تاریخ : پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
3

مناظره از منظری تازه

  • کد خبر : 81607
  • 11 دی 1394 - 14:18

  کرمرضا پیریایی/ میرملاس : “اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم”  (سوره رعد، آیه۱۱) سخن گفتن از اصلاح اوضاع و بهبود شرایط در هر زمان و مکانی، تابع در نظر گرفتن و رعایت اصول و معیارهایی ست که مهمترین آن ها اصل و عنصر «شناخت» است. پس از شناخت است که می توان به بررسی و […]

images

 

کرمرضا پیریایی/ میرملاس :

“اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم”  (سوره رعد، آیه۱۱)

سخن گفتن از اصلاح اوضاع و بهبود شرایط در هر زمان و مکانی، تابع در نظر گرفتن و رعایت اصول و معیارهایی ست که مهمترین آن ها اصل و عنصر «شناخت» است. پس از شناخت است که می توان به بررسی و واکاوی سایر عناصر و راهکارها پرداخت و برای ایجاد تغییرات مثبت برنامه ریزی کرد.

بحث ما در این یادداشت منطقه ی کوهدشت است که کماکان با گستره ی جغرافیایی سابق تحلیل می شود (کوهدشت و رومشگان).

شوربختانه این منطقه ی مورد بحث در حال حاضر، در شرایط مطالعه برای ارتقاء نبوده و نام این محدوده در قلم و زبان عام و خاص، بیشتر با عناوین مشکلات و معضلات مورد تحلیل قرار می گیرد. بنابراین در چنین شرایطی، برخلاف روال منطقی بحث (لزوم بررسی زمینه های ارتقاء و پیشرفت) ناگزیر باید عناوین آسیب شناسانه، با جهت گیری تغییر بنیادین در نظر گرفته شود.

این نوشته، با تحلیل اصلی ترین آسیب حوزه ی مورد بحث – یعنی بازی های سیاسی – پیش رفته و در ادامه با تکیه بر پیشنهاداتی همراه خواهد بود که راه را برای شناخت هرچه بیشتر آسیب اصلی منطقه و تبعات آن باز کرده و خواستار پرداختن جدی به روش های مردم سالارانه ی اسلامی و همه گیر برای رسیدن به بهترین نتایج است.

علت بر شمردن «بازی های سیاسی» به عنوان اصلی ترین آسیب در منطقه، بر همگان آشکار است، چرا که هر کس در این جغرافیا زیست می کند، سهمی به فراخور خود و نقشی نسبی در رقم خوردن این شرایط دارد. از مدیران و نخبگان گرفته تا جوانان و عامه ی مردم… بنابراین می بایست، یکبار برای همیشه مسیری آغاز شده و تمام اقشار موثر در آن نقش آفرینی کنند تا با تکیه بر عزم عمومی و خرد جمعی، بتوان به نتایج مطلوب دست یازید.

«سیاسی بازی» سال های سال و دوره های پی در پی است که در رگ شهر جاری ست. گرچه به نظر می رسد مردم از این جریان خسته شده و گاه دیده می شود که نخبگان و فعالان سیاسی-اجتماعی نیز به اشکال مختلف، نگرانی خود را به نارضایتی عموم مردم گره زده و اعتراضشان را ابراز داشته اند. اما زخم آنجا عمیق است و درد آنجا سخت که این بازی های نازیبای سیاسی، در رفتار، گفتار و اندیشه ی اجتماعی – سیاسی مردم نهادینه و جای خود را با اتکا بر ریشه های چندین ساله در جان جامعه محکم کرده و به عنوان یک سلسله عادت، ملکه ی اذهان شده است.

اگر همین روند و روال تداوم داشته باشد، بی تردید امیدها برای اصلاح امور در حد شعار مانده و این  معیارها و اصول هستند که قربانی جریان جاری خواهند شد و عادات عمومی غلط، دست و پای اندک اشخاصی را که بر اساس «وزنوا بالقسطاس المستقیم» (با سنگ ترازوی درست و مستقیم بسنجید ) آمده اند، خواهد بست و این دور تسلسل مدام ادامه خواهد داشت.

به باور همگان، مشکل اصلی و اساسی آینده ی کوهدشت، آب است. اما به اندازه ی یک هزارم بازی های رایج جناحی و سیاست های بی نتیجه، به این «مهمترین مسئله» برای آینده توجه و رسیدگی نمی شود. مطلبی گفته می شود، حساسیتی ایجاد می شود و پس از ایجاد یک شیب انتقادی یا احساسی تند، فروکش کرده و رها می شود. این در حالی ست که اولویت های مهم و امور اساسی دیگر نیز به همین روال قربانی بازی های سیاسی می شوند.

جدی ترین بحث ها، از جمله مسائل مربوط به منابع و سرمایه ی انسانی، در مقایسه با دوگانگی ها و چندگانگی های قومی، طایفه ای و جناحی، اصلاً به چشم نیامده و در حاشیه های دورتر قرار می گیرند. پس طبیعی ست که شایسته سالاری (که در شعار همه به آن معتقدیم و نقل هر محفل سیاسی است) جدی گرفته نخواهد شد.

خواسته ی من از مدیران، دلسوزان، نخبگان و اقشار مختلف این است که در پیشرفت های دیگر استان ها و شهرستان های کشور مطالعه و پژوهش کنند تا ببینند ما در زمینه ی استعداد و پتانسیل در وجوه مختلف، چیزی کم نداریم، بلکه بی اغراق افزون تریم. می توان صدها نمونه را در کشور بر شمرد که در سال های گذشته، در زمینه های مختلف، پیشرفت چشمگیر داشته اند، در حالی که ما در قیاس با شهرهای استان خودمان نیز، از حیث پیشرفت و توسعه، اشتغال و اقتصاد و …جایگاه خوبی نداشته در صورتی که باید اعتراف کرد که از نظر سیاسی «مثلاً» صدرنشین هستیم.

روشن نیست که این بالانشینی سیاسی و کثرت نخبگانِ این زمینه، برای ما تاکنون چه فایده ای داشته و دارد!

پس بهتر است با ترازوی درست بسنجیم و پیمانه را تمام دهیم و از کم فروشان نباشیم. ( أَوْفُوا الْکَیْلَ وَ لا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ ) سوره ی شعراء- آیه ی ۱۸۱

لازم است که عناصر مطرح و برگزیده و نخبگان بدانند، در تحلیل ها و اظهار نظرها، در شناساندن مسائل و بررسی امور نباید کم فروشی کنند. مباحث جامعه، مباحث مردم است. «اشیاء مردم را به آنها کم ندهید». این مسئولیت سنگین محوریت و مدیریت، فقط با معیارها و اصول ارزشی دینی روا داشته می شود و عدم توجه به آن نارواست.

اما؛ بازی های سیاسی تنها آفت و آسیب منطقه و دیار ما نیست، بلکه همان طور که اشاره شد، از دیدگاه بنده، مهم ترین آسیب است که آسیب های بزرگ و کوچک دیگرمان، تابعی از آن به شمار می آیند.

لازم است در این قسمت اشاره کنم، بنده نه تنها با سیاست مخالف نیستم، بلکه از طرفداران سیاست نیز هستم. سیاست به طور طبیعی حتی بالاتر از برنامه، برنامه بالاتر از قانون و قانون بالاتر از مقررات است.

پس سیاست هم رفیع است و هم شریف. اینکه شهید آیت الله مدرس فرمودند:« سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست» به طور طبیعی با بازی های سیاسی رایج کاملاً متفاوت است. سیاست مدار در تعریف درست، کسی ست که مفاهیم بالاتر از برنامه را پیگیری می کند، تا برنامه را به قانون و مقررات و اجرا برساند. چنین شخصی سیاست مدار است. حال اگر این موضوع پرارزش، به جای تدبیر در امور مردم، تبدیل به بازی و بازیچه شود، برنامه ای شکل می گیرد؟ توسعه ای نوشته می شود؟ قانونی اجرا می گردد؟ پس این بازی ها خیلی خطرناک هستند.

در حد شهرستان نه شناخت منابع سخت است، نه شناخت موانع و نه اجرایی کردن برنامه ای که باید بر اساس منابع باشد مشکل و نه برطرف کردن موانع از سر راه زندگی مردم ناشدنی ست. اما سیاست ورزان اگر به جای رفتار بزرگ سالارانه، اوقات عمومی و گرانبها را صرف بازی های بچه گانه نمایند، فرصت «حرث و نسل» را از بین برده و دیگر نه فرصتی برای بهره برداری از استعدادهای انسانی در فرهنگ، اقتصاد، صنعت، کشاورزی و … باقی می ماند و نه امکان پیاده کردن فرمول های تسخیر و تصرف منابع خدادادی به عنوان خلیفه ی خدا در زمین.

جریان های سیاسی لازم است به این آیه توجه کنند. (اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم) (سوره رعد، آیه۱۱)

گزاره ای که هر ازگاهی ما با هم تکرار می کنیم، حول محور لزوم تغییر بوده که گاهی شعار انتخاباتی ما می شود و گاه یک نتیجه گیری علمی و دانشگاهی. همواره اصرار داریم که تغییر باید ایجاد شود، اما هرچه سنگ آن را به سینه می زنیم، تنها راجع و برای دیگران است و به ندرت درباره ی تغییر خود می اندیشیم و سخن می گوییم و عمل می کنیم، در حالی که برای پیگیری حقیقت، شرط اول قدم، ایجاد دگرگونی در خودمان است.

هرچه هست از قامت ناساز بی اندام ماست                       ورنه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست (حافظ)

اگر تازه به فکر این می افتیم که به راه آهن نیاز داریم یا جاده ی چهار خطه نداریم، اگر لطف خدا و طبیعت، تنها سرمایه های گردشگری ما هستند (اگرچه طبیعت مان نیز به خاطر آسیب های موجود، حال و روز مناسبی ندارد) اگر زمین های پر ارزش و دشت های حاصل خیزمان ثمری نمی دهند و تنها ثمره ی مثال زدنی مان انار سیاب است که لنگان لنگان، راهی به صادرات جسته و بسیاری اگرهای دیگر… برای این است که ما نه خود را تغییر می دهیم، نه شناختمان را و نه شیوه های کهنه و روش های ناکارآمدمان را.

بی تردید کوهدشت و رومشگان، از جهات مختلف منابع طبیعی، پتانسیل های بیشتری نسبت به بسیاری از مناطق کشور و حتی دنیا دارند اما هرچه هست از قامت ناساز نخواستن های ما و بی اندامی ما در سرگرمی های گسترده ی سیاسی مان است که روح، قلب، ذهن، زبان و زمان ما را به خود مشغول کرده است.

اما برای رسیدن به شناخت های مورد نیاز و پی بردن به زوایای پنهان معضلات منطقه، چه چاره ای باید در کار کرد؟ پاسخ این پرسش در ذهن من از دیرباز، تکیه بر تضارب آراء و خرد جمعی از طریق تشکیل مناظره های عادلانه و کرسی های آزاد اندیشی در بستر زمان، مکان مناسب و با حضور صاحب نظران و نخبگان بوده است.

اما منظور از مناظره و کرسی های آزاداندیشی چه می تواند باشد؟

بنده می گویم؛ همین مباحث را با هم در جمع مردم به بحث و مناظره بگذاریم. البته مناظره بر اساس معیارهای دقیق، حساب شده و عادلانه باید صورت گیرد. چرا که مناظره ی سازنده با رقابت نفسانی همخوانی ندارد. مدعیان بنشینند و در محیط و مساحتی دوستانه، با مدیریت و برنامه ریزی صحیح، مستدل و با برهان ملموس، از استعدادهای شهرستان بگویند، راهکار بدهند و در مورد نتیجه گیری مثبت، اندیشه کنند. در چنین مجمعی، طبعاً مفهوم و مصداق تغییر ثمر بخش و مثبت، بیش از پیش روشن می شود و مناظره هم در اساس باید همین هدف را دنبال کند.

کسانی می توانند محور و میدان دار کرسی های آزاداندیشی باشند که مطالعات جدی علمی و تجارب گرانسنگ عملی در پیشبرد امور و تحقق برنامه ها را در کارنامه ی خود داشته باشند. هر کسی نمی تواند درباره ی اولویت ها سخن بگوید، مگر آنکه در گرماگرم تحلیل ضرورت ها، کارکشته و پخته شده باشد، که در منطقه ی ما از این دست استعدادها و مهره های موثر و کارکشته کم نیست.

برای مثال از اصل ۴۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران استفاده می کنیم که می گوید:«در بهره برداری از منابع طبیعی و استفاده از درآمدهای ملی در سطح استان ها و مناطق مختلف کشور باید تبعیض در کار نباشد، به طوری که هر منطقه به فراخور نیازها و استعداد رشد خود، سرمایه و امکانات لازم داشته باشد»

اینجا پرسشی که مطرح می شود این است؛ «وظیفه ی پیگیری این اصل، بر عهده ی چه اشخاص، مجموعه ها و سازمان هایی است؟» بی تردید برای پیگیری و نتیجه گیری در این زمینه، مدیران بی اطلاع، مسئولان غیر متمرکز و چند شغله، سیاسیونِ سرگرم کارهای شبه حزبی (که کارشان می شود همان سیاسی بازی و باندبازی تا امور پیشرفته ی حزبی) و افرادی از این دست، متوجه ظرفیت ها نبوده و گنجایش ها را نمی فهمند، چرا که گستره و سرزمین تحت مدیریت خود را نمی شناسند و یک روز از صنعت می گویند و تعدادی از صنایع را نام می برند و فردای آن از کشاورزی و چیزهای دیگر سخن می رانند.

در حالی که عمل به این اصل (اصل ۴۸ قانون اساسی) به شناخت دقیق و همه جانبه – نه تنها از کوهدشت، بلکه از استان، منطقه و کشور – نیازمند است، زیرا مفهوم «عدم تبعیض» به شناخت همه ی اینها مرتبط می شود. تازه این ابتدای راه است و بحث بر سر شناخت، در حالی که ما نیازمند تنظیم الگوهای پیشرفته ی پیشرفت و توسعه برای شهرستان و استان هستیم.

اینجا یک مقدمه ی مهم نیاز بوده که همانا تدوین سند آمایش استان و شهرستان است. هرچند ظارهاً این سند تدوین شده و اگر چنین بوده و این سند بر اساس واقعیت های موجود استان و شهرستان شکل مدون گرفته باشد، لازم است که نخبگان و مدیران در جلسات مباحثه، با حضور مستقیم مردم، پیگیر نقش شهرستان در تحقق چشم انداز استان و کشور با مقصد سال ۱۴۰۴ باشند.

پس روی سخن بنده با مسئولین و صاحب نظران همشهری ست؛

برای اجتناب از آسیب های جدی، فرمول ایجاد فضای اینگونه مباحثات و عمومی سازی آنها تابع شرایط و پیش فرض هایی ست. از جمله آنکه مردم، مسئولین، نخبگان و طیف های تاثیرگذار، محور پیگیری های شان، ظرفیت های واقعی شهرستان باشد. همچنین شناخت راهبردهای بخش های مختلف و سیاست های اجرایی آنها و نیز مرور دقیق برنامه های اولویت دار توسعه در ابعاد مختلف و… اینجاست که اقشار نامبرده می توانند مدعی باشند که به عنوان یک شهروند به نقش اصلی شهرستان پی برده و نقشه ی راه را متوجه شده اند و در نهایت، همدلی و همزبانی پس از درک نقش و شناخت نقشه، مفهوم واقعی پیدا می کند.

کوهدشتی ها می توانند؛

یکی از انگیزه های اصلی بنده در مطرح کردن و پیگیری این موضوعات و ارائه ی آن در قالب یک چارچوب، وجود مخاطبین و ذهن های قوی و درک های ویژه در میان همشهریان عزیز است. یعنی بر این باورم که اگر ما از گذشته تا حال، این مخاطب را طراحی می کردیم و او را جایگزین بازی های سیاسی غیر ضرور می ساختیم، ذهنیت خلاق کوهدشت، در عرصه ی سیاست گذاری و برنامه نویسی، در مقام نمایندگی تصویب قوانین، حد مباحث را به اوج می رساندند و پیشرفت چشمگیری را به دنبال داشتند.

از دیگران بسیار می شنویم؛ «این شهر را چه شده است؟ شهری که دلاورانش در فرماندهی جبهه ها درخشیدند و آن نیروی انسانی توانمندی که از ابتدا تا انتهای دفاع مقدس فرزندانی کم نظیر به عرصه آوردند. این همه تجربه و ید طولی در زمینه های مختلف صفی و ستادی و غیره…»

پاسخ ما در برابر چنین پرسش های شاید طعنه آمیز در خصوص دیارمان چیست؟

بی تردید، جز جبران و تلاش برای تغییر مثبت راه دیگری نیست و این تغییر نمی تواند بهانه ی حمله به دیگران باشد، تنها باید بخواهیم و در نهایت اجرا کنیم.

برای نمونه، در خصوص سد معشوره؛ من در این خصوص پیشنهاداتی داشته و ارائه کرده ام. از گذشته های دور تا هم اکنون، همه می گویند ما طرفدار اجرای سد معشوره هستیم. سال ها گذشته است و بیش از نیمی از آخرین دوره ی انتخاباتی نیز رفته است. پس چرا خبری نیست؟

معشوره هنوز هم سنگ محک محکمی ست برای شعار و عمل. پیشنهادات دیگری هم دارم که البته مایلم جدای از ادامه ی بحث های گذشته، با آنهایی که در حال حاضر در رأس امور هستند و مسئولیت دارند یا با کسانی که مدعی خدمات بزرگ به مردم هستند، راجع به اولویت ها، کرسی آزاد اندیشی و مناظره ی سالم داشته باشم. علت این پیشنهاد هم، ایجاد گرایش عمومی به مباحث ضروری و امور جدی مربوط به معیشت، کرامت و زندگی مردم و البته ایفای نقش در اجرای وظیفه و نقش اصلی کوهدشت است.

در پایان نیز به برخی از مهمترین عناوین مناظره اشاره می کنم تا چارچوب مشخصی تقدیم مخاطبان و طرف های احتمالی مناظره ارائه شده باشد؛

آمایش سرزمینی

این مقوله بسیار گسترده و پرداختن به آن بسیار ضروری به نظر می رسد. خوب است در چنین زمینه ای بحث های کلی شکل گرفته و افکار عمومی را وارد گود نماییم. بحثی تحت عنوان «وضعیت موجود و چگونگی آینده نگاری بر اساس ظرفیت های شهرستان.»

دربرگیری و حوصله ی این بحث از حیث گستردگی به گونه ای ست که می توان بر اساس آنچه پیشتر سخن راندیم، چشم انداز کوهدشت در سند ۱۴۰۴ و ماموریت های خودمان در این سند را در زمینه های مختلف تحلیل و بررسی کنیم. در این سند، می توان به زمینه های کشاورزی، صنعت و معدن، گردشگری، خدمات و بازرگانی و … ورود کرد و راهبردهای هر کدام از این بخش ها و سیاست های اجرایی و اولویت برنامه ها را مورد بحث قرار داده و در بوته ی نقد و مناظره ی صاحب نظران گذاشت.

شهر، شهرداری و شورا و مدنیت

از آنجایی که جغرافیای سیاسی-فرهنگی-اقتصادی و اجتماعی ما رابطه ی مستقیم با مدنیت و امور شهری ما دارد، مناسب و مطلوب و نیز ضروری ست که مباحث مربوط به شهر، شهرداری و شورای اسلامی شهر و نیز امور زیربنایی شهر، ظواهر و مبلمان و زیبایی آن و چگونگی ارتقاء همه جانبه ی شهر کوهدشت از جهاتی که گفته شد، از مباحث مناظره و کرسی آزاد باشد.

صنعت گردشگری

هر چند در بند اول و با عنوان آمایش سرزمینی به این مبحث به صورت کلی اشاره شد، اما گردشگری در کوهدشت بسیار مستعد پرداخت و توجه است. صنعتی که فرهنگ عمومی می خواهد و نیز حمایت و هدایت دولت و نیازمند تسهیل سرمایه گذاری در بخش خصوصی می باشد. چرا که شکر خدا، بستر این صنعت در طبیعت منطقه ی ما مهیا و منابع فراوان است.

 

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=81607

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 17در انتظار بررسی : 7انتشار یافته : ۱۰
  1. سلام خسته نباشید لطفا نظرسنجی درمورد اتلاف اصولگراها رو سایت بزارین مشخص بشه کدوم ارای بیشتری دارن طوری طراحی بشه که فقط یک بار نظرات ثبت بشه ممنون

  2. ضمن تشکر ازمطالب بسیار خوبی که فرمودید واقعا حرف دل منو زدی متاسفافه شهرما خیلی گرفتا بازی های سیاسی شده امیدوارم که ازشهرهای دیگه درس بگیریم

  3. مناظره خوب است ولی در کوهدشت هنوز زود است

  4. سلام، نظریه سرکار علمی وبسیارعالی بود،ممنون ازمعلم عزیزم جناب پیریایی

  5. کلمه ی (زود)با این همه ادعا که پر بیراه هم نیست هم توهین به شعور خودمان هست هم مغایر با ادعاهایمان.

  6. با اهدای سلام. متن زیبا و نظرات خوب و کارشناسانه آقای پیریایی را خواندم ولذت بردم.البته از زمانی که دانش آموز بودم ومقاله ایشان در روزنامه کیهان و یا شاید اطلاعات ان زمان با عنوان “آن سیزده کلمه چه ها که نکرد” را مطالعه کردم تا الان که ۲۶سال از خدمتم در آموزش و پرورش می گذرد هرجا نوشته ای از آقای پیریایی می خوانم همیشه قلم، دیدگاه، آینده نگری و نظرات خوب و ستودنی را در افکار و عقاید بخصوص سیاسی ایشان میبینم و بر این توانایی احسن می گویم. حقیربه عنوان یک شاگرد کوچک و البته دیگران نیز از شما به عنوان کسی که مدتی است که دغدغه وحدت اصول گرایی در کوهدشت را داری تقاضادارم که تمام توان علمی، اخلاقی.،سیاسی خود را در این راه بکار ببری ودر حق این ملت برادری کنی البته می خواستم لفظ پدری را بکار ببرم ولی حیفم آمد،چون حضرتعالی حالا حالاها توان همه نوع خدمتی به این ملت تشنه خدمت را داری.. هرکجا هستی سری سربلند داشته باشی وسلام

  7. با سلام.
    مسولین شهرستان پاسخ دهند!!!
    حرف پیریایی نو است و نو را حلاوتی است دگر…
    کاش همه همینطور دقیق به مسایل کوهدشت نگاه می کردند.

  8. متن جالبی بوددورود خدا بر دکتر عزیز بزرگ مرداصولگریان

  9. سلام ای مرد قلم از اینکه ذکت قلمت را به جا می اوری ودین خویش را به درگاه خالق خویش وشهدا ادا می نمایید جای شکر است برادر اصول گرایی از منظر دینی یعنی بصیرت تام در تمام حوزه های مورد نیاز بشری اصول گرا اصیل کسی است که سیاست ودیانت ش با هم هم وزن باشد و وقتی در دریای زلال اصول گرایی می خواهد شنا کند ونیازهای به حق مردمش را به سر انجام عمل برساند باید با بهره گیری از هر دو دست به موازات هم مبدا را به مقصد رساند نیک میدانم که ذاتا هم معشوق این دریایید وهم شناگر ماهری خوب بزرگوار زادگاهحضرتعالی وبنده حقیر با همه این نارسایی ها وکاستیها دروسعت بین النهرین لرستان با تز ماکیاولی کوچ صندلی می توان به عمق دریای زلال اصولگرایی رسید مشکل ما امروز ریشه ای است که نشات گرفته از تعلقت فردی توام با طمعهای نفسانی واز همه مهمتر ذوب نشدن در ولایت فقیه براستی ایا شجات وشهامتی هست که صادقانه اعتراف کند که حداقل بخشی از این کاستیها که حضرتعالی منعکس نمودید به گردن به گیرند وقتی اصول گرا نتواند منویات مقام معظم رهبری تامین ننماید چه انتظاری با ید از اصلاح طلبان استحاله شده که مسجد خدا را هم در فتنه بی هویتی خوش به اتش کشیدند داشت

  10. کاش در گذشته یک ذره از توان سیاسی و اجرایی خودت رو بکار میگرفتی!!کاش تو تمام زمانی که جایگاه سیاسی و اجرایی داشتی یک قدم واسه این شهر برمیداشتی!!ای کاش اون زمان که وزن سنگین مدیریتی شما میتونست هر محال و غیر ممکنی رو واسه این شهر به ممکن تبدیل کنه فقط گوشه چشمی به شهر کوهدشت داشتی!!کاش چند سال پیش به فکرت میرسید واسه این شهر مقاله بنویسی و برای محرومیت هاش دل بسوزونی!!افسوس که کمی دیر قلمت برای کوهدشت به نگارش اومده!!ولی انشاالله جلو ضرر رو هر وقت بگیری منفعت اه.ودر اینده باز به نفوذ برسی و واسه شهر کوهدشت قدم ماندگاری رو به یادگار بذاری.

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.