- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

انتخابی دیگر در راه است…

88

 

 

 

عبداله گراوند / میرملاس : 

برای چندمین بار است که مردم این دیار در یک بازی تکراری شرکت می کنند و هربارهم نتیجه ای جز شکست را تجربه نکرده اند؛ بازی انتخابات. انتخابات که به عنوان نماد مردم سالاری می تواند فرصتی استثنایی برای تغییر و تحول و پیشرفت و آبادانی و ارتقای فکری و فرهنگی جامعه باشد خود مزید علت برای نابسامانی ها و درجازدگی و توقف و دلتنگی های شهرمان شده است. آری همه ما در حلقه معیوبی گرفتارآمده ایم که مواد مورد نیاز آن تعصب و قومیت گرایی، برگزیدن راه‌های میانبر، کوتاه مدت و منفعت طلبی های کودکانه و… است و فراورده های آن نیز تاکنون چیزی جز امتیازات شخصی برای عده ای قلیل نبوده است.
حافظه تاریخی ضعیف و “تجربه نیندوختن از گذشته” که می تواند یکی از علل اصلی توسعه نیافتگی هر جامعه ای باشد ضامن بقای این طلسم چندین ساله بوده است و تا زمانیکه نتوانیم “خوشایند” و “مصلحت” را از یکدیگر تمیز دهیم و توانایی دیدن اهداف درازمدت و درخور و عقلانی را به دست نیاوریم و تا زمانیکه به قیمت بدبختی درازمدت فقط به فکر تامین اهداف کوتاه مدتی که هزینه ها و خساراتشان بسیار بیشتر از درآمدهایشان خواهد بود، باشیم همچنان در معرض فریب خوردگی باقی خواهیم ماند.
هر جامعه ای می تواند هراز گاهی نسبت به نگرش ها و اعمال خود در گذشته وحال موضع تصحیح و اصلاح را داشته باشد و از آنجائیکه اصلاح فرهنگ مقدم بر هر نوع تغییر ترقی خواهانه است و توسعه سیاسی و اقتصادی در گرو توسعه فرهنگی می باشد تنها با تغییر نگرش های فرهنگی است که می توان سیاست و اقتصاد را در مسیر شکوفایی و پویایی قرار داد.
اگر در جستجوی راهی برای رهایی از این نابسامانی ها وعقب ماندگی ها هستیم همه ما باید نسبت به رفتارفردی مان بازنگری داشته باشیم و از درون تغییر کنیم.
بدون هیچ نوع چشمداشت شخصی، کاهش درد و رنج و تقلیل مرارت و درماندگی و افزایش رفاه و شادی و آرامش همگانی باید مهمترین هدف وانگیزه مان از شرکت در انتخابات باشد و تنها از این طریق است که می توانیم به داشتن جامعه ای سالم و اخلاقی وهمزیستی مسالمت آمیز امیدوار باشیم.
می توان با پاسداشت عقلانیت و خردگرایی به این فرصت سوزی های چندین باره پایان داد و بیشتر از این دیگر مرتکب این خطای استراتژیک تکراری نشد و خرده خرده جمع کنیم و صبوری پیشه کنیم و سعادت و برخورداری وتحرک و پویایی را برای جامعه به ارمغان آوریم… وگرنه بازهم با خودمان خواهیم گفت که “از ماست که بر ماست” و “این ترنم موزون حزن همچنان شنیده خواهد شد”…