آسیب شناسی رقابتهای انتخاباتی
از ایستگاه انتخابات تا صحن بهارستان
سیروس جهانی نژاد (( نویسنده و مترجم))
از مدتها پیش است که صدای بوق اتوبوس نامزدهای انتخاباتی به سمت صحن بهارستان به گوش می رسد . کاندیدا های عزیز که رانندگان این ماشین سیاسی محسوب می شوند سعی بر آن دارند تا در این ماشین انتخاباتی بر صفحه مانیتور خود فیلمی را نمایش دهند که بتوانند به واسطه آن در هرایستگاهی نظر جمعی از مردم را جلب نموده و اقدام به سوار کردن آنها در این مسیر پر پیچ و خم کنند .
را نندگان و مردم محترم بخوبی می دانندکه در شهرستانهای کوچک فقط یک اتوبوس جواز ورود به صحن بهارستان را دارد و آن ماشینی است که سیل عظیمی از جمعیت را در خود داشته باشد. اما در این جاده شلوغ و پر دست انداز انتخاباتی ، بد نیست که آسیب شناسیی هر چند جزئی از این ماشینها و رانندگان محترم آن داشته باشیم.
در این جاده شلوغ انتخاباتی که رانندگان محترم آن بدون توجه به هشدارها و علائم جاده، مسیر آن را بسرعت در می نوردند ، بایستی منتظر هر حادثه ای بود ، تخریب و ترور اندیشه رقبا و از طرفی پشت سر یک لیدر پنهان شدن و شعار انتخاباتی دادن ، موضوعی است که منجر به کنار زدن رقبای خدمتگزار و با لیاقت از صحنه می باشد، تا لیست خود را پیروز انتخابات کنند و این پیروزی به هر قیمتی که باشد برای آنها مهم نیست،گویی که یادشان رفته این انتخابات یک جدال نیست،یک کشمکش نیست،یک صحنه ترور شخصیتی و یا ترور اندیشه نیست؛ یک مجالی برای ایجاد یک فضای مجازی برای تهمت و افترا و مسخره کردن رقبا نیست، بلکه این انتخابات یک نمایشی ازجلوه های ایثار و اتحاد و عدالت گستری و در اصل نمایشی از توانمندیهای مدیریتی جهت خدمت به اسلام و مسلمین است که خمیر مایه آن رساندن مردم ایران به یک رفاه نسبی در اقتصاد و شرایط مناسب اجتماعی است ، نه نمایش قدرت و استیصال مردم و کشاندن مردم در میدان فقر و یا تنها گذاشتن آنها در میدان مبارزه فقر نسبی یا مطلق، و ساختن نردبان ترقی از روی استخوان مردم برای دستیابی به قدرت غیر ماندگار و رواج دادن اندیشه های غلط به جای اندیشه های ناب اسلامی.
مردم بخوبی و با آگاهی تمام مراقب رفتارهای نامزدهای انتخاباتی هستند و داوطلبان هوشیار باشند که تمامی اعمال و رفتار آنها توسط مردم رصد خواهد شد و اگر نتوانند برنامه های درستی برای مردم ارائه دهند و در مسیر شفاف آرمانهای انقلاب اسلامی دارای کوچکترین انحرافی شوند، مطمئن باشند نه تنها پیروز میدان نخواهند شد بلکه مردم با زیرکی تمام رفتاری در شان خودشان ، برای آنها به نمایش خواهند گذاشت.
بنابراین نامزدهای انتخاباتی بایستی مراقب باشند تا فضای سیاسی کشور را مسموم نکنند و از این طریق آب به آسیاب دشمن قسم خورده نریزند..به نظر من هر داوطلبی که بخواهد خط قرمزهای نظام را رعایت نکند و با احساسات مردم بازی کند در اصل وحدت ملی را زیر سوال برده و باید به نظام و مردم پاسخگو باشد.
تبلیغات باید در حد متعارف و با امکانات اولیه صورت بگیرد و جمع کردن رای با پوسترها، هزینههای مهمانی و یا دادن امتیازات آنچنانی به افراد شیوه ای کاملا نادرست و مذموم است.
در این مقال سعی بر آن شده است تا به بحث و بررسی یکی از حربه های انتخاباتی و آسیب شناسی آن ، جهت جذب و جمع آوری آراء توسط نامزدهای انتخاباتی بپردازیم.
(( تاکتیکهای ایجاد جنگ روانی در رقابتهای انتخاباتی ))
جنگ روانی که بر پایه تبلیغات استوار است از خطرناکترین و مخرب ترین نوع جنگهاست . چرا که اندیشه، بینش، عقل و در نهایت رفتار نیروهای درگیر و یا مخاطبان را مورد هدف قرار میدهد.
اصطلاح جنگ روانی برابر واژه «Psychological Warfare» می باشد.که به صورتهای متعددی تعریف شده است. وجه اشتراک تمام این تعاریف آن است که جنگ روانی تلاشی است آگاهانه و نظامدار برای تخریب یا تضعیف روحیه حریف. هرچند برخی مؤلفان تکنیکهای شستشوی مغزی و خوابانگیزی را نیز از موارد جنگ روانی میشمرند.
این اصطلاح، ابتدا در جنگ جهانی دوم به کار رفت. عده ای بر این عقیده اند که جنگ روانی یعنی مجموعه اقدامات یک کشور یا گروهی برای اثرگذاری و نفوذ بر عقاید و رفتار دولتها و مردم خارجی در جهت مطلوب. گروهی دیگر، آن را شامل طیف وسیعی از اقدامات نظیر ترور و خشونت میدانند که به منظور ارعاب صورت میگیرد اما عدهای رسوخ در شخصیت افراد از طریق تکنیکهایی مثل شستشوی مغزی و هیپتوتیزم را نیز تحت این عنوان جای میدهند.
از نظر رابرتز، جنگ روانی و تبلیغات عبارت است از تلاش برای تأثیر گذاشتن بر دیگران، به منظور اقناع آنان و تغییر آرای آنان در قبال مسائلی معین.اما کیمبال یونگ، جنگ روانی و تبلیغات را نشر افکار و عقاید و وضع رفتاری خاصی میداند که موضوع واقعی را برای شنونده یا خواننده به روشنی بیان نمیکند.
تاکتیک اول
مخاطب شناسی
هرچه انسان از مخاطب خود شناختِ عمیقتر و دقیقتری داشته باشد، در تبلیغ و جنگ روانی موفقتر است و هرچه به ویژگیهای روانی طبقات مختلف سنی توجه کند، از افراد هر طبقه به نحوی مناسب استفاده خواهد کرد. برای مثال هر قدر از حقوق ضایع شده سالمندان سخن گفته شود، کمتر اتفاق میافتد که واکنشهای خشن از آنان دیده شود، ولی اگر از حقوق استیفا نشده جوانان سخن به میان آید، به راحتی میتوان نیروی آنان را به جنبش واداشت و جهت داد و اگر از حقوق زنان که نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند، حرف زده شود، انبوه جمعیت آنان به سوی گوینده جذب میشوند. بنابراین نامزدها با شناسائی مخاطبان خود از استراتژی خواستها یا نقاط ضعف آنان به درستی استفاده نموده و از این ابزاربرای سوق دادن احساساتشان به سوی اهدف خود استفاده می کنند .
تاکتیک دوم
مظلوم نمایی
یک اصل بسیار اساسی و مؤثر در جنگ روانی مظلومنمایی است و این ناشی از بعضی ویژگیهای روانی و عاطفی افراد جامعه، مثل ظلمستیزی، نوعدوستی و… است. البته صحت یا عدم صحت بودنِ این مظلومیت مهم نیست؛ مهم این است که مخاطب، شما را مظلوم بداند. بر این اساس، حتی ممکن است گروههای رقیب دست به حرکت هایی بزنند تا خودشان رامظلوم جلوه دهند، و با بکار گیری این تکنیک ممکن است در ذهن مردم جایگاهی عاطفی برای خود ایجاد نمایند
تاکتیک سوم
قدرت شایعه پراکنی
مهمترین نکته در شایعه این است که موضوع شایعه به گونهای انتخاب شود که ضمن برآوردنِ هدف طراحان، با زمینه نیز تناسب کامل داشته باشد. اگر با زمینه تناسب نداشته باشد، پراکنده نمیشود و اگر با هدف طراح آن ناسازگار باشد، نقض غرض است.
از مهمترین ابزارهای شایعه پراکنی خود افراد هستند که موضوعی را دهان به دهان یا از راه تلفن و شبنامهها منتشر میکنند، و گاهی رسانههای جمعیاند که از شیوههای خاصی استفاده میکنند تا از پیگیریهای حقوقی در امان باشند. بعضی راههای فرار از پیگیریهای حقوقی عبارتند از: ارائه تحلیل در قالب داستان و لطیفه، قراردادن نامهای داستانی برای شخصیتهای مورد نظر، نقل خبر از زبان منابعی که قابل پیگیری نیستند مثل رادیوهای بیگانه، نقل خبر از زبان منابع غیرمؤثق و ناشناخته مثل ستون تلفنهای مردم در روزنامهها که غالبا بدون نام و نشان هستند. علاوه بر این مطرح کردن حدس و گمانهای متعدد و پرداختن تفصیلی به موضوع مورد نظر تحت عنوانِ تحلیل، مطلب نادرستی را تیتر کردن و سپس به صورت ریز، در گوشهای تکذیب کردن یا معذرت خواستن، روشهای دیگر شایعهپراکنی توسط رسانههای گروهی است. این تکنیک به خصوص در سطح شهرهای کوچک در رقابتهای انتخاباتی توسط کاندیداها مورد استفاده قرار می گیرد.
تاکتیک چهارم
جادوی تکرار
تکرار یک مطلب، تأثیر ناخودآگاه و شگفتانگیزی در فرد و جامعه دارد. تنها لازم است مطلبی که بیان میشود برای بار اول به صورت آزمایشی بیان شود تا مشخص شود که آیا زمینه طرح آن موضوع وجود دارد یا خیر. در صورتی که موضوع یاد شده تأثیر منفی ایجاد نکند، قابل تکرار است و اگر کوچکترین اثر منفی داشته باشد با تکرار آن، اثر بیشتر و بیشتری بر ذهن مخاطب داشته باشد و لزومی ندارد مطلب جدید یا استدلالی ضمیمه شود، همین که نام یک فرد را طی چندین ماه، هر روز در رسانههای جمعی ذکر کنند، هر که به او علاقهمند بوده، علاقهمندتر میشود و هر کسی از او متنفر بوده، متنفرتر میشود. جنگ عکسها در راهپیماییها و گردهماییهای بزرگ و تبلیغات انتخاباتی، مصداقی از همین تکنیک است. گاهی نیز تکرار را با استدلال و برهان همراه میکنند، یا در زمینه، به گونهای دیگر دخل و تصرف میکنند، یا مطلب خود را از زبان افرادی دیگر که وجه اجتماعی مناسبتری دارند، القا میکنند.
تاکتیک پنجم
بزرگنمایی و کوچکنمایی
یک مطلب ممکن است واقعیت داشته باشد، اما آن واقعیت باید در زمینه حقیقی خودش تحلیل و تفسیر شود، اما طراحان جنگ روانی ممکن است آن را از زمینه اصلی خود جدا و به صورت منفرد آن را بزرگ یا کوچک کنند و از کاهی، کوه و از کوهی، کاه بسازند. این به ویژه در تخریب شخصیت افراد یا ایجاد شخصیت مثبت برای افراد، بسیار کاربرد دارد.
آنچه بیان شد فقط بعضی از شیوههای جنگ روانی است. شیوههای دیگری از قبیل: موج روی موج ایجاد کردن و مطلبی را تحتالشعاع قرار دادن، جعل مصاحبههای دروغین و نسبت دادن آن به اشخاص مجهول ، کنار هم گذاشتن چند تصویر و مونتاژ کردن تصویر واحد و استفاده تبلیغی کردن از آن، مصاحبههای جهتدار با بعضی مسؤولان و به اصطلاح مچگیری از آنان، دادن اطلاعات اضافی (مخاطبین) به مخاطب، بهگونهای که در انبوه اطلاعاتِ مربوط به یک موضوع، مخاطبین دچار نوعی سردرگمی شوند وجود دارند که ذکر همه آنها در حوصله این مقال نیست.
به هرحال صحنه جنگ روانی انتخابات را میتوان به بازی شطرنج تشبیه کرد؛ بازیگر حتیالمقدور چند حرکت احتمالی خود و حریف را در ذهن دارد و بر اساس آن تصمیم میگیرد و حرکت میکند. گاهی لازم است به طور ناشناس تیری به تاریکی بیندازد، تا اگر نتایج مثبت به بار آورد، آن را برعهده بگیرد و اگر نتایج منفی به بار آورد، خودش نیز به دنبال مقصر بدود؛ مثل دزدی که در حال فرار است، اما برای راه گم کردن مرتب فریاد میزند: آی دزد، آی دزد. گاهی باید آشکارا تبلیغ کند، مثل آن جا که کسی میخواهد حزب تشکیل دهد و عضو رسمی و هوادار بگیرد. گاهی نیز لازم است تبلیغات به طور کامل و همیشه مخفی باشد، مثل اینکه کشوری همواره در تلاش است تا منابع اقتصادی کشور دیگری را به سود خود مصادره کند، که در این صورت نهتنها هدف و نیّت خود را آشکار نمیسازد بلکه بسیار پیچیده و در لفافه عمل میکند و حتی اگر افشا شود، باز آن را انکار میکند و … .
تاکتیک ششم
تهمت و افترا
یکی دیگر ی از تاکتیکهای حذف رقیب که از بدترین نوع آن است ابزار شایعه، دروغ، تهمت ، افترا و ترور شخصیت افراد می باشد که متاسفانه این امر به صور ت خواسته یا نا خواسته به دست برخی اصحاب قلم و افراد حقیقی و حقوقی در آستانه انتخاباتها اتفاق می افتد که یکی از شگردهای جمع آوری رأی توسط برخی حامیان نامزدهای انتخاباتی می باشد . در این راستا برخی از نامزدهای انتخاباتی هر چه به رقابتهای سیاسی و تبلیغاتی نزدیکتر میشوند به علت استرس و فشار روانی که از سوی هواداران رقیب بر آنها وارد می شود ،سعی می کنند که وارد فضای شایعه، تهمت – افترا و ترور شخصیت شوند و طرح ایجاد چنین فضای نا مطلوبی معمولا توسط اتاق فکر این حضرات که همان قلم به دستانشان می باشند اتفاق می افتد و در بعضی موارد برخی از مقالات خود را چنان آکنده از تهمت و افترا می کنند که مو بر بدن انسان عامی راست میشود تا چه رسد به اهل علم و اندیشه و حتی از این شگرد خم به ابرو نیاورده تا جایی که از خود بپرسند که آیا در یک جامعه دینی و مسلمان زندگی میکنند یا نه ؟!و این شیوه را چنان گسترش می دهند و توجیه می نمایند که برای رسیدن به اهداف خود هیچ ترسی از اجرائی شدن آن ندارند.البته در بازیهای سیاسی حربهها و شگردهای گوناگون هست؛ اما به نظر می رسد بکارگیری این شگردها توسط برخی از رسانهها و اصحاب قلم، زیبنده جامعهای اسلامی متکی بر اصل ولایت فقیه نیست.
و اما سخن پایانی در این نوشتار
“انتخابات مجلس نهم اولین انتخاباتی است که بعد از خیزش عظیم اسلامی و انقلابهای اخیر منطقه، برگزار خواهد شد، این خیزشها بیتردید به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب، پژواکی است از صدای ملت بزرگ ایران اسلامی، لذا از این منظر این انتخابات بسیار مهم است و مورد توجه دنیاست، این انتخابات اولین انتخابات بعد از انتخاباتهایی است که در برخی کشورهای انقلاب شده، انجام میشود مانند مصر و تونس و نیز اولین انتخابات است بعد ازجریان وال استریت و جنگ فقر و غنایی که در دنیای غرب و آمریکا ایجاد شده، است.”
در یک جامعه اخلاقمدار و دینمدار، کاندیداها میتوانند نقش بسیار مؤثری در برگزاری انتخابات سالم ، منظبط و ارزشی داشته باشند . و بایستی به طرفدارانشان توصیه کنند که در این رقابت از دایره دین و اخلاق خارج نشوند، و باید به همه توصیه کرد در هر حال پای از جاده اخلاق و انصاف بیرون نگذاشته و با بینشی درست و باز به انتخاب کاندیدای مورد نظر خود بپردازند.