فرهاد ابدالی :
شروع درخشان یک مترجم
سیمره / مقدمه: – «خواب در جنگل» روایت تولد دوباره دو نفر است؛ شهناز خسروی روزنامه نگار ایرانی و مری اولیور شاعر آمریکایی. تولد اولی در قالب حضور درخشان یک مترجم خود را نشان داده و تولد دومی در زایش مجدد یک متن در متنی دیگر. از این دو متن، آنکه اصلی است هر دو متن است و آنکه فرعی است باز هم هر دو متن است. هر دو اصلی اند به خاطر اینکه هر کدام امضای منحصر به فرد یک مؤلف را دارند، و هر دو فرعی اند زیرا جهان ما جهان «بینامتن»هاست. در جهان «بینامتنی» همه مترجم اند زیرا به تعبیر اکتاویوپاز «همه متون ترجمههای ترجمههای ترجمهها هستند» با این تعبیر مری اولیور نیز مترجم است. در جهان «بینامتنی» همهی خوانندهاند و ترجمه نیز نوعی خوانش است. نتیجه منطقی چنین نگاهی این است که هم اولیور خواننده است و هم خسروی. وقتی اولیور از میان شعرهایش دست به انتخاب میزند و برگزیدهای از آنها را در مجموعهای گردآوری میکند دست به خوانش میزند و وقتی خسروی از میان این مجموعه ۲۰ شعر را انتخاب میکند باز هم درگیر پروسه خوانش است و وقتی از میان این شعرها، شعر «خواب در جنگل» را عنوان کتاب خود قرار میدهد باز هم با خوانش سر و کار دارد.
– نوشتار حاضر نیز با هدف ارائه نوعی خوانش از «خواب در جنگل» طراحی شده است. بدیهی است که نشانه شناسی هر خوانشی فقط نشانهشناسی آن نوع خاص از خوانش است. در نشانهشناسی خاص ناظر بر این نوشتار، تنها خوانش ممکن، «خوانش اشتباه» (misreading) است زیرا مقوله خوانش در تخته – بند نگاه اقتدارگرای حرف آخر و معنی آخر نمیگنجد بلکه در راستای جانب بیجانبی سیر میکند که جانب زبان است و جانب نوشتار. در این مسیر آنکه اشتباه میکند در واقع فضا را برای ارائه حرفهای دیگر و معانی دیگر مهیا میکند.
– از آنجا که مری اولیور شاعری آمریکایی است، خوانش «خواب در جنگل» مستلزم نگاهی بسیار اجمالی به شعر آمریکا در قرن بیستم است. پس از نگاه اجمالی به شعر آمریکا، اشاره کوتاهی داریم به موقعیت مری اولیور در فضای ادبی آمریکا و پس از آن به خوانش «خواب در جنگل» میپردازیم.
۱- شعر قرن بیستم آمریکا
– شعر قرن بیستم آمریکا از زوایای متفاوتی مورد بررسی قرار گرفته است. نظرگاه مرجع این بخش از نوشتار، چارچوبی است که کریستوفر بیچ در کتاب «درآمدی برشعر قرن بیستم آمریکا» ارائه کرده است. این نظرگاه از آن جهت انتخاب شده است که در کتاب مذکور، محوری ترین جریانهای شعری آمریکا در قرن بیستم در بیانی موجز و مفید معرفی شده است. این بخش درواقع ترجمه وتلخیص ترجمهی مقدمهی کتاب موردنظرازطرف نگارنده این سطور است که نوع خوانش نگارنده هم در آن لحاظ شده است.
– به تعبیر بیچ «شعر قرن بیستم آمریکا بهمثابهی یک تمرین ادبی ضعیف شروع شد و بهمثابه شکلی حیاتی از بیان فرهنگی پایان یافت.» در پرتو این زاویه دید است که در کتاب، طرحی کلی از جریانهای عمدهی شعر آمریکا ترسیم شده است. این شعر زمانی پا به عرصه وجود نهاد که به مراتب از رمان آمریکا عقب مانده بود. در حالیکه دوره موسوم به «عصر رئالیسم» (۱۹۱۰-۱۸۷۰) نقطه عطف مهمی برای رمان آمریکا بود، شعر هنوز قدرت مقابله با فرمولهای سنتی و سبک سانتیمانتال دهههای قبل را نداشت و به همین خاطر نتوانسته بود وارد جهان مدرن شود. فقط در دهه دوم این قرن بود که شاعران خودشان را با تغییرات اجتماعی دوران مدرن سازگار کردند. اولین نسل شاعران آمریکایی که وارد جهان مدرن شدند عبارتند از: رابرت فراست، والاس استیونس، ازرا پاوند، ویلیام کارلوس ویلیامز، تی . اِس . الیوت، ای . ای . کامینگز و مارین مور، از بین این شاعران، میتوان ازراپاوند را رساترین صدای شعری دانست که بیان محوری زیباییشناسی مدرنیسم نوین بود. او سال ۱۹۱۲ را آغاز رنسانس آمریکایی زندگی هنری و روشنفکرانه اعلام کرد. این رنسانس چیزی نبود جز کشف فرهنگ اروپایی توسط شاعران آمریکایی. عدهای از این شاعران در واکنش به انزوای فرهنگی آمریکایی، کشور خود را به قصد اقامت در پاریس و لندن ترک کردند. گرتروداستاین، پاوند، الیوت، فراست، کامینگز، هیلدا دولیتل، ولنگستون هیوز از جمله این افراد بودند. از این میان استاین، پاوند، الیوت، و هیلدا دولیتل ترجیح دادند تبعیدی باقی بمانند اما بقیه در حالیکه با خودشان حس وسیعی از فرهنگ اروپایی داشتند به ایالات متحده برگشتند. شاعران آمریکایی در اروپا مخاطبان پذیراتری داشتند. تجربه جنگ جهانی اول، که پلی بود بین فرهنگ اروپایی و آمریکایی، یک مدرنیزم بینالمللی ایجاد کرد که آمریکاییان نقشی حیاتی در آن ایفا کردند. شعر دوران ساز «سرزمین ویران» الیوت، جهان پس از جنگ را در حالتی نشان می دهد که نظامهای سنتی باورها و ساختارهای تثبیت شده اجتماعی اساساً دگرگون شده اند. فقط طی سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۶ شاعران آمریکایی نسل اول آثار قابل اعتنایی را منتشر کردند.
– جنگ جهانی دوم موج دیگری از شعر آمریکایی را به وجود آورد. ماحصل کار این موج سه جریان شعری بود که گستره زمانی آن دهههای ۵۰ و ۶۰ بود: فرمالیستهای دانشگاهی که احکام «نقد جدید» را سرلوحه کار خود قرار داده بودند، «شاعران اعترافی» (Confessional) که رویکردی عمیقاً شخصی نسبت به شعر داشتند، و «بیت»ها (beats) که رویکردی سنت ستیز را در دستور کار خود قرار دادند. به نظر میرسد که برجسته ترین جریان این موج، جریان «شاعران اعترافی» باشد که اعضای آن عبارتند از: جان بریمن، آلن گینزبرگ، رابرت لاول، سیلویاپلات، تئودور روتکه، آن سکستون، و ویلیام دوویت اسنودگراس.
– در دهههای ۷۰ و ۸۰ شعر آمریکا وارد سومین فاز خود شد. علیرغم نگرانیهایی که در مورد «مرگ شعر» وجود داشت، موج آوانگارد موسوم به «شعر زبان» و «فرمالیسم جدید» به تجدید حیات شعر آمریکایی کمک کرد. شکل گیری شعر زبان نتیجه منطقی انتشار مجله آوانگارد L=A=N=G=U=A=G=E بود که از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۱ منتشر میشد و تأثیر زیادی بر شاعران آن نسل داشت. اسلاف بلافصل تأثیرگذار بر این جنبش عبارتند از: مکتب نیویورک، شاعران عینیتگرا، مکتب کوهستان سیاه (black mountain)، شاعران «بیت»، و رنسانس سانفرانسیسکو. در این مختصر، فرصت پرداختن تام و تمام به شعر آمریکا را نداریم زیرا هدف اصلی این بخش از نوشتار فقط ذکر جریانهای محوری شعر آمریکا است. با این اوصاف به خاطر مشابهت «شعر زبان» با برخی از گرایشهای شعری دههی هفتاد ایران و به دلیل همزمان بودن این جریان با دوران شکوفایی شعر مری اولیور بهتر است که اصلیترین مشخصهی «شعر زبان» را ذکر کنیم تا هنگام خوانش «خواب در جنگل» بتوانیم ارتباطی منطقی بین ترجمه شعر مری اولیور و شعر معاصر آمریکا و ایران ایجاد کنیم.
– بوطیقای «شعر زبان» بیشتر از آن که مبتنی بر افقهایی باشد که بر تجربههای شاعر گشودهاند متکی بر برجستهسازی کنشهای خود زبان است. در چنین فضایی زبان صرفاً ابزاری برای توضیح یا انتقال تجربه نیست بلکه عامل زایایی برای انشای شعر است. شعر وسیله بیان احساسات یا ویژگیهای شخصی شاعر نیست بلکه بیانگر شبکهی پیچیده ای از روابط اجتماعی و تاریخی است. شاعران زبان ترجیح میدادند که به جای اظهار نظرهای مستقیم، جامعه را از طریق ارجاع به ساختارهای زیربنایی زبان و ایدئولوژی مورد انتقاد قرار دهند.
– در دهههای پایانی قرن بیستم، دو گرایش دیگر در شعر آمریکا پدیدار شد: گرایش اول چرخشی بود به سمت شعرهای شفاهی و اجرایی، و گرایش دوم مبتنی بود بر استفاده فزاینده از تکنولوژیهای کامپیوتر – محور برای تولید متون شاعرانه. شعر اجرایی جدید یا شعر «زبان گفتار» (spoken word) به عنوان یک جنبش محلی در دهه ۸۰ پدیدار شد و در دهه ۹۰ از استقبال قابل توجهی برخوردار شد. ویژگی اصلی این شعر این است که برای اجرا نوشته می شود و چون هدف آن ارتباط با مخاطبینی است که در صحنه اجرا حضور دارند متناسب با تأثیر گذاری بر مخاطبین حاضر بر عواملی از قبیل وزن، قافیه، عبارتهای شاعرانه غنی، تصاویر زنده، تکرار، ارتباط چشمی، حرکات بدن، و … تأکید میورزد. اشاره به ویژگی کلی این نوع شعر از آن جهت ضرورت دارد که با «شعر گفتار» سیدعلی صالحی اشتباه نشود. کاربرد کامپیوتر و اینترنت به شکلگیری شعری انجامید که به آن عنوان «شعر دیجیتال»، «شعر رسانه ای» ، یا «شعر الکترونیکی» دادهاند، شعری که در پایان قرن بیستم در اوایل رشد خود بود.
– در مجموع میتوان گفت شعر آمریکایی، تاریخی نستباً کوتاه دارد. با وجود اینکه آمریکای شمالی یک تاریخ شعری ۳۵۰ ساله دارد، اما در نیمهی قرن ۱۹ بود که شعر آمریکایی با «والت ویتمن» و «امیلی دیکنسون» در مقایسه با شعر ملیتهای اروپایی اهمیت ادبی یافت. تا قبل از این دو، شاعران آمریکایی غالباً تقلید کمرنگی از همتاهای اروپایی خود بودند و کمتر کسی در مجموعه آنها پیدا میشد که در جستوجوی زبان یا شکلی نومایه باشد. نوشتن به یک زبان موروثی آنهم در یک قاره جدید همیشه شاعران آمریکایی را با مشکل مواجه کرده است. شاعران انگلیسی، فرانسوی، آلمانی یا ایتالیایی سنت دیرپای سدههای طولانی شعر را پشت سر خود دارند، پیکره ای از «آثار بزرگ» که محور اصلی ادبیات ملی قرار گرفته است. مثلاً شاعر انگلیسی قرن ۲۰ از دوره ویکتور یا شاعرانی مانند «رابرت برونینگ» و «ماتیوآرنولد»، از دوره رمانتیک شاعرانی مانند «ویلیام ووردزورث» و «جان کیتس»، و حتا عقبتر از آن شاعران تثبیتشدهتری مانند جان میلتون، ویلیام شکسپیر و جفری چاوسر را دارد. در حالیکه شاعر آمریکایی قرن ۲۰ به استثنای «ویتمن» و «دیکنسون»، شاعری قبل از قرن ۲۰ را نمیبیند که الگوی مهمی برای نویسندگان مدرن و معاصر باشد.
– شعر آمریکا مرده ریگ پیچیدهای دارد، میراثی توأمان ار ریشههای ادبی و سرچشمههای عامیانه. مثلاً اگر ریشههای این شعر را در نوشتار فکورانه پیوریتنی، نظم هجوگونه قرن هیجدهم، و شعر غنایی رمانتیک پیدا کنیم به همان نسبت میتوان ردپای آن را در آوازهای بردگان، روایتهای اسارت، و سرودهای مربوط به پروتستانها کشف کرد. این شاعران در جستوجوی سرچشمههای الهام شان به قاره آمریکا اکتفا نکردهاند مثلاً در حالیکه ویتمن از فن خطابه عامه پسند، ژورنالیسم، و زبان عامیانه خیابانی الهام گرفته است، مدرنیستها به اساطیر مصری، اوپانیشادهای هندی، و علائم (اندیشهنگار) چینی پناه بردهاند. در «سرزمین ویران» الیوت به راحتی ردپای چهار زبان بیگانه لاتین، آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی و سانسکریت یافتنی است، شعری سرشار از تلمیحات اسطورهای اقوام مختلف. در دهههای اخیر پناه بردن به منابع التقاطی برای الهام شاعرانه بیشتر از آنکه در مقوله استثنا بگنجد به قاعده تبدیل شده است. تا جایی که شاعران در شعرشان از اشکال گوناگون موسیقی (جاز، بلوز (جاز ملایم سیاهان)، رپ)، هنرهای بصری (اکسپرسیونیسم انتزاعی، هنر پاپ)، و سنتهای روحی و فلسفی (بودائیسم ذن، اساطیر آمریکایی بومی) الهام گرفتهاند.
– شعر آمریکا آن اهمیت فرهنگی را که این ژانر ادبی در کشورهایی مانند انگلستان، فرانسه، و آلمان از آن برخوردار است ندارد. به همین خاطر همانطور که روی هاروی پیرس میگوید شاعر آمریکایی همیشه مجبور بوده است که خودش از موجودیتش به عنوان شاعر دفاع کند. شعر، دست کم از نظرگاهی سنتی، بیش از آنکه واکنشی واقع گرایانه در مقابل زندگی روزمره باشد، فضایی بوده است برای جولان دادن تخیل، بیان احساسات و ارزش دادن به مقوله زیبایی. آمریکاییان رُمان را به عنوان ژانری ادبی، در مقایسه با شعر، با تجربه یک ملت نوپا سازگارتر یافتهاند. ماحصل چنین نگاهی آن است که در این قاره از «رمان بزرگ آمریکایی» سخن به میان میآید اما هرگز شاهد مقولهای با عنوان «شعر بزرگ آمریکایی» نبودهایم. رمان نویسان «ستاره»های مشهور زندگی ادبی آمریکا هستند در حالیکه شاعران غالباً به حواشی فرهنگی این فضا منتقل شدهاند.
– در بسیاری موارد، آمریکاییان حتا در تشخیص استعداد بهترین شاعران خودشان ناکام ماندهاند. ویتمن، که بعدها از او به عنوان «شاعر آمریکا» یاد شد، در سراسر زندگیاش آماج بدگویی منتقدان بود، نویسندگان همپالکی اش از او پرهیز میکردند، و او را از گزیدههایی که برای شعر منتشر میشد کنار گذاشته بودند. دیکنسون که حتا از طرف نزدیکترین کسانش عمیقاً ناشناخته باقی ماند در طول زندگی اش فقط تعداد کمی از شعرهایش را منتشر کرد و مجموعه کامل آثارش تقریباً هفتاد سال بعد از مرگش چاپ شد. ویلیام کارلوس ویلیامز، که اکنون به مثابه یکی از رهبران جنبش مدرنیستی و یکی از شاعران محوری نیمه اول قرن بیستم شناخته میشود، تا دهه ۶۰ مورد توجه قرار نگرفت. حتا والاس استیونس، که در حال حاضر از هر شاعر آمریکایی دیگر در این قرن جایگاه ادبی امن تری دارد، در طول زندگی اش بیشتر از آنکه به عنوان شاعری بزرگ مطرح شود از او به عنوان آدمی عجیب و غریب و غیر متعارف یاد میشد. در این میان تی. اِس. الیوت یک استثنا است که وجهه اش حفظ شده است. از بین شاعران دو قرن گذشته آمریکا او تنها شاعری است که نه تنها اعتبارش تا پایین ترین حد ممکن تنزل پیدا نکردهاست. بلکه آوازه اش از مرزهای آمریکا هم فراتر رفته است و به عنوان شاعر بزرگ انگلیسی زبان مطرح شده است.
– با گذشت زمان قضاوت قطعی در مورد اهمیت نسبی شاعران متفاوت آسانتر میشود. اکنون با اطمینان میتوانیم ویتمن و دیکنسون را دو شاعر محوری قرن ۱۹ آمریکا قلمداد کنیم. در حالیکه هنوز هم این امکان وجود دارد که شاعر قدر نشناختهای در ارزیابی نقادانه ما سر بر کشد اما بیشتر شاعران، نقادان، و خوانندگان درباره ارزش ادبی منحصر به فرد اشعار دیکنسون و ویتمن اتفاق نظر دارند. اتفاق نظری از این دست در مورد شاعران نیمه اول قرن بیستم تا حدودی مشکلتر مینماید و این در حالی است که گروه نسبتاً کوچکی از شاعران بحثهای نقادانه مربوط به مدرنیسم شاعرانه آمریکا را از آن خود کرده اند. ممکن است تحسین کنندگان استیونس و فراست، ارزش آثار پاوند و الیوت را از شاعران مورد نظر خود کمتر ببینند و یا برعکس، اما در مجموع بررسی شعر مدرن آمریکایی بر محوری بودن پنج یا شش شاعر عمده تأکید کرده است.
همانطور که به زمان حال نزدیکتر میشویم اجماع در مورد شاعران بزرگ کمتر میشود. در حالیکه شاعرانی مانند «رابرت لاول» و «الیزابت بیشاپ» و «جان آشبری» صلاحیت لازم را دارند که آنها را محور شعر آمریکایی پس از جنگ قلمداد کنیم اما در این برهه از زمان قضاوت در مورد این مسئله مشکل است زیرا نه تنها نسبت به گذشته شاعران بیشتر مینویسند و بیشتر منتشر میکنند بلکه ترکیبهای بسیار متنوع تری از خرده فرهنگهای شاعرانه وجود دارد که نوع توجه خوانندگان را نیز متفاوت میکند. با اینهمه گستره پیشینهی جغرافیایی شاعران هیچ کشوری قابل مقایسه با شاعران آمریکا نیست. هر منطقهای از کشور و هر گروه قومی و نژادی، مکتب شاعران خاص خودش را دارد. در حال حاضر گزیدههای شعر آمریکایی – آفریقایی، شعر آمریکای لاتین، شعر آسیایی – آمریکایی، و شعر آمریکایی بومی جداگانه منتشر میشود. شاعران هویتهای قومی دیگر از جمله آمریکایی – ایتالیایی، آمریکایی – یهودی، و آمریکایی عرب – به خاطر دیدگاههای متفاوت شان نسبت به زندگی آمریکایی مورد توجهاند، و گروه بندیهای شاعرانه همان قدر که براساس عواملی مانند اولویت جنسی و تجربه کاری و زندگی شکل گرفتهاند به همان اندازه هم براساس ملاحظات فرمال و سبکشناختی به وجود آمدهاند.
ادامه دارد…