تاریخ : پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
4

پاسخ شاه‌پور لطفی به مطلب «اعتراضی به عملکرد اسماعیل دوستی در انتخابات مجلس سال قبل»

  • کد خبر : 93359
  • 16 دی 1395 - 13:16

شاه‌پور لطفی/ میرملاس: اندر احوالات خلق، راندن اهانت است به تنبور و به حلق، رواج نصیحت‌های نابه‌جا و کنار زدن پرده‌های احترام و به ابهام فرو در خفتن روشنی در سیاهی بازی های سیاست، کوشش و پویشی نادل‌پسند و خردسوز. در خوانش نصیحتی از آقای سینا قلندری، همشهری نادیده‌ام در تارنمای نشریه‌ی بلوطستان، نکاتی چند […]

95958-1

شاه‌پور لطفی/ میرملاس: اندر احوالات خلق، راندن اهانت است به تنبور و به حلق، رواج نصیحت‌های نابه‌جا و کنار زدن پرده‌های احترام و به ابهام فرو در خفتن روشنی در سیاهی بازی های سیاست، کوشش و پویشی نادل‌پسند و خردسوز.
در خوانش نصیحتی از آقای سینا قلندری، همشهری نادیده‌ام در تارنمای نشریه‌ی بلوطستان، نکاتی چند را خاطر نشان خواهم کرد، باشد که بر نهاده‌ای نو باشد در ملغمه سیاسی این شهر، خاصه نسل نواندیش و کتاب‌خوان! نسلی که نبایستی به سهو کلاه بپذیرد بر سروری سرش ، نسلی که پرسش‌گرانه پاسخ می‌خواهد بابت حق و حقوقش بابت کمی‌ها و کاستی‌ها …
جناب قلندری، قلندر باید شب بیدار باشد، تا خفاش در شمایل بختک به او شبیخون نزند. اما شما قدری بی‌تجربه، قدری به دور از تحلیل، پیرو یک خبر، در یک واکنش احساسی، شوریده‌اید، بدون دانستن این نکته که بازی قاعده ای دارد. آیا در آن منبر خطابه‌ای که نشسته‌اید مشخص است تخصص شما چیست ؟ نصیحت و مواخذه آقای دوستی کار قشنگی نبود و آن هم با درپیچیدن خانواده‌اش به چنین لفاظی و لفافه‌ای این حقیر به عنوان یک شهروند از چنین نگرش هایی خلیده خاطر می‌شوم.

آیا وقت آن نرسیده است که نسلی تازه نفس، با اعتماد به نفس، با بینش و کنش مناسب و هم بسته، بازیگران سنتی سیاسی این شهر را مورد مداقه و نقد قرار دهد ؟ شهری که در چنپره نفوذ و نفاذ عده ای ویژه‌خواه دست به دست می‌شود و در این میان مردم انگار در گهواره ای مورد نغمه و نوازش‌اند و خوابشان بهترین اتفاق !

وقت آن است ضمن نه خسته‌ای به کنش‌گران سنتی فرسوده این دیار با تحلیل‌های درست ، آنها را دعوت به بازنشستگی کنیم. تا این شبانه آزگار بی‌تکان و تحرک خانه خراب کن، قطع شود . فعالانی که -هر چند کارنامه شان را با تخفیف هم می خوانیم-قابل دفاع نیستند !

اتفاق را از این جا مورد بازخوانی قرار می دهم؛ نهادن انگشت اتهام بر آقای دوستی در حمایت از ملکشاهی، در چرایی این تصمیم توضیح روشنی موجود است . در ۴ سال اول حضور «کُت‌پر» ملکشاهی در فضای سیاسی این شهر، اقبال اصلاح طلبان به ایشان در آن روزها ، روزهای خزانی و برگ‌ریز طیف اصلاح‌طلب ، هدف گشایش راهی بود در بن‌بست‌ها، بنابراین ملکشاهی شد «گزینه‌ی ناگزیر» و شانس از این بلیغ‌تر دَرِ خانه‌ی کسی را نمی زند .

اما در این دوره ، ملکشاهی بود به اضافه‌ی مهره‌های دست چندم به اصطلاح طلب و در این بازه، باز واقع گرایانه‌ترین گزینش ملکشاهی بود. حال از سر سیاست یا از سر ناچاری! همان گونه که بر آفتاب شد جریان موسوم به اصلاحات در بازی دادن به مهره‌های چراغ خاموش دچار اشتباه شد! و نتوانست اکثریت مجلس را تصاحب کند . بد رو دستی خوردند و کسی مثل محمدرضا عارف در مجلس به کُنج انزوا و گوشه‌نشینی کشیده شد! و چنین تدبیری امید را به اردوگاه اصول‌گرایان آورد و دیدیم آن روزها، غیبت اجباری اصلاح‌طلبان، اصول‌گرایان یکه‌تازی‌ها می‌کردند و بدون رقیب در درون دچار زوایه شدند اما با حضور مبهم این دوره اصلاح طلبان و با دمیدن در بوق و کرنا موجبات نزدیک شدن اصول گرایان به هم را فراهم ساختند

در دوره‌ی اخیر باز هم انتخاب مناسب بازی با مهره‌های به اصطلاح معتدل بود و در حوزه‌ی کوهدشت می‌بینیم که سمت گیری آقای دوستی قرین به واقع است تا آن دوستانی که مردم را به سمت توهم کشاندند و در جریان شیشه شکستن‌ها، توان مطالبه‌گری مردم را هزینه و هدر دادند، بدون دست‌آوری برای مردم !

علم روان‌کاوی می‌گوید : «خشم» توان مطالبه گری دُرست را زایل می‌کند و انگشت توهم را متوجه فاعلان می کند ! وقت آن است که به تحلیل‌های درست بپردازیم و تن بزنیم از گمانه و حدسیاتی بر پایه و مایه ی شایعه و شنیده! من نه مدافع آقای دوستی ام و نه ایشان را حتی از نزدیک دیده ام ! اما بریدن ایشان از جریان بی‌راهه پوی اصلاح‌طلبی کوهدشت می تواند کلید و بزنگاه مناسبی باشد برای گذار نسل نواندیش از دوستانی که با فتار و شاکله ی ذهنی و سیاسی‌شان ، رقابت از جنس بدوی و قوم و قبیله‌ای است.

دوستانی که متاسفانه از دور به شدت ویژه‌خواه به نظر می رسند و منافع احتمالی اصلاح‌طلبی را در شهرستان و استان به سود خود مصادره کرده اند ! و تمام هنرشان درگیر طردها و چینش‌هاست . بدون رعایت حقوق شهروندی، بدون در نظر گرفتن هیچ حرمتی. «تراز» آنها فقط سینه چاک بودن است، در خط بودن است و دیگر هیچ .

در واکاوی کارنامه این دوستان متوجه می شویم که نه دوراندیشی بلدند، نه سیاست، نه حرمتِ حُریت معلم را نگه می‌دارند و نه مردم بجز در بزنگاه انتخابات در ذهنشان نیمکتی برای نشستن دارند!

قلندرها باید بیدار باشند! عدم آگاهی از پیشینه‌ها، خدایی ناکرده می‌تواند جوانان جویای نام را گرفتار بازی کند در این نصیحت‌نامه آقای قلندری روشن نیست که ایشان سمت مردم ایستاده اند یا سمت آن دوستان – این ورطه گرداب ها حایلی است ناآشنا در آن غوطه نخورید ! دوستانی که موقع شناس نبودند و همیشه از بشقاب اصلاح‌طلبی لقمه برگرفتند و دست مردم را خالی گذاشتند از خرمای نفت !

جناب آقای قلندری در کشور ما هنوز هیچ حزبی وجود ندارد و جریان‌هایی که به راحتی متولد می‌شوند تعریفشان جناح است شایسته است قدری با چهارچوب های اولیه ی علوم سیاسی آشنایی داشته باشید تا احساستتان شما را به بن بست نکشاند و نهایتاً سر به بیابان نگذارید !

ما بر پایه همان استدلال ، بعنوان اصلاح‌طلب از آقای ملکشاهی حمایت کردیم و امروز نیز علی رغم برخی مسائل باز بر تصمیم خویش صحه می گذاریم و با وجود داشتن نقد بر ایشان (عدم بازگشایی دفتر ارتباطات مردمی، عدم ارتباط با رسانه‌های بومی و …) برای تن زدن از شائبه‌ی تخریب این مقال را می گذاریم تا قال دیگر … نکند برخی آن را بد تعبیر و تفسیر کنند، اما قول می‌دهم در زمان مناسب به صورتی استخوان‌دار ملکشاهی را نیز به بوته‌ی نقد بکشانیم. چرا که نسل امروز نبایستی فکر کند ماشین لنگی را هول داده و دستش بر هیچ بندی بند نیست !

ملکشاهی به هوش باشد ! به گوش باشد! به عنوان شخصی میانه‌رو نبایستی کنش‌هایش سبب رواج ناروایی‌های این چنینی و رها شدن تیر طعنه به سمت اصلاح‌طلبان همراه خویش شود. به هوش باشد! اگر فعالان سیاسی اصلاح‌طلب این دیار دست از حمایت ایشان بکشند مهره‌ی استخوان‌داری در حول ایشان یافت می نمی‌شود .

ایشان باید تن بزند از پویه در ریل‌های ۴ سال قبل  و با فعالان سیاسی بومی در سمت‌گیری هایش مشاوره کند؛ تک روی منافات دارد با اعتدال. معتدل بودن فقط در حد حرف و شعار که پذیرفتنی نیست !

به زعم راقم این سطور سمت‌گیری جدید آقای ملکشاهی اعتراضی است به دولت. دولتی که مدیرانش  در این استان، مهره‌ی دست همان دوستانی شده اند که سخت سرگرم خویش‌اند ، متخصصان گره‌افکنی بدون داشتن ناخن گره گشایی!

دوستانی که به واسطه یدک‌کش‌های قابل رویت خود را به دولت اصلاحات سنجاق کرده‌اند و افعالشان بیرقی است از عدم دوراندیشی از کج‌فهمی دست کِرخت و بی‌ترحمشان دارد عروسک گردانی می کند .

کنش هایی که موجب عدم یک‌دستی جریان اصلاحات در این دیار شده است. بعنوان مثال: قلع و قمع‌های آنها در آموزش و پرورش سرشار بود از غرض‌ورزی و آلودن فرهنگیان به صفاتی چون جاه‌طلبی، رقابت کورکورانه و …

همین نگرش و کنش‌های از سرلج، ملکشاهی را نیز به بیراهه زور زدن برای مقابله با چینش‌های دل‌بخواه آنها کرده است فقط همین! به دور از دغدغه‌ی مردم و به این ترتیب مجال را از خود و ملکشاهی ستانده اند تا شاید محض رضای خدا، از سر اتفاق گامی برداشته شود برای فقر و بیکاری. آیا بیراهه‌تر از این راهی می‌شناسید ؟

دوستان اهل رسانه می توانند به این روند مدد رسانند و به راحتی ملکشاهی را هول دهند تا بی خیال مردم شود هشت سال بر کار بودن می‌تواند عطش را سیراب کرده باشد!

به دور از دُوراندیشی با حالتی تهاجمی و هُمالی‌ای تمام عیار هم انرژی ملکشاهی و هم زور و کوپن خویش را به بیراهه  کشانده اند. آیا شایسته است کانون تعلیم و تربیت را به بزنگاه تسویه‌حساب‌های احساسی و شخصی تبدیل کنند؟

ملکشاهی به هوش باشد! بازی این آقایان در آن جهت است تا فریضه خویش را اثبات کنند که شما کلاه سر اصلاح‌طلبان گذاشته‌اید در تبرئه‌ی خود بکوشید. کما اینکه با تکیه بر قرائن و نگاهی به معمول شدن دو دوره پشت هم توفیق در ریاست جمهوری احتمالاً آقای روحانی ۴ سال آینده نیز بر کرسی تکیه خواهند زد . زاویه گرفتن با دولت می‌تواند شما را به علی امامی راد دیگری تبدیل کند .

و در پایان چند نکته را متذکر می شوم تا خدایی ناکرده نسل نواندیش در دام بازی دستان نامریی گرفتار نشود:

قلندرها بیدار باشند! یکی از کیفیت‌های این دوستان استفاده از اهالی رسانه است و حساسیت و موجودیت این امکان را درک کرده‌اند. من و شمای روزنامه‌نگار دستمان به کجا بند است، در تحصیل معیشت و دفاع از امنیت روانی و شغلی خود ، چه تعریفی داریم؟ خام دستانه برای خود داستان‌ساز نشوید ما آزموده‌ایم در طبله‌ی اینان دوایی نیست!

شتاب‌زده قضاوت نکنیم، ناسخته و ناسنجیده دُرشت نگوییم، کودکان دیار ما همچون کودکان داعشی که اسلحه در دست دارند با بازی سیاست بزرگ می‌شوند و زبانشان پُر است از مَتَل و مَتَلک و اما …

منبع: بلوطستان

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=93359

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 22در انتظار بررسی : 3انتشار یافته : ۱۹
  1. بسیار عالی بود،ولی می شود کمی آسانتر مطلب خود را بیان کنید.اقتصاد دنیا مانند یک لیوان آب است هر کشور همچون چین بیشتر بردارد مقدار کمتری برای بقیه باقی می ماند.پول و سرمایه ایران هم همان لیوان است پس وقتی اقوام باهوش فردی باهوش و نزدیک به قشر جوان و تحصیل کرده خود را راهی پایتخت آرزوهایشان می کنند او تقلای بیشتری برای نوشیدن باقی مانده آب لیوان خواهد کرد.و سهم کودکان دیار ما همچون کودکان داعشی که اسلحه در دست دارند بازی سیاست است و زبانشان پُر است از مَتَل و مَتَلک و اما …

  2. جناب لطفی کنشگران سیاسی به قول شما سنتی ماشین ژیان نیستند که کسانیکه هنوز دست چپ وراستشان را در سیاست نمی شناسند جایشان را بگیرند اینان سرد وگرم چشیده ها ی سیاست این دیارند مردان سیاسی هرچقدر قدیمی رت می شوند مانند گوهر گرانبهاتر می شوند همانطوری که امروزه بزرگترین آژانسهای خبری دنیا هرگاه سیاستمداران کهنه کاری چون : هنری کیسینجر و چامسکی و…لب به سخن می گشایند ،چنان به آن استناد می کنند که مورد توجه تمام جهانیان قرار می گیرد.حال شما قائلید که کدام ناپخته میتواند جایگزین این سرمایه های ارزشمند ما شود .آنهایی که با این استدلالات سخیف قصد توجیه روسپیگری سیاسی شان را دارند وآن را نقل ونبات مجالس ودنباله روهای خود می کنند بدانند این بزرگان تا در قید حیات هستند در دل وجان مردم جا دارند همانورط که دیدیددر انتخابات گذشته با دست خالی به جنگ زر و زور و تزویر آمدند وخواب معامله گران حقوق مردم را آشفته کردند وچنان حماسه ای خلق شد که آقایان از بلندای آپارتمانهای پشت پارک شهر به رصد اجتماع بی نظیر روز چهارشنبه پرداختند تا آن ۷اسفند غارتی را رقم زنند.
    شما درجایی از رعایت قاعده بازی گفته اید ، اتفاقا این منتخب شماست که برای رسیدن به هر چیزی به حربه های دیکته شده دوستی ها تن در داد وایشان که مخالف سیاست دولت تدبیر وامید بود وتلاش وی برای شکست دکتر روحانی در سال ۹۲ سند این مدعاست بایستی از فشار آوردن بر دولت دست می کشید وبا تحمیل آدمهای ناتوان ونالایق بر دولت اجازه می داد تا دولت با معتقدان به سیاستهایش کار را پیش ببرد.
    شما سمت گیری ملکشاهی را اعتراصی به دولت دانسته اید!!! ومن این ادعای شما بسیار مضحک می دانم وبر عکس شما این سمت گیری ایشان را بسیار هوشمندانه و دور اندیشانه می دانم چرا که ایشان با وضعیتی که در کوهدشت دارند نیک میدانند که همه چیزشان در کوهدشت بر باد رفته است چراکه بسیاری معدود اصلاح طلبان همراه وی از کردار خود پشیمانند واصولگرایان کوهدشت نیز در آینده به فکر معرفی نیروهای قوی دیگری خواهند بود .
    من معتقدم با شناختی که از آقای ملکشاهی دارم چه بسا اگر می دانستند برنامه های دوستی ها برای روانه مجلس شدنش اینقدر گران برایش تمام میشد هرگز تن به این رقابت نمی داد.
    مظمئن باشید آقای ملکشاهی بار دیگر با طناب آقایان درون چاه نخواهد رفت وبا چشم باز تصمیمش را گرفته وهیچگاه خود را از بدنه اصلی اصولگرایی خارج نخواهد کرد.

  3. به صورت کلی متن را نگاه کردم.

    حداقل یک ایراد از نظر بنده وجود داشت و آن اینکه، جالب نبوده در پاراگراف آخر، کوکان شهرستان کوهدشت را به کودکان داعشی تشبیه کنی.

  4. فکر کنم خودتم نفهمیدی چه گفتی و چی نوشتی،در ضمن میتوانستی عامیانه تر نگارش کنی تا عموم مردم سر از حرفهای بی مورد شما در بیارن عزیز دل

  5. توهین به شعور مردم و اصرار بر نادیده گرفتن حقوق مسلم آنها باتعیین وکیل تسخیری از بالا ، اقتضا می کند که قلندران بیدار باشند و هشیار تا هیچ ناکسی بخود اجازه ندهد خودخواهانه در روز روشن به حقوق مردم دست درازی کند

  6. بنده به آقای ملکشاهی رای دادم ولی چنانچه در مقابل آقای روحانی قرار بگیرن واقعا ابزار پشیمانی میکنم معتقدم باید زیرکانه عمل کنند گرایش اعتدالی ایشون باعث شد خیلی از اصلاح طلبان به سمتشون بیان اگه چنانچه اینگروه ازش جداشن تنها میمونه چون دور بعد اصول گراها قبادی رو دارن امکان نداره به سمت ملکشاهی بیان،ولی خطاب به جریان اصلاح طلب یکسال گذشت دو سال دیگه تبلیغات شروع میشه با این طرز حرف زدنتون گروهی که این دوره با شما نبودن برا همیشه از خودتون نرانید این یعنی تیشه به ریشه ی اصلاحات در کوهدشت،اگه بقول خودتون وفادارید به جریان،آینده نگر باشید

  7. بنده برای اولین بار از خواندن متنی این چنینی لذت بردم وان را پذیرفتم نه از روی احساس است ،نه عصبیت بلکه قریب به واقعیت است، یک درخواست دارم وان اینکه معاونت پرورشی اداره که در زمان معاونت قبلی از مسیر خود خارج شده ……….

  8. جوابیه تند شما علیه آقای قلندری در فاصله ……………………..نشان از ورود بی موقع و افراطی همشهریان کوهدشتی به بحث انتخابات و شکل گیری موج و جریانی است که جز تعصبات خشک و افراطی در بین ………………………………. و بخشی از مردم شهرستان سود چندانی برای کوهدشت نخواهد داشت …..

  9. من نمی دونم چرا این همه لغت ناشتاخته بکار برده ؟اینجا کلاس فلسفه و سفسطه نیست نمیشد با زبان عامیانه نوشت این همه به مغزت فشار اوردی که این کلمات نا مانوس را کنار هم چیدی میشد به زبانی شیوت ورسا پاسخ بدی ضمن این که فکر نکنم کسی چیزی از نوشته شما عایدش شود

  10. نقد منصفانه و از روی خیرخواهی باعث ایجاد تحرک بیشتر در پیکره بی رمق جامعه و نیز بیداری اذهان عامه می گردد ، جدال زیبای سعه صدر و شور جوانی می تواند مطالبه گری کند و گره گشای مشکلات شهرمان باشد . به امید آینده ای سرشار از امید برای همه دوستان .

  11. جناب لطفی عنایت بفرمایید اولا با زبان عامیانه سخن بگویید واز بکار بردن الفاظ و کلمات آنچنانی برای اثبات سواد خود پرهیز نمایید دو ما یقین داشته باش هرکسی از اصلاح طلبان به ایشان که داری شناسنامه اصول گرایی می باشد و حامی سر سخت قالیباف بوده رای داده اشتباه کرده و نباید دور گشته را که اصلاح طلبان کاندیدا نداشتند با این دوره مقایسه کرد سوما به دوستان جوان و اهل قلم طرهان بزرگ توهین نکنید زیرا مرغ پر نو رسته چون پران شود، طعمه هر گربه دران شود. در ضمن اگر به کارنامه هشت سال دفاع مقدس سرکی بکشی امثال قلندری ها بودند جنگ را فرماندهی می کردند نه افراد مسن و نمونه دیگر اینکه امام عزیزمان آن کودک ۱۳ ساله را رهبر خویش قلمداد نمودند که نارنجک به کمر بست و ………….

  12. سلام ، اگر با زبان فلسفه حرف می زنند ایراد می گیریم و اگر به زبان عامیانه حرف می زنند ایراد می گیریم با زبان کوچه بازاری حرف می زنند ایراد می گیریم ……….

    همشهریان عزیزم که دارین جبهه می گیرین مگر وضعیت اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی،معیشتی و…..شما این چندین سال بهتر شده که دارین از یک نفر و یا یک حزب ( حزی های سیاست زده پوشالی) طرفداری می کنین
    خواهشا به خودتون بیاین معقولانه تشنگان خدمت رو انتخاب کنید نه تشنگان ریاست و قوم و قبیله گرا و ……..

  13. باسلام جناب لطفی عزیز اینکه شما بشینید و کلمات رو کنار هم جوری بچینید که اندک مخاطبی بتونه اون و تفسیر کنه این خود نقدی است بر این رمان که نوشتی ،همچنین برادر من بیا با زبان ساده صحبت کنیم شما فرض بفرمایید همه ما بیسواد ولی همه این بیسوادها خود سیاستمدارانی بزرگ و نجیب هستند و میدانند نمیشود در یک میدان با دو سر راه رفت و دو جور حرف زد.من در بزرگی دوستان قدر ت طلب در تهران شک ندارم ولی در شهرستان نه تنها بنده بلکه همه یقین دارند که در دل مردمان نجیب دیارمان جای دیگر ندارند و تنها چیزی که ماندگار است ماندن در یادو قلب همین مردم ساده و مهربان است و خوب بدانید که این مردم حافظه تاریخی بسیار قوی دارند.

  14. باسلام ؛ ای کاش آقای لطفی به جای این همه حرف های سنگین ؛قلمه و….. با زبان ساده و روان و شیوا بیان می کردند قطعا بهتر بود وبه دل می نشست ,بهترین زبان زبانی است که برای همه قابل فهم باشد.

  15. برادربزرگوارجناب لطفی عزیزاینکه اصلاح طلبانی چون عارف درمجلس به انزوارفتن اولا نتیجه ردصلاحیت های گسترده بود که چهره های شاخص اصلاحات راردصلاحیت کرد تک وتوکی هم که تاییدشدن ۲۰ روزقبل ازانتخابات بودکه کلی نیروی اونها روگرفت وفعالیت تبلیغاتی نکردن ثانیا عملکرد اصلاح طلبان منفعت طلبی که به خاطر منافعشان به اصولگرایان پیوستند دیگرجانماز آب کشیدن فایده نداره

  16. باسلام
    فک کنم بعضی از دوستان چندوجهی بودن مطلب و درک نکردند
    نویسنده استدلال قوی ارایه داده این که بگیم سفسطه است نشانگر عدم درک منظور آقای لطفی است
    بهر حال سپاس از همشهریمان

  17. با سلام .
    هر دم از این باغ بری میرسد
    با توجه به نزدیک شدن به انتخابات شورای شهر این دوستان پایتخت نشین باز خواب ها برای دست درازی به آراء مردم به نفع خود یا تغییر ان به هر نحوی گرفتن به صورتی که با اجیر کردن افرادی مانند آقای لطقی سعی در تغییر افکار عمومی را دارند .جناب لطفی سوال اینجاست شما اگر میخواستید پاسخ بدین چرا اینقدر دیر و چرا در این برهه زمانی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ا

  18. واقعا اگه بابت نوشتن مطلب به کسی پول میدن تا ماهم دست بکار بشیم

  19. جانا سخن از زبان ما می گویی….
    جالبه. همه گله دارند که نتونستن متن را بفهمند.
    این ها چجوری می تونن از حق خود و شهرشان در برابر کسانی که به هزاران زبان سخن می گویند دفاع کنند؟
    یه جایی از کار مشکل داره!!!
    شاید بحث روی گفتن یا نگفتن است.

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.