تاریخ : پنج شنبه, ۳۰ فروردین , ۱۴۰۳
15

برای انارِ آدرینا

  • کد خبر : 78459
  • 11 آبان 1394 - 10:47

حجت علیپور / میرملاس :   مزونم لشت تُر ترکه داخه دلت لاستی سر برزی شاخه   آدرینای عزیز همه بر مرگ تو گریستند و من هم .تو یک بار برای همیشه در آغوش باران آرام گرفتی و آب برای همیشه از سرت گذشت اما کسی بر مرگ خواهرانت نگریست که شانه به شانه و […]

حجت

حجت علیپور / میرملاس :

 

مزونم لشت تُر ترکه داخه
دلت لاستی سر برزی شاخه

 

آدرینای عزیز همه بر مرگ تو گریستند و من هم .تو یک بار برای همیشه در آغوش باران آرام گرفتی و آب برای همیشه از سرت گذشت اما کسی بر مرگ خواهرانت نگریست که شانه به شانه و دست در دست هم جان دادند.خواهرانت در تنگه ی دل تنگ سیاب آن جا که هزاران انار عاشق با گونه های بر افروخته نجیبانه و سر به زیر جان سپردند به سیلاب. بی آن که دل از شاخه بکنند و یا پینه های خسته ی دستان باغبان لمسشان کند.

آن ها مردند تا ده ها جوان و خانواده به تدریج بمیرند…
آری کسی بر مرگشان نگریست جز باغ های بای بردی و در تنگ که دانه دانه خون گریستند و آرام و سر به زیر از غصه زنگشان برده بود۱
کسی فکر نمی کرد روزی باران دهان سیاب را گل بگیرد تا حرفش را شفاف نزند اما نه باران نبود باران همیشه نوازشگر است و نعمت .این زمین ویران شده از دست ما بود که توان درک و دریافت این همه باران را نداشت و سیل خشم از خویش می راند.
هنوز چند روز از جشن تولدشان(جشنواره ی انار)نگذشته بود جشنی که همه آمده بودند تا عکس یادگاری بگیرند و برند خویش را برآورند.
آدرینای عزیز پس از عروجت بلافاصله همه آمدند و تنهایت نگذاشتند اما آنجا کسی نیامد چرا که سیل راه نمیداد و تنها باغبانان بودند که در مرگ فرزندان(انار ها )خویش سه روز چراغشان را خاموش کردند و سه روز از حسرت سیاب آب را ندیدند چرا که نانشان را آب برده بود. نه راه گریز بود و نه راه امداد .پل هایشان چنان کمرشان شکسته بود تا راه به جایی نبرند .
آری آدرینای نازار ما حتی برای عروسکت گریستیم بزرگان برایت مویه سرودند اما دلی از دل تنگی تنگه ی سیاب عبور نکرد بگذار فیلم ها و تصاویر بیایند تا بگویند انار چگونه مرده است؟!
آدرینا برای تو دست و دلم به قلم و قلبم رفت اما سیلاب انارستان را چنان در خویش فرو برده بود که حتی دست شاخه ای به امداد بیرون نمی آمد باید می بودی و این همه نگاه نابود شده را بر دوسوی جلگه ی سیاب می دیدی که هیچ باغبانی آز ایستادن نداشت و همه نشسته دانه دانه انار از چشم فرو می ریختند
آدرینا،انارم آنجا بنشین میان آن همه انار زیر سایه ی آن همه درخت؛ نازارم بهشت تو پیش از تو به استقبالت رفته است.

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=78459

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 91در انتظار بررسی : 1انتشار یافته : ۹۰
  1. بسیار زیبا بود استاد

  2. سلام و درود بر استاد فرهیخته و خوش اخلاق

    خیلی قشنگ و عالی گفتی- خدا خیرت دهد- الله مع الصابرین- ماهم از این حادثه که برای شهرو روستایمان افتاده بی نهایت ناراحت هستیم-دعا میکنم خدا بهترین ها را به این مردم خوب و زحمت کش عنایت کند
    استاد عزیز من بجای انکه شما را یک شاعر بدانم یک استاد به تمام معنا ادبیات عرب می شناسم چرا که
    دوران دبیرستان من در مدرسه شبانه روزی کونانی- تمام دروس عربی را با گلی مثل شما گذراندم
    هر جا هستی موفق و پاینده باشی
    شاگرد کوچک شما

    • سلام کریم جان منم هرجا باشم خاطرات شیرین با شما بودن را با خودم دارم و خصوصا آن همه زحمتی که به شما و خانواده محترمتان دادم. عزیزمی سپاس

  3. خدا رحمت کی تی ،انشاله ای مقامل مثلا مسووله بکونه فکر مردم و ا خاو خفلت بونه خه ور…

  4. آفرین وصدآفرین براین قلم که اشک ماراهم جاری ساخت درسوگ آدرینا وانار.دمت گرم وسرت خوش باد.

    • من کوچکتم مسعودجان که از دبیران باسواد و متعهد این دیاری والبته دوست خوب منی سپاسگزارم عزیز

  5. عالی بود اشکم در اومد

  6. سلام. کجایی مرد؟ احوالی از یاران قدیم نمی گیری. ما بر آنیم که بودیم. پایدار و تندرست باشی دوست عزیز. همانند همیشه زیبا و شیوا نوشتی.

  7. بسیار عالی بود جناب علی پور!

  8. بسیار عالی مثل همیشه…قلمت پایداراستاد
    هرچند غم انار و آدرینا کمرها شکسته است

  9. درود بر شما استاد گرانقدر دوباره دلتنگمان کردی با این دل نوشته هم برای ادرینای عزیز هم برای انارسون بی چشمه آخ مرا سیاو

  10. زنده باشی معلم خوب دوران جوانیم

  11. استاد عزیز جناب آقای علیپور ما هم در مرگ مظلو مانه آدرینا گریستیم چه زیبا این مرگ را به مرگ دردانه های سیاب پیوند زدی باور کرده اید که غم باغبانهای سیاب کم ار غم خانواده محمدی نیست .دل آدم کباب می شود .به دیدار یکی از اقوام سیل زده ام در روستایی رفنم که انبار کاه وجوش را آب برده بود گفت ایکاش یکی از بچه هایم را آب میبرد و این بلا سرم نمی آمد گوسفندانم را چطور از این زمستان بیرون برم .باید بر این فقر خون گریست .انشالله مسوو لین آنها را دریابند.

  12. درود بر استاد گرامی

  13. درود براستاد عزیز. واقعا انارستان به خاک سیاه نشست

  14. استاد عزیز دلنوشته تان بر دل نشست و اشکمان جاری شد.

  15. آدرینا،انارم آنجا بنشین میان آن همه انار زیر سایه ی آن همه درخت؛ نازارم بهشت تو پیش از تو به استقبالت رفته است..

    دورودبر استاد علیپور عزیز
    خط پایان خط گریه بود و گریستن

  16. توبزون لشم ترترکه داخه
    دلم لاستی سربرزی شاخه
    منی دل ستی هناسی سردم
    وا بردی هناس طعنه نامردم
    ببخشید استاد

    • چوی دار ور‌وا و هسه هسا
      چن چراخ انار مدوم ا دسا
      منیته مکم هر و ای هوره
      هری دم تنگنت تا چم چم قره
      ح. علی پور
      سپاس دایی جان

  17. مثل همیشه بسیار عالی بوداستاد .حقا که نابودی انارستان سیاب هم دست کمی از این مصیبت نداشت

  18. درود و سپاس به خاطر شکستن این بغض. چقدر خوب چقدر دوست داشتنی و دلتنگ
    “نازارم بهشت تو پیش از تو به استقبالت رفته است”.

  19. درود بر شما به خاطر سیلی که امد و دل ما تنگ شد برای دو نفر یکی آتین و دیگری آدرینا

  20. سپاس استاد علیپور

  21. قلبمان درد گرفت برای مظلومیت خانواده آدرینا
    روحشان شاد

  22. بعداز چند سال تصویر دوست مهر بان بدون ریا آقای علیپور سخت است /قبول نیست بیشتر می خوام ری را /دیدگانت خواهران بارانند/سالهاست که می گذرد شاید آقای علیپور ازین بیشتر بی مهری طبیت رادیده اما لب باز نکرد

    • سلام گودرز نازنین حال همه ی ما خوب است اما تو باور نکن….. آه گودرز عزبز از اینجا تا اهواز تا دره شهر یادت را گرامی می دارم. سپاس بیکران

  23. تنگه دلتتگ سیاب هم دلتتگ شد…..دست مریزاد….

  24. دوستان همه نوشته هایتان برای ادرینا زیبا بود دستتان درد نکند و قلمتان همیشه پایدار، رفتن مظلومانه خانواده ادرینا محمدی قلب همه مردم با احساس کوهدشت را در هر جای ایران عزیز به درد آورد.

    • ممنونم فروزان بانو. ماها اگر ‌دردی و دلنوشته ای می نویسیم حتما زبان حال همه ی مردم نجیب و دلتنگ کوهدشته

  25. ازاحساس قشنگ وذوق شاعرانه ات ممنونیم که با واژه های دلنشینت ما را در غم دیگران سوق مئ دهی

    چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضو ها را نماند قرار

  26. بسیار زیبا و پر محتوا ، درود بر شما جناب علیپور .

  27. سلام استاد ب خدا ب این دل ندشته هات زیاد گریه کردیم ممنون دلمون خیلی تنگ شد

  28. مثل همیشه حرفات به دل همه میشینه….
    ….

  29. سپاسگزارم رسول جان همکار ارجمند و وکیل توانا ارادتمند مدامتم

  30. درود بر سرباز حماسه ساز فرهنگ و زبان لکی جناب علیپور

  31. استاد علیپور عزیز بسیار عالی بود. متن سرشار از تعابیر ادبی ، جون دار و با احساس بود . در نوشتن قلم شیوایی دارید. دست مریزاد یاعلی

  32. درود و احسن جناب علیپور استاد عزیز
    بنده شاگرد دهه هفتاد شما در مدرسه راهنمایی دکتر شریعتی بخش کوهنانی بودم
    شما افتخار مایی استاد
    من هم اکنون خودم را شاگرد شما میدانم و به شما عشق می ورزم
    زنده باشید همیشه

  33. بسیار عالی بود استاد عزیز. درود بر شما دوست قدیمی از اهواز
    فکر نکنم منو یادت باشه

  34. آقای علیپور،استاد محترم،به یقین زیرتنگ در طول تاریخش این همه مرگ را به خود ندیده است.قلم مویه گر شما بر جنازه انارستان سیاب گیسوانش رابرید وما از دیده خون گریستیم.

  35. درود بر استاد عزیز ، قلمت بسیار شیوا و رساست دلتنتگ نوشته ات شدم دوباره بر آدرینا اشک ریختم . نوشته ی تو مرا یاد خاطرات تلخ و شیرین زیرتنگ انداخت سرزمینی که هرگز فراموشم نخواهد شد . راستی هر جا اسم شما را میبینم می دانم متنی زیبا و پر احساس در انتظارم است

  36. زیبا بود استاد مثل شعرهایی که همیشه سر کلاس برایمان میخواندی توپریچهره چنانی که به هنگام وداع…………..

  37. ابرهای خبر این بار چه بارانی بود
    سخت سردم شده این سوز زمستانی بود
    (دستمریزاد)

  38. از استاد علم و هنری همچون شما جناب علیپور کمتر از این انتظار نمیرفت .
    سخنانتان همیشه احساسی و زیباست .
    درود برشما

  39. با سلام
    بسیار جالب بود ما هم در دبیرستان شبانه روزی شاگرد شما بودیم یادش بخیر

  40. ماهم بر داغ این عزیزان از رفته گریستیم.
    خداوند روحشان را قرین رحمت خویش قرار دهد.

  41. درود، عالی بود.

  42. با سلام بسیار زیبا استاد من افتخار شاگردی شما را در مدرسه امام جعفر صادق(ع) کوهدشت در کلاس ادبیات فارسی را داشتم یادش بخیر دلم براتون خیلی تنگ شده.

  43. درود بر شما استاد توانمند طایفه آدینه وند
    استاد عزیز بسیار عالی بود. دورادور ذکر سواد و منشتان به گوشمان رسیده است. افتخار دیدارتان آرزوی ماست.

  44. دلم میسوزد از باغی که می سوزد…

  45. سلام آقا ى جهان دار درویشی میتونی یه شماره تلفن از اون آقاى روستایی خسارت دیده به من بدید من از کنار درد مردم نمیتونم راحت بگذرم

  46. زدلتنگی
    یاران و
    زین اشک های بیشمار
    سیلی گرفت
    کوچه را هم آب برد…
    بسیار قشنگ بود استاد عزیز

  47. درود بر علیپور عزیز

  48. خیلی جالب بود واقعا تاثیر گذار بود – ممنون استاد

  49. دست مریزاد استاد مثل همیشه عالی بود

  50. درودخدابرتو چه زیبا گفتی انار آدرینا

  51. خوب بود به تمام کامنتا جواب می دادی جناب علیپور نیمه راه خسته شدی ؟

    • سلام آقای ناشناس زود و عجولانه قضاوت نکن
      شاید بنده خدا کامنت های اخیر را ندیده یا …
      من استادم را خوب می شناسم، هرگز در را خیر و نیک و اخلاق و مهرورزی به هم ولایتیهاش خسته نمی شود
      استاد علیپور یک استاد متواضع و با سوادی است. دکتر علی جمشیدی ریاست عالی دانشگاه پیام نور استان تهران و معاون سابق وزیر د ادگستری از شاگرد های ایشان می باشد.
      درد و سلام بر آقایان : حجت علی پور معلم باتجربه، رضا اسدی از مشهد مقدس دبیر عربی دبیرستان شبانه روزی امام خمینی(ره)یادشان به خیر

  52. زیبا بود و پر احساس مثل همیشه حجت جان پایار باشید

  53. ما شا الله براستاد عزیز جناب آقای علیپور
    هنوز خوب جوان ماندی،روز به روز جوانتر میشی،ما پیر شدیم استاد
    تمام موهای سر و صورتمان همچون برف زمستانی شده

  54. درود بر استاد ادب و سخن
    چه زیبا احساسمان را بر کاغذ نگاشتی

  55. چه غریبانه تو با یاد وطن مینالی
    من چه گویم که غریبست دلم در وطنم
    درود بر احساس همیشه سرشار از عواطف نابتون حجت جان

  56. بسیار علی بود استاد

  57. این شهر هزار آدریانا و انارستان آبستن غرق شدن دارد …خدا را مددی!

  58. دست مریضاد استاد

  59. دست مریضاد استاد عزیز

  60. سلام خوبید

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.