پاسخی مناسب از طرف سرکار خانم ابتکار داشته باشد والا قلمهای ما تیز ترو گزنده تر آتشی زوزنده تر ازآنجه به جان بلوطهای کوهدشت افتادرا در جان کسانی می اندازد که به شعور مردم وفرهخته گانشان توهین می کنند. لکی:خدابکتانه بلی بورشا ار کاری نمه کینان…

  48. عرض خسته نباشید خدمت سرکارخانم خسروی
    انشالله همیشه پایدار و استوار در رساندن درد دیار فراموش شده مان به گوش همگان باشید

  49. به شاعر وخواننده پر آوازه لرستان جناب ایرج رحمانپور هم پیشنهاد می کنم وقت آن رسیده که با صدای گرم وپرسوز خود درعزای محیط زیست کوهدشت وخصوصا بلوط هایش مرحمی بر دلهای زخم خورده ی همه طرفداران محیط زیست بگذارند بخون ایرج…هه داد هه بیداد کس دیار نیه کس ودرد کس خور دار نیه یه دنگ ایرج ه یاهوار کیه ابتکار هیز گر وقت نیشتن نیه ..

  50. درودبرشرف قلمت

  51. سرکار خانم خسروی:
    بسیار شیوا، زلال و اثربخش نوشتید.

    قلم شما چشمه درد دلهای مخاطب را به قلیان می اندازد.

    کوهدشت مشکلاتی دارد مسائلی دارد ریسک هایی دارد خطرات نهفته ای دارد.

    اینبار گوشه ای از تجلی این خطرات در قالب آتشی از دل پر درد زمینها و درختان صبور بلوط سر برآورد.

    اگر گوش شنوا نباشد، اگر دل دلسوز نباشد( که مطمئنا هست) این ریسکها کماکان مترصد فرصتی برای بروز دوباره هستند.

    امیدوارم این تجربه تلخ جرقه ای باشد برای ایجاد رویکرد ((یادگیری از حوادث)) برای صاحب منصبان و مسئولین.

    عزیزان(در خطاب به مسئولین):
    کمیته مدیریت بحران اثربخش، تعاملات سیستماتیک، ایجاد و استقرار رویه های مناسب، صلاحیت و آگاهی و آموزش، بهینه کاوی ، استخراج نقاط ضعف، فعالیتهای فرهنگی، برگزاری مانورهای واکنش در شرایط اضطراری و …………

  52. سلام. از صراحت بیان و مطالبه ی بحق شما و مهمتر از همه بیان بی مسولیتی کسانی که با بی تفاوتی و زیر پا گذاشتن قانون سرمایه های مردم را به آتش میدهند لذت بردم. این نامه مطالبه ی مردم لرستان است از همه ی مسولین بخاطر محرومیتها یی که بر این مردم نجیب و شریف می گذرد.

  53. قلم شمارو دوست دارم چرا که سرشار از سادگی و زیبایی است و هر خواننده ای رو مجذوب میکنه اینبار هم بسیار زیبا نوشتید و درد مشترک رو خیلی سلیس فریاد زدید.. دختر عموی گرامی درود بر شما و تاثیر قلم زیبایتان… مانا باشید

  54. با عرض سلام و خداقوت به سرکار خانم خسروی الحق والانصاف در ادای وظیفه خبرنگاریتان درست و به جامطالب رو به رشته تحریر در اورده اید به امید شنیدن و گوش دادن مطالب توسط گوشهای ناشنوا برای تضمین فردایی بهتر برای بلوطستانهای سرزمین زاگرس.

  55. با سلام و عرض ادب. خانم خسروی،دستتون درد نکنه
    استفاده کردیم

  56. بسیار زیبا وپرمحتوا بود خانم خسروی اما کو گوش شنوا؟؟؟؟؟درضمن آتش سوزی بیش از ۳۰۰۰ از جنگلها رو سوزانده اما در گزارشاتشان اعلام نمودند ۸۰۰هکتار…واقعا جای بسی تاسف دارد….ودیگر هیچ…

  57. چند سال پیش با پسر بچه کوچکم در یکی از پارکهای خرم اباد قدم می زدم که دوستی با تعجب و البته به طنز گفت اینجا چکار می کنی ؟ پرسیدم چرا ؟ گفت تو الان باید در جنگلهای کوهدشت باشی و کبریت به دست بچه ات بدهی و او را تشویق به آتش زدن جنگل نمایی !
    این روزها سخت به حرف آن دوست فکر می کنم . چرا چنین نگاهی به کوهدشتی ها داشت ؟ به نظر شما نگاه تیز و عمیقی نداشته است ؟

  58. درود بر خواهرزاده توانا و فرهیخته ما که درد دل ما رو بیان کردن

  59. سلام به بانوی فرهیخته
    خانم خسروی
    سپاس از نامه دردمندانه ی شما
    خ ابتکار نگران زمین خواری در ماسه زارلواسان تهران است ، او گونه بلوط را نمی شناسد.
    همانطوری که نگران کم آبی زاینده رود اصفهان بود و در دوره ریاست جمهوری اقای خاتمی میلیاردها تومان هزینه زاینده رود شد
    اما سیمره و کشکان وسرزمین میان رودان زاگرس که تاریخی کهن تر و بس هم تراز با میان رودان عراق دارد فراموش می شود .
    آب شرب شهر قم از سر شاخه های رود دز فراهم می شود و تاثیری در ولایات پایین دست رود دز ندارد … اما سد معشوره اگر آب گیری شود ،
    خوزستان خشک می شود .تبعیض و تبعیض و تبعیض

  60. چه رنجی می کشدآنکس که انسان است وازاحساس سرشاراست.
    باسلام،ای کاش خانم خسروی بودین ومیدیدن متن شماروباچه ناراحتی خوندم….چرا؟چرا؟چرادیگران ب خودشون اجازه میدن تااین حد ما واستانمون رودست کم بگیرن،مااصیل ترین قوم ایرانیم ولی هرجایی که میریم میگن لرین…ولی بازهم افتخارمون اینه که لریم،چرا ازلحاظ تخصیص امکانات جایگاهمون توایران هیچ ….واااااای حتی یه بالگردم نداشتیم آتش سوزی جنگلامونومهارکنه!!!حیف که مجال صحبتم نیست….هم استانیان عزیز!هم شهریان عزیز!،شمایی که هم جایگاهشودارین وهم توانشو….به داد مردم استانتون برسین….
    خانم خسروی بسیارعالی بودباسپاس وتشکرفراوان…

  61. درود بر خانم خسروی. بسیار زیبا. سپاس. سپاس. سپاس.

  62. با عرض سلام و احترام، یک بار دیگر از اظهار لطف دوستان و هم شهریان گرامی سپاسگزاری می کنم. مشارکت شما در عرصه ی فرهنگ، احتماع و محیط ریست ستودنی است. توان و حرکتی اگز هست از گرما و برکت حصور شماست و لاغیر…. مانا باشید و سربلند.

    • با تشکر از سرکار خانم خسروی به خاطر متن بسیار شیوایی که زحمتش رو کشیدن و تمامی عزیزان طبیعت دوستی که در مهار آتش جنگل های بلوط کوهدشت و دلفان زحمت کشیدن.
      مسوولیت حفظ و حراست از جنگل ها و مراتع به عهده ی “سازمان جنگل ها و مراتع کشور” است، که مسوولان این سازمان در خوش آب و هوا ترین منطقه شهر تهران واسه خودشون یه جنگل مصنوعی بسیار زیبا درست کردن و در اونجا مشغول بکار هستند…چه کاری ؟خدا میدونه؟
      یه سازمان با یک عده پرسنل کارندان و کارنشناس با تحصیلات غیر مرتبط با جنگل و مرتع ؟!( البته به استثنا ی چند نفر )
      اگه از آقایان سوال کنید که جنگل های بلوط زاگرس کجا و در کدام استانها قرار دارند، اکثرا نمیدونن. البته جای تعجب نداره، چون اونها هم توی کرج یگان حفاظت جنگل ها و مراتع رو تاسیس کردن…
      حال آقای خداکرم جلالی( ریاست سازمان جنگل ها) و همکاران محترمشون همین که پست های سازمانی و اون دو سه هکتار جنگل مصنوعی رو حفظ کنن، خیلی شاهکار کردن.
      در پایان جنگل های زاگرس و همه ی دوستداران محیط زیست از دست رفته رو به خدای بزرگ میسپارم .منتظر آقای جلالی و خانم ابتکار نباشید…

  63. سلام و سپاس از اندیشه و قلم زرین تان
    بسیار جالب و تحسین برانگیز

  64. دست مریزاد خانم خسروی و اما….در دیار همیشه نابسامان من یعنی طرهان پدیده آتش سوزی گویی به رنج هر روزه ی مردم بدل شده است مردمی که جوانان تحصیل کرده اش در بی تدبیری مسئولان منطقه ای کارگران حرفه ای پایتخت نشینا هستند هستند.در دیار من نه تنها همدردی مسولان رابا چشم دل! نمی بینی بلکه حتی صدایی هم وجود ندارد که به گوشهای دوخته شده ی ایشان برسد گویی طرهان دیار فراموش شدگان است.

  65. دست مریزاد خانم خسروی و اما….در دیار همیشه نابسامان من یعنی طرهان پدیده آتش سوزی گویی به رنج هر روزه ی مردم بدل شده است مردمی که جوانان تحصیل کرده اش در بی تدبیری مسئولان منطقه ای کارگران حرفه ای پایتخت نشینان هستند.در دیار من نه تنها همدردی مسولان رابا چشم دل! نمی بینی بلکه حتی صدایی هم وجود ندارد که به گوشهای دوخته شده ی ایشان برسد گویی طرهان دیار فراموش شدگان است.

  66. حرف دل اکثریت مردمانی است که در گوشۀ تنهایی ها چشم براهِ دستِ نوازشگری است که به نا بسامانیهایشان سامان ببخشد درود بر شما که با احساس مسئولیتی ستودنی و تحسین برانگیز رسالت خود را صادقانه و دلسوزانه انجام داده و با تنظیم و انتشار این دلنوشته هایتان، تعلق خاطر خود را به این دیار سوخته به اثبات رسانده اید به یقین جامعۀ امروز ما که در اثر بی توجهی های بی حد و اندازۀ خودی و غیر خودی در رنج و عذاب مفرط بسر میبرد بیش از پیش به قلمهای تاثیر گزار و فرهیخته ای همچون قلم شیوای جنابعالی نیازمند است مانا و سرافراز باشید

  67. حرف دل مردمانی است که در کنج تنهایی چشم به راهِ دستانِ نوازشگری نشسته تا به نابسامانیهایشان سامان ببخشد. درود برشما که با احساس مسئولیتی ستودنی و تحسین برانگیز رسالت خود را صادقانه و دلسوزانه انجام داده و با تنظیم و انتشار دلنوشته هایتان ، تعلق خاطر خود را به این دیار سوخته به اثبات می رسانید. به یقین جامعۀ امروز ما که در اثر جفاهای بی حد و حصر خودی و غیر خودی در رنج وعذاب مفرط به سر می برد بیش از پیش به قلمهای تاثیر گذاری همچون قلم شیوا و پر جاذبۀ جنابعالی نیاز مند است مانا و سر افراز باشید

  68. حرف شما متین و درست است که امکانات دولتی یا نیست یا اگه هست کافی نیست. اما آیا مردمی که از سر آگاهی و به عمد چنین کاری را مرتکب شده اند سزاور نکوهش و سرزنش نیستند.

    چگونه و توسط چه کسانی میراث گرانبهای این سرزمین را به تارج رفته است و حالا به جان طبیعت این استان افتاده است آیا غیر از این است که نیاکان ما هویت و تاریخ این سرزمین را به حراج گذاشتند حالا نوادگان ناخلف آنها طبیعت این سرزمین را به آتش می کشند. این فرهتگ و سنت همان فرهنگ و سنت به ارث رفته است. فرهنگی که شکار و کشتن و قاچاق حیوانات نادر این سرزمین را به ارث برده اند و در آواهای بومی همانند هوره با افتخار آنرا فریاد می زنیم.

    نمی دانم باید به این فرهنگ افتخار کنیم و یا …

    ازماست که بر ماست اگر دنبال متهم می گردیم متهم ردیف اول خود ما و فرهنگی است که ما در آن رشد یافته ایم و در وهله بعد دیگرانند.

  69. بسیار عالی بود همه با هم برای نجات بلوط بپاخیزیم

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.