- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

درغوغای عاشورای خون ” ما” چگونه ایم؟

حمزه

 

حمزه فیضی پور / میرملاس :

 

لحظه های سبز معراجت که می افروخت دل در نگاه روزگاران تا قیامت سرخ باد 

کربلای داد در طوفان بیداد زمان خطبه غرای جاوید امامت سرخ باد
ای شهید عشق در غوغای عاشورای خون شهد شیرین لقای حق به کامت سرخ باد(مردانی)
هرساله در ماه محرم از”اسوه ی آزادگی خردمندانه”ی حسین فاطمه سخنها گفته می شود ، ازحسین ویاران باوفایش وقیام “ارادی-آگاهانه” اش همواره با نگاهی احساسی-عاطفی نگریسته وبا روشی “توصیف نگر” تاریخی به ذکر تکراری صرف حوادث عارض برسرزمین “کرب وبلا” پرداخته می شود. درحالیکه این نهضت ازجمله حرکتهای برجسته ی تاریخ انسانی است که ازلحاظ کارکرد” الگوسازی والگوبخشی” هم بردی جهانی داشته تا درپس الهام گیری از آن “مهاتمای گاندی “رهبریی کاریزما برای کشوری “هفتاد و دو ملت” شود و ازمیراث خلود و جاودانه شدن آن برخوردار گردد(که این فقط یک نمونه است) ودرتاریخ هند بزرگ درخت آزادگی ،استقلال و”خود بودن” را بکارد وهم با شناسه های استثنایی ومنحصربه فردش آموزنده و منبعی محرک ونیرو دهنده برای “زیستن انسانی” در دنیای پر زرق وبرق کنونی باشد.اگر به جای نگاه تاریخی با روش”فلسفه تاریخی”معانی و مفاهیم جملات ،گفتارها و کردارهای ماندگار چهرها و اشخاص در این اتفاق با ابزارتحلیل نگر وآنگاه نتیجه بخش واکاوی شود درآن صورت فهم ما ازقیام عاشورا به گونه ای خواهد بود که آن را کامل ترین معیار برای سنجش عملکرد انواع تیپها ودسته های آدمی درعرصه ی حیات فردی و اجتماعی بدانیم وازاین طریق است که به قول مولانا “زرقلب” و “زرنیکو” در وجود آدمیان به بوته نقد و محک تجربه وآزمون در می آید و وزن واعتبار خودرا می نمایانند که تا چه حد با شورها وشعارهای حسینی ، کفه ی شعور و معرفت رفتارهای حسین(ع) وعمل به آنها در دنیای کنونی همراه است.

“زرقلب و زر نیکو درعیار بی محک هرگز ندانی زاعتبار”
با این نگرش هم “کارکرد های آشکار” نهضت(ایجاد همبسگی اجتماعی ، الگوسازی ،نمادآفرینی و….) وهم کارکردهای پنهانش نقشی ماندگار را بر لوح دل وذهن (عشق و عقل) انسانهای شیفته حق و حقیقت حک می کند که امروزه عطش ما باید نسبت به آنها بیشتر باشد(مانندتنظیم وتعریف وظایف وروابط میان نهادهای اجتماعی/تجلیل شهامت وصداقت ویکرنگی/تکریم جنبشهای آزادی خواهانه/تحکیم باورها و….) . درچنین وضعی که کارکردهای “پسا زمانی” حرکت عاشورا در تاروپود حیات انسان مدرن امروزی(در جامعه ی پر ادعای خودمان به طور اخص) باید خود را نشان دهد ،محصولش این نگاه مفهومی وبرداشت نظری است که : “بردند پیامبران وپاکان ازبی ادبان جفای بسیار” سپس با دریافتی هوشمندانه از خود خواهیم پرسید که این همه زجر بزرگان در هویت آفرینی برای ما ” ما چگونه ایم اینک؟” پیوسته از عمرسعد قدرت خواه(وعده ی حکومت شهر ری از سوی عبیدالله) ، شمر ، عبیدالله زیاد زیرک و مکار ویزید بوزینه بازو اهل میگساری می گوییم آیا دنیای امروزی ما که چهره ی سالوس تری برای کسب قدرت دارد و با اشارت پاداشی دیگران را نردبان زیاده خواهی خودمان قرار می دهیم وبه بهایی اندک و ارزان دین خود را(آنهم اگر دیندار باشیم) برای دنیای دیگران می فروشیم همان تکرار تاریخ و بازی در نقش عمرسعدها نیست؟ آیا عهد شکنیها و شعار زدگیها در ابعاد مختلف زندگی امان همان رفتار کوفیان نیست؟ آیا مکر وحیلتهای ملون در بازار مکار امروزی کپی نیرنگهای عمروعاص دیروزی نیست؟ . ای کاش در هرمحفل حسینی ودر گرد هماییهای این ماه براعزای خود(کودک درونمان : عمروعاص ها ، شمرها ، یزیدها و …) گریان شویم نه بر شهادت پرافتخارسرور آزادگان ، ای کاش از درس های عاشورا برای نسل کنونی ونسل آینده بگویم که ” عبید دنیا نباشیم و دین را لقلقه زبان خود قرار ندهیم (گفته ی خود امام الصادقین حسین شهید) . ای کاش شعارهایمان همراه با شعورها باشد وعبرت بگیریم(ولفد کان لکم فی قصص عبرت لاوللالباب) وبر خود نهیب زنیم که چرا روح های بلند وانسانهایرشکوه به قول مرحوم شریعتی تحملشان برای اشخاص حقیر وزبون شکنجه آور است؟ واین آیینه ی تاریخ است که همچنان خودرا به ما می نمایاند که شما هم مواظب باشید عاشورا وچهره هایش تکرار شدنی انند وندای هل من ناصر ینصرنی ورد زبان پاکان وشک وتردید لشکریان پرشمار زمانه . به هر حال جرس هشدار بیخ گوش ماست واین” امید دادگی ” بزرگان که:

“دل تنگ مکن که پتک و سندان   پیوسته درم زنند ودینار

قدرزر و سیم کم نگردد و آهن نشود بزرگ مقدار