تاریخ : جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳
4

مردم گراییِ فرهنگی

  • کد خبر : 87431
  • 16 مرداد 1395 - 19:23

  علیمحمد امرایی / میرملاس :  با یک نظراجمالی به محیط اطرافِ زندگی به سهولت می توان فهمید که این نابسامانی ها محصول زندگی کردنِ باری به هر جهتِ کسانیست که اهلیت اجتماعی پیدا نکرده و هنوز که هنوز است نخواسته اند معنی و مفهوم زندگی انسانی را درک کنند و ای بسا این ناهنجاریها […]

 

علیمحمد امرایی / میرملاس : 
با یک نظراجمالی به محیط اطرافِ زندگی به سهولت می توان فهمید که این نابسامانی ها محصول زندگی کردنِ باری به هر جهتِ کسانیست که اهلیت اجتماعی پیدا نکرده و هنوز که هنوز است نخواسته اند معنی و مفهوم زندگی انسانی را درک کنند و ای بسا این ناهنجاریها بازتاب عملکرد ناصواب مدیرانی است که با وجود دارا بودن موقعیتهای عالی، مسئولیتهای خطیرِ اجتماعی و فرهنگیِ خود را بدرستی ایفا ننموده وتنها با حمل مدارک و مدارجی عاریتی فقط خواسته اند به نوایی برسند و موقعیت خود را به رخ دیگران بکشانند.
مردم گراییِ فرهنگی ، کسانی را می طلبد که فرهنگ به معنی عام کلمه در تار و پود وجودشان رسوخ کرده و رفتارشان هدایتگرِ افرادی باشد که زندگی اجتماعی را برنتابیده و به راحتی به هنجارهای پذیرفته شده جامعه انسانی تن در نمی دهند .جامعه ای که قصد ورود به توسعه را داشته باشد برای مدیریتش شخصیتهای فرهیخته و بافرهنگی را می خواهد که خود مشفقانه آستین همّت بالا زده وعاشقانه و از سر اخلاص مدنیّت را به مردم بیا موزند.
کسانی که در مسند و موقعیتی عالی قرار میگیرند، باید با وسواس و دقت تمام مراقب رفتار اجتماعی شان باشند چرا که رفتار و کردار آنها اگر متناسب با قواعد اجتماعی نباشد خسارتهای جبران ناپذیری ببار می آورد اگر یک استاد دانشگاه ، یک قاضی ، یک روحانی، یک وکیل دادگستری، یک معلم و…درست رانندگی نکند، درست راه نرود، درست لباس نپوشد، با محیط زیست سر سازگاری نداشته باشد … بواسطه اینکه رفتار و کردارش زیر ذره بین دید مردم قرار دارد انواع و اقسام بد آموزیها را به جامعه تزریق می کند به همین خاطر اعتقادم براین است که: اگر در جامعه ای انواع ناهنجاریها خود نمایی می کند دلیلش این است که فرهنگ و عناصر فرهنگی در جان مدیرانش رسوخ پیدا نکرده وبواسطه همین بی توجهی ها رشد و توسعه در آن جامعه ریشه نمی دَوانَد…….و لذا همه مخصوصا افراد تاثیر گذار در روند اجتماعی شدنِ جامعه باید مراقب رفتار خود باشند و همه نیز باید مواظب باشیم که بیش از این ناهنجاریها را در جامعه رواج ندهیم .کسانی که مسندهای مهم اجتماعی را اشغال می نمایند ای کاش قبل از هر چیزاز لحاظ فرهنگی توسط انسانهای فرهیخته و دارای فهم بالای اجتماعی مورد ارزیابی قرار می گرفتند و اهلیت و لیاقت فرهنگی و اجتماعیِ آنها با دقت تمام سنجیده می شد، قطعا اگر این رویه در جامعه نهادینه شود و همه صاحب نظران و فرهیختگان و مدیران در رده های مختلف علاوه برپرداختنِ به کارهای حوزه مدیریتی و کاریِ خود ، فرهنگِ اجتماعی را نیز در دستور کارشان قرارداده و بعنوان همیارِ فرهنگی ، جامعه را در مسیر پذیرشِ هنجارهای اجتماعی هدایت کنند به یقین جامعه در طی کردنِ فرایند اجتماعی و فرهنگی شدن سرعت بیشتری به خود می گیرد و به همین راحتی چوب حراج به ضوابطِ تاثیر گذار فرهنگی و اجتماعی زده نمی شود.
یکی از دلایل عمده ای که جامعه را از مسیر واقعی خودش دور نموده و روز به روز باعث می شود که شاهد افت شاخصهای فرهنگی باشیم این است که :
مردم گرایی سیاسی و قومیتی بر مردم گرایی فرهنگی و اجتماعی ترجیح داده می شود .
در مردم گرایی سیاسی اولویت با زد و بند های سیاسی و دخل و تصرف های ناروا درعناصریست که سر نوشتِ توزیعِ قدرت و ثروت را رقم زده وکسب رانتهای حاصله را برای کسانی که ابزار قدرت و ثروت را در اختیار می گیرند، فراهم می کند و به همین خاطر است که خیلی از سیاسیونِ ذی نفوذ در لایه های قدرت، بجای جلب نظر مردم به برنامه های خود ، با ترفندهای غیر اخلاقی و بدور از شئونات انسانی ،تمامِ همّ و غم خود را برای در اختیار گرفتنِ ابزارهای دست یابی به قدرت صرف کرده و پشت پرده بدور از دید مردم زد و بندهای سیاسی را در اولویت کاری خود قرار داده وبدون در نظر گرفتنِ آسیبهای شکننده و جبران ناپذیری که به ساختار اجتماعی و فرهنگیِ جامعه وارد می شود سرنوشت را به هر سویی که مایل باشند رقم می زنند . طبیعتا در چنین جوامعی خیانت در امانت، دزدی ، دروغ ، حرامخواری و زیاده خواهی…..عرصه را بر صداقت، امانت داری وپاکدستی ودرستکاری تنگ کرده و موجبات بی اعتمادی و سرخوردگی مردم و فاصله گرفتنِ آنها از ارزشهای معنوی را فراهم می کند. برای گریز از این مسیر ضد فرهنگ چاره ای نداریم جز اینکه مردم گرایی فرهنگی رادر دستور کار قرار داده و فرهنگ را بعنوان عالی ترین فرآورده بشری برای بازنگری وهدایت و ساماندهی باورها و احساسات و عواطف و هیجانات درونی در جهت مدنیّت و حقوق شهروندی بکار ببندیم طبیعی است که با این رویه و با مدد گرفتن از فرهنگ و سوق دادن جامعه به سوی فرهنگی شدن ، احساس مسئولیت در افراد جامعه بر انگیخته شده و زمینه برای بازسازیِ ساختارِ فرهنگی و اجتماعی فراهم می شود. در جامعه فرهنگی روال زندگی بر مدار مدنیت و احساس مسئولیتِ شهروندی می چرخد و شهروند به کسی گفته میشود که در تمام شئونات جامعه برای سازندگی و ساماندهی وتنظیف محیط زیست و تنظیم روابط اجتماعی مطابق با قواعد اجتماعی ،تمام مساعی خود را بکار گرفته واز هرگونه بی مسئولیتی و ولنگاری دوری می جوید. در جامعه فرهنگی بواسطه فضای مثبت حاکم بر جامعه جایگاهی برای ولنگاری وبی انضباطی و دست بُرد به آرمانهای مردم باقی نمی ماند و افراد جامعه بخاطر اینکه از جایگاه بهتری برخور دار شوند بطور طبیعی نقش مثبت و خیر خواهانه خود را به نمایش می گذارند در اینگونه جوامع زور گویی، زیاده خواهی، بی نظمی، خود بزرگ بینی، ناسازگاری با محیط زیست اعتباری ندارند و به طبع نمی توانند حائز امتیازی برای آدمی باشند . در جامعه ای که اموراتش بر مدار فرهنگ می چرخد در مصرف انرژی ،آب، سوخت و سایرمصارف به حد اقلها اکتفا می شود وبرای جلو گیری از هدر رفت منابع حیاتی ، آحادِ جامعه با احساس مسئولیت ، نهایت تلاش خود را بکار می گیرند. پاکیزگیِ محیط زندگی و حفظِ محیط زیست از نشانه های بارز جوامعی است که فرهنگ را دائر مدارِ زندگی خود قرار می دهند زندگی در جامعه فرهنگی یک زندگی آیین نامه ای است به این معنی که مسئولیتهای هر مقام و هر شغلی اعم از حقوق و تکالیفشان تعریف و حدود وثغورشان نیز معین شده است و هر کدام آیین نامه اجراییِ خاص خودشان را دارند و همگان به عنوان شهروند خود را مکلف به اجرا ی آن می دانند و بخاطر همین است که در این جوامع اخلاق اجتماعی به معنی عام کلمه به خوبی شکل می گیرد و نیز به همین دلیل است که صاحبانِ معرفت اخلاق را به معنی به جا آوردن آداب اجتماعی میدانند. رعایت بهداشت صوتی، رعایت بهداشت محیط ، رعایت فرهنگ ترافیک ، تفکیک زباله و جمع آوری بهداشتیِ آن، مسدود نکردن معابر وخیابانها، حراست و حفاظت از مراتع و جنگلها ، جمع آوری روان آبهای حاصل از باران و استفاده بهینه از این آبهای ارزشمند،هدر ندادن انرژی و………….. از نکات بارزی است که در جوامع فرهنگی از اولویت ویژه برخوردارند با این اوصاف برای برون رفت از نابسامانیهای اجتماعی و فرهنگی چاره ای نداریم مگر اینکه جامعه به سمت و سوی مردم گراییِ فرهنگی سوق داده شود و صد البته این ایده نیز دست یافتنی نخواهد بود جز اینکه فرهیختگی برای دست یابیِ افراد به مدیریتهای خرد و کلان اولویتی طراز اول باشد.

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=87431

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 39در انتظار بررسی : 3انتشار یافته : ۳۶
  1. بسیارعالی وپرمحتوا بود

  2. سلام و درود بر استاد ارجمندم جناب امرایی عزیز
    ما هنوز فاصله زیادی با مردم گرایی فرهنگی داریم. اما امید که روزی به آن برسیم…

  3. ازمطالب خوبتان نهایت استفاده را بردیم به امید روزی که فرصت طلبان رسوا شوند

  4. ازقلم شیوا ورسایتان نهایت استفاده را بردیم به امید روزی که فرصت طلبان رسوا شده وبه مردم گرایی فرهنگی حقیقی برسیم

  5. نا مش جاودانه باقی خواهد ماند چون برای دفاع از حریم خوبیها خطر را به جان خریده است و این یعنی فداکاری ، روحش قرین رحمت الهی باد

  6. سلام و درود خدا بر انسان های بی مدعی وفهیم از مطالب ارزشمند وپر محتوای شما بهره جستم حقیقت این است

    که مردم گرایی سیاسی وقومیتی بر مردم گرایی فرهنگی واجتماعی ترجیح داده شده است .

  7. باسلام خدمت جناب امرایی
    از تحلیل زیبا و کارشناسانه شما در مورد مردم گرایی فرهنگی و سیاسی استفاده کردیم . درود بر شما ,سرافراز و پاینده باشید .

  8. باسلام خدمت اقای امرایی عزیز وفرهیخته .یقین دارم که جنابت آنچه را نشر میدهی از سودا ی وجودتان
    مایع گرفته وضمن اعتقاد بدان در رفتار وگفتار عامل بدان بوده ای .پس قطع یقین کلامت تاثیر گذار خواهد‌بود. باکمال تاسف چنانچه اشاره نموده آید گفتار بدون عمل مسولین سبب بسیاری از مشکلات جامعه شده است.آنان همچون رطب خورده ای می مانند که منع رطب میکنند.

  9. درود بر جناب آقای امرایی. دست مریزاد .باز هم مثل همیشه گل کاشتی

  10. باسلام وعرض ادب خدمت دوست ارجمندم مرد میدانها وروزهای سخت وپاسدارخوش فکرونیک اندیش جناب امرایی عزیزکه به درستی به نقش فرهنگ درتوسعه متوازن وهمه جانبه ونیز عمل به ارزشها وهنجارهای اجتماعی توسط صاحبان مناصب موثرپرداخته انددرتاییدمطالب ارزشمندتان باید عرض کنم که یکی از مکاتب بزرگ جامعه شناسی مکتب فرانکفورت یاهمان مکتب انتقای است که دربحث توسعه به انتقاداز تاکیدصرف بربخش سخت افزاری توسعه وعدم توجه به فرهنگ بعنوان بخش نرم ازاری توسعه پرداخته وازدهه ۱۹۸۰به بعددربرنامه های توسعه توسعه فرهنگی با اهمیت بخشی به فرهنگ ملی ومحلی بابرنامه ریزی فرهنگی واجتماعی برای هویت بخشی ملی ونیزخلق قدرت وانسجام وبالتبع شورونشاط اجتماعی برای نیل به ارمانها دردستورکارقرارگرفت وامروزه مولفه های توسعه فرهنگی انقدراهمیت یافته اند که بدون داشتن انها توسعه ناقص یا نامتوازن خواهدبودکه به خوبی دربحث جنابعالی تبییین شده است

  11. احسنت برادر امرایی دست مریزاد

  12. سلام و درود بر استاد امرایی باز هم از مطلب زیبای جنابعالی استفاده کردیم امیدوارم هر کدام از ما به سهم خود تلاش نماییم اگر خودمان نمیتوانیم به این آرزو برسیم حداقل زمینه را فراهم نماییم نسل بعدی به آن برسند به امید آن روز.

  13. عالی بود دست مریزاد

  14. “این ایده دست یافتنی نیست مگر برای دست یابی افراد به مدیربت های خرد و کلان ، فرهیختگی اولویت بی بدیل باشد”
    خیلی متین و کارشناسانه است آقای امرائی ، دست مریزاد ولی متاسفانه در اجرائیات کشور دیر شده است و هرچه دیرتر عمل شود درخت انحراف تنومند تر می شود،بقول سعدی؛
    سرچشمه شاید گرفتن به بیل
    چو پرشد، نشاید گذشتن به بیل

  15. برادر ارزشمند امرایی با عرض سلام ، ادب به ساحت مقدس و دردمند شما بسیار عالی است ولی کو کوش شنوا کو اقدام کو عمل ( درد دل سی زیر گل )؟؟؟؟؟؟

  16. خسته نباشی دلاور

  17. بسیار زیبا بود دست مریزاد

  18. هردو عالم قیمت خود کرده ای/نرخ بالا کن که ارزانی هنوز

    مثل همیشه رسا،روان و تاثیر گزار بود…خسته نباشی

  19. برادر ارزشمند جناب آقای امرایی دست مریزاد انشالله خودمان بتوانیم به این آرزو برسیم یا اینکه زمینه ای فراهم گردد تا آیندگان به آن برسند ازمطالب بسیار ارزشمندتان استفاده کردیم

  20. درود بر شما به نکات بسیار خوبی اشاره کرده اید امروزه مهمترین مشکل جامعه ضعف فرهنگی است و مردم نسبت به بسیاری از قوانین و آداب و رسوم شهری آشنا نیستند که ناشی از بی توجهی مسئولین به امر آموزش و فرهنگ سازی است که جا دارد تمام ارگانها و نهادهای مسئول نسبت به مقوله فرهنگ جدیت بیشتری بخرج دهند ،امروز در جامعه ما ،فرهنگ رانندگی،فرهنگ آپارتمان نشینی ،فرهنگ آشغال ریختن در جدول و سطح شهر،فرهنگ مصرف آب ،فرهنگ رفتن به طبیعت و….دارای ضعف فراوان هست که باید اصلاح و بهبود یابند

  21. درود به صاحب این قلم

  22. با عرض سلام خدمت دوست و برادر عزیزم آقای امرایی مثل همیشه زیبا و پر محتوا

  23. با عرض سلام خدمت دوست و برادر عزیزم آقای امرایی مثل همیشه زیبا و پر محتوا، تک تک ما باید از خودمان شروع به تغییر کنیم

  24. جناب حمزه ابراهیمی کاش یه کامنت هم برای سردار مرصاد شهید حمید رضا ابراهیمی میگذاشتید !! با تشکر از امرایی عزیز مثل همیشه سلیس و پر محتوا

  25. فرهیخته ی فرهمند،جناب امرایی دوست داشتنی!
    مطلب زیبایت قابل تقدیراست وستودنی!امیدمی روداین قلم فرسایی ها،مرهمی باشدبرجراحت وزخم های سوزناک هنحارشکنی هاوفرهنگ کشی های امروزین.گرچه این باروح وروان بی هنران قانون گریزسازگارنیست اماتلنگریست بجاتاشایدافکارآزارنده وپریشان شان رامجاب وملزم به رعایت قانون وپذیرش حقوق مسلم وبدیهی سایرشهروندان غزیزسازد.پدیده ی بی فرهنگی عارضه ایست دردناک که قلم هاواندیشه های پاک رابه چنین آوردگاهی سخت ونفسگیربه چالش می خواند.رواست سپاس بی پایانم رابه سبب قلم شیوایتان ودغدغه ای که بدان دچاریدابرازدارم.ماناباشیدوجاویدان.

  26. خودت را بهتر کن این است همه کاری که برای بهترکردن جهان میتوانی بکنی

  27. بر سردار درود باد ، جامعه ما دچار ” بی سر و بی الگو ” گشته ، و برخی الگوهای ما (آنهای که کنشگر فعال و موثرند و هم تصمیم گیرند و هم تصمیم ساز) که در حوزه های کلیدی نام و آوازه ای دارند و خود باید بستر ساز اصلاح در حوزه ی فرهنگ و اجتماع باشند (باگفتار و رفتارشان) متاسفانه میان آنچه که می گویند و آنچه که در عمل از آنها دیده می شود نوعی شکاف عمیق دیده می شود ، در جامعه ی توسعه نیافته ای مثل ما ” چهره ها ” (سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی) به عنوان کارگزاران تغییر در در دهه ی اخیر به مطلوب آنچه که مراد هست ایفای نقش نکرده اند و میان خود و دیگر صاحبان عرصه ی کنشگری(توده ی مردم) فاصله ایجاد نموده اند و به جای اینکه در نقش واقعی ” عالمان متعهد ” دردمندانه به اصلاح امور بیاندیشند و به کارزار بپردازند ” عابدانه ” به اندیشه بیرون کردن “گلیم خویش از موج ” مشغول زندگی اند ، گام مهم در این راه همگرایی میان ” شخصیتها ” و بدنه ی اجتماع می باشد که سالهاست این میانه بهم خورده است ، باید ذهنیتهای فردی و اجتماعی ” موثران کنشگر ” به عنوان ” الگو های تاثیرگذار به این حکایت سعدی توجه بیشتری بنمایند : صاحبدلی به مدرسه آمد زخانقاه بشکست عهد صحبت اهل طریق را گفتم میان عابد و عالم چه فرق بود؟ تا اختیار نمودی ازآن این فریق را گفت آن گلیم خویش بدر می برد زموج وین جهد می کند که بگیرد غریق را

  28. نتیجه گیری حاصل از این مقاله این خواهد بود که با آگاهی اجتماعی سعی در آن شود که به دور از تعصبات طایفه ای و بازی های سیاسی سعی شود که ایده ی شایسته سالاری عملی شود ؛ همچنین مسولین و مدیران ارگان های دولتی به این دلیل که الگی اجتماعی
    هستند سعی کنند جدای از اینکه رفتار مدیریتی خاصی دارند خود را بدانند کنند که رفتارهای شخصی مناسب با فرهنگ پذیرفته شده داشته باشند

  29. دستمریزاد جناب امرایی ؛ مقاله به ناهنجارهای شخصی و اجتماعی اشاره دارد و نیز راهکارهای مناسبی را پیشنهاد کرده

  30. باسلام خدمت استاد ارجمند جناب آقای امرایی
    باز هم مثل همیشه شاهد تحلیل زیبا و کارشناسی شما استاد ارزشمند هستیم
    دورود بر استاد محبوب و دوست داشتنی
    دست مریزاد

  31. باسلام به انسان فهیم و دلسوز جناب امرایی.

    لایک امیر

  32. برادر ارجمند جناب آقای امرایی عزیز : مقاله با محتوا و وزین جنابعالی که حاکی از دغدغه های متعهدانه شما میباشد را ملاحظه نمودم، واقعیت این است که فقر فرهنگی از تمامی وجوه فقر مهمتر و اساسی تراست امیدوارم مطالب و پیشنهاد ات دلسوزانه جنابعالی مورد توجه والتفات مدیران و تصمیم سازان فرهنگی قرار گیرد

  33. در ارجمند جناب آقای امرایی عزیز : مقاله با محتوا و وزین جنابعالی که حاکی از دغدغه های متعهدانه شما میباشد را ملاحظه نمودم، واقعیت این است که فقر فرهنگی از تمامی وجوه فقر مهمتر و اساسی تراست امیدوارم مطالب و پیشنهاد ات دلسوزانه جنابعالی مورد توجه والتفات مدیران و تصمیم سازان فرهنگی قرار گیرد

  34. بسیار عالی و پر محتوا

  35. بسیار زیبا و پر محتوا بود

  36. آنچه را از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند .مقاله شیوا و با محتوایت درد دل همه فریختگان است .دست مریزاد موفق و موید وسربلند باشی

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.