- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

معرفی شاعری از جنس انکار (احسام سلطانی)

[1]

شاعری از جنس انکار

احسام سلطانی، جوان کوهدشتی که شاعرانگی را پیشه کرده است و پیرهنی پاره کرده برای مقابله با جهانی که به او نمی‌آید. احسام برای بودن در فضایی این جهانی، تجربه‌ی شاعرانگی از جنس ساده نویسی(نه لزوماً ساده انگاری) را تجربه می‌کند. تجربه‌ای که هنوز هم در حال انجام آن است و پایانی برای آن متصور نیست. شعرش دل آزردگی دوگانه ای را با خود حمل می‌کند. از طرفی تنها چیزی که از خیابان‌ها دستگیرش می‌شود یک نقشه‌ی خودکشی است و از طرفی دیگر کار ساز نبودن چند پیرهنی که پدر،  قبل از آمدنش به هستی پاره کرده را به رخ می‌کشد.

اگرچه اشعار سلطانی از لحاظ محتوایی، ساختار شکنی خاصی را به همراه دارد، اما نتوانسته این ساختار شکنی را در فرم نیز به وجود آورد. از طرفی دیگر وجود احساسات شخصی که گاهی همزاد پنداری عام را به وجود می‌آورد، در بیشتر موارد به سمت شخصی گرایی میل پیدا کرده است. با این حال شعر سلطانی نمودی دارد که به دل می‌نشیند و برای خواننده ای که دل آزردگی نابی از هستی دارد، می‌تواند تجربیات خوبی را به بار آورد.

۱-دوباره پیرهن پاره کن پدر

ما به زندگی آمده‌ایم

اما زندگی به ما نیامده انگار

بگذار جهان سرش را بالا بگیرد

چند پیرهنی که پیش از آمدنم پاره کرده بودی کارساز نشد

دوباره پیرهن پاره کن پدر

شاید راهی باز شود   

۲-خودکشی

بهانه ای سر هم می‌کنم

با مشتی کلمه‌ی تا کرده در جیبم

و سری به خیابان‌ها می‌زنم

و تنها چیزی که دستگیرم می‌شود

یک نقشه‌ی خودکشی است

 

۳-تنهایی

اگر لازم شود

در یک عملیات انتحاری

بمب گذاری‌ات می‌کنم

و بعد غسلت می‌دهم

کفنت می‌کنم

و زیر تخته سنگی می گذارم

تا صدایت را در سرم ببری

تنهایی

 …