تاریخ : پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
3

به اختیار خودمان؛ تادیب گذشته یا تعذیب آینده

  • کد خبر : 75278
  • 23 شهریور 1394 - 19:11

  حمزه فیضی پور / میرملاس : آدمی با مجموعه خصال متضاد چون نفس وعقل وطبایع متفاوت که درتعلقاتش خود را نشان می دهد مانند خودخواهی یا دیگر خواهی ، منیت ها یا تمناها ، زیاده خواهی یا انصاف ، تکروی یا جمع گرایی  در عرصه ی هستی در حال بازیگری است ، اینکه چه […]

حمزه

 

حمزه فیضی پور / میرملاس :

آدمی با مجموعه خصال متضاد چون نفس وعقل وطبایع متفاوت که درتعلقاتش خود را نشان می دهد مانند خودخواهی یا دیگر خواهی ، منیت ها یا تمناها ، زیاده خواهی یا انصاف ، تکروی یا جمع گرایی  در عرصه ی هستی در حال بازیگری است ، اینکه چه  وجهی ازآن  وجوه سیرتش را بیاراید تا صورتش را نشان دهد و در پس آن خلقی ازپی اش “دل آزرده ” گردد یا “آسوده” به زمینه ها و عرصه هایی باید اندیشید  ویا به نظاره نشست که مجال وفرصت  ظهور و یا بروز عینی  وعملی آنها دراختیار افراد قرارمی گیرد ، یکی ازاین زمینه ها برخورداری از”قدرت سیاسی” یا چگونگی دست یافتن به آن است. شیوه ی  کسب قدرت مانند دیگر امیال بشری متاثر ازهمان خوی متعارف متعارضی می باشد که دروجود آدمیان نهان است که ضمن “رقابت ستیزه چویانه” (تا کدام یک سیطره یابند: انصاف یا بی انصافی/ خودخواهی یا دیگر خواهی ویا ترکیبی از هردو و ………) جنبه عینی یا صورت واقعی اش  رانشان می دهد، نفس “قدرت” هیجانیست وشیرین محرکی است برای وسوسه شدن “نفس آدمی”. اگر وسوسه قدرت طلبی “هدفش” صرفا اعمال قدرت باشد وبس ، آنگاه باید اقرار کرد که قدرت خواهی سیاسی بسیار لذت بخش است !!(انبوه ستایشگران  ، کف زدنها ، حق تقدم در ورود به مجالس و بادی گاردهای کت شلواری و…..) اینجاست که  “نفس فزون خواه” برای آن هم می رقصد وهم هورا می کشد!! اما این  فقط یک روی  سکه از سیرت آدم خاکی می باشد که ازاخلاق ومشی ومرام “انسان اخلاقی ” فاصله ی بسیار دارد. شرافت اخلاقی در آدمیان حکم می کند که قدرت به این شکل معنا کردن ، مجاز نیست و نباید روا دانسته شود واین  روی دیگر از هستی بشریست که در تخاصم با  “نفس قدرت برای اعمال قدرت” غلیانی دیگر دارد وقدرت را ابزاری مفید برای هدف یا اهدافی والا می داند که ملازمه اش تقدم منافع جمع وجامعه بر منافع فرد ونیز تعمیق وتجلیل ارزشهایی با رویکرد مردم داری می باشد.ازآنچه که اشاره شد  وبا استفاده ازتقسیم بندی اندیشمندان درحوزه علوم انسانی(فارابی ، ارسطو وافلاطون) که بخشی از آن را با عنوان علوم عملی وبا شناسه هایی چون” تدبیر منزل”  ، “تدبیر مدن” و “اخلاق” توصیف می نمایند ، “اخلاقیات” را مهمترین درآمدی بر هرگونه “کنشگری سیاسی” می دانم وبهانه ایی ارزشی برای یادآوری یک نکته اساسی به مجموعه ی بزرگ دوستانی  که باعنوان جریان هم جهت با دولت تدبیر وامید ، عزم به کاندیداتوری وجزم به تصاحب کرسی سبز بهارستان را دارند البته با نیت خدمت به مردمان خسته ازشعارها وتشنه ی صداقت در گفتار ودرایت درعمل . و تایید این نظر که مفهوم جریان  در نزد حقیر به معنای باندبازی نیست که درآن وادی همیشه “حقیقت” به قربانگاه می رود وپیش پای “مصلحت” ذبح می شود بلکه  جریان به عنوان حرکتی جمعی و  شناسنامه دار و با هویت آشکار ضمن داشتن مرام فکری و صاحب برنامه بودن ،  افراد منتسب به آن خود را مکلف می دانند تا تصمیمات و مناسبات جمعی اشان را با قانون  ، شریعت واراده ملت مطابق سازند که اگر اینگونه باشد مایه ی بالندگی سیاسی است وسرافرازی مردمان .اگر دوندگی های این پیست رقابت درون گروهی ، هدفی والاتر از خود هدف پایان مسیر(نماینده شدن) نداشته باشد آنگاه ابزارهای تعریف شده وزمینه های طراحی شده در جهت  “وحدت گروهی هم افزا”برای مدعیان مردم دار و اصلاح طلب واقعی ، کارآیی لازم را نداشته  و پای صداقت سیاسی  و رفاقت همدلانه دراین کنشهای ظاهری “جمعی و گروهی ” خواهد لنگید و نتیجه آنکه خدمت وبا جان ودل کارکردن برای ایجاد توسعه در شهر ودیارمان رنگ خواهد باخت  ویاس و ناامیدی بر روح جمعی مشتاقان ودلسوزان مستولی خواهد شد ومردان وزنان خسته از ناهمگونیها و چند دستگی ها بر رنجششان افزوده خواهد شد  ، چراکه با چشمان خود دیده اند که چگونه  اختلافات و خودخواهی ها  زمینه را برای فرصت طلبانی  فراهم کرده است که “خیر کثیر”  و “قدرت جعلی اشان” ره آورد گروه گراییهای میان افرادی است که انتظار می رود هم با سیاسیون گذشته تفاوت ماهیتی داشته باشند وهم  ازتجربیات تلخ گذشته درس بگیرند که اگر اینچنین نشود به قول سعدی:” خلاف راه صواب است وعکس رای اولوالالباب دارو بگمان خوردن وراه نادیده پی کاروان رفتن” . بدانیم مسیری که درآن  اختلاف وسنگ اندازی باشد نشانگر آن است که نه تجربه گذشته های تلخ را   اندیشیده ایم  ونه با شناخت  آسیبها ، راه صواب را انتخاب کرده ایم . با این اوصاف همه ی کنشگران فعال سیاسی  بدانند که اگرندانند ” گدای نیک انجام  به  از پادشاهی بد فرجام”  ، هرچه را هم بدست بیاورند هرگز نمی توانند “زمینه های خود فراهم کرده ” را در آینده برای مردمان منتظر به نیکویی توجیه کنند! چرا که با خود خواهی ها  و قدرت خواهی مطلق از راه ناصوابش  باعث شکست شده اند . همه بدانیم که  ” نیکبختان به حکایت و امثال پیشینیان پند گیرند ، زان بیشتر که پسینیان به واقعه ی  او مثل زنند” واین جمله ای که از سعدی نقل شد به خوبی تذکری است به مدعیان که از گذشته عبرت گیرند وگرنه محکوم به تکرار آنند ودرآخر این یادداشت از این جمله ی نغز شاعر خوش ذوق پارسیان سعدی علیه الرحمه  اسفاده کنم که در عالم اخلاق ” هرکه بتادیب دنیا راه صواب نگیرد بتعذیب عقبی گرفتار آید”  ودر عالم سیاست با اجازه از سعدی بزرگ جمله اش را دست کاری کنم!!  وبگویم که سیاسیون شهرمان بدانند که : هرکه بتادیب تجربه تلخ گذشته راه صواب نگیرد بتعذیب وجدان خویش وجمع در آینده گرفتار آید.

* حمزه فیضی پور / مدرس دانشگاه 

 

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=75278

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 29در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۲۹
  1. به قول قیصر امین پور:
    پراکندگی حاصل کثرت است؛
    بیائید تمرین وحدت کنیم…

  2. بسیار نکته ها دراین یادداشت وجود دارد ،تشکر از جناب فیضی بخاطر مسائل جذابی که همیشه مینویسند

  3. چند روزی است دراکثر سایت ها تحلیلی کلیشه ای رواج پیدا کرده وموضوع وحدت اصلاح طلبان را لوس کرده!!!شبه تحلیل هایی که اصلاح طلبان را فقط چپ های سنتی قلمداد میکنند!!ازمومنی یک اسطوره
    ند،همگی دوستی را سرزنش کرده وازاو میخواهند نقش ناجی را ایفا کند،مقایسه کردن با عارف وروحانی ودرس گرفتن از تفریق درگذشته همه وهمه درتحلیل آقایان تکرارشده!!!
    درحالی که هرشهروند کوهدشتی که سوادبالایی هم ندارد به شرایط موجود واقف است!!!به عنوان یک کوهدشتی دراین چندسال تحلیل های سیاسی آقایان هادی مومنی وفیضی پور وحسین آزادبخت را
    جامع تر ازدیگران دیدم…درآخربه عنوان یک اصلاح طلب بی ادا امیدوارم کسی وارد بهارستان شود که درد مردم داشته باشد،به فکر عمران واشتغال شهرمان باشد..آمین

    • درآخربه عنوان یک اصلاح طلب بی ادا امیدوارم کسی وارد بهارستان شود که درد مردم داشته باشد،به فکر عمران واشتغال شهرمان باشد

      بی ادعا

  4. بسیار متن زیبا و پر محتوایی بود که از سطر سطر آن بوی اخلاق و راه صواب و سیرت نیکو به مشام میرسد . هرچند دوصد گفته به نیم کرداری نیرزد اما نوشته آقای فیضی پور لایق تحسین و تامل است . خسته نباشی جناب فیضی پور .
    تاکنون دو طیف با ائتلاف درون گروهی از اصلاح طلبان کوهدشت اظهار موجودیت نمودند و اعلامیه دادند ولی درهیچکدام نامی از برادر فیضی پور نبود چرا و به چه علت نمیدانم . هرکه بیشتر اطلاعی دارد منتظر شنیدن هستیم .

    • تا جایی که بنده اطلاع دارم ودرکامنت های خبر مربوط به اولین جلسه اصلاح طلبان نواندیش خواندم جناب فیضی پور هر باربه این جلسات دعوت شده بودند ولی به دلیل حفظ وحدت وجلوگیری از هرگونه تفرقه دربین جناح اصلاح طلب از حضور دراین جلسات انصراف دادند

  5. باسلام.درکامنت بالا ساخته اند غلط تایپ شده ،ببخشید!!!

  6. سلام و درود بر استاد عزیز من هوادارتم استاد عزیز

  7. سپاس از متن بجا و تحلیل درست و با محتوای جناب فیضی پور عزیز. امید که نخبگان سیاسی اصلاح طلب و مدعیان صحنه انتخابات به این مطالب راه گشا و اخلاقی توجه نمایند و در دام الیگارشی سیاسی و خود پسندی شخصیتی نیفتند. باشد که خرد جمعی در تصمیمات گرفته شود و منش اصلاح طلبی در عمل رعایت شود.

  8. بسیار زیبا و پر معنی و قابل تامل
    کاش به رای هم احترام بگزاریم وخردجمعی جای شخص محوری را بگیرد و انشاالله که با این تصمیم اصلاح طلبی در کوهدشت به مسلخ فرستاده نشود.

  9. تشکر جناب فیضی به خاطر درج این مطلب

  10. برادر ارزشی وپایبند وارزشها واخلاق جناب آقای فیضی پور از تحلیل بسیار زیبای شما بسیار سپاسگزارم .البته ادبیات بسیار وزین شمارا نیز نمی توان نادیده گرفت .امیــــــــــدددددددددوارم گوشها شنوا باشد وهمفکران اصلاح طلب این پندهای ارزشمند را ارج بنهند وهمگی زیر سایه یک چتــــــــــر که بزرگان اصلاحات کشوردر آینده نزدیک آنرا مشخص خواهند کرد ،درآیند. به امید پیروزی در اسفند۹۴

  11. بسیار عالی بود. هر آنچه از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند.

  12. سلام و درود بر شما و سپاس از میرملاس؛
    دوست بزرگوار نوشته اید:
    «مفهوم جریان در نزد حقیر به معنای باندبازی نیست که درآن وادی همیشه “حقیقت” به قربانگاه می رود وپیش پای “مصلحت” ذبح می شود بلکه جریان به عنوان حرکتی جمعی و شناسنامه دار و با هویت آشکار ضمن داشتن مرام فکری و صاحب برنامه بودن ، افراد منتسب به آن خود را مکلف می دانند تا تصمیمات و مناسبات جمعی اشان را با قانون ، شریعت واراده ملت مطابق سازند که اگر اینگونه باشد مایه ی بالندگی سیاسی است وسرافرازی مردمان…»
    پرسش این است که اگر میان قانون، شریعت و منافع مردم تزاحم پیش آمد تکلیف چیست؟ لطفاً نفرمائید چنین چیزی ممکن نیست. منافع گروهی در بسیاری موارد هم با قانون و هم با شریعت منافات دارد. از سویی شریعت در بسیاری موارد ( از جمله حقوق فردی) ممکن است با منافع یا دست کم تقاضای مردم تزاحم پیدا کند. مثلاً فردی دارای پوشش نسبتاً قابل قبول اما ناموافق با شریعت ممکن است اعتقاد داشته باشد که شریعت بر روی چشم ما؛ ولی پوشش من هیچ تضادی با شریعت ندارد. آنوقت تکلیف چیست؟ آیا باید حقوق فردی را که رکن دموکراسی محسوب شده و از نظر دین هم محترم دانسته شده است، باید به قربانگاه حقوق جمعی و تأویل افراطی از شریعت ببریم؟
    بحث این است که منافع گروهی بنا به دلایل عدیده همیشه با اخلاق، حقوق فردی، شریعت و مواردی از این قبیل کنتاکت دارد. سیگنالی که از سوی گروهها به جامعه فرستاده می شود این است که ” شما بخوابید مابیداریم ” آن ها خود را مسئول پیگیری مطالبات مردم می دانند ولی اگر همین مردم در حقوق فردی خود با مشکلی مواجه شوند، گروهها با کمال احترام تمام آن ارزش هایی را که شعار آن را می دادند به قربانگاه می برند.
    می دانید که من نمی توانم به صراحت موارد عدیده ای از این تزاحمات را خدمتتان عرض کنم. ولی خودتان بهتر از من می دانید که چنین مواردی وجود دارد و به وفور هم وجود دارد . یادتان هست وقتی رئیس دولت اصلاحات با مطالبات سنگین دانشجویان رو به رو شد و نتوانست پاسخگو باشد و توسط دانشجویان طرفدار خودش مورد توهین قرار گرفت؛ گفت الآن از سالن بیرونتان می کنم؟
    من به در زدم و شما پیغام مرا از دیوار بشنوید. لذا پرسش همچنان برقرار است:
    اگر اهداف، برتامه ها و مطالبات این منابع حقوقی از همدیگر چنان بالا گرفت که لازم شود الاهم فی الاهم کنیم، ایا نباید دموکراسی را به معنای واقعی کلمه لای جرز یا بهتر است بگویم توی گور بخوابانیم؟

    • سلام و با تشکر از شما برادر محترم . شریعت همان حکم عقل است و تدبر در مفاهیم و مصادیق بیانگر هم بر تاکید بر حقوق فردی وهم تاکید بر حقوق اجتماعی افراد است ، اگر تزاحمی به زعم حضرتعالی میان قانون و شریعت و حقوق فردی ویا اجتماعی دیده می شود باز به تعبیر و تفسیر خود خواهانه از قوانین ویا شریعت توسط قاعده ای خارج از چارچوب پذیرفته شده ، بوسیله افراد وبا رویکرد منافع صرف باندی بی هویت و بی شناسنامه و مسوولیت ناپذیربرمی گردد که پاسخگوی عملکرد خود نیستند . با شما هم نظرم که اگر رو یکرد واقعی ارزشمندی افکار عمومی و نظارت مردم یک به عنوان یک اصل اساسی مورد پذیرش همگان باشد آنگاه ما شاهد جامعه ای سالم خواهیم بود که دز آن هم منافع جامعه و هم منافع فرد تامین خواهد شد و فرد وگروه خود را موظف به پاسخگویی در قبال عملکرد خود خواهند دانست . و این رو هم بدانیم ک چارچوب های هنجاری ویژه هر جامعه است فرد مقید به آن . جمله آخر اینکه که جامعه ی ما برای رسیدن به آرمان شهرهای ذهنیمان نیازمند تمرین و فرهنگ سازی مداوم و مستمر است

  13. سلام استاد واقعا از علم و معلومات و دست به قلم شما بزرگوار استفاده کردیم باتشکر و ضمن آرزوی موفقیت برای شما استاد عزیز

  14. زنده باد فیضی عزیز .هوادارتیم

  15. با سلام وعرض ادب خدمت دوست عزیزم جناب فیضی پور
    گل گفتی استاد عزیز متاسفلنه ما هنوز در آغاز راه دموکراسی هستیم و قدرت که می تواند در دست صالحین باشددر دست عده ای فرصت طلب قرار می گیرد و جامعه ما را به قهقرا می برد

  16. سلام بر جناب فیضی وارزوی موفقیت درانتخابات مجلس وتشکر بابت درج این مطلب

  17. در یکی از جلسات اقای فردین گراوند از برادر فیضی تعریف و تمجید نمودند خواستم بدینوسیله از فیضی سوال کنم چه رابطه فامیلی بین شما و کاندیدای نواندیش وجود دارد ایا باهم یکی میشوید؟

  18. جناب فیضی قبل از هر چیز درگذشت معلم دلسوز جناب اقای مهدی زاده را به شما وجامعه فرهنگی کوهدشت تسلیت می گوییم وامید سر بلندی ومو فقیت را برای شما داریم انشاالا مردم شریف کوهدشت با انتخاب درست بتوانند نیروهای دلسوز وزحمتکشی مثل جنابعالی را وارد بهارستان کنند.

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.